close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

لیدرهای استقلال و پرسپولیس؛ اوباشی که از مدیران سپاهی خط می‌گیرند

۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
پیام یونسی‌پور
خواندن در ۶ دقیقه
زمانی در استقلال (تاج) و پرسپولیس، «لیدر» معنی نداشت. هواداران روی سکوها، بوقچی‌هایی را می‌شناختند که نه وظیفه تحریک به فحاشی را داشتند، و نه تماشاگری را از نیروهای امنیتی می‌ترساندند؛ چه ساواک باشد، چه وزارت اطلاعات
زمانی در استقلال (تاج) و پرسپولیس، «لیدر» معنی نداشت. هواداران روی سکوها، بوقچی‌هایی را می‌شناختند که نه وظیفه تحریک به فحاشی را داشتند، و نه تماشاگری را از نیروهای امنیتی می‌ترساندند؛ چه ساواک باشد، چه وزارت اطلاعات
عباس اسماعیل‌بیگی به کرات ارادت خود را نیز به نهادهای امنیتی نشان داده است؛ از انتشار تصاویرش در خرابه‌های سوریه در لباس سپاه قدس با عنوان «مدافع حرم»، تا به سخره گرفتن معترضین سال ۱۴۰۱ به ناتوانی مقابل نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی
عباس اسماعیل‌بیگی به کرات ارادت خود را نیز به نهادهای امنیتی نشان داده است؛ از انتشار تصاویرش در خرابه‌های سوریه در لباس سپاه قدس با عنوان «مدافع حرم»، تا به سخره گرفتن معترضین سال ۱۴۰۱ به ناتوانی مقابل نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی
«افشار لفظی»، یکی دیگر از اوباشی است که به باشگاه استقلال (تاج) تحمیل شده است
«افشار لفظی»، یکی دیگر از اوباشی است که به باشگاه استقلال (تاج) تحمیل شده است

تماشاگران روی سکوها، نام «علی کریمی» را فریاد زده‌اند. لیدر فریاد می‌زند و آن‌ها را آرام می‌کند. بعد شروع می‌کند با صدایی بلند، به سخنرانی برای هواداران: «ما سیاسی نیستم، اینجا هم جای شعار سیاسی نیست. شما شعار می‌دهید، فردا من باید بروم جواب پس بدهم. همین الان می‌گویم، هر کسی یک بار دیگر شعار سیاسی بدهد، خودم می‌فروشمش. خودم می‌فروشمش.»

یکی از میان جمعیت فریاد می‌زند: «آقا شعار ندهید. تمامش کنید.» یکی دیگر فریاد می‌زند: «علی کریمی شعار سیاسی نیست.» لیدر دیگری می‌گوید: «علی پروین را تشویق کنید. اسم کریمی را نشنوم.»

لیدرهای استقلال و پرسپولیس چه کسانی هستند و چگونه در ورزشگاه‌ها، دستورات نهادهای امنیتی را اجرا می‌کنند؟

***

 اوباش‌واراذل چگونه سرشاخه لیدرهای استقلال و پرسپولیس شدند؟

تیر۱۴۰۰، «مهدی محمودیان»، کنشگر سیاسی و فعال مدنی، یکی از مهمانان «اتاق کلاب‌هاوس» «ایران‌وایر»، با محوریت موضوع «باشگاه‌ها زیر چتر نهادهای امنیتی» بود.

او خودش را هوادار قدیمی استقلال معرفی کرد و گفت به‌جز در روزهایی که مجبور بوده زندگی‌اش را پشت میله‌های زندان سپری کند، هر زمان تیم محبوبش در ورزشگاه آزادی با تیمی مسابقه داشته، برای تماشای دیدارهای این تیم به ورزشگاه آزادی می‌رود.

او اما اشاره کرد که از یک مقطع زمانی، به‌چشم خود می‌بیند که سکوهای ورزشگاه آزادی به جولانگاه «اراذل» و «اوباش» که توسط نهادهای امنیتی سازمان‌دهی شده‌اند، درآمده است.  

مهدی محمودیان با اشاره به صحبت‌های سردار «حسین همدانی»، فرمانده سابق سپاه پاسداران که در سوریه کشته شد، گفت: «من شاهد بودم و به‌یاد دارم که رفتار غیرانسانی با آن‌ها می‌شد. آن‌ها را در خیابان‌ها چرخاندند و به بازداشتگاه کهریزک بردند و بعد از مدتی، بدون اینکه هیچ خبری در مورد سرنوشت آن‌ها منتشر شود، آزاد شدند. بعدها خود حسین همدانی تایید کرد که قرارگاه ثارالله با همکاری برخی از پایگاه‌های بسیج، این اوباش‌واراذل را برای سرکوب‌ها استخدام کرده بودند.»

او روایت کرد که در ورزشگاه آزادی به‌چشم خود یکی از اوباش‌واراذلی را در نقش لیدر استقلال دیده است که طی سال‌های قبل، وکالت او را که به‌جرم اوباشگری دستگیر شده بود، برعهده داشته است.

مهدی محمودیان گفت: «افرادی که به‌عنوان اوباش جمع‌آوری شدند و در اختیار سپاه بودند، باید از نظر معیشت، در زمانی که ناآرامی وجود نداشت، تامین می‌شدند. به‌همین دلیل، حداقل در شهر تهران، اکثر کسانی که بازداشت شده و در این گردان‌ها مشغول بودند، از اوایل دهه ۹۰ به‌عنوان سرشاخه و لیدر به باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس پیوستند. من به‌عنوان یک هوادار استقلال که سال‌ها به‌صورت مستمر برای تماشای بازی‌های استقلال به ورزشگاه می‌رفتم، به‌چشم خودم می‌دیدم که حتی ابایی از اینکه استوری و فیلم بگذارند، ندارند. مسلما این اتفاق در سال‌های اخیر بدون هماهنگی مدیران باشگاهی نبود.»

 

چه کسانی و از چه زمانی سکوهای آزادی را به اوباش سپردند؟  

زمانی در استقلال (تاج) و پرسپولیس، «لیدر» معنی نداشت. هواداران روی سکوها، بوقچی‌هایی را می‌شناختند که نه وظیفه تحریک به فحاشی را داشتند، و نه تماشاگری را از نیروهای امنیتی می‌ترساندند؛ چه ساواک باشد، چه وزارت اطلاعات.

شهیرترین آن‌ها را می‌توان «محمد حسین نایب»، معروف به «ممد بوقی»، به‌عنوان شیپورچی پرسپولیس و «سیف‌على حبیب‌نژاد»، مشهور به «سهراب بوقی»، شیپورچی استقلال (تاج) دانست. بودند کسانی که با شعرها و کری‌ها و شیپورهای خود، روی سکوها هواداران استقلال و پرسپولیس را به‌وجد می‌آوردند، هر کدام هم لقبی داشتند؛ از «حسن تارزان» و «حسن شلقم»، تا «علی کشک‌بادمجان» و «رضا چاچا»، اما هرگز هیچ‌کدام نقش رهبر و لیدر و فتوا دهنده برای شعارهای سکوها را نداشتند.

اول‌بار، سردار «اکبر غمخوار» که از فرماندهی لوجستیک سپاه پاسداران به اتاق مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس رسیده بود، در سال ۱۳۸۱ کودکی ناخلف را برای فوتبال ایران زایید و آنچه برای نخستین بار «کانون هواداران» می‌نامید را، برای این باشگاه خلق کرد.

پس از آن، باشگاه‌های استقلال، سپاهان و فدراسیون فوتبال نیز در همراهی با این تصمیم سردار اکبر غمخوار، اقدام به تشکیل کانون‌های هواداری کردند. در قدم اول، بوقچی‌ها به‌عنوان سر لیدرهای هر باشگاه انتخاب شدند. اما از سال ۱۳۸۹ خورشیدی، آن‌ها جای خود را به دست‌نشانده‌های حکومت در باشگاه‌ها دادند؛ اراذل‌واوباشی که حالا باید به‌جای عربده‌کشی در خیابان‌ها، سکوهای ورزشگاه‌ها را مدیریت می‌کردند.

روزنامه «جام جم»، سال ۱۳۸۷ در گزارشی با تیتر «چند می‌گیری هوار بکشی»، به آغاز همکاری‌ها میان سازمان وقت تربیت بدنی (وزارت ورزش کنونی)، نیروی انتظامی و برخی قرارگاه‌های سپاه پاسداران برای ساماندهی لیدرها اشاره کرد و مدعی شد استقلال و پرسپولیس، هر یک در تهران و شهرستان‌ها، بیش از ۱۰۰ لیدر را برای کنترل ورزشگاه‌ها انتخاب و تربیت کرده‌اند.

شهریور سال ۱۳۹۰، خبرگزاری «ایسنا» در گزارشی با تیتر «لیدر، من‌درآوردی‌ترین واژه فوتبال»، با اشاره به برخی کج‌رفتاری‌های این عناصر روی سکوها، به‌صورت غیرمستقیم حضور آن‌ها را محصول حضور نیروهای امنیتی در باشگاه‌های فوتبال ایران دانست. این گزارش، هم‌اکنون از وب‌سایت ایسنا حذف شده است.

اسفند سال ۱۳۸۹ و شش ماه پیش از انتشار این گزارش، «عباس اسماعیل‌بیگی»، سر لیدر باشگاه پرسپولیس، اقدام به ضرب‌و‌جرح «علی دایی»، سرمربی وقت تیم فوتبال این باشگاه کرده بود. اتفاقی که با هیچ واکنشی از سوی «حبیب کاشانی»، مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس مواجه نشد.

 

از دو سر لیدر استقلال و پرسپولیس چه می‌دانیم؟

تصور اینکه روزی «کریستیانو رونالدو» یا «لیونل مسی» توسط لیدرها یا شیپورچی‌های پرتغالی و آرژانتینی مورد ضرب‌وشتم قرار بگیرند، غیرممکن است. اما در فوتبال ایران، فردی که در موردش روایاتی متعدد از حضور در جلسات بازجویی در بازداشتگاه «کهریزک» وجود دارد، زیر چشم علی دایی را با مشت خود کبود کرده بود.

 شنیده‌ها در مورد عباس اسماعیل‌بیگی، سرلیدر باشگاه پرسپولیس که طی سال‌های اخیر و با حضور هر مدیرعاملی پس از حبیب کاشانی، همچنان در سمت خود باقی مانده، حکایت از آن دارد که او را سال ۱۳۸۸ در بازداشتگاه کهریزک و کنار بازجویانی دیده‌ شده که معترضین به انتخابات ریاست جمهوری را، زیر فشار‌های جسمی و روانی قرار می‌دادند

او به کرات ارادت خود را نیز به نهادهای امنیتی نشان داده است؛ از انتشار تصاویرش در خرابه‌های سوریه در لباس سپاه قدس با عنوان «مدافع حرم»، تا به سخره گرفتن معترضین سال ۱۴۰۱ به ناتوانی مقابل نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی.

سوی دیگر، «افشار لفظی»، یکی دیگر از اوباشی است که به باشگاه استقلال (تاج) تحمیل شده است.

افشار، سال ۱۳۹۲ در جریان دربی تهران، پس از ضرب‌وشتم سه هوادار پرسپولیس و بعد درگیری با یگان‌ویژه نیروی انتظامی دستگیر شد، اما باشگاه استقلال او را از بازداشتگاه بیرون کشید. یک سال بعد، ۳۰مهر۱۳۹۳، در جریان دیدار تیم‌های امید استقلال و پرسپولیس وارد زمین بازی می‌شود، دو بازیکن تیم حریف را مضروب و دوربین یک عکاس را ضبط می‌کند. بازهم خطری او را تهدید نکرد. همان‌طور که سال ۱۳۹۰ هم در جریان درگیری در تمرین استقلال، با قمه وارد زمین شد و کسی مانع از حضورش در تمرینات روزهای بعد نبود.

پس از آنکه افشار، بینی سرپرست سابق تیم جوانان استقلال را شکست، راهی بازداشتگاه شد و بعد بیرون آمد. «فرهاد مجیدی»، در بیانیه‌ای چنین نوشت: «اراذل از استقلال حقوق می‌گیرند.» مجیدی نوشته بود: «شرم‌آور که یک مشت اراذل به‌دلیل بی‌کفایتی مدیرانی مثل افشارزاده و افتخاری، به استخدام باشگاه استقلال در آمده‌اند و ماه‌ها است برای آن‌ها فیش حقوقی صادر می‌شود. اوباشی که سال‌ها قبل در اوایل دهه ۸۰ مامور شدند تا سکوها را به‌نفع کادرفنی وقت مدیریت کنند. سیستم ناسالمی که تا به امروز ادامه یافته، و نتیجه‌اش خالی شدن سکوها است.»  

نکته دیگر در مورد افشار این است که او به‌عنوان کارمند حراست باشگاه استقلال از این مجموعه حقوق ماهیانه دریافت می‌کند. پس از افشای فهرست حقوق‌های نجومی سردار «مصطفی آجرلو»، مدیرعامل پیشین باشگاه استقلال از حساب این باشگاه، نام افشار لفظی نیز در این لیست به‌چشم می‌خورد.  

افشار لفظی، لیدری بود که سال ۱۴۰۰ در جریان سخنرانی سردار مصطفی آجرلو، حاضران را مجبور کرد برای مدیرعامل سپاهی این باشگاه شعار دهند: «وای اگر آجرلو حکم جهادم دهد.»

به‌نظر می‌رسد فرماندهان سپاه در باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس، برای لیدرهایی که از جمع اراذل‌واوباش گلچین شده‌اند، حکم ولی‌فقیه را دارند.

ثبت نظر

اخبار

تشکیل پرونده قضایی برای کتایون ریاحی و پانته‌آ بهرام

۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
خواندن در ۱ دقیقه
تشکیل پرونده قضایی برای کتایون ریاحی و پانته‌آ بهرام