close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

جنبش زنان و کارگران چه وقت و چگونه پیوند می‌‌خورند؟

۱۴ آبان ۱۴۰۱
شادیار عمرانی
خواندن در ۶ دقیقه
در این روزها که جنبش‌های مختلف سیاسی و اجتماعی در ایران به حمایت آشکار و عملی از پیشتازی جنبش زنان به میدان اعتراضات گسترده و رادیکال آمده‌اند، حضور متشکل، هماهنگ، تأثیرگذار، بی‌وقفه و گسترده تشکلات کارگری بی‌رمق بوده است
در این روزها که جنبش‌های مختلف سیاسی و اجتماعی در ایران به حمایت آشکار و عملی از پیشتازی جنبش زنان به میدان اعتراضات گسترده و رادیکال آمده‌اند، حضور متشکل، هماهنگ، تأثیرگذار، بی‌وقفه و گسترده تشکلات کارگری بی‌رمق بوده است
دو جنبش زنان و جنبش کارگری، هر یک با بیش از یک قرن فعالیت، متداوم‌ترین جنبش‌های تاریخ معاصر ایران بوده‌اند که مبارزات خود را در سطوح و شکل‌های مختلف، بسته به شرایط زمانی و سیاسی به پیش برده‌ان
دو جنبش زنان و جنبش کارگری، هر یک با بیش از یک قرن فعالیت، متداوم‌ترین جنبش‌های تاریخ معاصر ایران بوده‌اند که مبارزات خود را در سطوح و شکل‌های مختلف، بسته به شرایط زمانی و سیاسی به پیش برده‌ان

در این روزها که جنبش‌های مختلف سیاسی و اجتماعی در ایران به حمایت آشکار و عملی از پیشتازی جنبش زنان به میدان اعتراضات گسترده و رادیکال آمده‌اند، حضور متشکل، هماهنگ، تأثیرگذار، بی‌وقفه و گسترده تشکلات کارگری بی‌رمق بوده است. جنبش تحول خواهی که با رهبری زنان در ایران آغاز شده چگونه با جنبش کارگری پیوند خواهد خورد؟

***

دو جنبش زنان و جنبش کارگری، هر یک با بیش از یک قرن فعالیت، متداوم‌ترین جنبش‌های تاریخ معاصر ایران بوده‌اند که مبارزات خود را در سطوح و شکل‌های مختلف، بسته به شرایط زمانی و سیاسی به پیش برده‌اند. اثرگذاری و سطح مشارکت هر دوی این جنبش‌ها به مرور زمان گسترده‌تر شده است. با این وجود، پیوند این دو جنبش در حضور مشترک اجتماعی آن‌چنان پررنگ نبوده است تا بتوان به راحتی ادعا کرد که همبستگی ملموس اجتماعی بین آن‌ها وجود دارد.

غیبت یا کم‌رنگ بودن مطالبات برابری‌خواهانه جنسی-جنسیتی در جنبش کارگری هم‌عرض با عدم وجود قابل توجه طرح مطالبات طبقه کارگر در جنبش زنان است. این انفصال بین این دو جنبش تنها در ایران دیده نمی‌شود. در کشورهای زادگاه هر دو جنبش که پرچم‌دار تحولات اجتماعی و سیاسی بوده‌‌اند نیز پیوند مستحکمی بین این دو جنبش بر اساس مولفه‌های حضور و مطالبه‌گری مشترک به ندرت دیده می‌شود.

در این روزها که جنبش‌های مختلف سیاسی و اجتماعی در ایران به حمایت آشکار و عملی از پیشتازی جنبش زنان به میدان اعتراضات گسترده و رادیکال آمده‌اند، حضور متشکل، هماهنگ، تأثیرگذار، بی‌وقفه و گسترده تشکلات کارگری بی‌رمق بوده است. با وجود انتشار چند بیانیه حمایتی و چند اعتصاب کارگری، بدنه بزرگ جنبش کارگری با تمام اعضای جنبشی‌اش، از جمله سندیکاها، اتحادیه‌ها، کمیته‌ها و شوراها به طرزی چشم‌گیر و آنگونه که انتظار می‌رفت وارد میدان همبستگی جنبش‌ها با جنبش زنان نشده است.

 این پرسش از سوی آحاد و گروه‌های مختلف اجتماعی، از طبقات و بخش‌های گوناگون، مطرح شده است که جنبش کارگری چرا با تمام توان قدرتمندی که طی این سالها در میدان مبارزه بوده به صحنه نمی‌آید.

برخی گمانه‌زنی می‌کنند که موقت‌سازی نیروی کار به خصوص در مراکز خدماتی و حتی صنایع سنگین، خالی بودن صندوق‌های اعتصابات به دلیل اعتصابات این چند سال و دستمزدهای پرداخت نشده، سرکوب گسترده جنبش کارگری و زندانی بودن بسیاری از رهبران کارگری از جمله دلایلی است که این جنبش عظیم هنوز نتوانسته با تمام توان به حمایت از جنبش حاضر در خیابان‌ها بیاید. 

منتقدان، اما، این دلایل را تنها علل عدم پیوند گسترده جنبش کارگری با جنبش زنان نمی‌دانند و خاطرنشان می‌کنند که سرکوب‌ها و فشارهایی از این دست سال‌هاست که تمام تلاش خود را برای عقب راندن و تضعیف جنبش کارگری به کار بسته‌ اما نتوانسته‌اند  مانع از اعتراضات و اعتصابات درخشان و بزرگ کارگران، معلمان، پرستاران، رانندگان و بازنشستگان شوند. پس علت اصلی این حضور کم‌رنگ در چنین روزهای ملتهب و تاریخ‌ساز چیست؟

جنبش زنان در سراسر جهان از ابتدای شکل‌گیری سازمانی‌شان در اواخر قرن نوزدهم، همواره در تلاش بوده است که پیوندش را با جنبش کارگری تعریف کند. برخی از گرایشات درون جنبش زنان بر این باور پافشاری می‌کنند که مسأله زنان ورای طبقات است و زن به مثابه زن بودن، جدا از اینکه از چه طبقه اجتماعی یا نژاد و ملیت و مذهبی است، تحت ستم نظام مردسالار است.

 این گرایش که خود شامل نحله‌های مختلف از جمله «اگزیستانسیالیسم » یا وجودگرایی، رادیکال فمینیسم و لیبرال فمینیسم می‌شود نتوانسته است رضایت بخش قابل توجهی از جامعه زنان را جلب کند که شامل زنان طبقه کارگر، سیاهپوست و رنگین پوست، غیرمسیحی، مهاجر، یا اتنیک‌های به حاشیه رفته می‌شود. از دیگر سو، گرایشی که خود را در نقد فمینیسم مارکسیستی تعریف کرد، زنان را خود یک طبقه مجزا از دیگر طبقات اجتماعی دانست که به واسطه زنانه شدن کار خانگی و بازتولیدی، همگی کارگرند.

در مقابل هر دوی این گرایشات، گروه‌هایی که جایگاهی برای طرح مطالبات خود در این گرایشات نمی‌دیدند، آنها را جنبش جریان اصلی فمینیسم نامیدند و این جدل را مطرح کردند که زنان خود به طبقات مختلف تقسیم می‌شوند که مطالبات متنوع و گاه مخالف یکدیگر دارند. 

از دل این مجادلات، مشخصاً از اوایل دهه ۷۰ میلادی گرایش‌هایی مانند فمینیسم سیاه، کوئیر فمینیسم، فمینیسم پسا‌مارکسیستی و فمینیسم اینترسکشنال صفوف خود را در جنبش زنان ساختند.

 آن‌ها سعی داشته‌اند که پیوندی ارگانیک بین طبقه، نژاد، جنسیت و دیگر برساخت‌های اجتماعیِ تولیدکننده نابرابری‌ها برقرار کنند؛ پیوندی که نه تنها از سر همبستگی جنبش‌های موازی با جنبش زنان بلکه در جنبشی فراگیر از تقاطع برساخت‌های اجتماعی پدید آید، به گونه‌ای که مطالبات زنان از مطالبات طبقه کارگر، و مطالبات طبقه کارگر و جنبش‌های ملی و نژادی از مطالبات جنبش‌های برابری جنسی و جنسیتی مجزا نباشند.

این گرایشات جدید گرچه در عرصه مبارزات خیابانی و سیاسی هنوز نوپا هستند، اما با دست بردن به ریشه‌هایی که مرد/پدرسالاری و نابرابری طبقاتی را می‌سازند، توانسته‌اند حضور خود را در سطحی گسترده، از جمله جنبش تسخیر وال‌استریت و «جان سیاهان مهم است»، به نمایش بگذارند. 

در این جنبش‌ها زنان نه به صورت رهبری افراد کاریزماتیک بلکه سازماندهان شبکه‌ای اجتماعی پیشتاز و پیش‌برنده بوده‌اند و بر این تعریف فمینیست مشهور، «بل هوکس»، از مبارزه زنان پافشاری کنند که باید برای رهایی از «نظام مردسالارِ نژادپرستِ استعمارگرِ سرمایه‌داری» همزمان با تمام شکل‌های ستم و نابرابری مبارزه کنند.

این روزها در ایران، جنبش زنان در حال رقم زدن تاریخی در جنبش زنان است که به طور عملی ثابت می‌کند که گرایش تقاطعی نوپا نقطه عزم، اوج و پیشروی دیگر جنبش‌ها را در رادیکال‌ترین سطح ممکن کرده است. پروین اشرفی، مترجم و از فعالان حقوق زنان مهمان این قسمت از مجموعه گفتگوهای زنده «کنترل-زد» بود و با لنزی منتقدانه به گرایش‌های کلاسیک در هر دو جنبش زنان و کارگری، به این پرسش پاسخ داد که چگونه جنبش زنان و جنبش کارگری در ایران می‌توانند به یکدیگر پیوند بخورند.

به عقیده او «پیوندی ناگسستنی» بین موقعیت اجتماعی و انسانی زن با مالکیت خصوصی بر ابزار تولید وجود دارد که موجب می‌شود مطالبات جنبش زنان به بخشی از مطالبات جنبش عمومی توده‌ای «نه فقط طبقه کارگر، بلکه همه استثمارشوندگان و ستم‌دیدگان» بدل شود. پروین اشرفی، ریشه نابرابری‌های موجود را در ماهیت نظام جهانی سرمایه‌داری می‌داند که با استیلای طبقات به عنوان یک داده پایه‌ای جهان امروز، نابرابری را در همه سطوح از جمله جنسیت و گرایشات جنسی دائماً تولید و بازتولید می‌کند.

این پژوهشگر و فعال حقوق زنان با بازخوانی تاریخ جنبش زنان گفت که از ابتدا جنبش زنان با چالش‌هایی ریشه‌ای از جمله برده‌داری، فقر طبقاتی و محدودیت حضور اجتماعی رو به رو بوده و مبارزه با آن‌ها بخش مهمی از مبارزه این جنبش برای رسیدن به رهایی و برابری بوده است. او تاکید کرد: «موقعیت زنان کارگر، هرگز نه از موقعیت عمومی زن در جامعه متمایز است و نه از موقعیت عمومی کل طبقه کارگر».

پروین اشرفی از مبارزاتی در تاریخ جنبش زنان در ایران نام برد که مطالبات برابری‌خواهانه و رهایی‌طلب زنان را به دیگر جنبش‌های سیاسی و اجتماعی پیوند زدند و طرح این مطالبات را به بخشی از فعالیت سازمان‌ها، احزاب و تشکل‌های کارگری و سیاسیِ «عموماا مردانه» تبدیل کرد.

 او با اشاره به طرح «برخی از خواسته‌های زنان» در قطعنامه‌ها و بیانیه‌های شماری از تشکل‌های کارگری بعد از انقلاب ۵۷، گفت که این خواسته‌ها «به مطالبات اصلی کل بدنه کارگری تبدیل نشده‌اند» و طرح آن‌ها مثلا «فقط به مناسبت‌های روز جهانی زن و یا روز جهانی کارگر» در بیانیه‌ها محدود شده‌اند.

او در نقد وجود این خلاء می‌گوید: «واقعیت این است که ما یک جامعه تماما مردسالار داریم که آن مزایای نیم‌بندی را هم که برای مردان قائل است، تا گستره جمعیت عظیم کارگران، به پیش می‌برد»، به گونه‌ای که حتی حضور زنان در تشکل‌ها کم‌رنگ، معدود و عموما در جایگاه‌های پایین تصمیم ‌گیرنده است و از دیگر سو «اولویت‌ بندی‌ها [در این تشکل‌های کارگری] هم عموما بدون در نظر داشتن مطالبات اصلی زنان کارگر پیش می‌روند.»

پروین اشرفی، در ادامه، با ارائه آماری از شمار زنان شاغل که بخش عمده طبقه کارگر را در ایران تشکیل می‌دهند، بر لزوم پیوند مطالبات کارگری با مطالبات جنبش زنان تاکید کرد و برای نیل به این هدف راهکارهایی را پیشنهاد کرد که مشروح آن را می‌توانید در ویدئوی بالا ببینید و بشنوید.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

صفحه‌های ویژه

مرور رسانه‌ها؛ ایرنا، خبرگزاری رسمی برای تخریب نازنین بنیادی چه کرد؟

۱۴ آبان ۱۴۰۱
پژمان تهوری
خواندن در ۶ دقیقه
مرور رسانه‌ها؛ ایرنا، خبرگزاری رسمی برای تخریب نازنین بنیادی چه کرد؟