تارا اورامی، شهروند خبرنگار
حرکت اعتراضی با شعار «زن، زندگی، آزادی»، در پی کشته شدن «مهسا امینی» پس از برگزاری مراسم خاکسپاری او، از شهر «سقز» آغاز شد و با اعتراضات مختلف و همراهی دانشآموزان و بازاریان، به اعتصابهای گسترده رسید.
شهروند خبرنگار «ایرانوایر» در این گزارش، نگاهی داشته به آسیبهای اجتماعی دومین شهر پرجمعیت استان «کردستان»، که ۴۳ ساله حکومت جمهوری اسلامی، آن را به بستر همیشه آماده اعتراضها و اعتصابها تبدیل کرده است.
بیکاری، فقر، اعتیاد و خودکشی، از جمله مهمترین آسیبهایی است که در شهر «مهسا امینی» سالها است که جریان دارد.
***
سقز دومین شهر پرجمعیت استان «کردستان» است. طبق آخرین سرشماری که در سال ۱۳۹۵ انجام شده است، این شهر حدود ۲۲۴ هزار نفر جمعیت دارد. طبق پیشبینیهای مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۰، جمعیت این شهر به ۲۳۶ هزار نفر رسیده است.
اهمیت سقز تنها به پر جمعیتی آن نیست. بلکه مولفههایی مثل موقعیت و جایگاه استراتژیک این شهر و منابع و معادن آن است که سقز را ویژه میکند. اگرچه بیتوجهیها، تحمیل فقر و نگاه امنیتی به شهرهای که متعلق به اقوام و ملیتهای مختلف است، باعث شده است که آسیبهای اجتماعی در این شهر چشمگیر باشد.
سقز یکی از غنیترین مناطق ایران در خصوص معادن است. اما این معادن توسط شرکتهای غیربومی استخراج، و مواد معدنی آن به استانهای دیگر و حتی کشورهای مختلف منتقل میشود. از همین روی، بسیاری از شهروندان و طرفداران محیطزیست باور دارند که حجم زیاد برداشت از معادن سقز، نه تنها هیچ منفعتی برای شهروندان آن نداشته است، بلکه مخاطرات زیستمحیطی جبرانناپذیری را هم متوجه منطقه خواهد کرد.
«ایرانوایر» پیشتر گزارشی هم از چشمههای استان کردستان منتشر کرده بود که اگرچه این استان از پرآبترین مناطق ایران به شمار میرود، اما بیآبی و آسیبهای مربوط به آن، گریبان بسیاری از شهرها و روستاها از جمله سقز را گرفته است.
بیکاری و ۴۰ هزار کولبر
«کیوان ویسی» نماینده استان کردستان در شورای عالی استانها، در۸ شهریور سال جاری به صراحت گفت که بیکاری و وضعیت اشتغال، مهمترین معضل این استان است. در حالی که «حدود ۴۰ هزار نفر به کولبری مشغول هستند.»
در آخرین روزهای سال ۲۰۲۲ نیز، «کولبر نیوز» گزارشی منتشر کرد و خبر داد که در سالی که گذشت، ۲۵۸ کولبر در مناطق مرزی و مسیرهای جادهای استانهای آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه، بر اثر عواملی چون تیراندازی مستقیم نیروهای مرزی، بهمن و سرمازدگی، رفتن روی مین، سقوط از کوه، کشته و زخمی شدهاند؛ ۴۳ کشته و ۲۱۵ زخمی.
بیکاری در سقز اما بیش از سایر شهرها به چشم میخورد. البته آمار دقیقی برای تعریف «کار و اشتغال» وجود ندارد.
«سنندج» مرکز استان است، «مریوان» و «بانه» دارای مرز هستند، اکثریت «قروه» و «بیجار» شیعهمذهب هستند و در نتیجه، هر کدام به دلایلی امتیازات بیشتری نسبت به سقز دارند. نبود مراکز اشتغالزا و صنعتی، عدم سرمایهگذاری توسط بخش خصوصی، عدم استفاده بهینه از منابع موجود و بیتوجهی به ظرفیتها، دست به دست هم داده است تا بیکاری در این شهر موج بزند.
در سال ۱۳۷۷ با موافقت «شورای عالی امنیت ملی»، بازارچه مرزی «سیف» فعالیت خود را آغاز کرده بود، اما پس از مدت کوتاهی متوقف شد و تجار فعالیتهای خود را به بازارچه «سیرانبند» در بانه منتقل کردند. هیچوقت مشخص نشد که چرا فعالیت این بازارچه را متوقف کردند، اما به هر حال ضربه سنگینی بر پیکره اقتصاد شهرستان وارد شد.
میان تجار شنیده میشود که عدم موافقت سپاه «حمزه سیدالشهدا» شهر «ارومیه»، با فعالیتهای این بازارچه با هدف مقابله با احزاب کرد اپوزیسیون، دلیل این ضربه بود.
جمهوری اسلامی به تازگی مدعی شده است که از ابتدای سال ۱۴۰۱ تا شهریور ماه، یعنی آغاز اعتراضات سراسری، بیش از سه هزار شغل در سقز ایجاد کرده است، در حالی که هیچ شاهدی بر این اقدام وجود ندارد. در چند سال اخیر، نه تنها هیچ واحد صنعتی و نیمه صنعتی به بهرهبرداری نرسیده، بلکه وعدهها برای احیای واحدهایی همچون «مجتمع دخانیات سقز» که ظرفیت ایجاد هزار شغل را دارند نیز، به جایی نرسیده است.
در مقابل اما، شغلهای کاذبی مثل دستفروشی و میوهفروشی با وانت در سقز باب شده است. چشم در شهر بچرخانید، در خیابانها و بلوارها پر است از وانتهای میوهفروش و افراد دستفروش.
طلاق، اعتیاد، سرقت
مشخص است که بیکاری، فقر به دنبال دارد و میتواند بستری برای وقوع آسیبهای اجتماعی دیگر باشد. به وضوح، چندین محله از شهر محل تجمع معتادان است. مسوولان هم هر از گاهی از جمعآوری تعدادی از آنها و تحویل ایشان به کمپهای ترک اعتیاد خبر میدهند، اما همان افراد پس از مدت کوتاهی، باز به همان محلهها برمیگردند.
یک کارشناس مسائل اجتماعی در همینباره به شهروند خبرنگار «ایرانوایر» میگوید: «این کمپها به دلیل ناتوانی در تامین هزینه نگهداری معتادان، عدم تفکیک آنها از کارتنخوابها، عدم توانمندسازی معتادان بهبود یافته و جذب آنها در کار و تولید، چندان موفق نیستند و تنها میتوان گفت، کمپها برای یک دوره ۲۰ تا ۳۰ روزه معتادان را نگه میدارند و پس از آن، فرد اگر بهبود نیز بیابد، چون شرایط مراقبتی و دور نگه داشتن او از فضای اعتیاد وجود ندارد، احتمال بازگشت او به دامن این آسیب زیاد است.»
از سوی دیگر در چنین بستری، فرماندار سقز خواستار ورود و تلاش روحانیت برای مقابله با آسیبهای اعتیاد و طلاق شده است، در حالیکه در ۹ ماه نخست سال ۱۴۰۰ دستکم ۴۹۶ طلاق در شهر سقز ثبت شده است. یک سال پیش از این آمار، در همان بازه زمانی، رقم ۳۸۹ مورد به ثبت رسیده است.
بیکاری، فقر، اعتیاد و طلاق را کنار هم بگذاریم، به آسیب بعدی، یعنی افزایش «سرقت» در سالهای اخیر میرسیم. در سال گذشته، سرقت خودرو به یکی از نگرانیهای اصلی شهروندانی تبدیل شده بود که منزلشان پارکینگ خصوصی نداشت. رسانههای حکومتی هم روزانه خبر دستگیری سارقان و مواد فروشان یا باندهای سرقت را منتشر میکردند.
تکدیگری، زبالهگردی و خودکشی
برای تکدیگری و زبالهگردی، نه آماری وجود دارد و نه مسوولی جرات بیان این حقیقت را دارد که مردم اگر از این آسیبهای اجتماعی جان سالم به در برده باشند، به تکدی و زبالهگردی مشغولاند.
این معضل در همان ورودیهای بانه و «بوکان» خودنمایی میکند. در مسیرهایی مثل میدانهای «آزادی» و «جمهوری» و حتی داخل پارکها حضور آنها چشمگیر است.
حکایت زبالهگردان اما متفاوت است. فقر هر روز بیشتر میشود. زبالهگردان ممکن است شهروندانی باشند که روزانه چشم در چشم یکدیگر میشوند، برای همین، زبالهگردی اقدامی شبانه است. این معضل متولی مشخصی ندارد، هیچ نهادی هم خود را مکلف به ساماندهی آن نمیداند و به راحتی توپ را به زمین دیگری پاس میدهند.
با وجود این، نگرانکنندهترین آسیبها را شاید بتوان «خودکشی» دانست. اگرچه در این خصوص هم اسامی و آمار وجود ندارد. اما سازمان حقوقبشری «ههنگاو» گزارش داده بود که در سال ۲۰۲۲، حداقل هشت مورد خودکشی در سقز گزارش شده است. «علی مجیدپور» ۴۸ ساله، «فردین نوری» ۲۳ ساله، «رضا انصافی»، «وفا الیاسی»، «سروه کمالی» ۱۶ ساله، «لیلا اسلامی» ۲۷ ساله، «فوزیه امینی» ۳۷ ساله، «برهان آهنی» ۱۹ ساله، اسامی آنها است.
در کنار این اسامی، لازم است که نام «گلاله شیخی» را هم یادآوری کنیم که نمونهای از «زنکشی» در سیستمهای مردسالار به شمار میآید.
حال، شاید بهتر بتوان درک کرد که چرا سقز بستری آماده برای اعتراضات است و انجام اعتصاب در این شهر چه اهمیت ویژهای دارد. برای همین است که هر فرصتی برای اعتراض مغتنم شمرده میشود؛ این اعتراضات سراسری، فریادهای ۴۳ سالهای است که سرنوشت مردم اهالی سقز را به انواع آسیبهای اجتماعی گره زده است.
ثبت نظر