close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
صفحه‌های ویژه

درس‌هایی از دادگاه نورنبرگ برای دادگاه‌های پسا جمهوری اسلامی

۲۸ مهر ۱۴۰۱
امید شمس
خواندن در ۸ دقیقه
«امید شمس»، پژوهش‌گر دوره دکترای حقوق «دانشگاه پورتسموث» بریتانیا یکی از شرکت‌کنندگان در میزگردهای آنلاینی است که با همکاری «ایران‌وایر» و «موزه یادبود هولوکاست امریکا» برگزار می‌شود. او این یادداشت را پس از برگزاری وبیناری با موضوع دادگاه نورنبرگ نوشته است
«امید شمس»، پژوهش‌گر دوره دکترای حقوق «دانشگاه پورتسموث» بریتانیا یکی از شرکت‌کنندگان در میزگردهای آنلاینی است که با همکاری «ایران‌وایر» و «موزه یادبود هولوکاست امریکا» برگزار می‌شود. او این یادداشت را پس از برگزاری وبیناری با موضوع دادگاه نورنبرگ نوشته است
دادگاه نورنبرگ مجموعه ای از محاکمات نظامی در چارچوب قوانین بین المللی موجود در حوزه جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت بود که پس از سقوط آلمان نازی توسط متفقین برگزار شد
دادگاه نورنبرگ مجموعه ای از محاکمات نظامی در چارچوب قوانین بین المللی موجود در حوزه جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت بود که پس از سقوط آلمان نازی توسط متفقین برگزار شد
شریعتمداری آینه ای در برابر چهره هیولاوار اشترایشر است. نسخه ایرانی یک قلم به مزد لبریز از نفرت و خشم که با استفاده از روزنامه ای پر تیراژ که به صورت اجباری به عنوان تنها مطبوعه در دسترس در اماکن دولتی و نیمه دولتی توزیع می شود
شریعتمداری آینه ای در برابر چهره هیولاوار اشترایشر است. نسخه ایرانی یک قلم به مزد لبریز از نفرت و خشم که با استفاده از روزنامه ای پر تیراژ که به صورت اجباری به عنوان تنها مطبوعه در دسترس در اماکن دولتی و نیمه دولتی توزیع می شود
فعالیتهای دستگاه پروپاگاندای حکومت، در بسیاری موارد منجر به بازداشت، شکنجه و حتی قتل بسیاری از شهروندان ایرانی شده است
فعالیتهای دستگاه پروپاگاندای حکومت، در بسیاری موارد منجر به بازداشت، شکنجه و حتی قتل بسیاری از شهروندان ایرانی شده است

«امید شمس»، پژوهش‌گر دوره دکترای حقوق «دانشگاه پورتسموث» بریتانیا یکی از شرکت‌کنندگان در میزگردهای آنلاینی است که با همکاری «ایران‌وایر» و «موزه یادبود هولوکاست امریکا» برگزار می‌شود. او این یادداشت را پس از برگزاری وبیناری با موضوع دادگاه نورنبرگ نوشته است.

***

آخرین نشست از مجموعه نشست‌های پروژه «سرداری» درباره «هولوکاست» که با همکاری «موزه یادبود هولوکاست امریکا» برگزار شد، به دادگاه نورنبرگ، فرایند تشکیل، دادرسی و احکام آن درباره مقامات سابق رژیم «نازی» در آلمان پرداخت. 

دادگاه نورنبرگ مجموعه‌ای از محاکمات نظامی در چارچوب قوانین بین‌المللی موجود در حوزه «جنایات جنگی» و «جنایت علیه بشریت» بود که پس از سقوط آلمان نازی توسط متفقین برگزار شد و در آن گروهی از مقامات و رهبران ارشد رژیم نازی برای جرایم جنگی و جنایت علیه بشریت و به ویژه نقش‌شان در جنایت هولوکاست که به قتل میلیون‌ها نفر در «اردوگاه‌های مرگ» منجر شد، محاکمه شدند. 

«ویل ماینِکه»، تاریخ‌دان متخصص تاریخ آلمان نازی و «سارا مکینتاش»، حقوق‌دان درباره ابعاد مختلف این دادگاه صحبت کردند. آن‌ها پرونده‌های مختلفی را مورد بررسی قرار دادند اما آن‌چه برای من بیش از همه جالب توجه بود، محاکمه «یولیوس اشترایشر» بود. 

یولیوس اشترایشر، سردبیر هفته‌نامه «در اشتورمر» بود. اما در میان فرماندهان نظامی و رهبران ارشد آلمان نازی که به نقش داشتن در کشتار نظام‌مند میلیون‌ها غیرنظامی و جنایت علیه بشریت متهم شدند، از جمله چهره‌های مخوفی چون «هرمان گورینگ»، «رودلف هس» و «یواکیم ون ریبنتروپ»، به عنوان یکی از متهمان ردیف اول در رابطه با نسل‌کشی یهودیان محاکمه و به مرگ محکوم شد. 

این که یک به اصطلاح روزنامه‌نگار در کنار ژنرال‌های نظامی و سیاست‌گذاران ارشد در قتل‌عام میلون‌ها انسان بی‌گناه مقصر شناخته شود، ما را با ابعاد متفاوتی از جنایت علیه بشریت آشنا می‌کند. پرونده اشترایشر نشان می‌دهد در جنایاتی به هولناکی آن‌چه در هولوکاست رخ داد، نقش پروپاگاندا و عاملان نفرت‌پراکنی علیه گروه‌های مختلف نژادی، مذهبی و عقیدتی به اندازه نقش جلادان و چه بسا بیشتر اهمیت دارد. 

اشترایشر را در آلمان به عنوان دشمن درجه یک یهودیان می‌شناختند. او حتی پیش از آشنایی با آدولف هیتلر»، یکی از بدنام‌ترین یهود ستیزان آلمان بود تا جایی که حتی زمانی که به حزب نازی پیوست، بسیاری از اعضای ارشد حزب از نظرات افراطی او درباره یهودیان شگفت زده و منزجر می‌شدند. 

اشترایشر اگرچه به خاطر نقش خود در «کودتای مونیخ»، دارای رابطه نزدیکی با شخص هیتلر بود اما هرگز نه مقام اجرایی مهمی برعهده داشت و نه در سیاست‌گذاری‌های کلان کشوری نقشی به سزا ایفا کرد. با این حال، نقش هفته‌نامه او به عنوان بخشی از ماشین نفرت‌پراکنی نازی‌ها آن‌قدر در آزار و سرکوب یهودیان اهمیت داشت که در نهایت اشترایشر را به طناب دار سپرد. 

رای دادگاه نورنبرگ درباره او چنین آغاز می‌شود: «او در سخنرانی‌ها و مقالات خود، هفته به هفته، ماه به ماه، ذهن آلمانی‌ها را به ویروس یهودی ستیزی آلوده و مردم آلمان را به آزار و اذیت فعالانه یهودیان تحریک می‌کرد. هر شماره از در اشتورمر که در سال ۱۹۳۵ به تیراژ ۶۰۰ هزار نسخه رسید، مملو از مقالاتی از این دست بود که بی شرمانه و منزجر کننده بودند.»

دادگاه به برخی از نوشته‌های اشترایشر به عنوان سندی از آگاهی او از هولوکاست و توجیه و تمجید آن اشاره می‌کند. او در سرمقاله‌ای در ماه می ۱۹۳۹ چنین نوشته بود: «یک عملیات تنبیهی باید علیه یهودیان در روسیه آغاز شود؛ یک عملیات تنبیهی که همان سرنوشتی را برای آن‌ها رقم بزند که هر قاتل و جنایت‌کاری باید انتظارش را داشته باشد؛ حکم مرگ و اعدام. یهودیان در روسیه باید کشته شوند. آن‌ها باید از شاخه و ریشه کنده شوند.» 

در دسامبر ۱۹۴۱ نیز نوشته بود: «اگر قرار باشد خطر بازتولید آن نفرین الهی که در خون یهودیان است سرانجام به پایان برسد، آن‌گاه تنها یک راه وجود دارد، نابودی این قوم که فرزند شیطان هستند.» 

در فوریه ۱۹۴۴ هم نوشته بود: «هر کس کاری را انجام دهد که یک یهودی انجام می‌دهد، یک رذل و جنایت‌کار است و کسی که تکرار کند و بخواهد از او تقلید کند، مستحق همان سرنوشت است؛ [یعنی] نابودی و مرگ.»

در نهایت دادگاه درباره او چنین رایی داد: «تحریکات اشترایشر به قتل و نابودی [یهودیان] در زمانی که یهودیان در شرق تحت وحشتناک‌ترین شرایط کشته می‌شدند، آشکارا به منزله آزار و اذیت به دلایل سیاسی و نژادی در ارتباط با جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت مطابق تعریفی است که در منشور این دادگاه آمده است.»

محاکمه اشترایشر مانند باقی محاکمات دادگاه نورنبرگ، شاخص و راه‌گشای توسعه قوانین بین‌المللی در موضوع جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت است. این پرونده، راه را برای محاکمه و مجازات عوامل پروپاگاندا و آپاراتوس‌های نفرت‌پراکنی در رژیم‌های خودکامه باز کرده است. 

ماده ششم منشور دادگاه نورنبرگ یکی از مهم‌ترین اصول حقوقی و راه‌گشای پی‌گرد متهمان به جنایت علیه بشریت در چارچوب قوانین بین‌المللی است. این ماده، تعریف جرایم جنگی، جرایم علیه صلح و جنایت علیه بشریت را تدقیق می‌کند. بند سوم از ماده شش این منشور جنایت علیه بشریت را چنین توصیف کرده است: «قتل، نابودسازی، بردگی، تبعید و سایر اعمال غیرانسانی انجام شده علیه هر جمعیت غیرنظامی، قبل یا در طول جنگ، یا آزار و اذیت به دلایل سیاسی، نژادی یا مذهبی در اجرا یا در ارتباط با هر جنایتی که در صلاحیت این دادگاه ذکر شده است، چه ناقض قوانین داخلی کشور محل ارتکاب باشد یا نباشد.»

بخش مهم این تعریف که برای محاکمه عوامل پروپاگاندا و نفرت‌پراکنی و کسانی مانند اشترایشر سودمند است، موضوع اذیت و آزار به دلایل سیاسی، نژادی یا مذهبی است. 

این تعریف در ماده هفت «معاهده رم» که در سال ۱۹۹۸ به مثابه اساسنامه تاسیس دادگاه بین‌المللی کیفری تنظیم شد نیز منعکس شده است. 

ماده هفت معاهده رم البته مصادیق آزار و اذیت گروه‌های ویژه‌ای از مردم را وسیع‌تر کرده و آزار و اذیت به دلایل فرهنگی، جنسیتی و قومیتی را هم به مصادیق جنایت علیه بشریت افزوده است. با این وصف و برای مثال، محروم کردن زنان از حقوق اساسی خود به دلیل جنسیت یا وادار کردن آن‌ها به پوشش اجباری به دلیل جنسیت‌شان (چیزی شبیه به اجبار به پوشیدن بازوبند ستاره داوود برای یهودیان) می‌تواند از مصادیق جنایت علیه بشریت باشد. 

اما آن‌چه در محاکمه اشترایشر برای من به عنوان یک ایرانی اهمیت دارد، این است که با تکیه بر رای این دادگاه و هم‌چنین مجموعه تغییراتی که در قوانین بین‌المللی به تبع این محاکمات پدید آمد، در دادگاه‌های پس از سقوط جمهوری اسلامی کدام عوامل دستگاه پروپاگاندای این رژیم می‌توانند در ردیف متهمان جنایت علیه بشریت قرار بگیرند. در شرایط امروز و با توجه به این که خیزش سراسری مردم ایران در پی قتل «مهسا امینی» توجه جهانیان را به مبارزات مردم ایران جلب کرده است، دستگاه پروپاگاندای جمهوری اسلامی هم‌چنان در توجیه سرکوب، انتشار اطلاعات نادرست و راه‌اندازی کارزارهای نظام‌مند نفرت‌پراکنی و تشویق به خشونت علیه معترضان، کنش‌گران و جامعه مدنی نقشی کلیدی دارد. فعالیت‌های دستگاه پروپاگاندای حکومت در بسیاری موارد منجر به بازداشت، شکنجه و حتی قتل بسیاری از شهروندان ایرانی شده است. 

اشترایشر و نقش کارزارهای نفرت پراکنی او در به حاشیه راندن، آزار نظام‌مند و قتل و غارت یهودیان برای ایرانیان که دهه‌ها هدف دستگاه پروپاگاندای جمهوری اسلامی بوده‌اند، تصویری آشنا است و بلافاصله نام‌ها و چهره‌هایی را به خاطر می‌آورد که اگر خبیث‌تر و نفرت‌انگیزتر از اشترایشر نباشند، دست کمی از او ندارند. 

«حسین شریعتمداری» شاید اولین نامی است که به ذهن خطور خواهد کرد؛ مدیر مسوول و سرمقاله‌نویس روزنامه «کیهان»، شاخص‌ترین بلندگوی نفرت‌پراکنی رهبر جمهوری اسلامی در مطبوعات ایران و کسی که سخنان نفرت انگیزش نه تنها به آزار و شکنجه و حتی قتل بسیاری از گروه‌های مذهبی، عقیدتی و سیاسی منجر شده بلکه یکی از مهم‌ترین ابزارهای رژیم اسلامی برای سرکوب اعتراضات از طریق توجیه و تشویق به قتل‌های فراقانونی، ناپدیدسازی‌های قهری، شکنجه نظام‌مند، مصادره غیرقانونی اموال و کوچ اجباری هستند. 

شریعتمداری آینه‌ای در برابر چهره هیولاوار اشترایشر است؛ نسخه ایرانی یک قلم به مزد لبریز از نفرت و خشم که با استفاده از روزنامه‌ای پر تیراژ که به صورت اجباری به عنوان تنها مطبوعه در دسترس در اماکن دولتی و نیمه دولتی توزیع می‌شود، فعالانه تلاش می‌کند فضای خشم، تعصب و نابردباری را علیه گروه‌های خاصی از جامعه، به‌ویژه اقلیت‌های مذهبی بهایی و یهودی و هم‌چنین روشن‌فکران گسترش دهد. کیهان، روزنامه تحت مدیریت شریعتمداری، در مقاله‌ای به تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۹۳ با تکیه بر آیاتی از سوره «احزاب» نتیجه می‌گیرد: «خداوند در آیه ۶۱ سوره احزاب حکم به مهدورالدم بودن مرجفانی می‌دهد که امنیت جامعه را با اراجیف خبری تهدید می‌کنند... خداوند می‌فرماید هرگاه به این مرجفان دست یافتید، آن‌ها را بکشید.» 

نفرت‌پراکنی روزنامه کیهان علیه بهاییان حتی نیازی به توضیح ندارد. این روزنامه تا جایی پیش می‌رود که با ساختن گفت‌وگوهای ساختگی، درست مانند رژیم نازی، بهاییان را با «تهمت خون» مورد حمله قرار می‌دهد و مدعی می‌شود که بهاییان حملات عراق به ایران و کشته شدن غیرنظامیان را جشن می‌گرفتند.

تهمت خون اتهامی دروغین است مبنی بر این که یهودیان کودکان غیریهود را می‌دزدند و از خون آن‌ها برای طبخ فطیر در مناسک مذهبی خود استفاده می‌کنند. این تهمت در ایران برای ایجاد نفرت علیه بهاییان نیز استفاده می‌شود. 

بدیهی است که چنین تهمت‌هایی از سوی یک روزنامه دولتی چه میزان می‌توانند از نفرت عمومی متوجه این اقلیت مذهبی کنند. برخی از این بازوهای پروپاگاندا حتی تا جایی پیش می‌روند که مدعی قتل یک کودک شش ماهه توسط بهاییان می‌شوند. 

اما شریعتمداری تنها نامی نیست که به ذهن خطور می‌کند، «علی رضوانی»، «آمنه سادات ذبیح‌پور» و «جعفر یازرلو» بازجوخبرنگاران برنامه امنیتی «۲۰:۳۰» صداوسیمای حکومتی در کنار تحریریه خبرگزاری‌های «فارس» و «تسنیم» و «باشگاه خبرنگاران جوان» که به شکلی نظام‌مند در اخذ اعترافات اجباری و دروغین از معترضان و زندانیان سیاسی و عقیدتی و انتشار گسترده دروغ و نفرت علیه بهاییان و سایر اقلیت‌های ایران نقش کلیدی داشته‌اند، همگی با موازینی که اشترایشر را به چوبه دار سپرد، متهم ردیف اول جنایت علیه بشریت هستند. 

هم‌چنین بسیاری از چهره‌های به ظاهر غیرحکومتی مقیم خارج از ایران که در شبکه‌های اجتماعی مخاطبان چشم‌گیری دارند و به شکلی نظام‌مند در حساب‌های کاربری خود با مخاطبان چندصد هزار نفری یا در تلویزیون‌های اینترنتی خود علیه گروه‌های آسیب‌پذیر جامعه ایران به شکل گسترده و هدفمند نفرت‌پراکنی می‌کنند و جان و مال و امنیت این معترضان را به خطر می‌اندازند، می‌توانند متهمان بالقوه باشند.

شخصا با اشتیاق به روزی فکر می‌کنم که چهره‌های این افراد را در صندلی متهمان به جنایت علیه بشریت در یک دادگاه عادل ببینم. اشترایشر آخرین لحظات خود پیش از اجرای حکم دادگاه را با دشنام و ناسزا آغاز کرد و با زاری و التماس به پایان برد.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

بازداشت یک شهروند اتریشی در ایران

۲۸ مهر ۱۴۰۱
خواندن در ۱ دقیقه
بازداشت یک شهروند اتریشی در ایران