«فرناز علیزاده»، زن ۳۱ ساله ترک اهل تبریز، ساعت ۷ صبح ۲۸ آذر ۱۴۰۱، با حمله ماموران امنیتی به منزل مادرش بازداشت شد. ۵ مامور با داد و بیداد و ایجاد فضای وحشت، وسایل الکترونیکی او را ضبط کرده و خودش را هم با خود بردند.
فرناز بهدلیل شرکت در مراسم خاکسپاری «آیلار حقی»، پزشک تبریزی کشته شده در اعتراضات، مدتی در قرنطینه زندان تبریز بود. او در این مدت با آزار کلامی، تهدید، فحاشی و بازرسی واژینال مورد تحقیر قرار گرفت. با اینکه قوه قضائیه میگوید، فرناز شامل «عفو» رهبر جمهوری اسلامی شده، منبع مطلعی که با «ایرانوایر» صحبت کرده، میگوید که او و اغلب بازداشتیهای اعتراضات در تبریز تحت فشار هستند و هر روز به بهانهای آنها را به نهادهای امنیتی احضار و تهدید میکنند.
این گزارش، روایت آزار کلامی و جنسی و شکنجه روانی این زن جوان در حبس و بعد از آن است.
***
با داد و بیداد میخواستند همه را بترسانند
«فرناز علیزاده»، زندانی عقیدتی سابق که در سال ۱۳۹۵ نیز مدتی را بابت اعتراض به حبس و حکم اعدام «محمد علی طاهری»، بنیانگذار «عرفان حلقه»، در زندانهای اوین تهران و قرچک ورامین بود، روز ۲۸ آذر ۱۴۰۱ دوباره بازداشت شد.
فرد مطلعی که درباره او با ایرانوایر گفتگو کرده و بهدلایل امنیتی نام او نزد ما محفوظ است و منتشر نمیشود، میگوید که فرناز بعد از سه ماه به خانه مادرش رفته بوده و شب را هم آنجا مانده که صبح اول وقت، یک نفر درب آپارتمان را آرام میزند و با بازکردن در ماموران به خانه هجوم میبرند.
حین بازداشت، ۴ مامور مرد و یک مامور زن با فریاد و تهدید، سعی در ایجاد فضای وحشت برای کل خانواده که در خواب بودند، داشتند. این ماموران که با خودروهای شخصی برای بردن فرناز آمده بودند، از ارائه حکم جلب خودداری کرده و در پاسخ به سوال مادر او که میپرسیده دخترش را کجا میبرند هم پاسخ نداده بودند.
بعد از آن، ماموران گوشیهای موبایل خانواده را میگیرند. به گفته فرد آگاهی که با ایرانوایر گفتگو کرده، یکی از این ماموران مسلح بوده و سلاحش را هم از قصد طوری گرفته بوده تا مشخص شود مسلح است: «فرناز را از خانه مستقیم بردند به پلیس فتا. آن زنی که با آنها آمده بود رفتار خیلی خیلی بدی داشته و مدام با فحش و توهین میگفته حجابت را رعایت کن، شالت را درست کن.»
بازپرسی با توهین و فحاشی
فرد مطلعی که درباره خانم علیزاده با ایرانوایر گفتگو کرده، میگوید که در بازپرسی، خود شخص بازپرس شعبه ۷ دادسرای تبریز، به نام «هادی غفوریان»، رفتار بسیار توهینآمیزی داشته است: «فرناز را پیش بازپرس هم با دستبند برده بودند. بازپرس مدام توهین میکرده که درست بشین، پایت را چرا این طوری گذاشتی؟ حجابت را درست کن. فحش میداده کثافت بیشعور، شما نجس هستید. حتی نگذاشته بود فرناز یک کلمه حرف بزند. بدون اینکه تفهیم اتهامش کند، تهدید کرده بود رفتی مراسم آیلار حقی، آنجا فیلم گرفتی و حجاب نداشتی. گفته بود انتقام خون بسیجیهایی که ریخته شده را از شما میگیریم. میخواست با حرفهایش فرناز را مچاله کند.»
در ماههای گذشته گزارشهای بسیاری ازبدرفتاری قضات دادگاههای انقلاب و عمومی و بازپرسهای دادسراها منتشر شده است. این در حالیست که پیش از این، دستکم به شکل نمادین بازپرس و قاضی پروندههای زندانیان سیاسی و عقیدتی، سعی میکردند خود را بیطرف نشان دهند. اما شهادتهایی که تاکنون به دست ایرانوایر رسیده یا توسط نهادهای حقوقبشری منتشر شده، نشان میدهد که قوه قضائیه و بهویژه بازپرسی خود عملا به نهادی برای بازجویی از بازداشتیهای اعتراضات به مرگ «ژینا (مهسا) امینی» بدل شده است.
فرد آگاهی که با ایرانوایر گفتگو کرده، در ادامه تاکید میکند که بازپرسی شعبه ۷ دادسرای تبریز، «هادی غفوریان، با همه همین کار را کرده و برای اینکه بازداشتیها را بشکند، با توهین با آنها رفتار کرده است.» او میگوید: «در تبریز غفوریان معروف به جلاد است. همه میگویند که قبلا شکنجهگر بوده و حالا ترفیع گرفته و شده بازپرس.»
تحقیر و توهین با حجاب اجباری و بازرسی واژینال
بعد از حضور در بازپرسی شعبه ۷ دادسرای تبریز و بدون اینکه، فرناز علیزاده بداند که اتهاماتش دقیقا چیست، ماموران این شهروند جوان را به زندان تبریز منتقل میکنند. در آنجا ماموران حین ورود او را ناچار میکنند که همه لباسهایش، از جمله لباس زیرش را در بیاورد و در مقابل چشم ماموران زن زندان، رو به دیوار بشین و پاشو برود.
در سالهای گذشته، عریان کردن، بازرسی بدنی و روشهایی چون بازرسی واژینال و مقعدی زنان بازداشت شده، یکی از روشهای معمول آزار و توهین جنسی زندانیان سیاسی و عقیدتی بوده است.
فرناز علیزاده، در کل ۹ روز را در قرنطینه زندان تبریز گذرانده است. اما فرد مطلعی که با ایرانوایر صحبت کرده، میگوید که شدت آزار کلامی، عدم رعایت بهداشت، کیفیت بد غذا و محرومیت از نور خورشید در این زندان بهقدری بوده که اغلب ۱۳ زنی که در آن برهه در قرنطینه زندان تبریز زندانی بودند، بعد از آزادی ناچار شدهاند در بیمارستان بستری یا خدمات درمان سرپایی دریافت کنند:
«آزار کلامی خیلی زیاد بوده. در سلول همیشه قفل بود و حتی اجازه کشیدن پرده را هم نداشتند. در قرنطینه بعضی بودند که چهار ماه مانده بودند و فقط روزی ۲۰ دقیقه در را باز میکردند تا بروند هواخوری. آن هم زمانی که هیچکس در راهرو نبود. مثل اینکه جزامی باشند، یواشکی آنها را می بردند برای حیاط خلوت و هواخوری.»
این فرد مطلع، همچنین از دسترسی بسیار محدود زندانیان در قرنطینه زندان تبریز و غذای بد این زندان خبر داده و میگوید: «اگر حرفی پشت تلفن میزدند جز اینکه خوبیم و همهچیز اینجا خیلی عالی است، فورا تلفن را قطع میکردند. غذا هم که اصلا قابل خوردن نبوده، ولی خب آنکه ۴ ماه است آنجاست بلاخره مجبور میشود بخورد.»
به گفته این فرد، ماموران زندان، روزانه قرصهای اعصاب و روان و قرصهایی که زندانیها نمیدانستند چیست را بین آنها توزیع میکردند و در پاسخ زنان زندانی که میپرسیدند چه قرصی است، میگفتند که قرص آهن یا ویتامین است.
ایرانوایر پیشتر در گزارشی از وضعیت بسیار نامساعد و غیرانسانی بندهای زنان زندان تبریز خبر داده بود. چند زندانی زن تازه آزاد شده در تبریز در بهمنماه به ما گفته بودند که وضعیت زنان و دختران جوان بازداشت شده در اعتراضات اسفبار بوده و برخی از افراد بازداشت شده بهواسطه گروگان گرفته شدن اعضای خانواده، خود را به مقامهای قضایی معرفی کردهاند. آنها از لفظ «سگدانی» برای توصیف این زندان استفاده کرده بودند.
فرد آگاهی که با ایرانوایر گفتگو کرده نیز میگوید که اگرچه فرناز با خشونت فیزیکی روبرو نشده، ولی دختران نوجوان و جوانی که در جریان اعتراضات توسط اطلاعات سپاه و بسیج بازداشت شده بودند، به شدت ضرب و شتم و شکنجه جسمی شده بودند: «با شوکر و شلنگ زده بودندشان. ناخن هایشان را شکسته بودند. از موهایشان گرفته بودند و روی زمین کشانده بودند.»
«عفو» و احضارهای مکرر در دو پرونده و دو دادگاه
فرناز علیزاده، بابت فعالیت در فضای مجازی، به خصوص شبکه اجتماعی «اینستاگرام»، با اتهام «تبلیغ علیه نظام» و مصادیق «شرکت در اغتشاشات، مراسم خاکسپاری آیدا حقی، تهیه فیلم و فرستادن به رسانههای معاند» روبرو شد. این اتهام او قرار بود در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تبریز مورد بررسی و محاکمه قرار گیرد که با فرمان «عفو» رهبر جمهوری اسلامی و با امضای ندامتنامه، قرار منع تعقیب برایش صادر شد.
این زن جوان همچنین بابت اتهام «کشف حجاب» نیز در شعبه ۷ دادگاه انقلاب تبریز، پروندهای داشت که نهایتا آن نیز با منع تعقیب مواجه شد و وثیقههای ۳۰۰ و ۲۰۰ میلیون تومانی او را آزاد کردند.
اما فرد آگاهی که با ایرانوایر گفتگو کرده، میگوید که این زن جوان، بعد از آزادی، «اسیر شعبه ۷ و ۱۵ دادگاه انقلاب تبریز بود»: «تازه بعد از اینکه آزاد شد، بردندش بازجویی چند بار. به خاطر استوریهایش گفته بودند تبلیغ در فضای مجازی علیه نظام کردهای. اسکرینشات استوریهایش را نشان داده بودند و کلی تحقیر که تو مثلا فوقلیسانس روانشناسی داری؟ تو بیسوادی. باید بروی سیبزمینی بفروشی. گفته بودند یک سال به تو تعلیق میدهیم، زیر نظر هستی، پروندههایت خیلی سنگین است و نمیتوانی از کشور خارج شوی. کافی است که چیز کوچکی از تو ببینیم تا پروندهات را بفرستیم تهران.»
با این حال، در بهمنماه، این زن جوان به دادسرا احضار میشود و با امضای ندامتنامه هر دو پرونده او با قرار منع تعقیب مواجه میشود.
اما، در هفتههای گذشته و با افزایش فشارها بر بازداشتیهای اعتراضات و کسانیکه قوه قضائیه میگوید «عفو» شدهاند، فشار بر او نیز بیشتر شده است: «یک طوری هست که انگار او را پیدا کردهاند. مدام زنگ میزنند و تهدید میکنند که فکر نکن ولت کردیم، حواسمان به شما هست و کوچکترین کاری بکنید، بلا سرتان میآوریم. تقریبا برای همه بازداشتیهای تبریز دوباره احضاریه آمده و همه را خواستهاند. چه برنامهای برایشان دارند، خدا میداند؟!»
احضار، تهدید و اجرای احکام پیشین، در یک ماه و اندی که از عید نوروز میگذرد، از سوی دیگران نیز تایید شده است. پیشتر در گزارشی، درباره همین تهدیدها و شکنندگی «عفو» که حکومت از آن به عنوان ابزاری تبلیغاتی استفاده کرده و در عین حال از آن برای سرکوب بازداشتیهای اعتراضات بهره میبرد، نوشته بودیم.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
عجیبه این فرد آگاه ومطلع شما هم زمان دستگیری هم زمان بازپرسی هم زمان چک دستگاههای تناسلی و هم در زندان انفرادی وهمه وهمه جا با زندانی بوده ودقیق همه چیز رو دیده و شنیده ... خودتون خرید یه داستان رو که میخواهید بسازید وتعریف کنید حداقل مردم رو مثل خودتون خر فرض نکنید .