شاهین نجفی
جادو جادو جادو
چگونه می‌توان جادو کرد؟ جادو تلاش برای سلطه بر طبیعت است و انسان بخشی از همین طبیعت. گویا هر چه ساخت‌های اجتماعی جامعه ساده‌تر باشد نفوذ در آن و سلطه بر آن آسان‌تر خواهد بود، اما انسان‌شناسی چندان از این نوع تمایزها استقبال نمی‌کند. در واقع هر جامعه‌ای هر اندازه بدوی، دشواری‌ها و پیچیدگی‌های خاص خود را دارد که «جادوگر» باید راه‌های نفود را بر اساس دشواری‌های همان ساختار بررسی کند.
شکل‌های «تکرار» یکی از شاخصه‌های جادوست و قطع به یقین یکی از نقاط حساس ذهنی که آماده‌ی جادو شدن است تاکید بر این تکرار است و آن شکل از تکرار که از فرم‌های پیشین فرار کند، بی‌آنکه بدانی تورا به دام می‌اندازد.
برای فهمش باید به دام بیفتی. یکی از مشکلات صیادان این است که برای پرنده دام پهن می‌کنند و از بخت بد یک مشت موش به دام بیاندازند. صنعت و علم هم هیمنگونه جادو می‌کنند؛ تفکیک شده و توازن در تکرار اما متناسب با توان شخص!
طبعا آنکه می‌خواهد در دام ریاضی جادو شود باید به اندازه کافی عدد بشناسد. پس نه فقط جادو کردن که جادو شدن خود یک تبحر است. آنکه شنا نمی‌داند قطعا باید در برکه‌های کوچک آبتنی کند ودست و پا بزند و جز گل و لای چیزی نصیبش نمی‌شود و آنکه عاشق تاریکی‌ست لباس غواصی می‌پوشد و در عمق دریا جادو می‌شود. آیا هیچ غواصی در تاریکی‌ها دچار تکرار می شود؟ خیر! اما آیا تاریکی جادو می‌کند؟ بله! ژ-ش تاریک است. آنقدر تاریک که جز چند تن بیشتر آن را نمی‌شناسند. عاشقانه‌ای با کمترین ارتباط به عشق! رمزگشایی اش نیازمند کمی جادو شدن است.
متن ترانه
ژ/شمه موخوام
ژ-ش جان جانی که جان بگیرم
ژ-ش جان برات ِممرم
بکشم تو خواب همه ره
ِبکِشمو ُبکشم تو خواب همه ره
ژ-شمه موخوام
چه خانوم بلند بالایی
چه بیرحمی سربه هوایی
ناموس منی
قاموس منی
کابوس منی
ناموس منی
عجیبی اجینی به جانم خانم
رحیمی شفیقی جانم جانم
بپاش این شقیقه دقیقه دقیقه
رفیقی عمیقی حافظ جانم
ژ-شمه موخوام
مطالب مرتبط:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید
ثبت نظر
واقعا انتظار درک کردن اینجور آهنگی از این مردم کار سختیه!
اونم توی دوره ای که بعضی از مردم آهنگایی رو برای داشتن اکوء زیاد گوش میدن !
ولی خیلی شعر جالبیه
خیلی زیباس !