close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

جواد حیدری، جان باخته اعتراضات؛ اگر زنده بود، امروز ۴۰ ساله می‌شد

۹ آبان ۱۴۰۱
مریم دهکردی
خواندن در ۶ دقیقه
تصویر جواد حیدری در حال ورزش
تصویر جواد حیدری در حال ورزش
لوح تقدیر سازمان جهاد کشاورزی استان قزوین برای تولیدکنندگان برتر
لوح تقدیر سازمان جهاد کشاورزی استان قزوین برای تولیدکنندگان برتر
تصویر کارت عضویت جواد حیدری در هیات کشتی قزوین
تصویر کارت عضویت جواد حیدری در هیات کشتی قزوین
جواز دفن جواد حیدری
جواز دفن جواد حیدری

امروز ۹آبان۱۴۰۱، «جواد حیدری» باید شمع تولد ۴۰ سالگی‌ خود را  فوت می‌کرد، اما حالا چهلمین روزی است که او در خاک خفته است. جواد حیدری متولد ۹آبان۱۳۶۱ در قزوین، روز ۳۱شهریور، در جریان اعتراض به کشته شدن «مهسا امینی» توسط گشت ارشاد، با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی جان باخت. 

 براساس اطلاعات رسیده به «ایران‌وایر»، به جز جواد حیدری، دست‌کم سه شهروند دیگر در شهرک صنعتی الوند و یک نفر در تاکستان، در جریان اعتراضات چهل روز گذشته در ایران جان باخته‌اند، اما شدت فشارهای وارد شده از سوی نهادهای امنیتی بر خانواده‌های آن‌ها، موجب شده است درباره کشته‌شدن عزیزانشان اطلاع‌رسانی نکنند.

یک منبع آگاه در گفتگو با «ایران‌وایر»، از آنچه در روزهای گذشته بر خانواده جواد حیدری رفته، صحبت کرده است.

***

جواد حیدری متولد ۹آبان۱۳۶۱ بود. فرزند پنجم از خانواده‌ای پرجمعیت، که موفق شده بود در رشته مهندسی کشاورزی، گرایش علوم دامی فارغ‌التحصیل شود.

یک منبع نزدیک به خانواده جواد حیدری به «ایران‌وایر» می‌گوید: «جواد نمونه بارز یک انسان سخت‌کوش بود. خرداد سال۱۳۹۰، به عنوان یکی از تولیدکنندگان برتر بخش کشاورزی در قزوین لوح تقدیر دریافت کرد. او عضو هیات کشتی شهر قزوین بود و سال‌ها به شکل حرفه‌ای ورزش کرده بود و اگر در رساندنش به بیمارستان اهمال نمی‌شد، شاید زنده می‌ماند.»

 

در ۳۱شهریور، بر جواد حیدری چه گذشت؟

نگاهی به فهرست جان‌باختگان هفته اول اعتراضاتی که با کشته‌شدن مهسا(ژینا) امینی آغاز شد نشان می‌دهد، اغلب آن‌ها در فاصله روزهای ۲۹ تا ۳۱شهریور جان باخته‌اند.

منبع نزدیک به خانواده حیدری درباره فضای شهر قزوین در ۳۱شهریور می‌گوید: «در قزوین هم مثل خیلی از شهرهای دیگر، شهروندان در اعتراض به کشته‌شدن مظلومانه ژینا امینی به خیابان آمده بودند. جواد هم یکی از معترضان بود. او در پارک ملت قزوین از پشت سر و فاصله‌ای بسیار نزدیک، توسط ماموران نیروی انتظامی مورد اصابت گلوله قرار گرفت.»

ستاد فرماندهی نیروی انتظامی شهرستان قزوین درست مقابل پارک ملت قرار دارد و براساس مشاهدات شاهدان عینی، یکی از ماموران همین ستاد به جواد حیدری شلیک کرده است: «خانواده جواد، هویت ضارب را هم شناسایی کرده‌اند. براساس تشخیص پزشکی قانونی، شلیک از فاصله خیلی نزدیک به جواد انجام شده. آنقدر نزدیک که گلوله از پشت وارد بدنش شده و از جلو خارج شده است. زخم بسیار بزرگی روی بدنش بوده که در دیدار وداع خانواده رویت شده است.»

براساس گواهی فوت صادر شده برای جواد حیدری، که نسخه‌ای از آن به دست «ایران‌وایر» رسیده است، علت فوت این جوان خونریزی شدید، پارگی شریان تهی‌گاهی چپ و اصابت پرتاب فلزی پرشتاب قید شده است: «ما براین باوریم که در رساندن جواد به مرکز درمانی، اهمال عامدانه صورت گرفته است. شاهدان عینی دیده‌اند که ماموران برای اینکه مردم به جواد کمک نکنند، او را به همان ساختمان ستاد فرماندهی روبروی پارک ملت برده‌اند. بیمارستان شهید رجایی قزوین تا محلی که این اتفاق برای جواد افتاده پنج دقیقه بیشتر فاصله ندارد. زمان تیر خوردن جواد حوالی ساعت ۸ شب بوده، اما او را تحت عنوان مجهول‌الهویه حوالی ۱۲ شب به سردخانه بهشت فاطمه قزوین منتقل می‌شود.»

۲۴ ساعت بی‌خبری

شب از نیمه می‌گذرد. همسر جواد حوالی ۱۲ شب وقتی جواد به خانه باز نمی‌گردد به خانواده او اطلاع می‌دهد: «خانواده جواد به گمان بازداشت شدنش به همه جا سر زدند. بازداشتگاه‌ها، کلانتری‌ها، بیمارستان‌ها؛ به همه‌جا. این جست‌وجو تا ساعت ۷ بعدازظهر روز اول مهر ادامه پیدا کرد، اما هیچ نهاد رسمی درباره کشته‌شدن جواد، اطلاعی به خانواد نداد.»

خانواده جواد حیدری در نهایت از طریق یک منبع غیررسمی، از تیراندازی به او مطلع می‌شوند: «یک نفر به آن‌ها زنگ می‌زند و می‌گوید بین زنده‌ها دنبالش نگردید، جواد را کشته‌اند و الان هم توی سردخانه است.»

حوالی ۸ شب یکم مهر، یکی از برادران و پدر جواد حیدری برای شناسایی او به سردخانه مراجعه می‌کنند: «هویت جواد را که شناسایی کردند، تازه پیام فرستادن‌ها شروع شد. برای پدر آقای حیدری پیغام فرستادند بیایید توافق کنیم که جواد در سانحه رانندگی کشته شده است، پدر آقای حیدری نپذیرفت. آن‌ها همواره در طول این چهل روز هرجا صحبت کرده‌اند، بر حضور جواد در اعتراضات تاکید کرده‌اند و بر گلوله خوردنش توسط نیروی انتظامی اصرار ورزیده‌اند. مطلقا نپذیرفتند که بگویند او رهگذر بوده است. خواهرش بر مزار برادر گیس برید، و در تمامی صحبت‌های خانواده تکرار شده است که جواد، با شلیک مستقیم گلوله جان عزیزش را از دست داده است.»

 

افزایش فشارها بر خانواده با حضور مردم کاهش یافت

مثل تمامی قتل‌های حکومتی، رنج خانواده، تنها فقدان عزیز از دست داده نیست. فشارها توسط نهادهای امنیتی افزایش می‌یابد و خانواده جواد حیدری، برای دفن بی سر و صدای او تحت فشار قرار می‌گیرند: «خانواده جواد قرار بود ۹ صبح روز ۲مهر پیکر او را تحویل بگیرند. وقتی برادر دیگر جواد برای تحویل پیکر رسید، مشاهده کرد که پیکر او را داخل تابوت گذاشته و در آمبولانس اداره اطلاعات قرار داده‌اند. تعداد زیادی نیروی امنیتی هم آن‌جا حاضر بودند و نمی‌خواستند اجازه دیدار آخر را به آن‌ها بدهند، اما پدر جواد خطاب به مامورها گفت من یازده فرزند دارم. یکی را کشته‌اید، از کشتن بقیه هم ابایی ندارم.»

جمعیت زیاد می‌شود. شمار زیادی از شهروندان قزوین از راه دور و نزدیک به محل خاکسپاری جواد می‌آیند و همین باعث می‌شود نیروهای سرکوب عقب بنشینند: «انگار تعداد بالای جمعیت، مامورها را غافلگیر کرد. فاصله گرفتند و خانواده جواد توانستند تابوت را به سردخانه برگردانده، و او را برای آخرین‌بار ببینند. آمبولانس اطلاعات را هم تغییر دادند، چون متوجه شدند ماموران می‌خواهند مراسم دفن جواد را به سرعت و بدون حضور خانواده برگزار کنند.»

جواد حیدری روز یک‌شنبه۳مهر، در آرامستان روستای «رحمت‌آباد بزرگ»، از توابع قزوین به خاک سپرده شد، در میان خیل جمعیتی که ترس به دل نیروهای سرکوب انداخت: «شاید مردم فکر کنند که فقط در یک مراسم تدفین شرکت کردند، اما واقعا حضور پرشمار مردم در مراسم جواد حیدری که خودش هم در خانواده پرجمعیتی به دنیا آمده و بزرگ شده بود، بار بزرگی را از دوش این خانواده برداشت.»

بازداشت عزاداران 

در مراسم خاکسپاری جواد حیدری، تعدادی از معلمان قزوین مشارکت کردند. منبع آگاهی که با «ایران‌وایر» گفتگو کرده است می‌گوید: «معلمان حاضر در مراسم، همه احضار و برخی بازداشت شدند. حتی برخی از دوستان خواهر جواد را هم بازداشت کردند تا مانع از حضور آن‌ها در مراسم سومین روز کشته شدن جواد شوند.»

 مانع‌تراشی و سنگ‌اندازی‌های نیروهای امنیتی اما به همین‌جا ختم نمی‌شود: «وقتی امکان به هم خوردن مراسم میسر نشد، سخنران‌ها را کنسل کردند. مانع حضور گروه‌های تدارکات برای پذیرایی یا ارائه خدمات فیلمبرداری در عزاداری شدند، با این‌همه در مراسم روز سوم، هزاران نفر حاضر شدند.»

ادامه آزار خانواده حیدری

ساعت ۷ صبح پنجشنبه۵آبان۱۴۰۱، و در آستانه برگزاری مراسم چهلمین روز کشته‌شدن این جوان اهل قزوین، ماموران نیروی انتظامی برای کندن بنرهای یادبود به آرامگاه او اعزام شدند.

ویدیوهای ارسال شده برای «ایران‌وایر» نشان می‌داد که دستکم ۱۲ خودرو حامل ماموران نیروی انتظامی، و چند خودرو از ماموران لباس شخصی به محل اعزام شده‌اند.

به گفته فرد آگاهی که با «ایران‌وایر» گفتگو کرده است، این سومین مرتبه از زمان کشته‌شدن جواد حیدری است که ماموران برای کندن بنرها اقدام می‌کنند:«روی بنرهایی که خانواده جواد نوشته و برخی از شهروندان برای عرض تسلیت و تسلی آورده بودند، نوشته شده بود جواد حیدری شهید راه آزادی؛ این موضوع بسیار نهادهای امنیتی را خشمگین کرد. مدام خانواده را تهدید کردند که این بنرها را بردارید. آخرین‌بار پدر جواد گفته بود خودتان بیایید بنرها را بکنید و به همین سبب، اطلاعات سپاه قزوین و رییس دادگستری، برای از بین بردن بنرها دستور مستقیم دادند.

خانواده حیدری نیز مانند بسیاری از خانواده‌های جان‌باختگان اعتراضات، تحت فشار نهادهای امنیتی هستند تا تن به اعتراف اجباری بدهند: «از آقای علی‌پناه حیدری (پدر جواد) خواسته بودند مقابل دوربین صداوسیما خانواده خود را «انقلابی»، و رفتار دخترش در زمان خاکسپاری جواد را ناشی از «احساسات» توصیف کند. او تا امروز در برابر این  فشارها مقاومت کرده، اما میزان فشاری که بر خانواده حیدری وارد شده قابل وصف نیست. چهلمین روز کشته‌شدن جواد، درست با روز تولد چهل‌سالگی او یکی است، اما براساس رسوم منطقه، روز پنجشنبه۱۲آبان مراسم برگزار می‌شود.»

ثبت نظر

بلاگ

برای برادرم قرار وثیقه صادر شده؛ چرا همچنان در بازداشت است؟

۹ آبان ۱۴۰۱
سوال و جواب حقوقی
خواندن در ۱ دقیقه
برای برادرم قرار وثیقه صادر شده؛ چرا همچنان در بازداشت است؟