در پنجماهی که از شروع اعتراضات در ایران میگذرد، دسترسی شهروندان به اینترنت در بخشهای مختلف کشور، متفاوت بوده است. اگرچه برخی پلتفرمها مانند «واتساپ» و «اینستاگرام» کاملا فیلتر شدهاند و سرعت اینترنت بهطور میانگین به شدت کاهش یافته، اما بهمدد «ویپیان»های (VPN) داخلی یا اینترنت مختص اقشار و مشاغل خاص، برخی نسبت به بقیه آزادی عمل بیشتری دارند، بهخصوص اگر بهدلیل همسویی با حاکمیت، نگران فعالیتهای خود در فضای مجازی و عواقب آن نباشند.
«ایرانوایر» پیش از این در چندین گزارش، درباره نحوه حفظ امنیت دیجیتال در زمان اعتراضات سراسری و انواع ویپیانهای (VPN) امن و ناامن، نوشته است.
در این گزارش، به «فیلترینگ غیرهمسان» یا «اینترنت طبقاتی»، یعنی جنبهای دیگر از سرکوب دیجیتال حکومت که به تبعیض مضاعف علیه اقشار کمدرآمد و جوانان و نوجوانان، و طبقاتیتر شدن دسترسی شهروندان به اینترنت منجر میشود، میپردازیم. برای تهیه این گزارش، با چند کارشناس آزادی اینترنت گفتوگو کردیم که بهدلایل امنیتی، نامشان محفوظ میماند.
***
فیلترینگ غیرهمسان یا اینترنت طبقاتی چیست؟
اگر دقت کرده باشید، دسترسی شما به اینترنت با دوستان، خانواده یا همکارانتان با هم متفاوت است. در واقع، بررسیهای سازمانهای فعال در زمینه آزادی اینترنت نشان میدهد که فیلترینگ و قطعی اینترنت در جمهوری اسلامی، از الگوی همسانی تبعیت نمیکند.
این موضوع جدیدی نیست. ما نیز پیش از این، در گزارشی توضیح دادیم که وضعیت قطعی اینترنت در ایران روزبهروز و ساعتبهساعت تغییر میکند و بسته به وضعیت اعتراضات در شهرهای مختلف، نوعی حکومت نظامی اینترنتی راه میافتد؛ به این معنا که ساعتهایی از شبانهروز که بهسمت شب و شروع اعتراضات در شهرها میرود، سرعت اینترنت بهشدت کاهش یافته یا قطع میشود.
اما، فیلترینگ غیرهمسان یا اینترنت طبقاتی، فقط این تفاوت در دسترسیها نیست. بلکه، پروژهای است که جمهوری اسلامی از سالها پیش و همزمان با کلید خوردن برنامه «شبکه ملی اطلاعات» خود، آن را آغاز کرده است.
اینترنت طبقاتی بهدنبال این است که افراد با توجه به دستهبندیهایی که حکومت برای آنها انجام داده، دسترسیهای متفاوتی به اینترنت داشته باشند و سطح متفاوتی از فیلترینگ به آنها تحمیل شود.
بر این اساس، مثلا دسترسی اساتید دانشگاه از طریق «ویپیان»های (VPN) دولتی با دسترسی دانشجویان آنها متفاوت خواهد بود. همچنین، مثلا خبرنگاران رسانههای داخلی به وبسایتها یا پلتفرمهایی دسترسی خواهند داشت که اساتید دانشگاه یا شهروندان عادی ندارند، وزارت ارتباطات ایران خواهد توانست از طریق ارائه سیمکارتهای مختص هر گروه یا از طریق «ویپیان»هایی که دروازه ورود به اینترنت جهانی هستند، محتوای قابل دسترس هر گروه و فعالیتهای آنها را در آن فضا کنترل و رصد کند.
زیر سایه اینترنت طبقاتی و فیلترینگ غیرهمسان، در واقع حاکمیت افراد را قبل از اینکه به شبکه جهانی اینترنت دسترسی پیدا کنند، در چند دسته گروهبندی کرده است. سن، تحصیلات و اینکه آیا کارشان به اینترنت جهانی وابسته است، یا آیا از نظر سیاسی افرادی هستند که حاکمیت ترجیح میدهد به اینترنت دسترسی داشته باشند یا خیر، و همچنین اینکه آیا در محلی زندگی میکنند که از نظر سیاسی لحظات حساسی را پشت سر میگذارد یا نه؟ در این دستهبندیها و بهتبع آن، دسترسی به اینترنت جهانی و جریان آزاد اطلاعات متفاوت است.
اعتراضات سراسری؛ فرصتی برای اجرای آزمایشی فیلترینگ غیرهمسان
در ۵ سال گذشته، دستکم ۵ بار دهها شهر ایران دستخوش اعتراضات ضد حکومتی شدهاند. اگرچه الگوهای خاموشی اینترنت و فیلترینگ در این ۵ سال در هر موج از اعتراضات با دیگری متفاوت بوده، ولی همگی یک وجه تشابه داشتهاند؛ تمرین حکومت برای اجرای فیلترینگ غیرهمسان!
در واقع بنا به گفته کارشناسان آزادی اینترنت، فیلترینگ غیرهمسان و اینترنت طبقاتی، سالهاست که به اشکال مختلف در ایران در حال اجراست. یک مثال آن، اینترنت خبرنگارانی است که در زمان وزارت «آذری جهرمی»، دسترسی بدون فیلتر دریافت میکردند.
درست همان زمانی که در آبان ۱۳۹۸ شهروندان ایران در بیش از صد شهر کشور زیر باران گلوله و در قطعی کامل اینترنت بدون اینکه صدایشان به جایی برسد، اعتراض میکردند، برخی خبرنگاران رسانههای حکومتی اینترنت بدون فیلتر داشتند و در توییتر و اینستاگرام پست میکردند. همان زمان که «محمد مساعد»، روزنامهنگار ایرانی در توییتر به انگلیسی نوشت که «تق تق سلام جهان آزاد، من ۴۲ پروکسی استفاده کردم تا این را بنویسم. میلیونها ایرانی اینترنت ندارند»، شماری از خبرنگاران رسانههای داخلی عکسها و تصاویر خود را با آذری جهرمی پست میکردند.
کارشناسان میگویند که جمهوری اسلامی تمرین و آزمایش برای این برنامه را لحظهای از نظر دور نکرده است. آنها میگویند که حتی دسترسی اساتید دانشگاه به «ویپیان» (VPN) مخصوص یا اتصال آنها به اینترنتی که فیلتر نیست هم، یک نوع فیلترینگ غیرهمسان است. خبری که اوایل بهمن رسانههای ایران به نقل از معاون وزیر علوم آن را مطرح کردند تا بگویند راه چاره برای قطعی و کندیهای پیدرپی و فیلترینگ نفسگیر اینترنت را برای جامعه علمی پیدا کردهاند.
اما، وقتی بحث از باز کردن اینترنت برای برخی گروهها و بستن آن برای دیگران مطرح میشود، اولین تاثیری که ممکن است چنین سیاستی بر جامعه بگذارد، «شقهشقه» کردن جامعه ایران است.
در حالیکه انسانهای عادی زیر فشار فیلترینگ زندگی میکنند، مثلا نوجوانهای زیر ۱۸ سال که این روزها یکی از موتورهای محرک اعتراضات علیه حکومت هستند، فقط میتوانند سیم کارتهایی بخرند که بهعنوان «سیمکارتهای کودکان و نوجوانان» شناخته میشود. به گفته کارشناسانی که با ایرانوایر گفتوگو کردهاند، «این سیم کارتها بخش بزرگی از اینترنت جهانی را برای کاربران محدود میکند و استفاده از فیلترشکن روی آنها بسیار سختتر است. بنابراین اگر تمام اینها را کنار هم بگذاریم، میبینیم که همین حالا، صدها هزار نفر زیر فشار بیشتری از فیلترینگ هستند، بهخاطر گروهبندیهایی که حاکمیت آنها را در آن قرار داده است.»
جمهوری اسلامی سالهاست که سودای اینترنت طبقاتی را در سر دارد
کارشناسانی که با ایرانوایر گفتوگو کردهاند، معتقدند که بحث اینترنت طبقاتی یا فیلترینگ غیرهمسان، از زمان طرح ایده «اینترانت ملی» ایران یا همان شبکه ملی اطلاعات در اوایل دهه ۸۰، و قانونی شدن آن در قانون پنجم توسعه در سال ۱۳۸۴ مطرح بوده است. اما، در زمان وزارت «محمدجواد آذری جهرمی»، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات «حسن روحانی» بوده که دولت از این موضوع بهعنوان تضمینی برای بخشهای تندروتر حکومت که موافق قطعی کامل اینترنت جهانی هستند، استفاده کرده است.
در زمان وزارت محمدجواد آذری جهرمی، بحثها پیرامون فیلترینگ اینستاگرام بسیار داغ بود. در واقع این وزیر جوان دولت روحانی مدعی بود که تندروها روی او فشار میآورند که اینستاگرام را فیلتر کند. او در مصاحبهای با روزنامه «اعتماد» مدعی شده بود که قطع کامل اینترنت در اعتراضات سراسری آبان۱۳۹۸ هم کار او نبوده و اصولا درباره فیلترینگ، نهاد دیگری تصمیمگیر است.
اما، آنگونه که کارشناسانی که با ایرانوایر گفتوگو کردهاند میگویند، در دولت روحانی بحث اینترنت طبقاتی بهعنوان «آلترناتیوی برای قطعی کلی اینترنت» مطرح شده و از طریق آن به اعضای شورای عالی فضای مجازی تضمین داده شده که با این شیوه از توزیع اینترنت، افراد در آینده به اینترنتی که الان به آن دسترسی دارند، دسترسی نخواهند داشت.
چرا جمهوری اسلامی بهدنبال اینترنت طبقاتی است؟
کارشناسان آزادی اینترنت، رویکرد مقامات جمهوری اسلامی، بهویژه رهبر آن در برخورد با اینترنت را عامل اصلی تمایل این رژیم سیاسی برای راهاندازی اینترنت طبقاتی میدانند. در واقع، این نگاه که اینترنت نه فقط تهدیدی سیاسی، بلکه تهدیدی فرهنگی و اجتماعی است، سبب شده که حاکمیت بهدنبال محدود کردن آن ابتدا در قالب فیلترینگ، و سپس در قامت شبکه ملی اطلاعات و اینترنت طبقاتی باشد.
یکی از کارشناسانی که با ایران وایر گفتوگو کرده، میگوید: «اینکه شهروندان ایرانی صبح که از خواب بیدار میشوند برای چند ساعتی تا قبل از اینکه از خانه خارج شوند، چنانچه فیلترشکن امن داشته باشند، خارج از قوانین فرهنگی و اجتماعی محدودکننده جمهوری اسلامی زندگی کنند، برای حاکمیت ترسناک است.»
او ادامه میدهد: «سیاست کلی جمهوری اسلامی در زمینه اینترنت این است که باید شکاف بین زندگی آنلاین و آفلاین زندگی در جمهوری اسلامی برای ایرانیان از بین برود. یعنی هر چیزی که در خیابان، محل کار، مدرسه و دانشگاه از سوی گشت ارشاد، حراست و نیروهای آمر به معروف و ناهی از منکر حکومت مورد سرزنش قرار میگیرد، از جمله حجاب و روابط شهروندان با همدیگر، باید در فضای اینترنت نیز مورد سرزنش قرار بگیرد. هر چیزی که در اتاق سردبیری یک روزنامه یا خبرگزاری سانسور میشود، در فضای اینترنت هم باید سانسور شود.»
این رویکرد، یعنی احساس خطر فرهنگی از سوی اینترنت، احتمالا فقط مختص به چین و ایران است. حتی در سایر نظامهای غیردموکراتیک، از جمله روسیه و تا حدودی ترکیه نیز روابط اجتماعی افراد در اینترنت کمتر زیر ذرهبین حکومت قرار میگیرد، ولی در نظام جمهوری اسلامی با برچسبهایی چون «تهاجم فرهنگی» و «جنگ ترکیبی»، شخصیترین امور شهروندان نیز تحت رصد «برادر بزرگ»، یا همان نهادهای امنیتی و ایدئولوژیک قرار گرفته است.
چرا باید نگران بود؟
اینترنت طبقاتی، چنانچه به آنگونهای اجرا شود که مقامات جمهوری اسلامی آرزوی آن را دارند، اثرات مخرب غیرقابل انکاری بر جامعه ایران خواهد داشت. در واقع، با اجرایی شدن کامل آن، جدا از اینکه حکومت اینترنت را بیشتر از پیش کنترل میکند، این حس به کاربر و این قابلیت به حاکمیت داده میشود که با قدرت بیشتری فعالیتهای شهروندان را در فضای مجازی رصد کند.
وقتی فرد با «ویپیان» دولتی در حال استفاده از اینترنت است، این را میداند که تمام کارهای اوضبط میشود و ممکن است روزی علیه او استفاده شود. این زیر نظر بودن همیشگی، جامعه را تحت سانسور و فشار بیشتری برای خودسانسوری قرار میدهد.
در سالهای گذشته، بهویژه بعد از اعتراضات سراسری دی ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸، یکی از تلاشهای اصلی جمهوری اسلامی این بوده است که شیوهای از قطع دسترسی به اینترنت را اعمال کند که برای دنیا قابل رصد نباشد.
در واقع، حکومت بهدنبال این بوده و هست که اینترنت قطع باشد ولی در خارج از کشور، سازمانهای حقوقبشری و فعال در زمینه حق آزادی اینترنت، نتوانند تشخیص دهند که اینترنت قطع است. برای حکومت مهم است که فیلترینگ آن غیرقابل لمس و در نتیجه، فشارهای بینالمللی برای آزاد کردن اینترنت از شانههای سرکوبگران دیجیتال برداشته شود. برای همین نیز، احتمالا بهدنبال روشهایی هستند که بعد از راهاندازی اینترانت ملی، دسترسی ایرانیان به اینترنت جهانی را فقط در گروههای خاصی ممکن کنند و با اینکار امکان رصد شدن نقض حقوق ایرانیان از نظر حق دسترسی به اینترنت و جریان آزاد اطلاعات را ببندند.
از طرف دیگر، چنانچه روزی اینترنت تنها در گروههایی که به جهان آزاد دسترسی دارند هم بنا به دلایلی مشابه آبان ۱۳۹۸ قطع شود، در جهان کسی متوجه آنچه در چهاردیواری مرزهای ایران در جریان است نخواهد شد، احتمالا چیزی شبیه کره شمالی یا با کمی اغماض، چین!
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر