خبر حذف ردیف بودجه «قانون معلولان در بودجه سال ۱۴۰۲» توسط دولت سیزدهم جمهوری اسلامی در روزهای اخیر بسیار بحثبرانگیز بود .
این تصمیم در حالی گرفته شد که در لایحه بودجه سال آتی، بودجه صداوسیما ۴۲ درصد، بودجه سازمان تبلیغات اسلامی ۵۳ درصد و بودجه سازمان زندانهای کشور ۵۵ درصد افزایش داشتهاند.
«ثمانه قدرخان»، روزنامهنگار و عضو تحریریه «ایرانوایر» به بهانه انتشار خبر حذف ردیف بودجه قانون معلولان، درباره مشکلات معلولان و کودکان دارای معلولیت در یک لایو اینستاگرامی با «فرید انصاری دزفولی»، مدیر «انجمن حمایت از معلولان ایرانی در بریتانیا» گفتوگو کرده است.
«ایرانوایر» هر چهارشنبه در اینستاگرام به صورت زنده با میزبانی ثمانه قدرخان، در مورد مسایل کودکان با کارشناسان گفتوگو میکند. شما میتوانید این مباحث را از صفحه اینستاگرام «ایرانوایر» دنبال کنید.
***
ثمانه قدرخان در آغاز این گفتوگو، با اشاره به این که اشخاص دارای معلولیت کشور ایران حتی از حقوق اولیه خود محروم هستند، گفت: «به رغم این که کشور ایران روی جنگ را دیده است و افراد زیادی به واسطه شرکت در جنگ دچار معلولیت شده و بخش عمده آنها نیاز داشتهاند که با ویلچر در سطح شهر تردد کنند اما حتی تسطیح معابر و امکان تردد راحت برای معلولان در ایران وجود ندارد.»
قدرخان در ادامه با اشاره به این که خانوادههای دارای فرزندان معلول در سرتاسر ایران حتی در مورد تامین هزینههای مربوط به زندگی جاری خود دچار مشکل هستند، پرسید که دلیل این وضعیت چیست؟
فرید انصاری در پاسخ به این پرسش، با اشاره به این که افراد دارای معلولیت در ایران فاقد حقوق انسانی و شهروندی هستند، گفت: «به دلیل عدم اجرای قانون حقوق افراد دارای معلولیت و به علت تبعیض و نگرش مردم و دولت نسبت به این افراد، آنها دارای حقوق برابر با شهروندان دیگر نیستند و به شکل تبعیضآمیزی با آنها برخورد میشود. لذا این افراد در ایران به عنوان شهروند درجه دو محسوب میشوند.»
انصاری در ادامه، مشکلات معیشت، بیمه، عدم مناسب سازی اماکن، بیکاری، استخدام و امنیت شغلی و نیز نبود فرهنگسازی را از جمله معضلات جامعه افراد دارای معلولیت در ایران برشمرد.
او با اشاره به این که بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی، حداقل ۱۲ میلیون نفر در ایران دارای معلولیت هستند، گفت: «مشکل عمده افراد دارای معلولیت و خانوادههایشان، عدم اجرای قانون حمایت از معلولین در ایران است. قانون در سال ۱۳۸۳ تصویب شد و ۱۶ ماده داشت اما دارای نقصهای مختلف بود.»
به گفته انصاری، این قانون پس از کشمکش مجلس شورای اسلامی با نهادهای مربوط و تشکلهای غیردولتی فعال در این زمینه، بالاخره در اسفند ۱۳۹۶ مجددا با ۳۴ ماده تصویب و اردیبهشت ۱۳۹۷ به دولت «حسن روحانی» ارایه شد و دولت هم قانون را تصویب و لازمالاجرا اعلام کرد.
انصاری گفت: «دولت مدعی شد که از این به بعد حقوق افراد دارای معلولیت کاملا رعایت خواهد شد. بر اساس ماده اول این قانون، دولت موظف است بودجهای برای افراد دارای معلولیت اختصاص بدهد.»
مدیر انجمن حمایت از معلولان ایرانی در بریتانیا اضافه کرد: «بودجه قانون حمایت از معلولان در سال ۱۳۹۸، هزار و ۱۰۰ میلیارد تومان بود، در صورتی که نیاز جامعه افراد دارای معلولیت در کشور ۱۳ هزار میلیارد تومان برآورد شده بود. در سال ۱۳۹۹ اعلام شد که طیق برآوردهای انجام شده، اجرای قانون حقوق افراد دارای معلولیت به ۲۰ هزار میلیارد تومان بودجه نیاز دارد که از این میزان، فقط هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان اختصاص داده شده است. سال هزار و ۴۰۰ هم ۳۸ هزار میلیارد تومان برآورد شده بود که از این مقدار نیز تنها دو هزار میلیارد تومان اختصاص داده شد.»
به گفته او، در حالی که در تمام این سالها خود این بودجه نسبت به نیاز واقعی این قانون بسیار کم بوده است، امسال در لایحهای که دولت برای بودجه سال ۱۴۰۲ به مجلس ارایه کرد، بودجه قانون حقوق افراد دارای معلوایت کاملا حذف شده است.
در ادامه این لایو اینستاگرانی، ثمانه قدرخان این پرسش را مطرح کرد که موارد اصلی هزینهکرد این بودجه چهطور تعیین و چهقدر از این بودجه برای کودکان دارای معلولیت در نظر گرفته شده است؟
انصاری با اشاره بر این که بودجه خاصی برای این امر در نظر گرفته نشده است، پرسش را این گونه پاسخ داد: «۳۵۰ میلیارد تومان از این هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان به آموزش اختصاص دارد ولی این بودجه را بهزیستی به دانشگاهها داده است تا افراد به شدت معلول را ثبتنام کنند. این بودجه بیشتر در آن زمینه صرف شده است و در زمینه کودکان بودجه بسیار کمی هزینه میشود.»
در ادامه، ثمانه قدرخان با طرح این مساله که در ایران سالانه ۳۰ تا ۴۰ هزار کودک معلول به دنیا میآیند و در حال حاضر حدود یک و نیم میلیون کودک دارای معلولیت داریم که در سنین به مدرسه رفتن هستند، گفت: «این کودکان آموزشهای خاص خود را احتیاج دارند. این کودکان را به مدرسههای تلفیقی میفرستند که این مساله، هم برای خانوادههایی که کودکان با نیازههای ویژه دارند مسالهساز است و هم برای سایر خانوادهها.»
در نهایت این پرسش را مطرح کرد: «از این بودجه آیا میزانی برای بهبود کیفی مدارس یا تاسیس مدارس برای کودکانی با نیازهای ویژه در نظر گرفته شده است یا نه؟»
انصاری با تاکید بر این که بودجهای برای مناسبسازی مدارس عادی و یا تاسیس مدرسه برای کودکان دارای معلولیت در نظر گرفته نشده است، گفت: «صرف این بودجه دو وجه دارد؛ یکی بهزیستی است که بودجه سالانهاش صرف آموزش میشود، یکی بودجه کلی برای اجرای قانون حمایت از معلولان که صرف مناسب سازی شهر تهران میشود. سال گذشته ۱۲۸ میلیارد تومان به مناسب سازی اختصاص دادند ولی امسال کلا این بودجه حذف شده است. اما مساله آموزش و مراکز نگهداری افراد دارای معلولیت از طریق بودجهای که به بهزیستی تعلق میگیرد، پیگیری میشود.»
در ادامه، قدرخان بحث هزینههای سرسامآور مربوط به مسایل زندگی روزمره و بهداشتی کودکان دارای معلولیت را پیش کشید و گفت: «خانوادههای این کودکان هزینههای مربوط به مسایل روزمره و بهداشتی کودک دارای معلولیت را در اولویت قرار میدهند، چون ناگزیر باید کودک دارای معلولیت را پوشک کنند تا بشود او را از خانه بیرون و به محیط آموزشی برد.»
فرید انصاری دزفولی هم گفت: «تمام مسايل مربوط به بهداشت و پرورش کودک دارای معلولیت در تعهد سازمان بهزیستی هستند و این هزینهها را بهزیستی باید بدهد که نمیدهد. حالا نکته این است که بهزیستی هم بودجه کافی ندارد که بتواند این کارها را انجام بدهد. در خود بهزیستی هم شکل صرف بودجه شفاف نیست. من این را میدانم که بخش عمده این بودجه صرف مراکز نگهدارای کودکان دارای معلولیت میشود که البته این هم به خاطر این است که خیلی از این مراکز، خصوصی و برخی از افراد بهزیستی در این مراکز، شریک هستند. بخش عمدهای از بودجه بهزیستی صرف این مراکز میشود.»
انصاری در ادامه با اشاره به این که از میان دو میلیون کودک دارای معلولیت در ایران، تنها ۶۰۰ هزار نفر در سازمان بهزیستی ثبتنام کردهاند، گفت: «از این تعداد هم فقط ۳۰۰ هزار نفر مستمری میگیرند؛ آن هم به این صورت که اگر شما یک ویلچر میخواهید، باید پنج سال در نوبت بمانید. یک ویلچر در سال ۱۳۹۰ حدود چهار میلیون تومان بود که از این مبلغ پس از پنج سال در نوبت ماندن، بهزیستی فقط ۸۰۰ هزار تومان را پرداخت میکرد.»
انصاری در ادامه با اشاره به این که فشارهای مالی شدید خانوادههای کودکان دارای معلولیت را تهدید میکند، تاکید کرد: «مسایل بهداشتی درمانی آنها هزینههای زیادی دارد که متاسفانه دولت ایران حتی با حذف این بودجه، همان حداقلهایی که ممکن بود به این خانوادهها برسند را هم از بین برد.»
به گفته انصاری، ایران از سال ۱۳۸۷ به «کنوانسیون جهانی حقوق افراد دارای معلولیت» پیوسته است. در ماده هفتم این کنوانسیون، از دولتها خواسته شده است برای کودکان دارای معلولیت شرایطی برابر با سایر کودکان فراهم کنند.
ماده ۲۴ همین کنوانسیون میگوید حق آموزش برای افراد دارای معلولیت، فارغ از هر تبعیض و مبتنی بر هر فرصت برابر مورد تایید است و باید انجام شود.
در تبصره همین ماده آمده است: «افراد دارای معلولیت از نظام آموزش همگانی بر مبنای معلولیت مستثنی نمیشوند.»
فرید انصاری گفت: «در ایران بر اساس آمار سال ۱۳۹۷، یک میلیون و ۵۰۰ هزار کودک دارای معلولیت بودند. از این میان، فقط ۱۵۰ هزار نفر به مدرسه رفتند. این ۱۵۰ هزار نفر عمدتا در تهران یا شهرهای بزرگ هستند. مدارس دولتی این کودکان را بسیار کم میپذیرد. در مدارس خصوصی [غیر انتفاعی] هم به دلیل این که حضور کودک دارای معلولیت به لحاظ روحی روی دانشآموزان دیگر تاثیر منفی میگذارد، کودک دارای معلولیت را به سختی میپذیرند.»
انصاری در ادامه با اشاره به این که مدارس خصوصی هم برای این کودکان مشکلساز هستند و مناسبسازی نشدهاند، گفت: «بسیاری از این مدارس حتی رمپ هم ندارند. کمبود کتاب، بهویژه برای افراد نابینا، کمبود آموزگارانی که برای برخورد با کودکان دارای معلولیت آموزش دیده باشند و عدم آموزش خود والدین که باعث میشود کودکان دارای معلولیت تحصیل نکنند.»
در ادامه، انصاری نبود آمار مشخص را بزرگترین معضل جامعه افراد دارای معلولیت در ایران اعلام کرد و گفت: «ما آمار مشخصی نداریم که در ایران چند درصد از کودکان دارای معلولیت هستند. وقتی شما آمار ندارید، نمیتوانید برنامهریزی کنید. مشکل دیگر، تبعیض در آموزش برابر برای همه اقشار جامعه است و همچنین نبود مناسب سازی فضاهای شهری. این موضوع باعث میشود کودکان نتوانند از خانه بیرون بیایند و در خانه میمانند.»
او در پایان سخنانش با انتقاد از حذف بودجه مربوط به طبقه آسیبپذیر جامعه در مقابل افزایش چشمگیر بودجه نهادهای مذهبی و صداوسیمای جمهوری اسلامی تاکید کرد: «وقتی همین بودجه را هم حذف میکنید، انگار به افراد دارای معلولیت میگویید حق حیات ندارید. حق حیات را از شخص میگیرند، چون دارای معلولیت است.»
ثبت نظر