«حسین زمان»، خواننده مشهور دهه ۱۳۷۰ خورشیدی که مدتها از سوی نظام فعالیت او ممنوع شده بود، بهدلیل بیماری درگذشت. او از آمریکا به ایران آمد، بهعنوان سپاهی، مدارجی در جمهوری اسلامی طی کرد و دهه ۷۰ خواننده پاپ شد، اما جمهوری اسلامی او را دچار محدودیتهایی متعدد از جمله ممنوعیت فعالیت هنری کرد.
***
حسین زمان از جمله خوانندگان دهه ۷۰ بود که برای نسل جوان یادآور صدای خوانندگانی چون «ستار»، «ابی» و «داریوش» بودند و در فضای جدید آن دهه، امکان ظهور پیدا کردند. در این میان، او بهدلیل فعالیتهای سیاسی خود و نزدیکی به اصلاحطلبان، در فضای عمومی هم مطرح شد.
همین نزدیکی اما از جهت دیگر برایش دردسرساز شد و ممنوع الکارش کرد. زمانی هم که او به فعالیت بازگشت، به گفته برخی، دیگر بازار پذیرایش نبود.
نام حسین زمان و پسر و دخترش نیز خود تمثیلی از دهه ۶۰ است. «زینب زمان» اما مانند بسیاری از سمیهها و دیگر نامهای مذهبی آن نسل، بدون حجاب اجباری در فضای عمومی ظاهر شده است.
حسین زمان در دوره انقلاب در آمریکا بود و گفته که پس از جنگ به ایران بازگشته و به جبهه رفته است. او در دوره جنگ در معاونت مخابرات نیروی دریایی سپاه فعالیت کرد و پس از آن نیز تا چند سال در سپاه پاسداران مشغول بود.
حسین زمان و بازگشت از آمریکا
حسین زمان گفته که پیش از انقلاب دانشجو بوده و بهدلیل بازداشت و ممنوع التحصیل شدن، به آمریکا رفته است؛ اما پس از جنگ به ایران بازگشته است. او در دوره جنگ در سپاه پاسداران فعالیت میکرد، اما در حوزه تبلیغات جنگ و سپاه پاسداران فعال نبود و فعالیت هنری و شهرتش از دهه ۷۰ آغاز شد.
پس از جنگ و در دهه ۷۰، برخی از خوانندگان چون «عباس بهادری»، با نوعی از موسیقی پاپ که وصله پینهای خوانده میشد، در صداوسیما ظاهر شدند. در این میان رسانهها، صدای «خشایار اعتمادی» را شبیه داریوش میخواندند و از دید برخی، صدای حسین زمان و «حمید غلامعلی» نیز، شبیه ستار بود.
«شب دلتنگی» (سال ۱۳۷۶) عنوان نخستین آلبوم حسین زمان بود که در آن قطعاتی چون «روشنتر از ستاره»، «بوی تنهایی»، «پرنده» و «بغض گل» بهچشم میخورد. این هنرمند یک سال بعد، آلبوم «فصل آشنایی» [مشترک با قاسم افشار، خشایار اعتمادی و علیرضا عصار] را، روانه بازار موسیقی کرد.
پس از ۲خرداد۱۳۷۶، حسین زمان در فضای عمومی نیز مطرح شد و در برخی از نشستهای سیاسی نیز برنامه اجرا میکرد. از جمله او در یکی از نشستهای دفتر تحکیم وحدت پیش از اجرای خود به موضوع «تشییع شهدای گمنام»، یا تشییع دستهجمعی شهدا که با هدف سیاسی انجام میشد اعتراض کرد که در آن فضا، اقدامی متهورانه محسوب میشد.
در انتخابات مجلس ششم نیز نام حسین زمان بهعنوان یکی از نامزدهای جبهه مشارکت مطرح شد، اما برخی رسانهها نوشتند که او بهدلایل اداری از جمله پذیرفته نشدن استعفا و بازخرید از سپاه پاسداران، نتوانسته نامزد شود.
با این حال، خود او گفته که نظر جبهه مشارکت تغییر کرده و احساس کردند که افکار «بهروز افخمی» به آنان نزدیکتر است. مدتی پس از انتخابات مجلس ششم ریاست جمهوری، «سعید حجاریان» ترور شد و او قرائت دعای کمیل در محوطه بیمارستان سینا و خیابانهای اطراف آن را اجرا کرد.
این فعالیتهای سیاسی اما به زیان حسین زمان نیز تمام شد و او در همان دولت «خاتمی» ممنوع الکار شد. زمان در مصاحبه با «ایرانوایر» گفته بود که فعالیت هنری خود را بهطور رسمی از سال ۱۳۷۵ شروع کرده و فقط پنج سال اجازه کار داشته است.
این خواننده اعلام کرده بود که «علی لاریجانی»، رییس وقت صداوسیما، نامه رسمی به تمام شبکهها نوشت که کارهای او را «نباید به هیچ عنوان پخش کنید.» زمان همچنین گفته که از سال ۱۳۸۱ نیز به او یا «اجازه برگزاری کنسرت ندادند، یا جو کنسرت را به هم زدند یا جلو بلیت فروشی را گرفتند.»
از جمله نیروی انتظامی ساری در محلهای بلیت فروشی کنسرت او مداخله کرده بود تا جلو فروش بلیط را بگیرد، در آن زمان، «مرتضی طلایی» فرمانده نیروی انتظامی استان مازندران، بود.
حسین زمان در سالهای۱۳۸۵ و ۱۳۸۸، دو آلبوم منتشر کرد که گفته قراردادهایشان قبل از ممنوعیت کاری او بسته شده بود و متعلق به شرکت سروش بودند، که همان شرکت نیز آنها را منتشر کرد.
قصه شب (۱۳۷۸)، شاپرک (۱۳۷۹) و مشق عشق (۱۳۸۰)، عناوین دیگر آلبومهای این خواننده موسیقی پاپ بود. «نوبت عاشقان»، ترانه دیگر حسین زمان، با شعر «قیصر امینپور» بود که اینگونه شروع میشد: «این ترانه بوی نان نمیدهد / بوی حرف دیگران نمیدهد.»
سال ۱۳۸۷، غوغا اجرای «کریس دیبرگ» ایرلندی با گروه پاپ «آریان» در تهران، همه را میخکوب کرد. حسین زمان تنها خوانندهای بود که به این اتفاق روی خوشی نشان نداد و در مصاحبه با رادیو فردا گفت:« مسوولان وزارت ارشاد با مجوز دادن به اين خواننده غربی میخواهند بر محدوديتهايی که برای هنرمندان در داخل کشور وجود دارد سرپوش بگذارند و افکار عمومی را فريب دهند.»
او گفته بود پس از سال ۱۳۸۸، فشارها و محدودیتها بیشتر شده است. زمان در مصاحبه با ایرانوایر در سال ۱۳۹۵ گفته بود که از حدود ۱۵ سال پیش در جزیره کیش ساکن شده و بعد از سال ۱۳۸۸ حتی حراست سازمان منطقه آزاد کیش او را خواسته و گفته بود که «اراده سازمان در این است که شما در جزیره نباشید.»
حسین زمان همچنین گفته که ۲۸خرداد۱۳۸۸ نیز، ۲۴ ساعت بازداشت بوده است، سالی که اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، رابطه نظام با گروهی از هوادارانش و البته شمار گستردهای از شهروندان ایرانی را برای همیشه تغییر داد.
در دولت «روحانی» نیز وضعیت ممنوعالکاری این خواننده چندان تغییر نکرد و حسین زمان خبر داد که «پیروز ارجمند»، مدیر دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تلفنی به او اطلاع داده است که صلاحیت او برای انتشار آلبوم و اجرای صحنهای مورد تایید قرار نگرفته است.
او سال ۱۳۹۶ در انتقاد از اصلاحطلبان دولتی و حکومتی گفت: «برای آرمانمان هرچه داشتم را در حد توان هزینه کردم، اما حتی از دوستان نیز حرکت و کمکی ندیدم. هیچکس جلو نیامد و کمکی نکرد، همدلی و همدردی نکردند...، حداقل در زندگی درست تصمیم بگیرند و وقتی مردم و جامعه را فرا میخوانند برای یک حرکت، هنگامی که به مقصد رسیدند، مردم را فراموش نکنند و آدمها فقط ابزار و وسیله رشد خودشان نشود.»
پس از ۱۷ سال ممنوعیت از فعالیتهای هنری، در سال ۱۳۹۸، مجوز دوبار کنسرت در برج میلاد برای زمان صادر شد. در این فضا اما گویا بازار موسیقی پذیرای او نبود.
حسین زمان این اواخر نیز در انزوا بود و کانال تلگرام او از تعداد کم دنبالکننده، تا نداشتن توان مالی برای فعالیت هنری خبر میداد. او پنجشنبه ۲۱اردیبهشت، پس از چند ماه تحمل درد و رنج بیماری سرطان کبد، در ۶۳ سالگی درگذشت، در حالی که در بحبوحه اعتراضات سراسری سال گذشته، ترانه «خیابان» را با شعری از بابک صحرایی خوانده بود.
در توضیح ترانه آمده که «تقدیم به تمام زنان غیور وطنم زن، زندگی، آزادی»، و پایان زندگی حسین زمان نیز سمبلی از این اعتراضات شد، آنجا که دخترش زینب، بدون حجاب اجباری متنی را خواند.
زینب زمان، فعال فمینیست، روز شنبه ۱۹فروردین۱۴۰۲، توسط نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بازداشت و پس از چند روز آزاد شد. او که پیش از این هم توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی احضار و بازجویی شده، از اولین زنانی بود که پس از قتل «مهسا امینی» در اعتراض، موهای خود را کوتاه کرد.
حسین زمان که زمانی از آمریکا به ایران بازگشته بود و در سپاه پاسداران خدمت می کرد، در دو دهه اخیر مغضوب جمهوری اسلامی و البته در کنار مردم بود. مردی که نام فرزندانش -زینب و ابوذر- بیش از هرچیز، علاقه او به جهانبینی جمهوری اسلامی را نشان میداد، همچون نظام حاکم بر ایران، سرنوشت دیگری یافت؛ و اینک یادگارش همسویی بیشتری با شهروندان نوخواه ایران دارد تا حکومت ایران.
ثبت نظر