شش ماه از بازداشت «برنارد فیلان» میگذرد؛ شهروند فرانسوی-ایرلندی که فردای کشتهشدن «مهسا [ژینا] امینی»، مثل سفرهای هرسالهاش به ایران، قدم به خاک ایران گذاشت و دو هفته بعد، بازداشت شد. مردی ۶۴ ساله که حالا شش ماه است در زندان «وکیل آباد» شهر «مشهد» نگهداری میشود.
او یکی از هفت زندانی در ایران است که ملیت فرانسوی هم دارد. او مشاور تبلیغات شرکت گردشگری «کاروان کوچ»، یا همان «Adventure Iran» است که چندین سال در راستای جذب توریست به ایران در اروپا و شهرهای مختلف ایران کار میکرد.
در ششمین ماه نگهداری این شهروند فرانسوی-ایرلندی، با «کارولین»، خواهر او گفتوگو کردیم. تلاشهای «ایرانوایر» برای گفتوگو با «مهرداد [مایک] اسکناسی»، مدیر و از بنیانگذاران کمپانی توریستی «Adventure Iran» بیپاسخ ماند، اما اطلاعاتی را که یافتهایم به اشتراک میگذاریم.
برنارد فیلان کیست و چرا شش ماه است در زندان بهسر میبرد؟
***
۱۷سپتامبر، فردای خاکسپاری مهسا [ژینا] امینی، برنارد فیلان ۶۴ ساله، مثل هر سال که به ایران سفر میکرد، قدم بر خاک این کشور گذاشت. او قرار بود مثل سالهای پیش، گروهی از توریستهای اروپایی را همراهی کند و منطقههای جدید را کشف کند تا در مشورت با تیم گردشگری Adventure Iran، برنامههای پیشین را جلو ببرند و برای آینده برنامهریزی کنند. همان روز، جنبش «زن، زندگی، آزادی» در ایران شعلهور شد.
برنارد، دوستان و خانوادهاش هرگز خیال نمیکردند که سرانجام آن سفرها و سفر اخیر، به خیزشی انقلابی گره بخورد و حتی فکر میکردند اگر تظاهراتی هم هست، مسیرشان را تغییر میدهند، مثل همه زندگیشان در ایرلند و فرانسه که از مناسبات سیاسی به دور بودند. آنها بهشکل علاقه و تجارتی خانوادگی به کشف طبیعت و ماجراجویی در قالب تبلیغات توریسم پرداخته بودند. حتی مادر کارولین و برنارد هم در ایرلند در کار توریسم بوده است.
سوم اکتبر (۱۱مهر۱۴۰۱) اما، زندگی برنارد و خانوادهاش به ناگهان تغییر کرد. او را در خیابان بازداشت کردند، اما خانوادهاش تا دهم اکتبر (۱۸مهر) اطلاعی از بازداشت او نداشتند. زندگی ماجراجویانه و همیشه در سفر برنارد، آنها را مشکوک نکرده بود، تا آنکه متوجه شدند برنارد سوار هواپیمای برگشت نشده است.
جمهوری اسلامی برنارد را برای ده روز پس از بازداشت، در سلول انفرادی تحت بازجوییهای فرانسوی و انگلیسی قرار داده بود تا در نهایت اتهامهای مختلفی به او بزند، و شاید هم نیمهعلنی اعلام کند که این شهروند اروپایی «گروگان» او است؛ مسالهای که حالا «کارولین»، خواهر برنارد در گفتوگو با «ایرانوایر» بر آن تاکید دارد: «برادر من گروگان در ایران است، اما ما حتی نمیدانیم چرا؟ چرا یک نفر را در خیابان نگه میدارند، او را به درون ون و بعد زندان میاندازند؟ برنارد فقط یک توریست است. او تمام عمرش در کار توریسم بوده است.»
طی تنها چند روز سه سال به حبس او اضافه شد
خانواده برنارد، از همان لحظهای که متوجه بازداشت او شدند، از طریق وزارتهای امورخارجه سه کشور، یعنی ایرلند، فرانسه و ایران، پیگیر شرایط برنارد شدند. پس از تایید کنسول ایرلند و وزارتخارجه ایران بود که آنها متوجه شدند برنارد در مشهد بازداشت و به انفرادی منتقل شده، مورد بازجویی قرار گرفته است و به او اتهامهای مختلفی زدند. یکبار گفتند اتهام او ارسال عکس برای نشریه «گاردین» بوده است و بار دیگر گفتند که علیه جمهوری اسلامی تبلیغ میکرده است و در نهایت مدعی شدند که او اطلاعاتی را برای قدرتهای بیگانه ارسال میکرده؛ یعنی «جاسوسی.»
برنارد در ۲۰ نوامبر (۲۹آبان۱۴۰۱) به سه سال و نیم حبس محکوم شد. پس از آن قاضی گفت که بهخاطر کهولت سن و بیماریهای مختلفی که او دارد، مشمول «عفو» خواهد شد، اما در نهایت، حبس او به شش سال و نیم افزایش یافت.
کارولین به «ایرانوایر» میگوید: «ما واقعا نفهمیدیم طی یک هفته چه اتفاقی افتاد؟ سفیر ایران به پدر من نوشت که باید به سیستم قضایی ایران باور داشته و صبور باشیم. پدر من هم باور کرده بود که صبور باشد و اعتماد کند. ناگهان سه سال به محکومیت او اضافه شد. آنهم در شرایطی که وکیل او حتی حق ملاقات و شرکت در دادگاه را نداشت. [برنارد] از وکیل اختیاری محروم بود.»
آخرین خبر: در حبس به برنارد میز و صندلی دادهاند!
برنارد از ناراحتی آرتروز در رنج است. او ناراحتی قلبی هم دارد. به گفته خواهرش، برنارد آگوست سال گذشته [یک ماه پیش از سفر به ایران] چشمهایش را جراحی کرد و بعد از زندانی شدن، دیگر نتوانست پیگیر وضعیت درمانی خود شود. از همینروی، خانواده او نگران هستند که بیناییاش را از دست بدهد.
برنارد را در یکی از زندانهایی نگهداری میکنند که بیشترین آمار «اعدام» را دارد. «بنجامین بریر» دیگر زندانی فرانسوی که او نیز برای گردشگری به ایران آمده بود، در همین زندان نگهداری میشود. هر دوی آنها از وضعیت روحی وخیمی برخوردار هستند.
کارولین میگوید: «ما هر هفته پیامهای مکتوبی از برنارد دریافت میکنیم. اما خواندن پیامهایش سخت است. او ناراحت، نگران و ناامید است. کمکهایی که او نیاز داشت، مدام رد میشد. او مشکل قلبی و استخوانی دارد و در حال نابینا شدن است. هر لحظه ممکن است که او سکته قلبی بکند، مشکل آرتروز دارد. ما امیدوار بودیم بهخاطر شرایط جسمانی بدی که دارد، با نگاه انساندوستانه عفو شود.»
به گفته خواهر برنارد، صبح روز سوم اپریل (۱۴فروردین۱۴۰۲)، یعنی درست مصادف با ششمین ماه حبس برنارد، بهخاطر دردهای طاقتفرسای استخوان، بالاخره به این زندانی میز و صندلی دادهاند تا مجبور به نشستن و زیست یک زندانی، روی زمین نباشد.
هرچند که در لحظه، این خبر میتواند خبر خوبی باشد که از درد برنارد میکاهد، اما آیا این اقدام به معنای امکان نگهداری طولانیتر این زندانی سیاسی اروپایی است؟
برنارد برای نخستینبار در ماه نوامبر در تولد ۹۷ سالگی پدرش اجازه تماس با او را داشت. حالا پدر او روز و شبهای خود را در شرایطی وحشتزده میگذارند که تنها فکرش دیدار دوباره فرزندش پیش از مرگ است.
برنارد فیلان کیست؟
«دلم برای موسیقی درباره عشق، لطافت، طبیعت، دریا، شادی، نوازش، سکوت زنان، صلح و آرامش، تنگ شده است.»
انگار که برنارد خودش را در این پیام مکتوب برای خانواده و دوستانش تعریف کرده است. مردی که به گفته خواهرش، همیشه ماجراجو بود، ورزش میکرد و بهدنبال کشف طبیعت بود، مردی با انرژی فوقالعاده که کارولین مثل او را در زندگیاش ندیده است.
او پسر بزرگ خانواده، با ده سال فاصله سنی از کارولین است. آنها یک برادر دیگر هم داشتند که ۱۶ سال پیش درگذشت. حالا تنها پدرشان را دارند که به تنهایی در ایرلند زندگی میکند و روزها و شبها را به امید دیدار دوباره فرزند زندانیاش میگذراند.
برنارد در سال ۱۹۸۹ از ایرلند به فرانسه رفت تا حرفه خود را در کمپانیهای توریستی در این کشور ادامه دهد. او در پاریس مشاور توسعه اینترنت در حوزه توریسم شد. کارولین هم در حرفه تبلیغات کار میکند.
کارولین میگوید: «من در زندگیام هیچکس را مثل او ندیدهایم. او با مشکلات جسمانیاش به روش همین ماجراجوییها مبارزه میکرد. فکر میکنم همین خصوصیت اوست که در این شرایط کمکش میکند. ولی صادقانه بگویم، نمیدانم تا به کی؟»
به روایت «کارولین»، برنارد همه زندگیاش در حوزه توریسم گذشت. یکبار که او برای تعطیلات به ایران رفته بود، با یک مدیر تور ملاقات کرد و به او گفت که میتواند به آنها در زمینه تبلیغ کمپانیشان در اروپا کمک کند. پس از آن بود که برنارد هر سال به ایران میرفت و بهعنوان همکار همان کمپانی معرفی شد.
برنارد، مشاور تبلیغاتی توریسم شرکت Adventure Iran، تنها فرد اروپایی همکار در تیم این کمپانی است که بهشکل علنی، عکس و مشخصات او در بخش «تیم» این کمپانی ثبت شده است.
کمپانی توریستی کاروان کوچ یا همان Adventure Iran
این کمپانیهای توریستی در نشریه «گاردین» طی دو مقاله، و یک مقاله در روزنامهای هلندی، معرفی شدهاند. نام آنها در اپلیکیشن «TripAdvisor» که از شناختهشدهترین نرمافزارهای گردشگری خصوصا در اروپا است، ثبت شده است.
نام Adventure Iran در یکی از پرطرفدارترین راهنماهای سفر به ایران هم وجود دارد. کتاب «ایران» در انتشارات Lonely Planet که فورمت اینترنتی آن تقریبا ۴ یورو، و کتاب جیبی ۲۴ یورو برآورد شده است. این مبلغ مقابل دیگر راهنماهای سفر به ایران، قیمت مناسبی در اروپا دارد.
هزینههایی که از مسافران آن هم صرفا بهشکل پرداخت نقدی اخذ میشود، برای شهروندان ایران رقم بالایی است، برای مثال ۱۶۸۲ یورو برای ۱۰ شب در «سیستان و بلوچستان»، یا تقریبا همین مبلغ برای کوهنوردی در «زاگرس» برای مدتی مشابه. البته همه این مبالغ بدون اخذ هزینه بلیت سفر خارجی است و برای همین، هزینه را هنگفت میتوان برآورد کرد.
برنارد به گفته خواهرش باور داشت این کمپانی، یک شرکت توریستی کاملا خصوصی است و برای همین، در معرفی ایران بهعنوان کشوری زیبا با مردمانی مهماننواز در کشورهای اروپایی از جمله «هلند»، مشارکت داشته است. عکسهای او در سایت این کمپانی بیانگر همین مساله است.
در بخش معرفی برنارد، به «کاروان کوچ» اشاره شده است، اما هرکجا که آدرس الکترونیکی آن را وارد کنید، به Adventure Iran میرسید. شرکتی که اسامی اعضای خود را صرفا با نام کوچک نوشته است. اما آدرس آن به اسم یک نفر «مهرداد - مایک - اسکناسی» در لندن ثبت شده است. شماره تلفن، آدرس پستی و ایمیل ثبتکننده هم به همین نام است. اما هیچ شماره تماسی پاسخگو نیست.
متقاضیان مشارکت در تورهای گردشگری این کمپانی تنها میتوانند از طریق سایتشان که تا سال ۲۰۳۰ تمدید ثبت شده است، اقدام کنند. مشخصات خود را وارد میکنند و هزینه سفر هم از آنها نقدی اخذ میشود.
در جستوجو بیشتر درباره مدیر این کمپانی و هر دو شرکت، به آدرس ایمیل مهرداد اسکناسی اما به نام «ابوالفضل اسکناسی» در ثبت «تور گردشگری کوچ» برمیخورید، و همچنین «پورتال رسمی شهرداری دزفول.»
نام «ابوالفضل اسکناسی» در ثبت شرکتهای دیگر هم وجود دارد. با سرچی در سایت سازمان ثبت، میتوان به شرکتهای دیگر رسید که همگی مثل Adventure Iran و کاروان کوچ طی سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۹در ایران و با هزینههای اندک به ثبت رسیدهاند. نمونههای دیگر از شرکتهای دیگر هم وجود دارد که نام این فرد بهعنوان «مدیر عامل»، «عضو هیاترییسه»، «رییس هیاترییسه» عنوان شده است.
شرکت «آوای سیاحت شرق»، تنها یکی از این نمونهها است که باز هم نام «ابوالفضل اسکناسی» [و البته همان آدرس ایمیل مهرداد یا مایک] در آن به چشم میخورد.
در نهایت، به سامانه اطلاعرسانی توریسم ایران برگردیم، نام «ابوالفضل اسکناسی» با لینک آژانس «کاروان کوچ» که به Adventure Iran وصل است، به آدرسی در خیابان «مطهری» تهران برمیگردد. اما آدرس Adventure Iran لواسان معرفی شده است.
این آدرس، همان آدرسی است که در حساب اینستاگرامی Adventure Iran آمده است.
طبق اطلاع «ایرانوایر»، هر دو این آدرسها که به نام این دو شرکت ثبت شدهاند، غیرفعال هستند. در لواسان تابلو همچنان در آن محل نصب است، اما به گفته محلیهای آنجا، فعالیتی انجام نمیشود و در مطهری هم همسایهها میگویند شرکت «کوچ» مدتهاست که از آن محل، نقل مکان کرده است.
در نهایت آنکه «ایرانوایر» بارها تلاش کرد تا با «مهرداد [مایک] اسکناسی» تماس برقرار کند، اما این تلاش بیپاسخ ماند. «ایرانوایر» همچنان از دریافت هرگونه اطلاعات درباره شرکتی که برنارد با آن همکاری میکرد، استقبال میکند.
برخی نامهای دیگر که در لیست همکاران این شرکت آمده است نیز، از همین طریق قابل پیگیری است. اما شماره تماسهای آنها که در کشورهای اروپایی و آمریکایی عنوان شده است، فعال نیستند.
باوجود تمام این جزییات اما چندین سوال پابرجاست؛ برنارد فیلان که حالا ششمین ماه حبس را در یکی از ناعادلانهترین زندانهای ایران میگذارند، قربانی کدام سیاستها شده است؟ آیا صرفا او قربانی گروگانگیری جمهوری اسلامی و وسیلهای برای چانهزنیهایش با غرب، خصوصا فرانسه است؟ آیا بازیهای داخلی دیگری از پیش در جریان بوده که در آن، از برنارد فیلان استفاده ابزاری شده است؟
این سوالها در شرایطی مطرح است که حالا بهترین خبر برای خانوادهاش، میز و صندلی است که در زندان در اختیار او قرار دادهاند. البته آزمایشهای پزشکی هم از برنارد گرفتهاند که بدیهیترین و ابتداییترین حقوق زندان به حساب میآید.
آیا پدر برنارد میتواند در این سالهای پایانی عمرش تنها پسر خود را در آغوش گیرد؟
خانواده و دوستان برنارد در این مدت برای او تجمعها و کنسرتهای مختلفی در شهرهای اروپا برگزار کردهاند. آخرین آن، شب شش ماهه شدن حبس او بود که در پاریس به یاد او که عاشق موسیقی است، نواختند و خواستار آزادیاش شدند.
ثبت نظر