close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

یک گمانه زنی درباره ماجرای ترور محسن فخری‌زاده

۱۶ آذر ۱۳۹۹
شراگیم زند
خواندن در ۶ دقیقه
یک گمانه زنی درباره ماجرای ترور محسن فخری‌زاده

روز پیش سردار فدوی جانشین فرمانده سپاه، جزئیات بیشتری از ترور محسن فخریزاده را بیان کرد. روایتی که مورد تائید سرلشکر شمخانی نیز قرار گرفت و شاید اصلی ترین نکته در آن این باشد که به طور قطع هیچ عامل انسانی در محل ترور حضور نداشته است. چیزی که نه با روایتهای اولیه و اظهارات شاهد عینی (مصاحبه صداوسیما) سازگار است و نه با شواهد و تصاویری که تا امروز از این ترور منتشر شده است.

سردار فدوی ادعا می‌کند که یک تیربار خودکار ماهواره‌ای(!) نصب شده بر روی یک وانت نیسان که از راه دور کنترل می‌شده عامل ترور بوده است. تیرباری مجهز به دوربین و تکنولوژی تشخیص چهره که به قدری دقیق بوده که همسر ایشان را که درست کنار ایشان قرار داشته، مورد اصابت قرار نداده است. اما دراین میان شواهدی وجود دارد که به کلی ادعاهای سردار فدوی را زیر سوال برده و حتی بی‌اعتبار می‌کند:

اول – در روایت رسمی ادعا شده است که محسن فخری‌زاده در مسیر خودرویش مورد اصابت گلوله تیربار قرار می‌گیرد. این اصابت به گونه ایست که محسن فخری‌زاده و همراهانش متوجه شلیک گلوله نمی‌شوند و خیال می‌کنند مشکلی پیش آمده و برای همین خودرو را متوقف می‌کنند. این به معنای این است که این شلیک احتمالا به جایی به غیر از شیشه مقابل خودرو برخورد کرده و اثرات گلوله روی شیشه خودرو مربوط به بعد از توقف خودروست. هرچه هست خود آقای فخری‌زاده برای بررسی وضعیت از خودرو پیاده می‌شوند و همانجا مورد اصابت تیربار اتومات و کنترل از راه دور قرار می‌گیرند. حالا سوال این است که گلوله های روی شیشه جلوی خودرو را چطور می‌شود توضیح داد؟ یعنی سیستمی به این دقت بعد از ترور آقای فخری‌زاده، همینجور بی دلیل چند تا گلوله هم توی شیشه جلوی خودرو فخری‌زاده شلیک کرده است؟ چون همانطور که گفتیم اثر گلوله های روی شیشه جلوی خودرو مربوط به بعد از توقف خودرو و پیاده شدن آقای فخری‌زاده است و منطقا نمی‌تواند علت توقف باشد.

دوم – کسی که این عملیات فوق پیچیده و دقیق را (به تعبیر مسئولین جمهوری اسلامی) طراحی کرده، بر چه اساسی پیش بینی کرده است که شلیکهای خودکار اول به خودروی آقای فخری‌زاده، تیم ترور را به سه هدف مهم و اصلی خود می‌رساند. یعنی:

  •  منجر به توقف خودروی ایشان می‌شود.
  •  این شلیکها با نقص خودرو و یا مشکلی فنی اشتباه گرفته می‌شود و کسی متوجه خطر ترور و تیراندازی به خودرو نمی‌شود.
  •  آقای فخری‌زاده برای بررسی مشکل، خودشان شخصا از خودروی ضد گلوله پیاده می‌شوند. چیزی که برخلاف تمام پروتکل‌های امنیتی و حفاظتی‌ست.

طراحان این عملیات تروریستی چرا باید کل موفقیت عملیات را به چنین مسائل بعید و دور از ذهنی گره بزنند که واقعا اتفاق افتادن هرکدامش نیاز به بخت و اقبال بلند و حتی معجزه داشته است؟

سوم – به غیر از روی شیشه جلوی خودرو که آثار گلوله مشهود است، در سمت چپ خودرو هم آثار گلوله به چشم می‌خورد و شیشه مثلثی عقب خودرو نیز شکسته است. این اثرات منطقا نمی‌تواند ناشی از انفجار نیسانی باشد که روبروی خودرو منفجر شده است و نه در کنار آن.

چهارم – اگر یک تیربار خودکار اتومات روی وانت نیسان نصب بوده باشد، قاعدتا تا امروز دهها بار در تائید روایت رسمی بقایای تیربار از رسانه های حکومتی نمایش داده شده بود. اما تا امروز با اینکه بارها و بارها مسئولین امنیتی از وجود این تیربار فوق پیچیده صحبت کرده اند، اما یک بار هم تصاویر بقایای آن برای باورپذیری این روایت نمایش داده نشده است.

پنجم -  اظهارات شاهد عینی که درست در شب ترور در تلویزیون جزییات ماجرا را شرح می‌داد کاملا با ادعاهای جدید مغایرت دارد. او از درگیری و تیراندازی پنج شش نفر در محل ترور فخری‌زاده صحبت کرد و حتی گفت یکی از آنها درحالی که روی زمین نشسته بود به سمت او شلیک کرده است.

به نظر می‌رسد که کل دستگاه امنیتی و اطلاعاتی سعی دارد واقعیت این ترور را پنهان نگاه دارد. اما واقعیت ماجرا چیست؟ مسلما نمی‌توان در مورد همه ابعاد و چگونگی این ترور بدون دسترسی به منابع دست اول و تحقیقات میدانی به نتیجه رسید. اما با همین شواهدی که در اختیارمان است می‌توانیم یک سناریوی بسیار محتمل را تصور کنیم که لااقل بسیار معقول تر از سناریوی رسمی ست و با شواهد و البته عقل سلیم منافات ندارد.

سناریوی محتمل در ترور محسن فخری‌زاده:

به نظر می‌رسد عوامل ترور با انفجار یک خودروی نیسان بمبگذاری شده در مسیر تردد محسن فخری‌زاده قصد ترور او را داشته اند. یک عملیات کاملا معمولی که اجرای آن فقط نیازمند این بود که زمان و مکان ترددهای ایشان برای تیم ترور مشخص باشد. منتهی برای اطمینان از موفقیت آمیز بودن عملیات یک تیم خبره و کارکشته هم با فاصله مطمئن به تعقیب او می‌پردازند. به این خاطر که اگر انفجار وانت نیسان، منجر به کشته شدن سوژه نشد این تیم دوم در صحنه حاضر شده و کار را تمام کند. در ادامه به نظر می‌رسد انفجار وانت نیسان مطابق برنامه پیش نمی‌رود و چند ده متر مانده به اینکه خودروی فخری‌زاده به محل مورد نظر برسد، نیسان منفجر می‌شود. بر اثر این انفجار راننده آقای فخری‌زاده خودرو را متوقف می‌کند که خودرو از ناحیه سپر جلو به جدول هم برخورد کرده که آثار آن در تصاویر مشخص است. همین نشان می‌دهد خودرو در شرایط عادی و به ظن اینکه دچار نقص فنی و مسائلی مانند آن شده است متوقف نشده و در شرایط اضطراری و سخت ایستاده است. اینجا شاید فخری‌زاده و تیم حفاظت همراهش فکرمی‌کرده‌اند که از یک تله انفجاری جان سالم به در برده اند. اما آیا فخری‌زاده پیاده می‌شود؟ بسیار بعید است. تیم تعقیب کننده که حالا ماموریت سخت تری دارد باید آقای فخری‌زاده را که صحیح و سالم اما مات و مبهوت در خودرو ضدگلوله خود نشسته پیاده کنند و به قتل برسانند.  تیم ترور در محل عملیات به نحوی عمل می‌کند که ابتکارعمل را به طور کامل از تیم محافظین می‌گیرد. شیشه مثلثی عقب خودروی آقای فخری‌زاده ضد گلوله نیست. آن شیشه را می‌شکنند و آقای فخری‌زاده را بیرون کشیده و تیر خلاص می‌زنند. حجم خون ریخته شده همراه با بافت نسوجی (احتمالا مغز) درست در کنار خودرو این فرضیه را قوت می‌بخشد. به نظر می‌رسد خودرو فخری‌زاده و خودرو تیم حفاظت کاملا تحت تسلط تروریستها قرار دارد و اصولا کسی امکان پیاده شدن از خودروها را ندارد. یکی از عوامل ترور در جلوی خودرو و با شلیک به شیشه جلو سعی می‌کند حواس محافظین داخل خودرو را به خودش مشغول کند. در این حال شخص دیگری شیشه مثلثی کوچک درب عقب را می‌شکند. نمی‌دانیم فخری‌زاده بعد از شکسته شدن شیشه مثلثی و اینکه در تیررس قرار گرفته، برای حفظ جان همسرش، خودش از خودرو بیرون آمده و یا بیرونش کشیده اند. اما می‌دانیم که او درست همانجا کشته می‌شود و تمامی عوامل ترور بدون به جا گذاشتن کوچکترین ردپایی غیب می‌شوند. و این به جا نگذاشتن ردپا شاید تنها بخش واقعا سخت و پیچیده عملیات آنها باشد.  حالا دستگاه امنیتی برای لاپوشانی عجز و ناتوانی خود از به دام انداختن یک تیم کامل ترور در تهران، دست به دامن سناریوی «تیربار ماهواره ای اتوماتیک کنترل از راه دور» می‌شود. سناریویی که کاملا با شواهد موجود و عقل سلیم در تنافر است.

سناریویی که بالا عرض شد یک فرضیه باورپذیر است که ما هنوز نمی‌دانیم چند درصد آن واقعیت دارد. اما این فرضیه کاملا با شواهدی که در اختیار داریم و با اظهارات شاهد عینی و البته با عقل و منطق سازگار است. واقعیات ترور محسن فخری‌زاده  شاید هیچگاه تمام و کمال افشا نشود، اما چیزی که به طور قطع می‌‌توان گفت این است که روایت مقامات امنیتی جمهوری اسلامی از این ترور کاملا دروغ است.

ثبت نظر

خبرنگاری جرم نیست

سانسور و سرکوب هفتگی؛ پرونده دو عضو دولت در دستگاه قضایی و...

۱۶ آذر ۱۳۹۹
نیلوفر رستمی
خواندن در ۱۰ دقیقه
سانسور و سرکوب هفتگی؛ پرونده دو عضو دولت در دستگاه قضایی و اعتصاب غذای یک روزنامه‌نگار