شایا گلدوست
هر ساله از روز ۲۶ آوریل به مدت یک هفته، هفته مشاهدهپذیری افراد لزبین نامگذاری شده است. این مناسبت در کشورهای مختلف جهان گرامی داشته شده و سعی میشود به مسائل و مشکلات زنان همجنسگرا بیشتر پرداخته شده و اطلاعات و آگاهی جامعه درباره آنها افزایش داده شود.
هفته مشاهدهپذیری افراد لزبین در سالهای بین ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۲ در هالیوود غربی، هر سال در اواسط جولای یا ژوئیه جشن گرفته میشد و پس از آن از سال ۲۰۰۸ به هفته منتهی به ماه می یا مه تغییر پیدا کرد.
این رویداد از آنجایی شکل گرفت که زنان در اکثر جوامع با تبعیضها و خشونتهای بسیاری روبرو بوده و نسبت به مردان از حقوق برابر برخوردار نبودهاند. این تبعیضها در میان گروههای مختلف جامعه رنگینکمانی نیز به وضوح مشاهده و احساس میشد. به همین دلیل افراد لزبین از مشاهدیپذیری بیشتر مردان رنگینکمانی نسبت به زنان رنگینکمانی ناراضی بوده و تصمیم به انتخاب هفتهای برای مشاهدهپذیری زنان همجنسگرا گرفتند.
هدف اصلی شکلگیری این رویداد نه تنها دیده شدن افراد لزبین، بلکه کسب آگاهی و سرمایه اجتماعی-سیاسی نیز بوده است.
در حال حاضر این رویداد به جشن سالانه تبدیل شده و این مراسم در ایالات متحده، بریتانیا و سایر کشورها برای افزایش آگاهی لزبینها و مسائل آنها گرامی داشته میشود.
هراس و ستیز با افراد با گرایشهای جنسی و هویتها و بیانهای جنسیتی متنوع در بسیاری از جوامع قابل مشاهده است، اما همانگونه که گفته شد زنان در میان این گروهها به واسطه جنسیت و هویت جنسیتی خود تبعیضهای مضاعفی را در دسترسی به امکانات اجتماعی و سیاسی در مقایسه با مردان برخوردارند.
زنان در طی سالیان دراز به دلیل سلطه نظام مردسالار از ایفای نقشهای اجتماعی خود محروم و تنها به فعالیت در محیط خانه و خانواده محدود میشدند. از این رو در دسترسی به اطلاعات و افزایش آگاهی نیز موانع بسیار زیادی بر سر راه آنها وجود داشت. بسیاری از زنان هیچگونه شناختی از خود، هویت جنسیتی خود و تمایلات و خواستههای جنسی و عاطفی خود نداشته و آنچنان که خانواده، جامعه، فرهنگ، سنت، مذهب و قانون برای آنها تعیین میکرد تن به روابط و ازدواجهای ناخواسته میدادند.
داستان زنان همجنسگرا از روابطی که یا به دلیل عدم آگاهی و شناخت صحیح از خود یا به دلیل فشارهای موجود تن به آن دادهاند بسیار دردناک و ناراحتکننده است. بسیاری از آنها نیز برای رهایی از تمایل جنسی و عاطفی به زنان دیگر یا به زور خانواده به منظور تغییر در گرایش جنسی این روابط ناخواسته را میپذیرفتند. مانند «سارا» زن همجنسگرای ۳۸ سالهای که در سن پایین تن به ازدواج با یک مرد داده و حالا میگوید که این تصمیم زندگیاش را تباه کرده است.
«بیست سالم نشده بود که ازدواج کردم، نه همسرم را دوست داشتم و نه برایم فرقی میکرد کس دیگری جای او باشد. تنها ترسیده بودم. از تمایلات و احساساتی که در درون خود احساس میکردم ترسیده بودم. یکی از همکلاسیهایم را در دوران دبیرستان دوست داشتم. نه اینکه به عنوان یک دوست دوستش داشته باشم، نه. عاشقش بودم و این احساس مرا سردرگم کرده بود. چیز زیادی راجع به گرایش جنسی نمیدانستم. تنها فکر میکردم که نباید اینطور باشم.»
«سارا» ناچار به ازدواج شد. پس از آنکه خواهر بزرگترش معاشقه او و دوستش را دیده بود. دیگر چارهای نداشت، یا ازدواج میکرد، یا به زندگیاش پایان میداد یا حتی به زندگیاش پایان میدادند.
«فکر میکردم با ازدواج با یک مرد درست میشوم. تمایلاتم تغییر میکند، یا حداقل از خانواده جان سالم به در میبرم. اما نشد، هیچ کدام اتفاق نیفتاد و تنها زندگیام تباه شد. اولین رابطه جنسیام برایم حکم تجاوز را داشت، اما چاره چه بود؟ دهانم بسته بود، باید سکوت میکردم. ۱۵ سال با آن مرد زندگی کردم. نمیتوانستم بگویم که از زندگیام ناراضی هستم، خانوادهام خفهام میکردند. بچهدار نشدیم. همسرم بچهدار نمیشد. سرآخر تصمیم گرفتم که خودم را نجات دهم. با این بهانه طلاق گرفتم. حالا یک زن ۳۸ ساله هستم، ناامید، غمگین و آسیبدیده.»
«تجاوز اصلاحی» (Corrective Rape) به شکلی از تجاوز گفته میشود که توسط مردان همانسوجنسیتی و دگرجنسگرا علیه افراد لزبین به منظور تغییر گرایش جنسی آنها انجام میشود.
در حال حاضر این اصطلاح در معنای گستردهتری برای اشاره به تجاوز جنسی با انگیزههای تغییر گرایش جنسی و هویت جنسیتی هر فردی که با هنجارهای موجود بر پایه همانسوجنسیتی و دگرجنسگرا بودن مطابقت ندارد، استفاده میشود.
اصطلاح تجاوز اصلاحی در آفریقای جنوبی پس از علنی شدن موارد شناخته شده تجاوزهای اصلاحی به زنان لزبین و رواج این اصطلاح باعث افزایش آگاهی و تشویق جامعه رنگینکمانی در سراسر کشورهای جهان شده است تا تجربه تجاوز جنسی خود به منظور مجازات یا تلاش برای درمان گرایش جنسی یا هویت جنسیتی توسط اعضای خانواده و یا خویشاوندان خود را روایت کنند.
رویکردهای سنتی در جوامع مردسالار که تاکید شدیدی بر دوگانههای جنسی و جنسیتی دارند نگاهی تحریف شده و غیرسیاسی نسبت به تجاوز جنسی دارند که تنها شامل زنان همانسوجنسیتی دگرجنسگرا میشود.
با این حال، تجاوز اصلاحی یک خشونت سیاسی، سیستماتیک و گروهی است که با توزیع و عدم توازن قدرت در جوامع همانسوجنسیتی و دگرجنسگرا محور تعریف میشود. در واقع تجاوز اصلاحی به عنوان یک مجازات و نقض استقلال بدنی و هویت جنسی و جنسیتی افراد است که گویای فقدان برابری اجتماعی برای افراد لزبین در بسیاری از جوامع در دنیاست.
مطلب مرتبط:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر