close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

زن، زندگی و آزادی به روایت زنان بلوچ

۷ بهمن ۱۴۰۱
مریم دهکردی
خواندن در ۸ دقیقه
زن، زندگی و آزادی به روایت زنان بلوچ
زن، زندگی و آزادی به روایت زنان بلوچ
زن، زندگی و آزادی به روایت زنان بلوچ

هر جمعه در زاهدان صدای فریادهای بلند شهروندان معترض شنیده می‌شود. مردم زاهدان، سراوان، خاش، چابهار و ایرانشهر تصویرهایی تازه از چهره سیستان و بلوچستان خلق کرده‌اند؛ تصویرها و صداهایی که تا پیش از کشته‌ شدن «مهسا(ژینا) امینی» دیده و شنیده نشده بودند.

چرا این تصاویر از سیستان و بلوچستان تا پیش از این دیده نشده بودند؟ در این گزارش، پای صحبت برخی از زنان مبارز بلوچ نشسته‌ایم که با وجود تفاوت‌ها در دیدگاه‌شان، از وفاداری‌ به مبارزه سخن می‌گویند.

***

هم‌زمان با خیزش سراسری «زن، زندگی، آزادی» در ایران، گروه‌های مختلفی از زنان بلوچ در داخل و خارج از کشور شروع به فعالیت کردند. اعضای یکی از این گروه‌ها که خود را «بلوچ زالبولانی زرمبش» معرفی کرده، پیش‌تر در گفت‌وگو با «لیلی نیکونظر» در پادکست «موقعیت اضطراری»، خود را «زنان معمولی» معرفی کرده بودند. آن‌ها در میانه معمولی بودن متوجه شده بودند برخی چیزها در مورد زنان بلوچ عادی نیستند. 

وقتی به نماینده این گروه پیام دادم که درباره آن‌چه فعالان زن بلوچ درباره آن حرف می‌زنند گفت‌وگو کنیم، پذیرفت؛ اگرچه دشوار و با محدودیت و نگرانی. اما در همان ابتدا روشن کرد به واسطه نقش پر اهمیت رسانه‌ها در شکل دادن به روایت‌ها، ترجیح می‌دهد در این‌ باره گفت‌وگو کند.

نماینده بلوچ زالبولانی زرمبش که به فارسی معنای آن «جنبش زنان بلوچ» است، به «ایران‌وایر» می‌گوید: «یکی از ابزارهای مهم برای سرکوب ملت‌های فرودست و ارایه تصویر نادرست از آن‌ها، رسانه‌ها هستند. رسانه‌ها عموما تصاویری که محدودند به کلیشه‌های سنتی، تحریف شده و نادرست از جامعه سیستان و بلوچستان نشان داده‌اند که هم‌سو با سیاست‌های تفرقه‌اندار بین ملت‌های جغرافیای سیاسی ایران، هرگز به چالش کشیده نشده‌اند و تلاشی هم برای انعکاس یک نسخه عینی‌تر انجام نشده است.» 

این اتفاق امروز به مدد شبکه‌های اجتماعی و به دست زنان معمولی دارد رخ می‌دهد.

به گفته نماینده جنبش زنان بلوچ، در اغلب تصاویر ارایه شده در رسانه‌ها و تولیدات تصویری، اعم از داستانی یا مستند، مردان بلوچ اعلب خشن، سنگدل و مرجع قدرت تصویر و زنان از حوزه عمومی حذف شده‌اند. 

او می‌گوید: «ما گمان می‌کنیم به دلیل نبود بستر و زیرساخت‌های مناسب و نبود رسانه کافی، بی‌طرف حرف زدن از ما به اندازه فضا دادن به ما مهم است.»

این زن فعال در توضیح، شرح می‌دهد که جامعه امروز نیازمند اصلاح نگاه فرادستانه مرکز به حاشیه و تصویر نادرستی است که از زن بلوچ به عنوان زنی که به حق‌و‌حقوق خود آشنایی ندارد، است: «به این معنا که فضایی که باید متعلق به زن بلوچ باشد، توسط دیگران به بهانه صدای او بودن، گرفته نشود تا بتواند از موضع درست و برابر، به قضایایی که در حال اتفاق هستند، نگاه بیندازد و در مورد آن‌ها صحبت کند.»

 

انقلاب ژینا؛ نقطه آغاز کنار زدن تصاویر غیرواقعی از زنان بلوچ

نماینده بلوچ زالبولانی زرمبش «انقلاب ٰژینا» را نقطه آغاز کنار زدن تصاویر غیرواقعی از زن کُرد و بلوچ می‌داند: «هم‌زمانی این انقلاب با علنی‌ شدن ماجرای تجاوز به دختر چابهاری، جامعه بلوچستان را دست‌خوش تغییر اساسی کرد که شخص عالی‌رتبه حکومتی به دختر نوجوان روستایی تجاوز می‌کند و با نشر خبر فعالان مدنی، مذهبی‌ها و خود زنان بلوچ به عنوان اولین دادخواهان او، دست به اعتراض می‌زنند.» 

اشاره او به خبر تجاوز «ابراهیم کوچکزایی»، فرمانده انتظامی چابهار به یک دختر نوجوان در جریان بازجویی درباره یک پرونده قتل است.

 

اثر نام‌ها و چهره‌ها بر دیده شدن مبارزه زنان بلوچ

«ما زنان بلوچ در زیست روزانه‌ خود هرگز دست از مبارزه بر نداشتیم.» 

این جمله را نماینده جنبش زنان بلوچ برایم می‌نویسد. او می‌گوید: «در تمامی سال‌های گذشته، زنان بلوچ همیشه فعالیت داشته‌اند؛ چه به‌ صورت انفرادی، چه گروهی. اما توجه زیادی به آن‌ها نمی‌شد. ولی بعد از جمعه‌های خونین، توجه‌ها به سیستان و بلوچستان معطوف شدند.»

نام‌ و تصویر «صنوبر»، مادر «خدانور لجه‌ای»، آهستی نارویی»، «فائزه براهویی» و «پارمیس همنوا»، زنانی که بعد از جمعه‌های خونین زاهدان، یکی پس از دیگری مقابل چشم شهروندان جهان دیجیتال نقش می‌بستند، اثر شگفتی در همراهی مردم با اعتراضات سیستان و بلوچستان داشتند. 

نماینده جنبش زنان بلوچ می‌گوید: «تصاویری که از بلوچستان به مرکز ایران رسیدند، تبعیض سیستماتیک را به وضوح نشان دادند. اما مقاومت ما زنان بلوچ به یک‌باره به وجود نیامده است. سال‌ها ما با تفکرات ارتجاعی و جامعه مذهبی سنتی جنگیده‌ایمٰ با سیاست‌های زن‌سیتز جمهوری اسلامی و مذهبی‌هایی که بر مسند قدرت هستند، علیه کودک همسری، چندهمسری و اعدام مبارزه کرده‌ایم اما دیده نشده‌ایم.»

 

بلوچ بودن به تنهایی جرم بزرگی است

تصویر زن بلوچی پیچیده در چادر سیاه، پشت به دوربین، رو به دیواری کاه‌گلی و دستی که با زغال روی دیوار می‌نویسد «زن، زندگی، آزادی»، یکی از درخشان‌ترین عکس‌های ثبت شده در مبارزات این روزها در ایران است.

این زن که حتی شاید توان و امکان خرید ابزار نوشتن بر دیوار را ندارد اما با آن‌چه در توان دارد، آزادی، برابری و رفع تبعیض را ستایش می‌کند.

نماینده صفحه بلوچ زالبولانی زرمبش تایید می‌کند که زنان آزادی‌خواه استان سیستان و بلوچستان با دیوارنویسی اعتراضی و انتشار ویدیوهای متعددی، در  جمعه‌های اعتراضی با شعارهای مترقی حضور داشتند: «بسیاری از زنان فعال به دلیل فعالیت مجازی، دستگیر و روانه زندان و شکنجه شدند با روایت‌های تکان‌ دهنده‌ای که شاید هیچ‌گاه جزییات آن‌ها افشا نشودٰ دختران جوان معترضی که دزدیده می‌شوند و بعد از آزار و اذیت، از بالای ساختمان پرت می‌شوند، بخشی از برخورد با معترضان است که بدون دادگاه به شکلی غیرانسانی مجازات شده‌اند.»

 

روایت یک زن بلوچ از اعتراضات زاهدان

پای صحبت زن بلوچ دیگری می‌نشینم؛ زنی از اهالی زاهدان و ساکن همین شهر که از کودکی ستمی که بر زنان بلوچ رفته را دیده، فقری که بخش عمده‌اش را سیاست‌های حکومت مرکزی رقم زده، تجربه کرده و بر این باور است: «آدمی که غم نان دارد، دیگر دنبال حق و حقوقش نمی‌گردد.»

ترجیح می‌دهد از نامی مستعار و پرتکرار استفاده کند: «مریم خوب است. توی هر خانه‌ای، یکی بلکه هم دو تا مریم هست و خیالم راحت است که شناسایی نمی‌شوم.»

مریم به عنوان زنی که از امتیاز داشتن خانواده همراه و غیرسنتی در زاهدان برخوردار بوده است، می‌گوید: «اگر چه سایه سنگین مذهب در سیستان و بلوچستان زندگی بخشی از زنان این منطقه را با دشواری‌های زیادی همراه کرده است اما زنانی هم هستند که به واسطه داشتن خانواده‌های غیرمذهبی و سکولار، توانسته‌اند تحصیل کنند و سبک زندگی متفاوتی داشته باشند. من زنی هستم ۳۱ ساله که همین‌جا به دنیا آمده و بزرگ شده، درس خوانده، کار کرده و مستقل شده‌ام. تصمیم گرفتم زود ازدواج نکنم. مستقل زندگی کرده‌ و برای آزادی‌ خود جنگیده‌ام. شانس داشتن پدری تحصیل کرده و روشن‌فکر را داشته‌ام، اگر چه مادرم بسیار مذهبی بود و من برای همه تصمیم‌هایم باید به او جواب می‌دادم. اما من هم مثل خیلی از دختران دیگر در ایران، مبارزه را از حریم خانه آغاز کرده بودم.»

 مریم نیز بازنمایی تصویر کلیشه‌ای از زن بلوچ به واسطه تولیدات فرهنگی رسانه‌ها را تایید می‌کند و می‌گوید: «خیلی از زنانی که برای سفر به سیستان و بلوچستان می‌آمدند، با دیدن من، متعجب می‌پرسیدند مگر بلوچستان هم دخترها مستقل می‌شوند؟ این برای من خیلی آزار دهنده بود، چون زن مستقل مبارز در این منطقه نه تنها کم نیست که بسیار است و امروز دارد دیده می‌شود.»

این زن جوان مستقل با تاکید بر این که محرومیت در سیستان و بلوچستان موضوعی عیان و غیرقابل انکار است، می‌گوید: «بله! من از خیلی چیزها محروم بوده‌ام ولی این دلیل نمی‌شود که آدمی ناتوان قلمداد شوم و نگاه از بالا به پایین به ما وجود داشته باشد. ما زنان این منطقه توقع‌مان در تمامی این سال‌ها همین بوده است که مثل امروز که در جنبش زن، زندگی، آزادی، عمل و کنش و تصویر و صدای واقعی‌مان دیده و شنیده می‌شود، دیده و شنیده می‌شدیم.»

مریم به همراهی زنان با جنبش زن، زندگی، آزادی باز می‌گردد؛ به مهسا که نامش رمز اتحاد زنان ایران شد: «زنان بلوچ هم در این جنبش دست به نافرمانی‌های مدنی زدند. از سر برداشتن حجاب یا حذف چادر مشکی که بعد از انقلاب تحمیل شد و پوشیدن لباس‌های بلوچی، یکی از این اقدامات بود. حتی جمع‌هایی هم شکل گرفتند که زنان دور هم باشند و درباره مطالبات‌شان کمی دقیق‌تر و با برنامه‌تر با هم صحبت کنند.»

 

کار بزرگی که زنان غیرمذهبی کردند؛ حضور آشکار در اعتراضات

از مریم می‌‌خواهم درباره جمعه‌های اعتراضی زاهدان کمی بیشتر بگوید. او تایید می‌کند که «مسجد مکی» یکی از مکان‌های کلیدی برای متحد کردن مردم بوده است اما در ابتدا کسانی که چندان اعتقادات مذهبی سفت و سختی ندارند و به ویژه جامعه فمینیستی بلوچ با اعتراضاتی که کانون آن‌ها مسجد مکی بود، زاویه داشتند و در آن شرکت نمی‌کردند: «در واقع صدای زن بلوچ یک‌بار توسط حکومت مرکزی حذف می‌شد و یک‌بار هم جامعه مذهبی خود زاهدان تلاش می‌کرد صدای زن برابری‌خواه غیرمذهبی را به حاشیه ببرد. اما با این‌همه، زنان برابری‌خواه و غیرمذهبی ساکت ننشستند و مسجد مولوی و شیوه برخوردشان با زنان را نقد کردند. خوش‌بختانه فضا به سمتی رفت که نقدها شنیده شدند و شرایطی فراهم شد که همه زنان در اعتراضات شرکت کنند.»

حالا زنان بلوچ گاه شانه به شانه و گاه پیش‌گام در اعتراضات، با شعار زن، زندگی، آزادی به خیابان می‌آیند. شاید بازنمایی زن بلوچ در جریان این جنبش با آن‌چه در دیگر شهرها دیده می‌شود، اندکی متفاوت باشد. شاید کمتر ببینیم که زنان بلوچ روسری بسوزانند یا در خیابان برقصند اما با وجود این که ممکن است از تجمع به خانه بازنگردند، با شلیک گلوله بی‌محابای تک‌تیراندازها یا حتی به دست مردان طایفه کشته شوند اما زندگی و آزادی را فریاد می‌زنند.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

ادامه اعتراضات و شعارهای شبانه معترضان، از غرب تا شرق تهران

۷ بهمن ۱۴۰۱
خواندن در ۱ دقیقه
ادامه اعتراضات و شعارهای شبانه معترضان، از غرب تا شرق تهران