آموزشهای ایدئولوژیک از نخستین سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مدارس ایران دنبال شدهاند. گزارش زیر به بخشی از آموزشهایی که مبنای ایدئولوژیک دارند و در مدارس به عنوان واحد درسی یا امورتربیتی به کودکان و نوجوان ارایه میشوند، پرداخته شده است.
***
دخترهای پایه دهم در حیاط مدرسهای در حال تمرینهای امداد و نجات و آموزش باز و بسته کردن اسلحه هستند. دوربین صداوسیما هم از این تمرینات تصویربرداری میکند. یکی از دختران دانشآموز که چفیه سفید و چادر پوشیده است، رو به خبرنگار میگوید: «میدانم کشور من یک کشور ضد سکولار و در حال مبارزه با ابرقدرتهای جهان است. موانعی که در ارتباط با پیشرفت کشور مورد توجه تمام سیاستمداران است، موارد تهدید، جنگ نرم، جنگ سایبری و... را ما در این دروس فرا گرفتیم.»
مدیر مدرسه در ابتدای همین ویدیو میگوید: «درس آمادگی دفاعی در مدارس تدریس میشود ولی بر اساس تفاهمنامهای که میان وزارتخانه (آموزش و پرورش) با سپاه و بسیج امضا شده، آییننامهای از طرف سپاه ارسال شده و نیروهای بسیجی و سپاه مبحث عملی آموزش دفاعی را در درون مدارس اجرایی کردهاند.»
سرهنگ «یوسفعلی مرادی»، سرپرست سازمان بسیج دانشآموزی و فرهنگیان تهران بزرگ هم در این ویدیو که سال ۱۳۹۶ منتشر شده است، از حضور ۱۵ هزار دبیر آموزش دفاعی، هفت هزار افسر میدان تیر، هزار و ۴۷ سر مربی دروس و هزاران مربی از سازمان بسیج مستضعفین تنها در سطح مدارس تهران بزرگ سخن میگوید.
یک معلم که در این باره با «ایرانوایر» گفتوگو کرده است، میگوید: «حضور گسترده نظامیان در مکانهای آموزش و پرورش و دانشآموزان در مدارس به صورت سیستماتیک دنبال میشود. بیشتر از یادگیری دروس و مفاهیم آموزشی، تربیت نسل ایدئولوژیک محوری است که منویات مورد نظر حکومت را دنبال کنند. حضور مربیان پرورشی به لحاظ کمی به پررنگی گذشته نیست اما چون ساختار آموزش ما ایدئولوژیک است، وضعیت ایدئولوژیک بر بقیه جهات آموزش میچربد. وقتی نحوه اجرای مراسم صبحگاه مدارس و یا مراسمی که به مناسبتهای مختلف مثل ۱۳ آبان و ۲۲ بهمن یا حوادثی مثل کشته شدن سردار قاسم سلیمانی را ملاحظه کنید، میتوانید تاثیر ایدئولوژی را ببینید. هنوز به دنبال بسیجی شدن بچهها هستند.»
او در ادامه با اشاره به این که در آموزش و پرورش ایران، آموزش به معنای واقعی کلمه تعطیل است، میگوید: «آن چیزی که مهم است، ایدئولوژی مورد نظر حکومت است که مسولان جمهوری اسلامی هم بارها به آن اذعان داشتهاند. در کدام کشور دیدهاید که در محیط فرهنگی، حرکتهای سرهنگی انجام شود؟ این نوع چیدمانی که آنها برای صبحگاه در مدارس تدارک دیدهاند، اصلا بویی از فرهنگ ندارد.»
آموزش استفاده از سلاح جنگی به کودکان با پروتکلهای بینالمللی که ایران هم آنها را امضا کرده، کاملا در تضاد است. در دهه ۱۹۷۰، پیمانهایی برای ممنوعیت استفاده از کودکان در جنگ تصویب شدند. ماده ۳۸ «پیماننامه حقوق کودک» به صراحت اعلام کرده است: «گروههای سیاسی نباید از افراد زیر ۱۵ سال در جنگ استفاده کنند.»
«پروتکل اختیاری شرکت کودکان در جنگ» هم از طرفین درگیریها خواسته است به افراد زیر ۱۸ سال اجازه شرکت در جنگ داده نشود و سربازگیری اجباری در مورد این افراد نیز ممنوع است؛ مسالهای که در ایران از شروع جنگ با عراق در سال ۱۳۵۹ بهطور کل نادیده گرفته شد. بنابر گزارشهای رسمی، در این جنگ هشت ساله، ۳۶ هزار دانشآموز جان خود را در خطوط مقدم جبههها از دست دادند.
یک معلم ساکن تهران به «ایرانوایر» در پاسخ به این سوال که آیا وظیفه مدارس و معلمان، ترویج ایدئولوژی انقلاب و فرهنگ شهادت است، میگوید: «وقتی از ترویج ایدئولوژی در مدارس حرف میزنیم، باید ببینیم درباره کدام کشور حرف میزنیم؟ یک کشور پیشرفته یا یک کشور جهان سومی و یا کشوری که در عین جهان سومی بودن، وارث یک ایدئولوژی خاص هم هست. مساله ایدئولوژی در مدارس همچنان با آموزشهای نظامی و اردوهای راهیان نور به شکل پررنگی دنبال میشود. واقعیت این است که هدایت این اردوها از بیرون آموزش و پرورش و توسط سپاه برگزار میشود ولی آموزش و پرورش کاملا مطیع این حرکت و اقدام است. اگر تخطی کند، باید پاسخگوی نهادهای امنیتی و بالادست باشد.»
«رسول بداقی»، یکی از فعالان صنفی معلمان درباره استفاده ابزاری حکومت از دانشآموزان بسیجی، پیشتر به «ایرانوایر» گفته بود: « نظام حاکم در ایران برخلاف تمامی معاهدات و میثاقهای بینالمللی که امضا کرده است و برخلاف وجدان انسانی، برخی از دانشآموزان و کودکان زیر ۱۸ سال را که در تشکلی به نام بسیج دانشآموزی جذب شدهاند، برای سرکوب معترضان به خیابانها میآورد.»
جذب این دانشآموزان ابتدا در کلاسهای درس و دورههای آموزش دفاعی مدارس و در بسیج دانشآموزی اتفاق میافتد. این نوجوانان بعد در اردوگاههای آموزشی به تمرین عملی استفاده از باتوم و حضور در گردانهای سرکوب و نحوه استفاده از سلاح میپردازند؛ اقدامی که حکومت ابایی از انتشار علنی تصاویر آن نداشته است و در فضای مجازی هم پخش شدهاند. این تصاویر حتی مایه افتخار و مباهات حکومت هم هستند.







راهیان نور، ادامه پروژه تربیت ایدئولوژیک
اعزام کاروانهای بازدید از مناطق جنگی مختص امروز نیست. سال ۱۳۶۱، پس از اولین پیروزیهای ایران در جنگ با عراق، ستاد تبلیغات جنگ نسبت به اعزام جمعی از خانوادههای «شهدا» به مناطق جنگی اقدام کرد. هدف آن سفرها، گرامیداشت خاطره شهدا اعلام شد. هیچکس ازسازمان دهندگان این کاروانها نپرسیدند که آیا به تاثیرات روحی و روانی بلندمدت آن بر خانوادههای جان باختگان فکر کردهاند یا خیر.
در برخی از معدود سفرهای این چنینی، به منظور تقویت روحیه رزمندگان، جمعی از سياستمداران، مديران ارشد نظام، نمايندگان مجلس شورای اسلامی و برخی از نويسندگان و هنرمندان همسو با حاکمیت و نیز بازاريانی که به «موتلفه» نزدیک بودند، با این کاروانها برای بازدید از مناطق جنگی همراه شدند. در این سفرها که در قالب کاروانهای کوچک انجام میشدند، مسافران از پشت جبههها بازديد میکردند و در دستههای کوچکتر، از نزديک با رزمندگان ديدار و مدت کوتاهی را هم در سنگرها و سولهها، در کنار آنها میگذراندند.
با پایان جنگ و ورود به دوران صلح در دهه ۷۰، سازمانهای فرهنگی سپاه، ارتش و نيروهای مسلح به سراغ این طرح قدیمی ستاد تبلیغات جنگ رفتند و به قصد ادامه دادن آن، وارد ميدان شدند. آنها در ایامی خاص نظیر عید نوروز، ایام محرم و مشابه آنها، کاروانهایی را سامان و محلهایی نظیر یادمانهای فعلی در «شلمچه»، «اروند کنار» و «فتح المبین» را مورد بازدید قرار دادند. این روند تا سال ۱۳۷۶ ادامه پیدا کرد. کاروانهای «بازدید از مناطق جنگی» حالا دیگر با نام «راهيان نور» شناخته میشوند.
در سال ۱۳۷۶ با روی کار آمدن دولت اصلاحات، سراغ دانشگاهها هم رفتند و بسیج دانشجویی وارد برنامه اجرای اردوهای راهیان نور شد و اعزام کاروانهای دانشجویی را آغاز کرد. پس از آن، بسیج محلات در فعالیت مشابهی شروع به اعزام کاروان کرد. سپس مدارس به عنوان سومین حلقه وارد این برنامهریزی شدند.
راهیان نور یکی از مهمترین دغدغههای تبلیغاتی سپاه است. ۱۲ اسفند ۱۳۷۸، دستورالعمل تشکیل «ستاد هماهنگی راهیان نور» با مسوولیت و ریاست «بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس» از سوی ستاد کل نیروهای مسلح ابلاغ شد. این دستورالعمل ۲۱ محل جهت بازدید کاروانهای راهیان نور را معرفی کرده بود.
سال ۱۳۸۴، ستاد مرکزی راهیان نور تأسیس شد. ریاست آن برعهده رییس بنیاد حفظ آثار قرار گرفت و «حاج حسین یکتا» به عنوان دبیر ستاد مرکزی انتخاب شد. ستاد مرکزی با در اختیار گرفتن ساختمان و منابع انسانی و مالی از محل تخصیص بودجه به حرکت فرهنگی راهیان نور، فعالیت خودش را گسترش داد.
از سال ۱۳۸۶ که نمایندگان تام الاختیار در تمامی وزارتخانهها، از جمله در وزارت آموزش و پرورش برای تسهیل در امور راهیان نور معرفی شدهاند، ردیف بودجه مستقلی هم برای راهیان نور تصویب شده است.
اعزام کاروانهای راهیان نور در نوروز ۱۳۹۹ و در شرایطی که حاکمیت با بحران شیوع ویروس کرونا رو به رو است، منحل شده است.
ثبت نظر