close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
صفحه‌های ویژه

منظور نازی‌ها از بهداشت نژادی چه بود؟

۵ شهریور ۱۴۰۱
موزه یادبود هولوکاست در ایالات متحده‌ آمریکا، واشنگتن
خواندن در ۵ دقیقه
در دوران رایش سوم، نسخه‌ای افراطی و یهودستیزانه از نظریه‌ «یوژنیک» (اصلاح نژاد) سیاست‌های کلان حکومت را تعیین و تعریف کرد
در دوران رایش سوم، نسخه‌ای افراطی و یهودستیزانه از نظریه‌ «یوژنیک» (اصلاح نژاد) سیاست‌های کلان حکومت را تعیین و تعریف کرد
سیاست نازی‌ها این بود که زوج‌هایی را که از منظر نژادی «قابل قبول» بودند، به زاد و ولد بیشتر تشویق کنند.
سیاست نازی‌ها این بود که زوج‌هایی را که از منظر نژادی «قابل قبول» بودند، به زاد و ولد بیشتر تشویق کنند.
در ۱۴ ژوئیه ۱۹۳۳، دیکتاتوری نازی رؤیای دیرینه‌ هوادارانِ نظریه‌ اصلاح نژاد را با تصویب «قانون پیشگیری از تولد فرزندان مبتلا به بیماری‌های ارثی» برآورده کرد.
در ۱۴ ژوئیه ۱۹۳۳، دیکتاتوری نازی رؤیای دیرینه‌ هوادارانِ نظریه‌ اصلاح نژاد را با تصویب «قانون پیشگیری از تولد فرزندان مبتلا به بیماری‌های ارثی» برآورده کرد.

دولت  بیولوژیک: بهداشت نژادی نازی‌ها، ۱۹۳۳- ۱۹۳۹ 

«رودلف هس»، معاون هیتلر مدعی بود که نازیسم «زیست‌شناسی کاربردی» است. در دوران رایش سوم، نسخه‌ای افراطی و یهودستیزانه از نظریه‌ «یوژنیک» (اصلاح نژاد) سیاست‌های کلان حکومت را تعیین و تعریف کرد. رژیم هیتلر «نژاد نوردیک» (یا «نژاد ژرمنی») را به عنوان آرمان «یوژنیکِ» خود تبلیغ می‌کرد و می‌کوشید آلمان را به یک جامعه‌ ملی منسجم بدل کند که همه کسانی را که از لحاظ موروثی «کم‌ارزش‌تر» یا «از منظر نژادی بیگانه» محسوب می‌شدند، از خود بیرون می‌راند.

هدف از تدابیر و مقرراتی مثل کنترل تولید مثل و اعمال محدودیت‌ها در ازدواج که تحت‌عنوان بهداشت عمومی به اجرا گذاشته شدند، این بود که خطر ژن‌هایی که از منظر زیست‌شناختی جامعه را تهدید می‌کردند، برطرف شود و «نهادهای ملی» تقویت گردند. بسیاری از پزشکان و دانشمندان آلمانی که تا پیش از سال ۱۹۳۳ از نظریه‌های بهداشت نژادی حمایت می‌کردند، از تأکید رژیم جدید بر زیست‌شناسی و وراثت، فرصت‌های جدید شغلی و نیز بودجه‌های تحقیقاتیِ مربوط به آن استقبال کردند.

دیکتاتوری هیتلر، با پشتیبانی نیروهای پلیس که روزبه‌روز بر قدرتش افزوده می‌شد، منتقدان نظریه «یوژنیک» نازی‌ها و حامیان حقوق فردی را وادار به سکوت کرد؛ پس از این‌که نازی‌ها موفق شدند تمام نهادهای آموزشی و فرهنگی و رسانه‌ها را تحت سلطه‌ی خود درآورند، نگرش نژادپرستانه‌ «یوژنیک» در جامعه و در نهادهای کشور نفوذ کرد. یهودیان که «بیگانه» تلقی می‌شدند، از دانشگاه‌ها، بیمارستان‌ها، موسسات علمی و پژوهشی، و مراکز درمانی و بهداشتی، پاکسازی شدند. عالی‌رتبگانی که از منظر سیاسی «غیرقابل اعتماد» محسوب می‌شدند نیز به سرنوشتی مشابه دچار شدند.

 

نازی‌ها زوج‌هایی را که از منظر نژادی «قابل‌قبول» بودند، به زاد و ولد بیشتر تشویق می‌کردند.  سیاست نازی‌ها این بود که زوج‌هایی را که از منظر نژادی «قابل قبول» بودند، به زاد و ولد بیشتر تشویق کنند. خانمی که در این عکس می‌بینید، همسر یک مقام حزب نازی است و به این دلیل که بچه‌های زیاد داشته، «صلیب مادر» را به‌دست آورده است. آلمان، تاریخ عکس نامشخص است.   منبع: DIZ Muenchen GMBH، Sueddeutscher Verlag Bilderdienst
نازی‌ها زوج‌هایی را که از منظر نژادی «قابل‌قبول» بودند، به زاد و ولد بیشتر تشویق می‌کردند. سیاست نازی‌ها این بود که زوج‌هایی را که از منظر نژادی «قابل قبول» بودند، به زاد و ولد بیشتر تشویق کنند. خانمی که در این عکس می‌بینید، همسر یک مقام حزب نازی است و به این دلیل که بچه‌های زیاد داشته، «صلیب مادر» را به‌دست آورده است. آلمان، تاریخ عکس نامشخص است.  منبع: DIZ Muenchen GMBH، Sueddeutscher Verlag Bilderdienst

نبرد زاد و ولد 

نازی‌ها با انعکاس ترس‌‌ها و دل‌نگرانی‌های مربوط به اصلاح نژاد، هشدارهای کارشناسان مسائل جمعیتی در مورد «مرگ ملی» را در بوق و کرنا کردند؛ به این امید که روند کاهش میزان زاد و ولد در آلمان را معکوس کنند. بر اساس «قانون بهداشت زناشویی» که در اکتبر ۱۹۳۵ به تصویب رسید، ازدواج افرادی که «به طور موروثی سالم» بودند با آنهایی که از نظر ژنتیکی مناسب نبودند، ممنوع اعلام شد. ازدواج و بچه‌دار شدن وظیفه‌‌ ملی آنهایی شد که «از منظر نژادی مناسب» بودند. «هیتلر» در یک سخنرانی که در ۸ سپتامبر ۱۹۳۴ ایراد کرد، گفته بود: «در حکومت من، مادر مهمترین شهروند است.»

متخصصان اصلاح نژاد نسبت به اثرات الکل، تنباکو و سیفلیس هشدار می‌دادند. رژیم نازی نیز از برنامه‌های پژوهشی آنها حمایت کرد، کارزارهای  آموزشی عمومی به‌راه انداخت و قوانینی را وضع کرد که همگی به‌ منظور از بین بردن «سموم ژنتیکی» بود؛ یعنی بیمار‌های مادرزادی و آسیب‌های ژنتیکی که از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شد. در سال ۱۹۳۶، «دفتر مرکزی رایش برای مبارزه با همجنس‌گرایی و سقط جنین» تأسیس شد که هدف از آن، افزایش تلاش‌ها برای جلوگیری از اعمال و رفتاری بود که مانع تولید مثل می‌شدند. «هاینریش هیملر»، رئیس پلیس آلمان در یک سخنرانی‌ که در سال ۱۹۳۷ ایراد کرد، همجنس‌گرایی را به کاهش نرخ زاد و ولد مرتبط دانست و گفت: «مردمان نژاد خوب که تعداد فرزندان‌ ایشان بسیار کم است، بلیت یک‌طرفه به قبر خریده‌اند.»

 

«گردا دی.»، پس از تشخیص بحث‌برانگیز بیماری اسکیزوفرنی‌ عقیم شد  دیکتاتوری نازی‌ها «قانون پیشگیری از تولد فرزندان مبتلا به بیماری‌های ارثی» را در ۱۴ ژوئیه ۱۹۳۳ تصویب کرد. افرادی مشمول این قانون بودند که دست‌کم از یکی از ۹ بیماری ذکر شده در آن «رنج» می‌بردند: عقب‌ماندگی ارثی، اسکیزوفرنی، اختلال افسردگی–شیدایی (دوقطبی)، صرع ارثی، بیماری «هانتینگتون» (که یک بیماری نادر و کشنده‌ دژنراتیو، یا زوال عصبی است)، کوری ارثی، ناشنوایی ارثی، دژدیسی حاد جسمانی و اعتیاد به مشروبات الکلی.  «گردا دی.» فروشنده، یکی از ۴۰۰ هزار آلمانی بود که به‌ اجبار عقیم شدند. پس از آن‌که در روندی بحث‌برانگیز تشخیص دادند که به اسکیزوفرنی دچار است، مجبور شد عمل عقیم‌سازی را بپذیرد. بعداً مقامات نازی «گردا» را به دلیل عقیم‌سازی، از ازدواج منع کردند.  منبع:Karl-Bonhoeffer-Nervenklinik Fachkrankenhaus fuer Neurologie
«گردا دی.»، پس از تشخیص بحث‌برانگیز بیماری اسکیزوفرنی‌ عقیم شد دیکتاتوری نازی‌ها «قانون پیشگیری از تولد فرزندان مبتلا به بیماری‌های ارثی» را در ۱۴ ژوئیه ۱۹۳۳ تصویب کرد. افرادی مشمول این قانون بودند که دست‌کم از یکی از ۹ بیماری ذکر شده در آن «رنج» می‌بردند: عقب‌ماندگی ارثی، اسکیزوفرنی، اختلال افسردگی–شیدایی (دوقطبی)، صرع ارثی، بیماری «هانتینگتون» (که یک بیماری نادر و کشنده‌ دژنراتیو، یا زوال عصبی است)، کوری ارثی، ناشنوایی ارثی، دژدیسی حاد جسمانی و اعتیاد به مشروبات الکلی. «گردا دی.» فروشنده، یکی از ۴۰۰ هزار آلمانی بود که به‌ اجبار عقیم شدند. پس از آن‌که در روندی بحث‌برانگیز تشخیص دادند که به اسکیزوفرنی دچار است، مجبور شد عمل عقیم‌سازی را بپذیرد. بعداً مقامات نازی «گردا» را به دلیل عقیم‌سازی، از ازدواج منع کردند. منبع:Karl-Bonhoeffer-Nervenklinik Fachkrankenhaus fuer Neurologie

برنامه‌ عقیم‌سازی 

در ۱۴ ژوئیه ۱۹۳۳، دیکتاتوری نازی رؤیای دیرینه‌ هوادارانِ نظریه‌ اصلاح نژاد را با تصویب «قانون پیشگیری از تولد فرزندان مبتلا به بیماری‌های ارثی» (موسوم به «قانون سلامت ارثی») برآورده کرد. «قانون سلامت ارثی» بر اساس «قانون عقیم‌سازی داوطلبانه» تهیه و تنظیم شد که پیش‌تر مقامات اداره‌ بهداشت پروس در سال ۱۹۳۲ وضع کرده بودند. قانون جدید نازی را «فالک روتکه»‌ وکیل، «آرتور گوتِ» پزشک که رئيس اداره بهداشت عمومی بود و «ارنست رودینِ» روانپزشک که رهبر جریان بهداشت نژادی در آلمان بود، تدوین کردند. افرادی مشمول «قانون سلامت ارثی» می‌شدند که دست‌کم از یکی از این ۹ بیماری «رنج» می‌بردند: عقب‌ماندگی ارثی، اسکیزوفرنی، اختلال افسردگی–شیدایی (دوقطبی)، صرع ارثی، بیماری «هانتینگتون» (که یک بیماری نادر و کشنده‌ی دژنراتیو، یا زوال عصبی است)، کوری ارثی، ناشنوایی ارثی، دژدیسی حاد جسمانی و اعتیاد به مشروبات الکلی.

دادگاه‌های ویژه، تحت‌عنوان «سلامت ارثی» تشکیل شدند که ظاهری قانونمند و عادلانه داشتند و درباره پرونده‌های عقیم‌سازی افراد موضع می‌گرفتند، اما واقعیت این بود که در اغلب اوقات، حکم به عقیم‌سازی می‌دادند. تقریباً همه دانشمندانِ مطرح علم ژنتیک‌، و روان‌پزشکان و مردم‌شناسان برجسته‌ آن زمان، در این دادگاه‌ها حضور یافتند و عقیم‌سازی حدود ۴۰۰ هزار آلمانی را تصدیق کردند. مردان را معمولاً با وازکتومی عقیم‌ می‌کردند، و زنان را توبکتومی (بستن یا قطع مجاری فالوپ) می‌کردند که روشی خطرناک بود و منجر به مرگ صدها تن از آنها شد. 

 

واکنش‌ جهان

واکنش‌ جهان به قانون عقیم‌سازی نازی‌ها مختلف و متفاوت بود. در ایالات متحده، برخی از سردبیران روزنامه به ابعاد وسیع این سیاست اشاره کرده و ابراز نگرانی کردند که «هیتلری‌ها» ممکن است این قانون را در مورد یهودیان و مخالفان سیاسی خود نیز اعمال کنند. در مقابل، هواداران آمریکایی جنبش «یوژنیک» این قانون را توسعه‌ منطقی نظراتِ پیشینِ «بهترین متخصصان» آلمانی می‌دانستند و نه «بداهه‌سازی عجولانه رژیم هیتلر».

در دهه‌‌ ۱۹۳۰، متخصصان مطرح علم ژنتیک، در آمریکا و بریتانیا، سازمان‌ها و انجمن‌های «یوژنیک» را به این دلیل مورد نقد قرار دادند که پیش‌داوری‌‌ها و تعصبات عوام را با درکی منسوخ و ساده‌انگارانه از مفهوم وراثت بشری ترکیب کرده‌اند. در همان دوره، عقیم‌سازی محبوبیت بیشتری یافت و از محدوده‌ انجمن‌های «یوژنیک» فراتر رفت و به‌عنوان وسیله‌ای برای کاهش هزینه‌های مراکز درمانی و مؤسسات کمک‌رسانی به نیازمندان در نظر گرفته شد. میزان عقیم‌سازی در برخی از ایالت‌های آمریکا در دوران «رکود بزرگ» افزایش یافت و در همان سال‌ها، قوانین جدیدی نیز در فنلاند، نروژ و سوئد به تصویب رسید. در بریتانیا، مخالفان کاتولیک از تصویب قانون پیشنهادی دولت جلوگیری کردند. اما در هیچ کجا، برنامه‌ عقیم‌سازی در آن ابعادی که تحت حکومت نازی‌ها در آلمان صورت گرفت، به اجرا گذاشته نشد.

 

جداسازی یهودیان

بر اساس قانون ۱۹۳۳، عقیم‌سازی اقلیت‌های قومی که تحت‌عنوان «نژادهای بیگانه» تعریف شده بودند، الزامی نبود. اما «قانون صیانت از نژاد» که در ۱۵ سپتامبر ۱۹۳۵ در نورنبرگ مطرح شد، ازدواج یا رابطه جنسی بین یهودیان و آلمانی‌های غیریهودی را جرم‌ می‌دانست. بلافاصله پس از تصویب این قانون، رهبران نازی در راستای سیاست‌های جداسازی بیولوژیکی خود، یک مرحله پیش‌تر رفتند و مخفیانه، «مهاجرت کامل» کلِ یهودیان را به مثابه یک هدف مشخص، به بحث گذاشتند. پس از الحاق اتریش در مارس ۱۹۳۸، «آدولف آیشمن»، افسر «اس‌اس»، مهاجرت اجباری ده‌ها هزار یهودی اتریشی را سازماندهی کرد. حملاتِ سازمان‌یافته نازی‌ها به یهودیان در آلمان و اتریش در جریان وقایع نهم و دهم نوامبر ۱۹۳۸ موسوم به «شب بلورین»، بسیاری از یهودیانی را که هنوز تحت حکومت رایش سوم زندگی می‌کردند، متقاعد کرد که ترک وطن تنها گزینه‌ برای حفظ بقا است.

منبع: موزه یادبود هولوکاست در ایالات متحده‌ آمریکا، واشنگتن

ثبت نظر

صفحه‌های ویژه

چگونه رژیم نازی از پزشکی برای تولید نژاد برتر استفاده کرد؟

۵ شهریور ۱۴۰۱
موزه یادبود هولوکاست در ایالات متحده‌ آمریکا، واشنگتن
خواندن در ۴ دقیقه
چگونه رژیم نازی از پزشکی برای تولید نژاد برتر استفاده کرد؟