close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

روایتی از دوسال سازماندهی و مبارزه کارگری در گروه ملی صنعتی فولاد خوزستان - ۱

۱۸ آبان ۱۳۹۸
بلاگ کارگران
خواندن در ۶ دقیقه
«پیمان شجیراتی» کارگر سابق گروه ملی صنعتی فولاد خوزستان
«پیمان شجیراتی» کارگر سابق گروه ملی صنعتی فولاد خوزستان

وضعیت کارگران در گروه ملی صنعتی فولاد خوزستان و اعتراضات آنها به این شرایط برای ماههای متمادی در صدر اخبار رسانه‌های ایران قرار داشت. اگر چه همچنان صدای اعتراض کارگران این شرکت به وضعیت معیشت و سایر مطالبات صنفی‌شان شنیده می‌شود. درمان‌ و مسکن‌های موقتی که تا این لحظه برای حل مسائل کارگران این شرکت تجویز شده نه تنها کافی نبوده که منجر به پیچیده‌تر شدن وضعیت آنها شده است.

«پیمان شجیراتی» کارگر سابق گروه ملی صنعتی فولاد خوزستان با انتشار روایت دو سال پیگیری مطالبات کارگران این شرکت در سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ به بررسی خواسته‌ها، مطالبات و پاسخهای دولت و کارفرمایان شرکت و برخورد نیروهای امنیتی و دستگاه قضایی پرداخته است. ایران وایر به سبب اهمیت این روایت و نکات آموزنده آن برای سایر کارگران، با کسب اجازه از وی، اقدام به بازنشر آن در روزهای آتی می‌نماید. اولین بخش آن را در ادامه بخوانید:

۱۵ سال پیش در «گروه ملی صنعتی فولاد» به استخدام یک شرکت پیمان‌کاری درآمدم. در آن سال‌ها قراردادهای کارگران اغلب یا سفید امضا بودند و یا کوتاه مدت ۲۹ روزه و یا  ۸۹ روزه. کارگر در قالب این نوع قرارداد به خاطر نداشتن امنیت شغلی، هرگز نمی‌توانست از حقوق خود دفاع کند. اگر صدای اعتراضی برمی‌خاست، کارفرما به بهانه اتمام قرارداد و عدم نیاز، از تمدید قرارداد کارگر معترض امتناع می‌کرد.

دستمزدها حتی از حداقل‌های تعیین شده هم پایین‌تر بودند. حق بیمه کارگران در بسیاری مواقع توسط پیمان‌کاران پرداخت نمی‌شد. با فشار کارفرما، کارگر می‌بایست در ماه  ۱۲۰ ساعت به طور اجباری اضافه کاری کند اما در فیش حقوقی ‌او حتی نیمی از آن هم پرداخت نمی‌شد. استفاده از سرویس ایاب و ذهاب برای کارگران پیمان‌کاری ممنوع بود و ده‌ها محرومیت از حقوق اولیه و انواع سیاست‌های استثماری و بهره‌کشی از گرده کارگر.

این شرایط کم و بیش ادامه داشت تا در سال ۱۳۹۴ که نوع قراردادهای ما به قرارداد یک ساله و مستقیم با گروه ملی تبدیل شد. این تغییر حاصل مبارزه و چالشی بود که طی سالیان قبل از آن توسط کارگران این شرکت انجام شده بود. اتفاقات پیاپی نظیر واگذاری مجدد کارخانه به بخش خصوصی، تعویق در پرداخت حقوق‌ها و رکود و توقف تولید اجازه نداد کام کارگر از این تثبیت قرارداد و مزایایش شیرین شود.

دست‌های پیدا و پنهان و مافیای ثروت و قدرت، بخشی به دنبال نابودی کامل و تعطیلی همیشگی شرکت بود و بخشی دیگر در رؤیای تصاحب و به چنگ آوردن مالکیت آن برای تأمین منافع خود. اما کارگران با اعتصاب‌های پیاپی خود جلوی این توطئه ایستادند. من هم از ماه‌های پایانی سال ۱۳۹۵ که اعتصاب و اعتراضات کارگران گروه ملی فولاد به صورت جدی و تعیین یافته بروز و نمود پیدا کرد، به عنوان یکی از کارگران سازمانده و فعال در این اعتراضات، در کنار سایر سازماندهان در متن و بطن اعتراضات کارگری گروه ملی فولاد حضور مستمر داشتم.

در طی این مدت با احضارهای پیاپی، دستگیری، پرونده‌سازی، اتهامات امنیتی، تهدید و ارعاب دستگاه‌های امنیتی، برخوردهای غیرقانونی، فشار کارفرما و ممنوع‌الورود شدن به شرکت مواجه بودم که تا مرز اخراج از کار هم پیش رفت. البته که این موارد تنها شامل حال من نبودند و تعداد زیادی از همکاران فعال در اعتراضات را هم شامل می‌شدند.

در این کتابچه شرح مبارزه کارگری دو ساله گروه ملی فولاد (۱۳۹۵-۱۳۹۷) را از دریچه تجربه خود نوشته‌ام تا شاید برای نسل بعدی کارگران این شرکت و سایر بخش‌ها مثمر ثمر و قابل رجوع باشد.

تجمع خرداد ۱۳۹۶- از راست به چپ: طارق خلفی، پیمان شجیراتی، میثم قنواتی

مقدمه:

مبارزات کارگری در ایران همواره به دلیل فقدان تشکل‌یابی، یا مستهلک شده و هرز رفته و نتوانسته است مطالبات خود را پی‌گیری و دست‌آوردهایش را حفظ کند و یا با سرکوب به عقب رانده و زمین‌گیر شده است.

با این‌حال، در پیچ و خم این مبارزه، کارگر برای دست‌یابی به مطالبه و حقوق سلب شده خود مدام علیه اختاپوس سرمایه‌داری که منشا گرسنگی، فقر و نکبتی است که دامن‌گیرش کرده، در جنگ و جدال بوده است. این جدال، به اجباری در زندگی کارگران بدل گشته است. محروم ماندن کارگر از حداقل‌های امکانات معیشتی، بهداشتی، آموزشی و رفاه اجتماعی و نیز ستم و بی‌حقوقی که در حقش اعمال می‌شود، او را به نقطه‌ای رسانده است که دانسته یا نادانسته، آگاهانه یا ناآگاهانه، به همان اندازه مجبور به این جدال و جنگ باشد که برای زنده ماندن محتاج به آب و غذا و هوا.

وقتی به کنش و واکنش کارگران در جریان مبارزات آن‌ها نگاه می‌کنیم و دست‌آوردهای حاصله را مورد ارزیابی قرار می‌دهیم، می‌بینیم که با وجود فقدان یک تشکل منسجم، این مبارزات خصلتی وسیع و فراگیر دارند. به طوری که سخت می‌توان باور کرد طبقه کارگر ایران توانسته باشد در عین سازمان نیافتگی و زیر سایه استبداد، این سطح وسیع از مبارزات را سازمان‌دهی کند.

این جدال همیشگی، درس‌ها و تجارب عملی بسیاری را به همراه داشته است. اما تجارب ارزنده و عملی کارگران کمتر در جایی ثبت و ضبط شده‌اند. به همین دلیل کارگران در هر دوره مجبور بوده‌اند مبارزه خود را از نقطه صفر آغاز و پی‌گیری کنند. حال آن که اگر سندی مکتوب از نحوه سازمان‌دهی و سبک و شیوه اعتراضات و جنبه‌های علنی و مخفی این سازمان‌دهی‌ها در هر بخش وجود داشت، قطعا هزینه‌های کمتری به جنبش کارگری ایران تحمیل می‌شد.

با همین هدف و رویکرد، یعنی انتقال تجربه عینی و عملی مبارزات کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران ـ اهواز و به توصیه برخی رفقای عزیز بر آن شدم تا سوابق و تجارب حاصل از این مبارزات را به نگارش درآورم.

هم‌چنین تلاش و توان خود را صرف این مهم کردم تا اتفاقات را برابر واقعیت و حقیقت مکتوب کنم به طوری که عاری از اغراق و بزرگ نمایی باشد.

نکته دیگر آن که از ابتدا قصد داشتم تا این سند بیشتر از آن که جنبه روایی داشته باشد، بتواند سبک و سیاق و روش‌های سازمان‌دهی اعتراضات کارگران گروه ملی فولاد را به تصویر بکشد. اما پرداختن به این مهم بدون اشاره به جزییات و اتفاقات امکان‌پذیر نبود.

ممکن است برخی حوادث، واکنش‌ها و عکس‌العمل‌های کارگران به آن‌ها از دید من مخفی مانده و به آن اشاره‌ای نشده باشد. این بدان معنا نیست که آن موقعیت مطابق میل و سلیقه نگارنده نبوده یا از درجه اهمیت برخوردار نبوده است. بلکه به خاطر فراموش کردن مسایل درگذر زمان و فشردگی و پیوستگی اتفاقات بوده و کاملاً سهوی است.

نکته مهم دیگری که لازم است به آن اشاره شود، این است که در جریان مبارزات کارگران گروه ملی فولاد، تشکل‌های کارگری، اتحادیه‌ها، سازمان‌ها و احزاب مختلفی بنا به وظیفه ذاتی خود از این مبارزات عینی و عملی اعلام حمایت و پشتیبانی کرده و اخبار این اعتراضات را پوشش داده و به انحای مختلف به آن پرداخته‌اند که جای تشکر و قدردانی دارد. اما این مسأله به معنی وابستگی مبارزه و اعتراضات کارگران گروه ملی فولاد به آن‌ها نبوده و نیست. در پایان از تمامی کارگران پیش‌رو در اعتراضات و اعتصابات کارگری سراسر کشور تقاضا دارم تا سند مبارزاتی خود را برای بهره‌برداری و استفاده سایر کارگران و جنبش کارگری ایران به رشته تحریر درآورده و منتشر کنند.

 

مطالب مرتبط:

آینده مبهم گروه ملی صنعتی فولاد

روایت یک کارگر از اعتراضات گروه ملی فولاد ایران؛ مشکل ما معیشت بود، گفتند شما دشمن هستید

زندگی مخفی یک کارگر معترض؛ گفت‌و گو با میثم آل مهدی

محرومیت در جوار نفت؛ مرور اعتراضات کارگری استان خوزستان-بخش نخست

صدای اعتراض اسماعیل و همکارانش؛ مرور اعتراضات کارگری در استان خوزستان -بخش دوم

یورش شبانه نیروهای امنیتی به منزل کارگران گروه ملی فولاد اهواز

ادامه اعتراضات کارگران خوزستان با وجود بازداشت‌های شبانه

زمزمه واگذاری هفت تپه و فولاد خوزستان به سپاه یا آستان قدس

 

 

 

ثبت نظر

خبرنگاری جرم نیست

پاسخ مسوولان به حذفیات در کتاب‌های درسی: دست‌مان بسته بود، حذف کردیم

۱۸ آبان ۱۳۹۸
ایران وایر
خواندن در ۷ دقیقه
پاسخ مسوولان به حذفیات در کتاب‌های درسی: دست‌مان بسته بود، حذف کردیم