«یوزف گوبلس» وزیر پروپاگاند رژیم نازی اعتقاد داشت که دروغ هر چقدر بزرگتر باشد باورکردنیتر است. دروغ، نفرت پراکنی و شستشوی مغزی هواداران ارکان اصلی حزب نازی در دهه بیست میلادی و حکومت نازی از سال ۱۹۳۳ تا زمان سقوط آن در سال ۱۹۴۵ بودند. نازیها با استفاده از تکنولوژی مدرن و پیشرفتهترین ابزار هنری و تبلیغات در آن زمان، از جمله رادیو، پوستر و فیلم توانستند از حزبی کوچک و افراطی به بزرگترین حزب آلمان تبدیل شوند و حکومت را در دست بگیرند. «ایرانوایر» در بخش دیگری از پروژه سرداری که با همکاری موزه هولوکاست آمریکا منتشر میشود، به نقش تبلیغات در به قدرت رسیدن هیتلر و رژیم او و کشتار میلیونها انسان از جمله شش میلیون یهودی میپردازد.
***
شکل دادن به آینده: شستشوی مغزی جوانان
«این دختران و پسرانِ جوان که در ده سالگی به سازمانهای ما وارد میشوند و معمولاً برای نخستین بار در هوای آزاد نفس میکشند، بعد از سپری کردن چهار سال در سازمانِ جوانان آلمان به جوانان هیتلری میپیوندند و چهار سال دیگر را نیز با ما میمانند و اگر هنوز کاملاً ناسیونال-سوسیالیست نشده باشند، به سازمان خدماتِ کار که بروند، آنجا هم شش-هفت ماهی صیقل میخورند و اگر باز هم چیزی از آگاهی طبقاتی یا جایگاه اجتماعی برایشان باقی مانده باشد، این بار، ورماخت [نیروهای مسلح آلمان نازی] است که به آن رسیدگی خواهد کرد.»
«آدولف هیتلر» (۱۹۳۸)
پوستر: «دانشجویان/ پروپاگاندیستِ پیشوا شوید»
پوستر: «دانشجویان/ پروپاگاندیستِ پیشوا شوید». حزب نازی از جاذبه ارتش و نظامیگری بهره جست و احساسات ملیگرایانه، آزادیخواهانه، ایثار و از خودگذشتگی را تقویت کرد و موفق شد دانشجویان را که از دموکراسی در آلمان و سازمانهای دانشجویی کشور نومید شده بودند، به خود جلب کند.
منبع: کتابخانه ملی کنگره آمریکا
پروپاگاندای حزب نازی، از اوایل دهه ۲۰ میلادی، بهطور ویژه، جوانان آلمانی را هدف گرفت و حزب را سازمانی جوانگرا، پویا، مقاوم، آیندهنگر و امیدوار به آینده تعریف و تبلیغ کرد. فعالیتهای فوقبرنامه حزب میلیونها جوان آلمانی را مجذوب و علاقهمند به نازیسم کرد. در ماه ژانویه سال ۱۹۳۳، سازمان «جوانان هیتلری» حدود ۱۰۰ هزار عضو داشت. در پایان همان سال، این رقم از مرز ۲ میلیون گذشته بود. در سال ۱۹۳۷، تعداد «جوانان هیتلری» به ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار تن رسید تا در نهایت، در سال ۱۹۳۹، عضویت در این سازمان برای تمام جوانان آلمانی اجباری شد. همزمان، مقامات آلمان تمام نهادها و سازمانهای جوانان در کشور را ممنوع و ملغی کردند.
آموزش و پرورش در حکومت نازی
تصویری از کتابِ «قارچ سمی»
تصویری از کتابِ «قارچ سمی» که از جمله کتابهای داستانی کودکان با مضامین یهودیستیز بود که توسط «یولیوس اشترایشر»، مدیر انتشارات «مهاجم» (Der Stürmer-Verlag) و با هدف شستشوی مغزی جوانان منتشر شد. در شرحِ تصویر آمده است: «نوکِ دماغِ یهودیان رو به پایین است، مثل عدد شش [به لاتین].»
منبع: موزه یادبود هولوکاست در ایالات متحدهی آمریکا
سیستم آموزش و پرورش در «رایش سوم» با هدف تلقینِ نگرش «ناسیونال-سوسیالیسم» و شستشوی مغزی جوانان تعریف و ساماندهی شد. اساتید و آموزگاران نازی نژادهای نوردیک و دیگر نژادهای «آریایی» را تجلیل و تکریم میکردند، ولی یهودیان و سایر اقوامِ به اصطلاح پست را «نژادهای حرامزاده» و انگلهایی میدانستند ناتوان از تولیدِ فرهنگ و ایجادِ تمدن.
پس از سال ۱۹۳۳، رژیم نازی آموزگاران یهودی و افرادی را که از منظر «سیاسی غیرقابلاعتماد» بودند، از مدارس دولتی کشور اخراج کرد. با وجود این، اکثر معلمان در سیستم آموزشی نازی ماندند و عضو «اتحادیه آموزگاران ناسیونال-سوسیالیسم» شدند. در سال ۱۹۳۶، ۹۷ درصد از کل جمعیت معلمان، یعنی حدود ۳۰۰ هزار تن، عضو این اتحادیه شده بودند. در واقع، معلمان پر جمعیتترین حرفه در آلمان را تشکیل میدادند که به عضویت حزب نازی درآمده بود.
هدفِ اصلیِ ساختار آموزشیِ آلمانِ نازی و سازمان «جوانان هیتلری» این بود که جوانانی مطیع، ایثارگر و آگاه به برتری نژادی خود به بار آورد که برای دفاع از «پیشوا» و سرزمین مادری جان خود را فدا کنند. سرسپردگی به «هیتلر» کارکردی بنیادی در تعلیمات «جوانان هیتلری» داشت. جوانان آلمانی تولدِ «هیتلر» را در بیستم آوریل هر سال که روز تعطیل نیز اعلام شده بود، جشن میگرفتند و به این مناسب، عضویت در حزب نازی را تبلیغ و ترویج میکردند. نوجوانان آلمانی با «هیتلر» بیعت میکردند و مانند سربازان و نظامیان قسم میخوردند که از ملت و رهبرشان دفاع کنند.
مدارس نقش مهم و موثری در گسترش تفکرات نازیها در میان جوانان آلمانی ایفا کردند. در حالی که برخی از کتابهای درسی به کلی نابود و یا سانسور شده بودند، آموزگاران آلمانی عشق به «هیتلر» و سرسپردگی به قدرتِ حاکم، و نظامیگری و نژادپرستی و یهودیستیزی را در کتابهای درسی جدیدی به دانشآموزان میآموختند.
سیستم آموزشی نازیها، از نخستین روزهای مدرسه، کودکان آلمانی را با کیش شخصیت «هیتلر» شستشوی مغزی میداد. پرتره او از جمله اشیاء لاینفک کلاس درس بود و داستان کودکی که از شوق دیدن رهبر آلمان در پوست خود نمیگنجد نیز در کتابهای درسی تکرار و روایت میشد.
بازیهای گروهی و اسباببازیهای کودکان راه دیگری برای ترویجِ تفکراتِ نژادپرستانه و پروپاگاندای سیاسی حزب در میان کودکان و نوجوانان بود. نازیها با استفاده از اسباببازی، عشق و علاقه به نظامیگری را به ذهنِ کودکان القا میکردند.
سازمانهای جوانان
تصویری از پروپاگاندای نازیها برای ترویج اُتانازی
این تصویر از یک فیلم تبلیغاتی نازیها برگرفته شده که برای «جوانان هیتلری» تولید شده و هدف از آن ترویج و دفاع از «اُتانازی» بوده است. در شرحِ تصویر آمده است: «این کاکاسیاه (در متن آلمانی، این کلمه توهینآمیز به انگلیسی بهکار رفته) که بیمارِ روانی است، ۱۶ سال است که در تیمارستانی بستری است و ۳۵ هزار رایش مارک خرج او شده است.» مکان و تاریخ این عکس نامشخص است.
منبع: موزه یادبود هولوکاست در ایالات متحده آمریکا
سازمان «جوانان هیتلری» و «اتحادیه دختران آلمان» از اولین ابزارهایی بودند که نازیها برای شکل دادن به عقاید، تفکرات و اعمال و رفتار جوانان آلمانی از آن استفاده کردند. رهبرانِ این سازمانها از فعالیتهای گروهی که کاملاً تحت کنترل و حساب شده بود، بهرهبرداری میکردند و رویدادهای تبلیغاتی، از جمله راهپیماییهای عظیم و پر جنبوجوشی، را برگزار میکردند تا این توهم را در سطح جامعه ایجاد کنند که نگرشِ «جامعه ملی» در آن سالهای پیش از ۱۹۳۳ جای خود را در تمام طبقات اجتماعی و جریانهای مذهبی باز کرده است.
هدف اصلی از تاسیس «جوانان هیتلری» در سال ۱۹۲۶، آموزش پسران و جذب آنها در «اسآ»، تشکیلات شبهنظامی حزب نازی، بود. با این حال، پس از سال ۱۹۳۳، رهبران «جوانان هیتلری» کوشیدند این جوانان را در «جامعه ملی» نازی ادغام کنند و آنها را مانند سربازان تعلیم دهند تا یا به نیروهای مسلح آلمان بپیوندند، یا بعدتر، به عضویت «اساس» («گردان حفاظتی حزب نازی») درآیند.
در سال ۱۹۳۶، عضویت در سازمانهای جوانان وابسته به حزب نازی برای همه پسران و دختران بین ۱۰ تا ۱۷ سال اجباری شد. سازمان «جوانان هیتلر» و «اتحادیه دختران آلمان» با برگزاری جلسات در پایان روز درسی و سفرهای آخر هفته، حسِ وفاداری و سرسپردگی به حزب نازی و رهبران آینده دولت ناسیونال-سوسیالیست را در بین کودکان تقویت میکردند. در سپتامبر ۱۹۳۹، بیش از ۷۶ هزار و ۵۰۰ جوان، تحت عنوان رهبران سازمانهای جوانان حزب، مشغول به خدمت بودند. به این ترتیب، آلمان نازی آنها را آماده میکرد تا اندکی بعد در ارتش و در ساختار بوروکراتیک آلمان در کشورهای تحت اشغال ایفای نقش کنند.
«اتحادیه دختران آلمان»
در این تصویری تعدادی از اعضای «اتحادیه دختران آلمان»، سازمان وابسته به حزب نازی، در حال ورزش به چشم میخورند. شهر «درسدن»، آلمان، ماه دسامبر سال ۱۹۳۶.
سازمان «جوانان هیتلری» ورزش و فعالیتهای گروهی در فضای باز را با ایدئولوژی ترکیب میکرد. همزمان، «اتحادیه دختران آلمان» بر ورزشهای دستهجمعی، مانند ژیمناستیک ریتمیک، تاکید داشت؛ چرا که به باور مقامات بهداشتی آلمان، اینگونه ورزشها برای سلامتِ بدن زنان مناسبتر بود و آنها را برای دورانِ مادری آماده میکرد. هدف از تبلیغ و به نمایش گذاشتن این هنجارها در سطح جامعه این بود که جوانان فردگرایی را کنار بگذارند و اهداف گروهی جامعه آریایی را بپذیرند و از آن پیروی کنند.
خدمتِ سربازی
پسرانِ جوان، به محض رسیدن به ۱۸ سالگی، میبایست فورا در نیروهای مسلح یا سازمان «خدماتِ کار رایش» ثبتنام میکردند؛ بهویژه که پیش از آن، فعالیتهای سازمانی «جوانان هیتلری» آنها را برای حضور در این نهادها آماده کرده بود. دستگاه پروپاگاندای رژیم نیز بیش از بیش از آنها میخواست که هر چه کورکورانهتر سرسپردگی خود را به ایدئولوژی نازی اثبات کنند، حتی در دورانی که ارتشِ آلمان شکستهای پیاپی را متحمل میشد.
در پاییز سال ۱۹۴۴، همزمان با ورود نیروهای متفقین به خاک آلمان، رژیم نازی جوانان آلمانی زیر ۱۶ سال و سالمندان بالای ۶۰ سال را برای دفاع از «رایش» بسیج کرد و در یگانهایی تحت عنوان «فولکشتورم» (به معنی «طوفانِ مردم») به جنگ فرستاد.
پس از تسلیم بیقید و شرط ارتشِ آلمان در ماه مه سال ۱۹۴۵، برخی از این پسرانِ جوان شبهگروههای نظامی موسوم به «گرگآدمها» را تشکیل و به جنگ ادامه دادند. در طول سال بعد، متفقین که آلمان را تحت اشغال خود درآورده بودند، فرآیند «نازیزدایی» و آموزش دموکراسی را برای از بین بردن تاثیرات دوازده سال پروپاگاندای نازیها بر جوانان آلمانی به اجرا گذاشتند.
نویسندگان: موزه یادبود هولوکاست در ایالات متحده آمریکا، واشنگتن.
ثبت نظر