close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

شورای نگهبان در کار فریب است؛ به هوش باشیم

۱۸ آذر ۱۴۰۱
مهرانگیز کار
خواندن در ۸ دقیقه
فقهای اولین دوره شورای نگهبان
فقهای اولین دوره شورای نگهبان
پس از تصویب اولین قانون اساسی جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۸،خمینی در سال ۱۳۶۸ در نامه‌ای خطاب به خامنه‌ای رئیس‌جمهور وقت هیئتی به ریاست علی مشکینی را مأمور بازنگری و اصلاح قانون اساسی نمود.
پس از تصویب اولین قانون اساسی جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۸،خمینی در سال ۱۳۶۸ در نامه‌ای خطاب به خامنه‌ای رئیس‌جمهور وقت هیئتی به ریاست علی مشکینی را مأمور بازنگری و اصلاح قانون اساسی نمود.
اعضای فعلی شورای نگهبان
اعضای فعلی شورای نگهبان

شهر شلوغ است. خبرها تند تند یک‌دیگر را می‌خورند، بی آن که وقت و فرصت مناسبی برای تحلیل در اختیار باشد. 

ایرانیان این روزها یا خیلی خوش‌بین و امیدوارند به حاصل کار یا خیلی نگران و مضطرب به آن چه در راه است. آن پشت‌ها، در پیچ و خم لابی‌های بیرونی جمهوری اسلامی و لابیرنت‌های درون نظام سیاسی، خبرهایی است که ما از آن‌ها چندان نمی‌دانیم. 

گاهی از درون نظام پیامی ناموزون به مردم می‌رسد که لابه‌لای خبرهای هیجانی و پر شور دیده نمی‌شوند. یکی از آن‌ها را دو سه روز پیش دریافت کردیم و به آن بها ندادیم. شاید عکس «احمد جنتی»، دبیر شورای نگهبان از جذابیت خبر، به‌ویژه برای جوان‌های ایستاده در میدان کاسته بود. این غفلت جوان‌ها بسیار طبیعی و متناسب است با جان شیفته و شجاعت مثال زدنی آن‌ها. اما سکوت سال‌خورده‌هایی که در این نظام ارزشی بی‌ارزش و مسخره پیر شده‌اند، پسندیده نیست.

چند روز پیش سال‌روز تصویب «قانون اساسی جمهوری اسلامی» بود. کاری به خوب و بد قانون اساسی نداریم، برویم سر اصل مطلب. در این قانون، کدام نهاد سوار است بر انتخابات؟ 

شش فقیه شورای نگهبان که شش حقوق‌دان متصل به حکومت هم (همه از جنس ذکور) به خود افزوده‌اند که این شش حقوق‌دان خودی، نه سر پیازند، نه ته پیاز و در عوض آن شش فقیه با دخالت در انتخابات و تفسیر خودسرانه از قانون اساسی، انتخابات را تبدیل کرده‌اند به انتصابات و استقلال مجلس انتصابی در امر قانون‌گذاری را از بین برده‌اند. 

این نهاد به موجب قانون اساسی، مفسر منحصر به فرد اصول قانون اساسی است. در مجموع، با استفاده از اختیارات وسیع، از ماندگاری نظام ولایت فقیه محافظت می‌کند. با دغل بازی و تفسیر وقیحانه، «نظارت بر انتخابات» را که در قانون اساسی آمده است، به «نظارت استصوابی» تبدیل کردند و با این کج‌روی‌ها، بر اختیارات‌شان خودسرانه و البته با اجازه «آقا» افزوده‌اند.

احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان به مناسبت سال‌روز تصویب قانون اساسی، پس از کلی ذوق زدگی، بیانیه‌ای منتشر کرد که فعالان در حوزه خیزش، جنبش و مقاومت آن را یا ندیدند یا آسان از آن گذشتند. در مجموع، کم‌تر دیده شد. او در این بیانیه خیلی لاف‌های بی‌ارزش زده است که به آن‌ها کاری نداریم، فقط فرازی از بیانیه حامل پیام و نشانه است.  

پیام و نشانه (نقل به مضمون) این است: «ما در کاخ‌های امن بی‌کار ننشسته‌ایم. شما را آن‌طور که به امید سقوط ما جان می‌دهید، می‌بینیم و می‌فهمیم نظام مقدس مشکل جدی پیدا کرده. ولی درمان درد را جای دیگری نجویید. دور نروید. داروی درد شما همین جا است. کشور امام زمان به سادگی از دست سربازان او بیرون نمی‌رود.» 

بخش‌هایی از بیانیه به نقل از «خبرآن‌لاین»: «بی‌تردید یکی از عوامل مهم عبور موفق نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از بحران‌ها و چالش‌هایی که بر سر آن قرار گرفت، ظرفیت‌های موجود در قانون اساسی، به‌ویژه نقش ویژه آن در اداره امور کشور به اتکای آرا و نظرات مردم بوده که باعث شده است هیچ بن‌بست قانونی در مسیر پیشرفت ایران اسلامی قرار نداشته باشد.»

فراز بالا با قطع و یقین یادآور شده که در مسیر پیشرفت ایران اسلامی موانع قانونی وجود ندارد اما نگفته است چرا در مدت بیش از ۴۰ سال، پیشرفت نکرده‌ایم و با امکانات قانونی برای پیشرفت چه کرده‌ایم.

در جای دیگری بیانیه ادعا می‌کند: «از این رو باید به همه کسانی که در راه تصویب و اجرای این میثاق ملی تلاش کردند، ادای احترام نمود و بر این باور بود که تنها راه حل مشکلات کشور، عمل به قانون اساسی و فعلیت یافتن حداکثری ظرفیت‌های مغفول آن است.»

فراز اخیر از بیانیه در برگیرنده برنامه‌های آتی است. اما با وجود خودستایی‌های بسیار، نتوانسته است مشکلات کشور را انکار کند. آن را اقرار کرده است و برای پیدا کردن «راه حل»، راه دور نمی‌رود و عمل به قانون اساسی را چاره کار اعلام می‌کند. بنابراین با وجود سلطه کامل نسبت به نهادهای کلیدی کشور و نظارت استصوابی بر انواع انتخابات‌ها، طوری از ضرورت عمل به قانون اساسی حرف می‌زند که انگار دستان خودش، پنج فقیه دیگر و شخص ولی فقیه در چهل و چند ساله اخیر در کار نبوده و لابد امریکا و اسرائیل و بریتانیا کشور را اداره کرده‌ و آن دشمنان، قانون اساسی مترقی را به اجرا نگذاشته‌اند.

اگر مملکت سر و سامانی داشت، همین که مقامی هم‌شانه ولی‌فقیه به تلویح می‌گوید راه حل مشکلات کشور عمل به قانون اساسی است، می‌شود با استناد به مفهوم خلاف آن، کل سران نظام را بر کرسی اتهام نشاند و آن‌ها را به جرم عمل نکردن به قانون اساسی (که به قول خودشان میثاق ملی است)، کاملا منصفانه محاکمه و محکوم کرد. 

کل کشور دست‌شان بوده و هست و هر طور که خواسته‌اند، با داشته‌های مالی، فرهنگی و اجتماعی کشور بازی کرده‌اند. هرچه خواسته‌اند، همین قانون اساسی ناهموار را به نفع خواسته‌های شخصی خود زیر پا گذاشته‌اند. هرچه خواسته‌اند، کرامت انسانی شهروندان و به‌ویژه انواع اقلیت‌ها و منتقدین و مخالفان را متلاشی کرده‌اند. هرچه خواسته‌اند، جوان‌های رشید و پرسش‌گر را کشته یا از کشور فراری داده‌اند. اینک با بی شرمی بیانیه می‌دهند که راه حل مشکلات کشور، عمل به قانون اساسی است!

احمد جنتی از این هم پیش‌تر رفته و مثل طلب‌کار تذکر داده که «فعلیت یافتن حداکثری ظرفیت‌های مغفول آن» ( منظور قانون اساسی است)، راه حل دیگر مشکلات کشور است.

اگر مجالی برای مردم بود، حتما او را در برابر خود به صورت جدی پاسخ‌گو می‌خواستند و می‌پرسیدند: 

۱- کدام ظرفیت‌های قانون اساسی خوب بوده‌اند؟

۲- چه طور می‌شود ظرفیت‌های قانون اساسی را به «حداقلی» و «حداکثری» تقسیم کرد؟

۳- در شرایطی که قدرت انحصاری در اختیار نهادهای زیر سلطه ولی‌فقیه (از آن جمله شورای نگهبان) بوده و بی‌موافقت آن‌ها کسی نمی‌توانسته جیک بزند، چرا ظرفیت قانون اساسی به صورت حداکثری به اجرا گذاشته نشده است؟ شاید اگر شده بود، حالا مادران ایرانی به علت خشم فرزندان‌شان از این نظام بی سر و ته، داغ‌دار آن‌ها نمی‌شدند و برای آن که بدن فرزندشان را از ماموران شما بگیرند و خودشان دفن کنند، پول هنگفت به آن‌ها نمی‌دادند؟  چرا ظرفیت قانون اساسی را بلا اجرا گذاشتید؟

4 – منظور از «ظرفیت‌های مغفول» چیست؟ مغفول یعنی به غفلت گذاشته شده؛ به عمد نادیده گرفته شده. کشور با تمام ذخایر ارزی و داشته‌هایش، بیش از۴۰ سال است در اختیار شماها است. مردم باید قانون اساسی را با ظرفیت حداکثری به اجرا می‌گذاشتند یا شماها؟ مردم باید ظرفیت‌های قانون اساسی را می‌شناختند و به اجرا می‌گذاشتند یا شماها؟ به همان شریعتی که زیر پرچم آن دزدی و جنایت و خیانت می‌کنید، قسم می‌خورید که پاک‌دست بوده و هستید؟ قسم می‌خورید که مثلا اصل سی و هفتم قانون اساسی را که اصل برائت است، به عمد و با قصد قبلی برای حذف بهترین ایران‌دوستان مغفول نگذاشته‌اید؟  قسم می‌خورید که اصل بیست و هفتم قانون اساسی را که بر حق شهروندان برای تجمع و اعتراض صلح‌آمیز تاکید دارد، مغفول نگذاشته‌اید؟  قسم می‌خورید به تن و بدن دختران و پسران جوان در بازداشتگاه‌ها تعرض جنسی نکرده‌اید؟ شما شش فقیه مگر تنها مفسران قانون اساسی نیستید؟ اگر این قانون اساسی جاهایی ظرفیت‌های خردی هم داشته است، شما شش فقیه با تفسیر به کام خود، بر ضد حقوق مردم دگرگونش ساخته‌اید.

و سخن آخر:

- منظور از این بیانیه و فرازهایی که محیلانه در آن گنجانده‌اید، چیست؟

-به مردم خشمگینی امید می‌دهید که با همین قانون اساسی آن‌ها را راضی کنید؟

-به جوان‌هایی وعده‌های موهوم می‌دهید که در میدان سینه سپر کرده‌اند، در برابر اسلحه گرم شماها؟

-به شکنجه‌گران مژدگانی می‌دهید که به‌زودی با همین قانون اساسی فکسنی، بحران را جمع می‌کنید؟

سخن خاصی با شخص تو دارم احمد جنتی! از تو دو خاطره سخیف دارم:

۱- پس از آغاز به کار مجلس ششم، باری در نماز جمعه‌ای که تو امام جمعه‌اش بودی، دست‌هایت را رو به آسمان بردی و از درگاه خدا طلب عفو و توبه کردی و شدی تواب. یادت هست از چه بابت؟ از این که نامزدهای نمایندگی مجلس ششم را تایید صلاحیت کرده بودی. چرا توبه کردی؟ چون آن‌ها هم مثل حالای خودت فهمیده بودند کار نظام مقدس خراب است و می‌گفتند باید با استفاده از ظرفیت‌های مغفول مانده قانون اساسی، برای رفع مشکلات قانون‌گذاری کرد. بعد هم در سال ۱۳۸۸ «میرحسین موسوی» از «اجرای بی تنازل قانون اساسی» حرف زد که تو یکی از عوامل حصر و هدمش شدی.  مگر عمل کردن به قانون اساسی، همانی نیست که میرحسین موسوی می‌گفت؟ چرا آن‌ها که می‌گفتند، کفر بود؟ خودت که افتاده‌ای توی چاله چوله، همان را می‌گویی و انتظار داری جمعش کنی؟ چه را جمع کنی. اصلا جمع شدنی نیست. یک قبری برای خودت در جای ناشناخته‌ای خریداری کن که در قبر هم امنیت نخواهی داشت. 

۲- پس از دزدیدن «سیامک پورزند» توسط سربازان بدنام «امام زمان» که از تو و مانند تو فرمان می‌برند و اخذ اقاریر به کارهای ناکرده از او زیر شکنجه‌های غیرقابل توصیف، چون شکنجه‌گران به خواست تو، «علی خامنه‌ای و «حسین شریعتمداری» از سیامک اقرار به کارهای ناکرده اخذ کرده بودند، باری دیگر در نماز جمعه‌ای دست‌ها را بردی به سوی آسمان و از خدا خواستی تا روح سیامک پورزند را که به نظام مقدس با اقاریر خود کمک‌رسانی کرده است، قرین رحمت فرماید و گناهانش آمرزیده شوند. اما هرگز پرسیدی فرزندان آن بخت برگشته چه‌گونه زندگی می‌کنند؟

می‌دانی وقتی سیامک پورزند پس از سال‌ها، در حالی که شکنجه‌گران یک پرونده «محاربه» هم برایش ساخته بودند، مثلا به خانه فرستاده شد و من برایش گفتم که تو برایش طلب آمرزش کرده‌ای، چه گفت و چه کرد؟ اول همان فحش‌هایی را نثارت کرد که اگر هنوز گوش‌هایت با سمعک می‌شنود، در خیابان‌ها و دانشگاه‌های کشور نثار خودت و دیگر فقیهان می‌کنند.

دوم، رفت توی دستشویی و کلی بالا آورد.

حالا این تویی که داری باری دیگر برای ایرانیان دیگ قانون اساسی بار می‌گذاری؟ این تویی که از پیشرفت کشور سخن می‌گویی؟ این تویی که باز می‌خواهی مشکلات نظام مقدس را حل کنی و نه مشکلات مردم را؟

شنیده‌ایم چنان پای در گل فرو مانده‌ای که می‌خواهی همان اصلاح‌طلبانی را که بابت تایید صلاحیت‌شان توبه کردی، دست نوازشی بر سر و روی‌شان بکشی تا شاید مردم آرام بشوند و شماها را قصاص نکنند. گفته باشم که بی فایده است.

شنیده‌ام اول رفته‌ای سراغ چند تا اصل شتر گاو پلنگ قانون اساسی و ژست‌های اصلاح‌طلبانه و از مد افتاده گرفته‌ای. خدا بیامرزد قانون اساسی را. برایش کمی روضه بخوان.

دنبال ظرفیت‌های مغفول قانون اساسی هم نرو. اگر ظرفیتی بوده و مغفول مانده است، تو و هم‌دستانت مقصر هستید. این ژست‌های اصلاحاتی به تو یکی نمی‌آید و همه به استهزا می‌خندند و می‌گویند: «خود پیدا است از زانوی تو!»

کاشکی مختصر سوادی داشتی و می‌فهمیدی با تو چه می‌گویم.  

ثبت نظر

اخبار

خاکسپاری محسن شکاری بدون اطلاع رسانی و با حضور نیروهای امنیتی

۱۸ آذر ۱۴۰۱
خواندن در ۱ دقیقه
خاکسپاری محسن شکاری بدون اطلاع رسانی و با حضور نیروهای امنیتی