درحالی‌که کمتر از دو هفته دیگر به سالگرد «ژینا (مهسا) امینی»، باقی مانده، گزارش‌ها و اطلاعات رسیده به «ایران‌وایر» نشان می‌دهد که ماموران امنیتی با خشونتی بیشتر از پیش، دست به کار احضار و تهدید برای اخذ تعهد، ضرب‌و‌شتم و حتی آدم‌ربایی در روز روشن برای جلوگیری از حضور جوانان در تظاهرات روز ۲۵ شهریور شده‌اند.
***
اطلاعاتی به‌دست ایران‌وایر رسیده که نشان می‌دهد که از چند هفته پیش، دست‌کم ده‌‌ها زن و مرد جوان که سال قبل در جریان اعتراضات به قتل حکومتی مهسا امینی در شهرهای مختلف ایران بازداشت و مدتی را در زندان بوده‌اند، دوباره به دادسراهای عمومی و انقلاب یا نهادهای امنیتی شهرستان محل زندگی خود، احضار شده‌اند.
برای مثال، «دنیا حسینی»، بلاگری که در اینستاگرام با نام کاربری «دنیا آزاد» فعالیت می‌کند، از روز ۲۱مرداد در خیابان «ربوده» شده و تاکنون در بازداشت به‌سر می‌برد. همچنین «نیما ابراهیمی»، بازیگر و مدل جوانی که پیش‌تر نیز به‌دلیل استوری‌هایش در حمایت از خیزش «زن، زندگی، آزادی» بازداشت شده بود، از سوی نهادهای امنیتی تهدید شده که حق ندارد از ۲۳شهریور در هیچ تجمع عمومی حاضر شود.
براساس اطلاعات رسیده به ایران‌وایر، همه این شهروندانی که احضار و تهدید شده‌اند، در جریان بخش‌نامه قوه‌قضاییه مبنی‌بر آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی که پیش‌تر با تبلیغات گسترده حکومت به‌عنوان «عفو رهبری» شناخته شده، قرار «منع تعقیب قضایی» گرفته‌اند.
با‌این‌وجود، با احضار در این اماکن، تهدید و ضرب‌و‌شتم، ناچار به امضای تعهدنامه‌ای شده‌اند تا بگویند که در اعتراضاتی که احتمالا در سالگرد مهسا امینی در ۲۵شهریور شکل خواهد گرفت شرکت نمی‌کنند و چنانچه شرکت کنند، هر اتفاقی که رخ دهد، مقصر خودشان هستند.
یک منبع مطلع که به‌دلایل امنیتی نام و هویت او نزد ما محفوظ است، به ایران‌وایر گفته است که نیروهای امنیتی حاضر در دادسرای اوین، برگه‌هایی از پیش پرینت شده داشته‌اند و از افرادی که به آنجا احضار کرده بودند، بعد از سوال و جواب به‌صورت انفرادی، می‌خواستند که آن برگه را امضا کنند.
به گفته او، از آن بین، چند تن نیز از امضا سر باز زده‌اند، ولی ماموران آن‌ها را تهدید کرده‌اند که حالا که امضا نمی‌کنند، «هر اتفاقی بیفتد پای خودشان است.»
احضار تلفنی؛ اگر نروی در خیابان می‌ربایند
بنا بر اطلاعاتی که به‌دست ایران‌وایر رسیده، تقریبا اغلب فعالانی که در روزهای اخیر بازجویی شده‌اند، با تلفن احضار شده‌اند.
یک فرد مطلع که خود نیز در تهران احضار شده، به ایران‌وایر می‌گوید: «دیگر بعد از این چند ماه و این همه برو بیا که بعد از به قول خودشان عفو سر ما آوردند، می‌دانیم که شماره ناشناس، از کجاست.»
او ادامه می‌دهد: «به من زنگ زدند و گفتند بیا سوال جواب بده. از وقتی آزاد شدم، نگذاشته‌اند نفس بکشم. هر هفته به یک بهانه‌ای زنگ می‌زنند می‌گویند بیا. یک بار چند وقت بعد از آزادی‌ام بود، نرفتم. آمدند ریختند سرم و کتکم زدند، برای همین هروقت زنگ می‌زنند، دیگر می‌روم.»
مطابق قوانین جمهوری اسلامی احضار به مراجع قضایی و امنیتی حتما باید کتبی و به فرد متشاکی یا فردی که باید پاسخ بدهد، ابلاغ شود. به همین دلیل نیز وکلای حقوق‌بشری همیشه این موضوع را نقض صریح قانون دانسته و در موارد مشابه توصیه می‌کنند که با احضار تلفنی به نهاد مربوط مراجعه نشود.
یکی از شهروندانی که در طول یک هفته اخیر به‌صورت تلفنی احضار شده ولی مراجعه نکرده و روز بعد ماموران امنیتی در خیابان او را با ضرب‌و‌شتم بازداشت کرده‌اند، «مهدی توحیدی» است.
آقای توحیدی، ۲۷ ساله، اهل خرم‌آباد و ساکن کرج است. او اوایل هفته قبل برای دیدن خانواده‌اش به خرم آباد رفته بود که حدود ساعت ۲ نیمه شب، بیش از ۷ تماس از شماره‌ای ناشناس دریافت می‌کند.
فرد مطلعی که درباره مهدی توحیدی با ایران وایر گفت‌وگو کرده می‌گوید که مهدی تلفن را جواب نداده بود تا بار هفتم که جواب می‌دهد و مامور پشت خط شروع به تهدید می‌کنند: «گفته بودند فعالیت ضد نظام می‌کنی، گردنت را می‌شکنیم و از این حرف‌ها. مهدی هم تماس را قطع کرده و گوشی را خاموش کرده بود، ولی صبح که رفته بود خرید کند، دیده بود که سه نفر پیاده او را دوره کردند و یکی‌شان کارتش را نشان مهدی داده و با صدای آرام گفته بود بی سر‌و‌صدا برو داخل ماشین.»
این فرد مطلع ادامه می‌دهد: «مثل اینکه ماشین را آن طرف خیابان پارک کرده بودند. مهدی هم شروع کرده بود سر‌و‌صدا کردن. برای همین سه نفری ریختند سرش و با ضرب و‌شتم و کتک بسیار، گرفتند و او را داخل ماشین انداختند.»
ماموران امنیتی بعد از ضرب‌و‌شتم، مهدی توحیدی را در خودرو رو به کف ماشین خم می‌کنند و از گردنش همانطور نگه می‌دارند.
به گفته فرد آگاه ایران‌وایر، او را حدود یک ساعت و نیم به همان شکل نشانده بودند و اگر هم می‌جنبید با مشت به سر و گردنش می‌کوبیدند: «هنوز هم بعد از بیشتر از یک هفته گردنش درد می‌کند و نگرانیم مبادا آسیبی که به او زدند، دائمی باشد.»
بعد از یک ساعت و نیم رانندگی، خودرو حامل مهدی توحیدی و نیروهای امنیتی به یک پارکینگ سربسته می‌رسد. ماموران برای لحظاتی چشمان مهدی را باز می‌کنند، ولی بعد دوباره چشم بند زده می‌شود.
این ماموران که به گفته منبع ایران‌وایر احتمالا از استان لرستان یا استان‌های لرنشین همسایه بودند، با ضرب‌و‌شتم، تهدید و توهین و گرسنه نگه داشتن برای ساعت‌ها، از مهدی می‌خواستند رمز تلفنش را بدهد: «از صبح تا نیمه شب هیچ‌چیز به مهدی نداده بودند بخورد. مهدی زخم معده دارد و گرسنگی بدترین درد است برایش، ولی با این‌حال به او غذا نمی‌دادند که بخورد.»
این فرد آگاه توضیح می‌دهد: «دیگر حساب کنید با کتک و گرسنگی، به روزی افتاده بوده که گفته بیاید رمز را به شما بدهم که دارم می‌میرم.»
ماموران نیمه شب خودرو را به سمت یکی از روستاهای دورافتاده می‌رانند و مهدی را در قبرستان این روستا از ماشین به بیرون می‌اندازند؛ جایی که با وجود کوفتگی و زخم‌های ناشی از ضرب‌و‌شتم، ساعت‌ها منتظر مانده بود شاید یک خودرو حاضر شود او را به خرم‌آباد برساند. او نهایتا موفق می‌شود با یک خودرو گذری خود را به خانه برساند.
به گفته این فرد، ماموران بعد از گرفتن رمز گوشی، کاری کردند که این شهروند دسترسی خود به شبکه‌های اجتماعی چون اینستاگرام را از دست بدهد: «فالوئر زیاد داشت، برای همان صفحه اینستاگرامش را پراندند تا صدایش به گوش بقیه نرسد. مهدی برنامه‌نویس کامپیوتر و طراح سایت و اپلیکیشن است و از طریق صفحه اینستاگرامش درآمد داشت.»
مهدی توحیدی از مامورانی که او را مورد ضرب‌و‌شتم قرار داده‌اند به کلانتری شکایت کرده است، ولی فرد آگاهی که با ما گفت‌وگو کرده می‌گوید که او هیچ امیدی ندارد، چون بر همه مشخص است که کسانی که از شماره ناشناس تماس می‌گیرند، از نهادهای امنیتی و اطلاعاتی هستند و چون مردم محل نحوه برخورد آن‌ها با مهدی را دیده‌اند، می‌ترسند و حاضر نیستند فیلم دوربین‌های مداربسته را در اختیارش قرار دهند.
پرت کردن از روی موتور؛ شیوه جدید تعهد گرفتن
اطلاعاتی به‌دست ایران‌وایر رسیده که نشان می‌دهد، «دانیال عقیلی»، جوان ۲۰ ساله‌ای که در جریان اعتراضات سراسری به کشته شدن مهسا امینی در شرق تهران بازداشت و شکنجه شده بود، برای روز شنبه ۴شهریور۱۴۰۲ به دادسرای اوین احضار شده است.
او پس از حضور در دادسرا، درباره چرایی حضورش بر سر مزار «یلدا آقافضلی»، از زنان جوان معترضی که پس از آزادی از زندان جان باخت، مورد بازجویی قرار گرفته است.
فرد آگاهی که با ایران‌وایر درباره آقای عقیلی گفت‌وگو کرده، می‌گوید: «دانیال را تلفنی احضار کردند، ولی چون یک بار در فروردین وقتی احضارش کردند، نرفته بود و آمده بودند و با کتک برده بودند، این بار خودش با پای خودش رفت.»
او ادامه می‌دهد: «۳ ساعت از او درباره خانواده‌های دادخواه، مثل خانواده یلدا، سپهر اعظمی و آقا ماشالله، پدر محمد مهدی کرمی پرسیده بودند. آخرش هم یک برگه داده بودند که بیا امضا کن و تعهد بده که ۲۵شهریور بیرون نمی‌روی. دانیال هم امضا نکرده بود. به او گفته بودند باشه برو، ولی حواس‌مان بهت هست.»
به گفته این فرد مطلع، دانیال پس از خروج از دادسرای اوین، سوار بر موتور خود متوجه می‌شود که یک موتور دیگر با دو نفر سوار بر آن، او را تحت تعقیب دارند. او در ابتدا فکر می‌کند که می‌خواهند ببینند کجا می‌رود. ولی در نهایت در اتوبان «آوینی» در جنوب تهران، می‌بیند که این دو قصد نزدیک شدن به او را دارند: «وسط اتوبان آمدند بغلش، با لگد زدند به موتورش و دانیال هم تعادلش را از دست دادن و خورد زمین. با اینکه کلاه سرش بوده، ولی سر‌و‌صورتش حسابی آسیب دیده است.»
به گفته این فرد، این اتفاق حدود ساعت ۵ یا ۶ عصر رخ داده و یکی از موتورسواران مذکور، پیراهن مشکی بر تن، شلوار شش جیبه سبز به پا داشته و هر دو کلاه کاسکت بر سرشان بوده است.
تصاویری و اسنادی که به ایران‌وایر رسیده نشان می‌دهد که سمت راست صورت دانیال عقیلی کاملا خراشیده شده و چشم او به‌شدت آسیب دیده است. همچنین ترک‌هایی در جمجمه، استخوان فک و گونه او ایجاد شده و او هم‌اکنون تحت نظر پزشک است.
فرد مطلعی که با ایران‌وایر گفت‌وگو کرده، می‌گوید که دانیال عقیلی در آمبولانسی که به محل حمله آمده بوده، چندین بار بالا آورده ولی تصاویر سی‌تی‌اسکن او، نشانی از خونریزی مغزی نداشته‌اند و او بعد از دریافت خدمات درمان سرپایی، از بیمارستان مرخص شده است.
با ایران‌وایر همکاری کنید
ویدیوها و مطالب خود را برای ما بفرستید
ثبت نظر