close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

اعتراضات سراسری و زنانی که از جسم و جان گذشتند

۵ اسفند ۱۴۰۱
مریم دهکردی
خواندن در ۱۱ دقیقه
اعتراضات سراسری و زنانی که از جسم و جان گذشتند
دنیا فرهادی ۲۲ ساله، اهواز، ۲۴ آذر
دنیا فرهادی ۲۲ ساله، اهواز، ۲۴ آذر
حدیث نجفی ۲۰ ساله، کرج، ۳۱ شهریور
حدیث نجفی ۲۰ ساله، کرج، ۳۱ شهریور
یلدا آقافضلی ۱۹ ساله، تهران، ۲۰ آبان
یلدا آقافضلی ۱۹ ساله، تهران، ۲۰ آبان
عاطفه نعامی ۳۷ ساله، کرج، اول آذر
عاطفه نعامی ۳۷ ساله، کرج، اول آذر
«نسرین قادری» اهل مریوان در تهران که در جریان اعتراضات سراسری جان باخت.
«نسرین قادری» اهل مریوان در تهران که در جریان اعتراضات سراسری جان باخت.
فرشته احمدی ۳۲ ساله، مهاباد، ۵ آبان
فرشته احمدی ۳۲ ساله، مهاباد، ۵ آبان
هستی نارویی ۷ ساله، زاهدان، ۸ مهر
هستی نارویی ۷ ساله، زاهدان، ۸ مهر
بهار خورشیدی ۲۲ ساله، رباط کریم، ۳۱ شهریور
بهار خورشیدی ۲۲ ساله، رباط کریم، ۳۱ شهریور
آیلار حقی ۲۳ ساله، تبریز، ۲۵ آبان
آیلار حقی ۲۳ ساله، تبریز، ۲۵ آبان
آیدا رستمی۳۶ ساله، تهران، ۲۱ آذر
آیدا رستمی۳۶ ساله، تهران، ۲۱ آذر
حنانه کیاکجوری ۲۳ ساله، نوشهر، ۳۰ شهریور
حنانه کیاکجوری ۲۳ ساله، نوشهر، ۳۰ شهریور
غزاله چلابی ۳۳ ساله، آمل، ۳۰ شهریور
غزاله چلابی ۳۳ ساله، آمل، ۳۰ شهریور
نیکا شاکرمی ۱۷ ساله، تهران، ۲۹ شهریور
نیکا شاکرمی ۱۷ ساله، تهران، ۲۹ شهریور
سارینا اسماعیل‌زاده ۱۶ ساله، کرج، اول مهر
سارینا اسماعیل‌زاده ۱۶ ساله، کرج، اول مهر
مینو مجیدی ۶۲ ساله، کرمانشاه، ۲۹ شهریور مینو مجیدی یکی از نخستین زنان کشته‌ شده در اعتراض به قتل حکومتی مهسا امینی و از اقلیت مذهبی «یارسان» بود.
مینو مجیدی ۶۲ ساله، کرمانشاه، ۲۹ شهریور مینو مجیدی یکی از نخستین زنان کشته‌ شده در اعتراض به قتل حکومتی مهسا امینی و از اقلیت مذهبی «یارسان» بود.

همه چیز از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، مقابل بیمارستان «کسری» در تهران آغاز شد. چند روز پیش از آن، «مهسا(ژینا) امینی»، دختر ۲۲ ساله اهل سقز همراه با خانواده‌اش به سفری خانوادگی رفت و هرگز بازنگشت. در جریان گشت و گذار، وقتی می‌خواست به تماشای پل «طبیعت» در پایتخت ایران برود، ماموران «گشت ارشاد» او را بازداشت کردند اما دو ساعت بعد در حالت کما به بیمارستان «کسری» تحویل داده شد.

مهسا که کشته شد، ابتدا در آرامستان کوچکی در سقز «زن، زندگی، آزادی» از گلوی زنان و مردان فریاد شد و بعد شهرهای دیگر ایران را با خود همراه کرد. در جریان این اعتراضات و براساس آمار منابع حقوق‌بشری، تاکنون حداقل ۴۸۱ نفر در ٢٦ استان کشور کشته شده‌اند. از این تعداد گفته می‌شود ۶۰ تن زن بوده‌اند. «ایران‌وایر» اما موفق به احراز هویت ۲۸ تن از زنان کشته شده در این اعتراضات شده است. 

با تاکید بر حداقلی بودن این آمار، باید گفت درخصوص بسیاری از کشته‌شدگان با توجه به محدودیت‌های اینترنت، مستندات کافی برای راستی‌آزمایی روایت‌ها به کندی در اختیار نهادهای حقوق بشری و رسانه‌ها قرار می‌گیرند.

زنان زیادی هم در جریان این اعتراضات آسیب دیدند. برخی از آن‌ها چشم‌ از دست دادند، برخی مورد تجاوز و بعضی از ناحیه تناسلی هدف شلیک قرار گرفتند.

***

نام همه کشته‌ها مهسا است…

«مهسا پیرایی»، یکی از دختران «مینو مجیدی»، زن ۶۲ ساله اهل کرمانشاه که در جریان اعتراضات سراسری با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی جان باخت، در روایتش از حضور مادر در اعتراضات جمله تکان دهنده‌ای گفت: «مدام فکر می‌کنم چون اسم من مهسا است و این اتفاق برای مهسا امینی افتاد، مادرم با مادر مهسا خیلی احساس هم‌دردی کرد و به خیابان رفت و کشته شد.»

مینو مجیدی یکی از نخستین زنان کشته‌ شده در اعتراض به قتل حکومتی مهسا امینی و از اقلیت مذهبی «یارسان» بود. فرزندانش، «رویا» و مهسا از لحظه‌ای که او را کشته یافتند تا امروز، لحظه‌ای دست از دادخواهی برنداشته‌اند. تصویر رویا، دیگر دختر او با گیس بریده در دست، در حالی که بر خاک تازه مادرش ایستاده بود، جهانی شد؛ مثل سربازی آماده نبرد.

خانواده مینو مجیدی خروج او از منزل به قصد حضور در تجمعات اعتراضی را تایید کرده و گفتند وقت مشاهده پیکر بی‌جانش تمام گردن و کمر و پشت سرش پر از تیرهای ساچمه‌ای بوده است.

محدودیت‌های شدید بر جریان آزاد اطلاعات و گزارش‌دهی مستقل موجب شده است نام بسیاری از کشته‌شدگان این اعتراضات در رسانه‌ها منتشر نشود اما تحقیقات «ایران‌وایر» نشان می‌دهد که در فاصله ۲۵ تا ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، علاوه بر مینو مجیدی، «نیکا شاکرمی» ۱۷ ساله در تهران، «غزاله چلابی» در آمل، «حنانه کیاکجوری» در نوشهر، «مهسا موگویی» در فولادشهر اصفهان، «حدیث نجفی» در کرج، «ستاره تاجیک» در تهران، «شیرین علیزاده» در رامسر و «بهار خورشیدی» در رباط‌کریم با شلیک مستقیم گلوله نیروهای امنیتی جان خود را از دست داده‌اند.

غزاله چلابی و  شیرین علیزاده دوکشته‌ شده این اعتراضات هستند که لحظه به قتل رسیدن خود را با دوربین موبایل ثبت کرده‌اند. این ویدیوها کوتاه‌ترین و واقعی‌ترین مستندهای تاریخ معاصر ایران لقب گرفته‌اند. 

در ویدیویی که غزاله چلابی در واپسین لحظات زندگی خود ثبت کرده است، فریاد می‌کشد: «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم.» 

اما ثانیه‌ای بعد این ما هستیم که همراه با دوربین به زمین می‌افتیم و می‌میریم.

نیکا شاکرمی روز ۲۹ شهریور، پس از این که به یکی از دوستانش گفت ماموران پلیس او را دنبال کرده‌اند، در تهران مفقود شد. در گواهی فوت او، علت مرگ «جراحات متعدد ناشی از ضربات جسم سخت» گزارش اما روایت حکومت از قتل این نوجوان، «اقدام به خودکشی از طریق سقوط از ارتفاع» عنوان شده است.

 

بوی ماه مهر، بوی خون

مهرماه اعتراضات به اوج خود رسیدند. فصل بازگشایی مدارس بود و  دانش‌آموزان و به ویژه دختران دانش‌آموز در کنار دیگر اقشار جامعه فریاد آزادی سر دادند. فریادهای زن، زندگی، آزادی از زبان دخترانی که در طول سالیان تلاش شده بود بال پروازشان بریده شود، برای نیروی سرکوب قابل تحمل نبود.

ویدیوهایی از دختران دانش‌آموز که با برداشتن روسری خود به خیابان‌ها ریخته بودند، موجب شگفتی شده بود. در همین روزها، جهان نام و چهره «سارینا اسماعیل‌زاده» را شناخت؛ دانش‌آموز ۱۶ ساله‌ای که در جریان سرکوب اعتراضات در کرج کشته شد.

سارینا با برنامه‌هایی که در یوتیوب ضبط می‌کرد و کانال تلگرامی که شعر و قصه‌هایش را در آن می‌نوشت، یکی از هزاران دختر نوجوانی بود که دغدغه اجتماعی داشت، مخالف حجاب اجباری بود و به دنبال آزادی.

سارینا در یکی از ویدیوهای کانال یوتیوب خود می‌گفت: «نوجوان ایرانی دیگر نوجوان ۲۰ سال پیش نیست، از اوضاع جهان باخبر است و از خودش می‌پرسد چه چیزی کمتر از نوجوان امریکایی دارد تا دغدغه‌هایشان این‌قدر متفاوت باشند.»

شاهدان عینی تایید کرده بودند که سارینا بعد از بازگشت از کلاسی فوق برنامه، به جمعیت معترض پیوسته بود و بر اثر ضربان متعدد باتوم ماموران به ناحیه سر کشته شد.

به جز سارینا اسماعیل‌زاده، نام «آرنیکا قائم مقامی» در تهران، «اسرا پناهی» در اردبیل، «نگین عبدالملکی» در همدان و «هستی نارویی» و «زلیخا ترزی» در زاهدان به عنوان زنانی که در اعتراضات مهر ماه با شلیک نیروهای امنیتی کشته شدند، توسط نهادهای حقوق بشری تایید شده است.

هستی نارویی و زلیخا ترزی هر دو از کشته‌شدگان اولین جمعه خونین زاهدان در تاریخ هشتم مهر بودند. رنج مضاعف اما این‌جا است که ۵۰ روز طول کشید تا تصویری از هستی و زلیخا  در رسانه‌ها منتشر شود.

 

آبان ادامه یافت…

تصویر مشت‌های گره کرده دختر خردسال «فرشته احمدی» به نماد آبان ۱۴۰۱ بدل شد. دخترک بر خاک تازه مادر اشک می‌ریخت و خاک را در دست می‌فشرد. فرشته احمدی پنجم آبان ۱۴۰۱، در جریان اعتراضات سراسری شهر مهاباد با شلیک مستقیم گلوله نیروهای سرکوبگر کشته شد.

حکومت جمهوری اسلامی ادعا کرد که او در تجمعات حاضر نبوده است اما خانواده و نزدیکان فرشته احمدی گفتند این ادعا به جای تبرئه جمهوری اسلامی، نشان می‌دهد آن‌ها به صورت کور به شهروندان شلیک می‌کنند تا جایی که زنی که بر پشت بام خانه‌اش ایستاده است، با شلیک مرگبار گلوله‌های جنگی مقابل چشم فرزندانش جان بدهد. 

نام «مونا نقیب» هم‌زمان با فرشته احمدی به عنوان سمبل تبعیض سیستماتیک و چندلایه شهروندان در حاشیه ایران مطرح شد. 

مونا دانش‌آموز هشت ساله‌ای بود که در جریان اعتراضات سراسری در روستای «آسپیچ» استان سیستان و بلوچستان با شلیک مستقیم مأموران حکومتی جمهوری اسلامی به ناحیه سر به قتل رسید.

روایت قتل حکومتی مونا نقیب که از زبان خواهرش «مریم» بیان شد، تکان دهنده بود. او تعریف کرده بود: «در حال رفتن به مدرسه بودیم که دستش از دستم رها شد و به زمین افتاد. پرسیدم چرا افتادی؟ مونا گفت خواهر من‌ رو تیر زد.»

آمار زنان کشته شده در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در آبان و آذر به اوج خود رسید. بر اساس تحقیقات میدانی «ایران‌وایر» و برخی از نهادهای مستقل حقوق بشری دیگر، «سارینا ساعدی» در سنندج، «پریسا بهمنی» پزشک جراح عمومی اهل زنجان در تهران، «نسرین قادری» اهل مریوان در تهران، «مرضیه دشمن زیاری» اهل بندرلنگه در شیراز، «دریا نظم‌ده» در کرج، «یلدا آقافضلی» در تهران، «آیلار حقی» در تبریز، «عاطفه نعامی» اهل اهواز در کرج، «مائده (ماهک) هاشمی» در شیراز، «آیدا رستمی» در تهران، «دریا فرهادی» در اهواز و «نسیم صدقی» در ارومیه از دیگر زنانی هستند که جان شیرین‌شان در جریان اعتراضات سراسری از دست رفته است. آن‌ها یا در اعتراضات، از سوی نیروهای سرکوب‌گر هدف شلیک قرار گرفته یا پس از دستگیری، در زندان‌های جمهوری اسلامی جان داده‌اند. برخی از آن‌ها هم پس از خروج از زندان جمهوری اسلامی، تصمیم گرفتند زندگی خود را به پایان برسانند.

 

ستم بر جسم زنان با تجاوز و تعرض

از ابتدای جنبش زن، زندگی، آزادی، تعداد زیادی از زنان و دختران معترض بازداشت شده در جریان اعتراضات از آزار جنسی و کلامی، تهدید به تجاوز و مصادیق مختلفی از تعرض بازجویان، ماموران و ضابطان قضایی صحبت کرده‌اند. اغلب این زنان که برخی از آن‌ها با «ایران‌وایر» نیز گفت‌وگو کرده‌اند، به دلایل امنیتی از افشای نام و هویت خود هراسانند اما دست‌کم در دو مورد هویت افرادی که مورد تعرض و تجاوز نیروهای امنیتی قرار گرفته‌اند، روشن است.

«آرمیتا عباسی» زن جوانی است که در جریان اعتراضات سراسری مهرماه ۱۴۰۱ در کرج بازداشت و پس از ماه‌ها بازداشت، ۱۸ بهمن‌ از زندان آزاد شد.

روایان و شاهدان متعددی شهادت داده‌اند که آرمیتا عباسی پس از یک‌هفته شکنجه و تجاوز جنسی توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی، به بیمارستان «امام علی» در کرج منتقل شد اما وقتی کادر درمان به خانواده‌اش اطلاع دادند که در آن‌جا بستری است، توسط نیروهای امنیتی ربوده و به مکانی نامعلوم منتقل شد. 

بر اساس گزارش تحقیقی «سی‌ان‌ان»، برخی از اعضای کادر درمان در بیمارستان امام علی مستنداتی ارایه کرده بودند که نشان می‌داد آرمیتا با شواهد بالینی هم‌چون خونریزی داخلی، مورد تجاوز جنسی مقعدی قرار گرفته بود.

دومین زنی که در جریان بازداشت به دست نیروهای امنیتی مورد آزار و تعرض جنسی قرار گرفت، «سها مرتضایی» است.

سها دانشجوی ستاره‌دار محروم از تحصیل هم‌چنان در زندان است و تا هفته گذشته مقامات زندان حاضر نشده‌اند علایم آزار جنسی او به دست ضابطان قضایی را ثبت کرده یا او را به پزشکی قانونی اعزام کنند.

بر اساس گزارش شوراهای صنفی دانشجویان ایران، سها مرتضایی که در زمان بازداشت از مچ دست و پا در خودرو به شکلی که آویزان بماند، بسته شده و توسط ضابط قضایی مورد آزار جنسی قرار گرفته بود، دچار پارگی رباط پا و وارد آمدن آسیب به دست و کتف شده و خدمات درمانی از او دریغ شده است.

 

صورت و اندام جنسی زنان هدف شلیک سرکوبگران

تصویر زنانی که حالا یکی از چشم‌های‌شان را با شیلد پزشکی می‌پوشانند، این روزها تصویری آشنا است. آن‌ها کسانی هستند که در جریان اعتراضات سراسری، از ناحیه چشم و صورت هدف شلیک گلوله نیروهای سرکوبگر قرار گرفته‌اند.

«ایران‌وایر» در چندین گزارش تحقیقی تحت عنوان «چشم‌هایش»، روایت برخی از این زنان را منتشر کرده است. برخی از راویان این گزارش‌ها چنان‌که پیش از این شماری از پزشکان و متخصصان تصریح کرده بودند، بر عامدانه بودن شلیک به صورت و چشم تاکید کرده‌اند.

یکی از نخستین زنانی که چشمش را با شلیک گلوله نیروهای امنیتی از دست داد، «غزل رنجکش» است؛ زن جوان اهل بندرعباس که از ضارب پرسیده بود: «چرا وقتی می‌خواستی شلیک کنی، لبخند روی لبت بود؟» 

این جمله‌ پرده از یک جنایت سیستماتیک بر می‌دارد.

«الهه توکلیان نازنین»، دختر ۱۶ ساله اهل بندرعباس، «فریده صلواتی‌پور» در سنندج، «بنیتا» دختر خردسال اصفهانی، «راحله امیری» در کرمان، «نیلوفر آقایی» در تهران، «کوثر افتخاری» در تهران، «کیمیا زند ضحی» ۲۵ ساله در اصفهان، «شکوفه گودرزی» در تهران و «کوثر خوشنودی کیا» در کرمانشاه از جمله زنانی هستند که به صورت عمومی درباره آن‌چه منجر به از دست دادن یک یا هر دو چشم‌شان شده است، اطلاع‌رسانی کرده‌اند.

پیش از این که زنانی که چشمان خود را با شلیک گلوله از دست داده‌اند، شبکه ارتباطی خود را بیابند و از رنجی که بر آن‌ها تحمیل شده است حرف بزنند، چشم‌پزشکان سه بیمارستان «رسول اکرم»، «لبافی‌نژاد» و «فارابی» تخمین زده بودند که از زمان شروع اعتراضات، بالغ‌ بر ۵۰۰ بیمار را که چشم‌های‌شان در اثر اصابت گلوله آسیب دیده است، پذیرش کرده‌اند.  

پزشکان استان کردستان نیز گفته بودند دست‌کم ۸۰ تن در اثر اصابت گلوله به چشم‌های‌شان روانه بیمارستان شده‌اند.

شلیک نیروهای سرکوب به پستان و اندام‌های جنسی زنان معترض نیز یکی از نمونه‌های تلخ مجازات مطالبه‌گران در ایران بود.

بر اساس گزارش روزنامه «گاردین» در مصاحبه با تعدادی از اعضای کادر درمان در سراسر ایران، نیروهای سرکوب جمهوری اسلامی با تفنگ ساچمه‌ای به پستان و اندام جنسی معترضان زن شلیک کرده‌اند؛ معترضانی که به واسطه هراس از بازداشت، به موقع به مراکز درمانی منتقل نشدند و همین باعث شد جراحات ناشی از شلیک‌ها آن‌ها را با مشکلات جدی مواجه کند.

«پویان خوشحال»، روزنامه‌نگار با انتشار تصویری از بدن زنی که در ناحیه لگن و بخش تناسلی تعداد زیادی تیر ساچمه‌ای در بدن دارد، نوشته است در یکی از روزهای آبان ۱۴۰۱، برای یافتن یک پزشک امن برای معرفی زن جوان مجروحی از او کمک خواسته شده است. پیامی که به دست او رسیده، این جملات بوده است: «یکی تیر خورده پویان. سه تا تیر خالی کردن بین پاهاش؛ حدود ۲۰۰ تا گلوله ساچمه‌ای. فوری دکتر می‌خوایم.»

او تصریح کرده که به این زن جوان ۲۰ ساله در حالی که تفنگ را به روی ران پایش قرار داشته، سه گلوله شلیک شده و شب اول را با درد و خونریزی شدید صبح کرده است. 

 

فهرست زنان کشته شده‌ای که ایران‌وایر موفق به احراز هویت آن‌ها شده است

  • مهسا امینی ۲۲ ساله، تهران، ۲۵ شهریور
  • مینو مجیدی ۶۲ ساله، کرمانشاه، ۲۹ شهریور
  • نیکا شاکرمی ۱۷ ساله، تهران، ۲۹ شهریور
  • غزاله چلابی ۳۳ ساله، آمل، ۳۰ شهریور
  • حنانه کیاکجوری ۲۳ ساله، نوشهر، ۳۰ شهریور
  • مهسا موگویی ۱۸ ساله، فولادشهر، ۳۱ شهریور
  • حدیث نجفی ۲۰ ساله، کرج، ۳۱ شهریور
  • ستاره تاجیک ۱۷ ساله، تهران، ۳۱ شهریور
  • شیرین علیزاده ۳۵ ساله، رامسر، ۳۱ شهریور
  • بهار خورشیدی ۲۲ ساله، رباط کریم، ۳۱ شهریور
  • سارینا اسماعیل‌زاده ۱۶ ساله، کرج، اول مهر
  • هستی نارویی ۷ ساله، زاهدان، ۸ مهر
  • زلیخا ترزی ۸۸ ساله، زاهدان، ۸ مهر
  • نگین عبدالملکی ۲۱ ساله، همدان، ۲۱ مهر
  • اسرا پناهی ۱۵ ساله، اردبیل، ۲۲ مهر
  • آرنیکا قایم مقامی ۱۷ ساله، تهران، ۳۰ مهر
  • مونا نقیب ۸ ساله- سراوان- ۲ آبان
  • مرضیه دشمن زیاری ۲۲ ساله، شیراز، ۳ آبان
  • سارینا ساعدی ۱۶ ساله، سنندج، ۴ آبان
  • فرشته احمدی ۳۲ ساله، مهاباد، ۵ آبان
  • پریسا بهمنی ۵۲ ساله، تهران، ۶ آبان
  • دریا( مرضیه) نظم‌ده ۲۶ ساله، کرج، ۱۲ آبان
  • یلدا آقافضلی ۱۹ ساله، تهران، ۲۰ آبان
  • آیلار حقی ۲۳ ساله، تبریز، ۲۵ آبان
  • عاطفه نعامی ۳۷ ساله، کرج، اول آذر
  • مائده(ماهک) هاشمی ۱۶ ساله، شیراز، ۳ آذر
  • آیدا رستمی۳۶ ساله، تهران، ۲۱ آذر
  • دنیا فرهادی ۲۲ ساله، اهواز، ۲۴ آذر

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

حمله بسیج به یک آموزشگاه دخترانه زبان برای برخورد با بی‌حجابی

۴ اسفند ۱۴۰۱
حمله بسیج به یک آموزشگاه دخترانه زبان برای برخورد با بی‌حجابی