امسال «روز جهانی کودک» که مصادف با ۲۰ نوامبر بود، در ایران با کشته شدن دستکم دو کودک ۱۶ ساله در تقویم ایرانیان بسته شد.
«بهاالدین ویسی»، ۱۶ ساله ،اهل جوانرود در پی شلیک مستقیم نیروهای مسلح حکومتی کشته شد و «کاروان قادر شوکری»، نوجوان ۱۶ ساله در پیرانشهر توسط نیروهای سرکوبگر با شلیک گلوله جان خود را از دست داد.
در پی اعتراضات سراسری در ایران، تا کنون حدود ۶۰ کودک توسط نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی کشته شدهاند.
اعتراضات سراسری در ایران در حالی وارد سومین ماه خود شده است که در این مدت نیروهای سرکوبگر حکومت ایران به مدارس بسیاری یورش برده و کودکان را ربوده، زندانی و شکنجه کردهاند. نهادهای بینالمللی در رابطه با وضعیت کودکان، از جمله سازمان یونیسف به عنوان مهمترین آنها اما فقط نظارهگر بودهاند. این انفعال، خشم بسیاری از فعالان عرصه حقوق کودک را در پی داشته است.
سکوت یونیسف موجب شده است بسیاری این سوال را مطرح کنند که چرا شعار این سازمان، حمایت از حقوق کودکان، در هر کجا و در هر شرایطی شامل حال کودکان ایرانی نشده است؟
شماری از فعالان حقوق کودک میگویند یونیسف باید از ایران اخراج شود و روز جهانی کودک را باید از تقویم خط زد.
تلاش «ایرانوایر» برای صحبت با مدیران دفتر یونیسف ایران، به ویژه «حمیدرضا طاهری نخست»، از مدیران پروژههای مربوط به نوجوانان بینتیجه ماند و حاضر به پاسخگویی نشد.
***
آمار دقیقی از تعداد کودکان بازداشت شده، ربوده شده، شکنجه دیده و تهدید شده در اعتراضات در ایران مستند نیست. آنچه مسلم است، تاکنون ۶۰ کودک کشته شدهاند که کوچکترین آنها، «مونا نقیب»، دانشآموز ایرانی بلوچ هشت ساله است که در حال رفتن به مدرسه در روستای «آسپیچ» استان سیستان و بلوچستان با شلیک مستقیم ماموران امنیتی جمهوری اسلامی به ناحیه سرش به قتل رسید.
«کیان پیرفلک»، ۱۰ ساله در ایذه خوزستان نیز با به رگبار بسته شدن خودرویی که با خانواده خود در آن از شهر گذر میکردند، کشته شد.
«حفاظت از کودکان در مقابل خشونت» یکی از پنج اصل اساسی فعالیتهای سازمان یونیسف است. این سازمان موظف است در مواقع بحران، همچون شرایط فعلی ایران، رابطه خود را برای مراقبت از جان کودکان با همه طرفهای درگیر حفظ کند. ولی برخی فعالان حقوق کودک میگویند این سازمان باید نسبت به کشتار و سرکوب گسترده کودکان در ایران قاطعانه عمل کند.
طبق وظیفه تعریف شده، یونیسف باید وضعیت بحرانی فعلی در ایران را به رسمیت بشناسد، این در حالی است که برخی حامیان حقوق کودک تاکید دارند که یونیسف در شرایط بحرانی ایران که جنایت علیه بشریت در حال رخ دادن است، چشم خود را بسته است.
یکی از اعضای سابق دفتر یونیسف در ایران که برای حفظ امنیت او، نام «مهسا» را برایش انتخاب میکنیم، به «ایرانوایر» میگوید: «در شرایطی که حق حیات کودکان در ایران با خطر مواجه است، یونیسف سکوت کرده است.»
به گفته این کارشناس امور بینالملل، یونیسف عملا با تحقیر و محدودیت در ایران مانده است.
این کارشناس میگوید: «فراموش نکنیم یونیسف اعلام کرده است در ایران هیچ نظری در مورد موضوعات سیاسی نمیدهد؛ درست مثل شرایط کنونی و این یعنی سازمان یونیسف با جمهوری اسلامی از قبل کنار آمده است.»
چرا یونیسف با وجود تحقیر دولت ایران، هنوز به کار خود ادامه میدهد؟
در روزهای گذشته، ایرانیان بسیاری در نقاط مختلف دنیا نسبت به عملکرد منفعل سازمان یونیسف انتقادهای شدیدی با هشتگ «شرم بر یونیسف» علیه این سازمان بیان و شماری از شهروندان در مقابل دفتر این سازمان در خارج از ایران تجمعات اعتراضی برگزار کردهاند.
این پرسش مطرح است که چرا یونیسف با وجود این همه تحقیر و محدودیت در ایران، به کار خود ادامه میدهد؟
مهسا که مدیریت برخی پروژههای یونیسف را عهدهدار بوده است، ضمن اشاره به فساد مالی این سازمان در ایران میگوید:«حضور یونیسف برای مدیران پروژهها که همه از بدنه دولت انتخاب میشوند، سود مالی دارد.»
او که در پروژههای بسیاری برای یونیسف و سازمان ملل متحد در نقاط مختلف ایران فعال بوده است، توضیح میدهد: «یونیسف اجازه ندارد بدون بستن قرارداد با ارگانهای دولتی، هیچ پروژهای انجام دهد.»
مهسا میگوید که نتیجه و بودجه صرف شده در پروژهها با دستکاری تحویل یونیسف میشوند و در نهایت، نتیجه به ثمر رسیدن پروژه هم مشخص نیست: «برای نمونه، یونیسف پروژه مشترکی در رابطه با پیشگیری از شیوع اچآیوی/ ایدز در بین نوجوانان با وزارت بهداشت تعریف کرده بود. دفتر یونیسف تهران پول، حقوق و موضوعات مالی را حمایت میکرد اما هیچ توانی در اجرای درست پروژه نداشت و بسیار منفعل بود. در نهایت، بعد از چند سال تلاش و کار روانشناسان و مددکاران اجتماعی در حوزه تخصصی نوجوانان، اطلاعات سپاه پروژه را به بهانه این که ترویج فحشا است، متوقف کرد.»
او اضافه می کند: «تعطیلی دفتر یونیسف در ایران، یعنی تایید کشتار کودکان در کشور توسط نهادهای امنیتی و اعتراض به این مساله. یونیسف مجبور میشود جای درست بایستد و اعلام کند قصد مداخله داشته اما جمهوری اسلامی این اجازه را به آن نداده است.»
به گفته مهسا، از جمله پروژههای ناموفق یونیسف در ایران، «شهر دوستدار کودک» و «توانمندسازی نوجوانان و آموزش مهارتهای شغلی» بوده که به سرانجام نرسیدهاند.
او با اشاره به تهدیدهایی که دفتر یونیسف ایران از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با آن مواجه بوده است، میگوید: «یونیسف باید تاکنون از ایران میرفت یا اعتراض میکرد ولی در بزنگاهی مثل خیزش ۱۴۰۱ تصمیم گرفت سکوت کند. البته نقش ایرانیان مشغول در سازمان یونیسف با پست و درآمد بالا را فراموش نکنیم. این افراد اجازه نمیدهند یونیسف تعطیل شود. از طرفی، بی طرفی یونیسف را تایید میکنند. متاسفانه افرادی هستند که منافع مالی مهمی دارند و با دولت مماشات میکنند. یونیسف در ایران شبیه ارگانهای دولتی شده و فقط و فقط به امضای تفاهمنامه با ارگانهای دولتی راضی است و به تفاهم نامههای بی سر و ته برای پروژههای تو خالی اکتفا میکند.»
درون دفتر یونیسف ایران چه میگذرد؟ چرا یونیسف سکوت کرده است؟
یکی از سفرای سابق سازمان ملل در ایران نیز به «ایرانوایر» میگوید: «دفتر یونیسف در تهران ترکیبی از افراد مستقل و آزاده است و البته گروهی از افراد موقعیتطلب هم هستند که با اعمال نفوذ وارد شدهاند. کارمندان غیر مستقل به حکومت جمهوری اسلامی وابستگی پیدا کردهاند ولی نه همه این افراد. به راحتی هم نیست که کارمندان یونیسف تهران موضعیگیری آزادانه کنند و حرفهایی بزنند. این افراد به نوعی گروگان سیاسی حکومت ایران هستند»
به گفته این سفیر سابق سازمان ملل در ایران، یونیسف تلاش دارد برای اخراج نشدن دفتر این سازمان از کشور، به موضوعات داغ سیاسی وارد نشود.
او مخالف فشار برای خروج دفتر یونیسف از ایران است و میگوید: «با خروج دفتر یونیسف، حضور حداقلی نهادهای بینالمللی در ایران هم از بین میرود و در درازمدت به ضرر کشور است.»
در عین حال، شماری از فعالان حقوق کودکان نیز تاکید میکنند دفتر یونیسف باید از ایران برود.
«حسین رئیسی»، حقوقدان و استاد دانشگاه «کارلتون» کانادا با توضیح عمل منفعلانه یونیسف در خصوص برخورد سرکوبگرانه با کودکان در ایران خاطرنشان میکند که با خروج دفتر یونیسف، هزینه سیاسی سنگینی بر دوش حکومت جمهوری اسلامی در عرصه بینالمللی گذاشته میشود.
او میگوید: «اخراج یونیسف هزینه سنگینی برای جمهوری اسلامی در بر دارد و میتواند به نفع حقوق بشر تمام شود. در حال حاضر فعالیت آنها به گونهای مالهکشی بر فعالیتهای حکومت و طبیعی جلوه دادن آن محسوب میشود. به همین دلیل، با واکنش سازمان یونیسف مبنی بر رفتار حداقلی در این خصوص موافق نیستم، چون رفتار حداقلی کمکی به شرایط فعلی نمیکند. حتی در وبسایت خود مطلبی در مورد ایران قرار ندادهاند.»
سفیر سابق سازمان ملل نیز نقد عملکرد منفعلانه یونیسف در ایران را تایید میکند: «شخصی که با سازمان ملل کار میکند، در واقع سرباز است و باید جنگنده باشد، نه منفعل. این نقد به یونیسف وارد است که تاکنون منفعل عمل کرده و فرصت گزارش دادن و توضیح خواستن از دولت ایران داشته ولی این کار را انجام نداده است.»
او در عین حال سازمان یونیسف را مقصر قلمداد نمیکند و توضیح میدهد: «شاید باید به جای مقصر دانستن آژانسهای سازمان ملل در ایران، نماینده مقیم این سازمان را در ایران صاحب قصور دانست که کوتاهی کرده است. به این دلیل که عالیترین فرد سازمان ملل در ایران است و میتواند از دولت توضیح بخواهد. دولت حتی جرات دست زدن به او را هم ندارد، چه برسد به زندانی و محکوم کردن. ایران هیچ نقشی هم در انتخاب این فرد ندارد.»
حسین رئیسی، وکیل حقوق بشر اما برخورد سازمان یونیسف و دفتر آن در ایران در قبال کشتار و سرکوب کودکان در کشور را به نوعی مشروعیت دادن به رفتار نظام جمهوری اسلامی عنوان میکند و توضیح میدهد: «این مشروعیت بینالمللی شده است و در سایر بخشهای سازمان ملل هم مشابه چنین رفتاری را کم یا زیاد مشاهده میکنیم که اساسا پسندیده نیست.»
بهترین راهکار: پاسخگو کردن نماینده مقیم سازمان ملل در ایران
سفیر سابق سازمان ملل در ایران میگوید با توجه به شرایط ویژهای که ایران از نظر حقوق بشر دارد و تاثیر سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی بر مدیران آژانسهای سازمان ملل، باید افراد غیرایرانی انتخاب شوند تا بتوان بر فعالیت آنها نظارت داشت.
به گفته او، مدیران آژانسها در داخل ایران به نوعی گروگان جمهوری اسلامی هستند و حکومت فشارهای مستقیم و غیرمستقیم بسیاری بر آنها وارد میکند.
این کارشناس امور بینالملل توضیح میدهد که نیاز به مجموعهای مستقل برای بررسی و نظارت بر عملکرد آژانسهای بینالمللی با ارایه گزارش دقیق از نحوه فعالیت آنها احساس میشود.
به گفته او، شاید بهترین پیشنهاد در حال حاضر، تشکیل یک کمپین برای پاسخگو کردن نماینده ویژه سازمان ملل مقیم در ایران است.
این کارشناس در عین حال توضیح میدهد که باید سازمان ملل از نمایندگان خود در مورد شرایط ایران گزارش بخواهد و نهادهای مدنی باید سازمان ملل را مورد پرسش جدی قرار دهند که در این شرایط، چه کسی یا کسانی شرایط ایران را برای شما به شورای امنیت گزارش میکند و یک فرد مستقل و شناخته شده برای بررسی و ارایه گزارش دقیق به ایران فرستاده شود.
چرا امسال روز جهانی کودک از تقویم ایران حذف شد؟
«حامد فرمند»، فعال حقوق کودک، نویسنده و بنیانگذار «موسسه کودکان مادران زندانی» میگوید: «امسال روز جهانی کودک از طرف سازمان یونیسف به عنوان دربرگیری برای تمام کودکان نامگذاری شده است. شعار این سازمان هم که در وبسایت آن شرح داده شده، این است که حمایت از حقوق کودکان، در هر کجا و در هر شرایطی است. اما این سازمان در عمل نشان داده است برای حمایت از کودکان ملاحظات سیاسی دارد و آنجایی که منافع دولتها ایجاب کند، در برابر نقض حقوق کودکان سکوت اختیار میکند.»
این فعال حقوق کودک میگوید: «مقامات یونیسف در حالی ادعا میکنند که در قبال سکوتشان در برابر نقض برخی حقوق، موفق شدهاند حقوق دیگری از کودکان را محقق کنند که سالانه دهها کودک در سیستان و بلوچستان و خوزستان هنگام برداشت آب از گودالها و حوضچهها برای دسترسی به حق داشتن آب سالم، غرق یا توسط گاندوها کشته یا نقص عضو میشوند. همچنان کودکان بسیاری از دسترسی به آموزش محروم هستند، نقض حقوق کودکان دختر سیستماتیک است و کودک-سرباز، اعدام کودکان و ازدواج کودکان قانونی است. از سوی دیگر، پیماننامه حقوق کودک هیچ ارجحیتی برای حقی بر حق دیگر قایل نشده و اتفاقا حق بر زندگی را که طی دو ماه گذشته به سادگی و با خشونت از کودکان سلب شده، جزو اولین حقوق مندرج در پیماننامه قرار داده است.»
بنیانگذار موسسه کودکان مادران زندانی میگوید: «با در نظر گرفتن این شرایط است که به عنوان فعال حقوق کودک خواستار بسته شدن دفتر ایران سازمان یونیسف هستم و باور دارم بسته شدن این نهاد در ایران نه تنها ضرری به حمایت از حقوق کودکان در ایران نمیزند بلکه از سوءاستفاده حکومت در مسیر پروپاگاندای خود از نام و اعتبار این نهاد جلوگیری خواهد کرد.»
شماری از فعالان حقوق کودک نیز میگویند امسال روز جهانی کودک برای کودکان ایران معنایی نداشت، ضمن این که در این روز دستکم خبر کشته شدن دو کودک ۱۶ ساله به نام کاروان قادر شوکری اهل پیرانشهر و بهاالدین ویسی اهل جوانرود توسط نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی کشته شدند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر