یکی از مزیتهای حکمرانی خوب، «کارآمدی» نظام حکومتی است. نظام کارآمد، نیاز به فریب افکار عمومی، تحریف واقعیت، تحدید رسانهها و توسل به پروپاگاندا و تبلیغات کاذب ندارد. وقتی یک نظام حکومتی کارآمد باشد، قادر به پاسخگویی است و مسوولیتپذیر خواهد بود، چراکه عملکردی قابل دفاع و کارنامهای برای ارائه دارد. کارآمدی، اعتماد به حکومت را بالا برده و متضمن مقبولیت نظام سیاسی است. اما وقتی نظام کارآمد نیست، باید با پروپاگاندا، کاستیها را مخفی و با گمراه کردن افکار عمومی، خود را ناجی و صاحب صلاحیت برای اداره کشور جا بزند.
یکی از رایجترین تاکتیکهای پروپاگاندا، «سادهسازی اطلاعات» است. تاکتیکی که زیاد مورد استفاده حکومتهای ناکارآمد قرار میگیرد. اهمیت سادهسازی اطلاعات برای دستگاه پروپاگاندا به این است که سادهسازی به دانش یا افزایش درک ما نسبت به مساله کمک نمیکند، زیرا امکان فکر کردن نسبت به مساله را از ما میگیرد. این بهترین روشی است که با آن میتوان بخشی از حقیقت را مخفی و با دستکاری اطلاعات، تصویری خلاف واقع به خورد مخاطب داد.
برای نمونه به این گزارش منتشر شده توسط خانم «انسیه خزعلی»، معاون امور زنان رییس جمهور که روز ۱۵ژانویه۲۰۲۳ در توییتر منتشر شده، دقت کنید.
انسیه خزعلی با انتشار یک موشن گرافیک، با عنوان «مسابقه زنان ایران و آمریکا» و طرح هشت پرسش از وضعیت زنان در این دو کشور، نتیجه گرفته که زنان ایران ۶ بر ۲ از آمریکا پیش هستند و وضعیت مطلوبتری دارند.
خانم خزعلی در مقدمه این گزارش نوشته:
«یکی از روزهای هفته زن، به نام مقاومت در برابر مردسالاری غربی نامگذاری شده است و این یعنی حفظ هویتی که توانسته وضعیت مطلوبتری را برای زن ایرانی در مقایسه با زن غربی رقم بزند. این کلیپ بخش کوچکی از روزمرههای زن ایرانی و آمریکایی است. شکر خدا که زنی ایرانیم.»

پرسشهای این مسابقه و نتایج آن چیست که خانم خزعلی را به این نتیجه رسانده، که وضعیت زن ایرانی به نسبت زن غربی مطلوبتر است؟
پرسشهای این مسابقه و پاسخها به این شرح است:

خانم خزعلی با توسل به تاکتیک سادهسازی اطلاعات، یکی از ۴ تاکتیک شناخته شده پروپاگاندا، کوشیده مخاطب را متقاعد کند که وضعیت زنان در ایران مطلوبتر از زنان آمریکاست. اما اینجا طرح چند نکته لازم است:
۱- پروپاگاندا الزاما ارائه اطلاعات جعلی نیست، بلکه پروپاگاندا بر حقیقت نیمه درست، دروغ و فریب استوار است، مهم هدف پروپاگانداست که بر فریب، گمراه کردن و ساختن دنیایی خالی از واقعیت برای مخاطب، استوار است. برخی از این اطلاعات مثل آمار زنان زندانی یا نرخ مرگ زنان هنگام زایمان، یا آمار زنان استاد دانشگاه، کم و بیش حقیقت دارد، ولی آنچه در این موشن گرافیک آمده، همه حقیقت نیست.یعنی خانم خزعلی فریبکارانه از میان صدها شاخص حوزه زنان، بهطور دستچین شده آنهایی را انتخاب کرده که به نتیجه مورد نظر برسد، حال آنکه این تنها یک گوشه کوچک از مسایل زنان است و به سایر شاخصها مثل شاخص سهم زنان از بازار کار، سهم زنان از اقتصاد، حقوق زنان مثل حق حضانت، حق آزادی انتخاب نوع پوشش و سبک زندگی، حق برابر طلاق، حق مشارکت سیاسی و … پرداخته نشده است.
۲- برخی از اطلاعات ارائه شده جعلی است، مثل خبر وجود نداشتن مرخصی زایمان برای زنان آمریکا. اتفاقا در آمریکا نه تنها زنان مرخصی زایمان دارند بلکه به مردان هم مرخصی زایمان اعطا میشود. در آمریکا هر کمپانی قاعده و مقررات خود را دارد، برای مثال شرکت کاستکو در طول سال اول تولد کودک، ۸ هفته به مادر یا پدر، هرکدام که در این شرکت کار میکنند مرخصی با حقوق و دو هفته مرخصی بدون حقوق میدهد و مدیر شعبه مربوطه حق مخالفت با تقاضای مرخصی ندارد. همین قاعده در شرکت جانسون- جانسون هم حاکم است. بنابراین پدر و مادر نوزاد در هر شرکتی که کار میکنند حق دریافت مرخصی دارند، ضمن اینکه قانون فدرال آمریکا اخراج زنان یا مردانی که از مرخصی زایمان استفاده میکنند را ممنوع کرده و به نوعی گارانتی برای بازگشت به کار والدین، در قانون پیشبینی شده است.
از سوی دیگر اعطای مرخصی طولانی مدت به زنان به معنای وضعیت مطلوبتر برای آنان نیست، بسیاری از فعالان زن، اعطای ۹ ماه مرخصی زایمان به زنان ایران را خلاف منافع آنان و مانع رشد آنها در نظام اداری-شغلی میدانند، چراکه زنی که ۹ ماه پست سازمانی خود را ترک میکنند، پس از بازگشت یا راه را بسته میبینند، یا موقعیت خود را از دست رفته، و یا برای بازپسگیری پست سازمانی خود باید تلاش مضاعف کنند. ضمن اینکه بسیاری از کارفرمایان به همین دلیل از استخدام زنان خودداری میکنند. سهم ۱۵ درصدی زنان ایران از بازار کار میتواند ناشی از قوانینی از این دست باشد.
۳- شاخص برابری، شاخص آزادیهای فردی، شاخص مشارکت سیاسی زنان و شاخص خشونت علیه زنان، ۴ شاخص کلیدی در تعیین وضعیت زنان در یک کشور است. اینکه چقدر در جامعهای زنان از حقوق برابر با مردان برخوردارند و چقدر از قوانین و فرهنگ جامعه تبعیضزدایی صورت گرفته، تعیین میکند که چقدر زنان وضعیت مطلوب دارند. یعنی وقتی در جامعهای تبعیض، نابرابری و خشونت علیه زنان بالاست، زنان بسیاری حقوق و فرصتهای شغلی و اجتماعی را از دست داده و زیر سایه مردان قرار میگیرند.
مجمع جهانی اقتصاد در رنکینگ جهانی شکاف جنسیتی، در سال ۲۰۲۱، رتبه ایران را در میان ۱۵۶ کشوری بررسی شده، ۱۵۰ام برآورد کرده است. یعنی وضعیت زنان در ایران را کمی بهتر از وضعیت زنان کنگو، سوریه، پاکستان، عراق، یمن و افغانستان ارزیابی کرده، حال آنکه در این رنکینگ، کشور آمریکا در رتبه سیام دنیا قرار دارد.
رنکینگ جهانی شاخص برابری در محیط کار که در «Women's workplace equality index 2108» در دسترس است، نیز نشان میدهد که ایران در میان ۱۸۹ کشور دنیا که در این شاخص مورد بررسی قرار گرفتهاند، در رتبه ۱۸۵ قرار دارد، یعنی یکی از پنج کشور آخر دنیا با کمترین میزان برابری جنسیتی در محیط کار است. در همین شاخص آمریکا در رتبه ۲۰ دنیا قرار دارد.
به این موارد اضافه کنید نرخ کودک همسری، کودک مادری، چند همسری مردان و … تا بهتر دریابید که زنان در ایران در چه موقعیتی گرفتار شدهاند.
بنابراین این گزارش بیش از آنکه اطلاعرسانی و آگاهیبخشی باشد، تلاشی برای گمراه کردن افکار عمومی است، کاری که هدف اصلی پروپاگانداست. پشت هر فعالیت پروپاگاندایی، یا ایدئولوژی خوابیده یا سیاست یا پول/بیزینس. پس قدرت و بازار بیش از هر جریانی به پروپاگاندا نیاز دارد، چون آنها برای فروش کالای خود نیاز دارند کنترل افکار عمومی را در دست داشته باشند.
خانم خزعلی در این گزارش با استفاده از تاکتیک «ساده سازی اطلاعات»، کوشیده قدرت تفکر انتقادی مخاطب را ساقط کند تا بتواند بر باور او تاثیر بگذارد. تنها مخاطبی این گزارش را می پذیرد که پرسشگر نیست و از قدرت تفکر انتقادی بیبهره است. تفکر روی اهداف پنهان هر پیام، کمک بزرگی است در درک اهداف یک پیام و پیشگیری از افتادن در دام پروپاگاندا.
ثبت نظر