close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
صفحه‌های ویژه

چشم‌هایش؛ کوثر افتخاری؛ پیله‌ پاره شد، ققنوس برآمد

۲۲ اسفند ۱۴۰۱
آیدا قجر
خواندن در ۷ دقیقه
بیستم مهر بود که چشم‌اش را هدف شلیک قرار دادند. ‫کوثر افتخاری‬، یکی از شناخته‌‌‌شده‌ترین آسیب‌دیدگان از ناحیه چشم در اعتراضات سراسری است؛ او سکوت نکرد، به صحنه تئاتر بازگشت و موضع گرفت
بیستم مهر بود که چشم‌اش را هدف شلیک قرار دادند. ‫کوثر افتخاری‬، یکی از شناخته‌‌‌شده‌ترین آسیب‌دیدگان از ناحیه چشم در اعتراضات سراسری است؛ او سکوت نکرد، به صحنه تئاتر بازگشت و موضع گرفت
کوثر افتخاری؛ به‌دنبال عدالت و دادخواهی
کوثر افتخاری؛ به‌دنبال عدالت و دادخواهی
تئاتر «قضات» با بازی کوثر افتخاری در اسفند به اجرا درآمد
تئاتر «قضات» با بازی کوثر افتخاری در اسفند به اجرا درآمد
وقتی کوثر با یک چشم به صحنه تئاتر برگشت
وقتی کوثر با یک چشم به صحنه تئاتر برگشت
نوشته «راحله امیری»، از آسیب‌دیدگان ناحیه چشم درباره کوثر افتخاری
نوشته «راحله امیری»، از آسیب‌دیدگان ناحیه چشم درباره کوثر افتخاری
حضور کوثر افتخاری و محمد فرضی (جوکر تهران) بر بالین «الهه توکلیان»، از آسیب‌دیدگان ناحیه چشم پس از جراحی
حضور کوثر افتخاری و محمد فرضی (جوکر تهران) بر بالین «الهه توکلیان»، از آسیب‌دیدگان ناحیه چشم پس از جراحی
کوثر افتخاری: تاریخ شهادت خواهد داد…
کوثر افتخاری: تاریخ شهادت خواهد داد…

با گذشت شش ماه از اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در پی کشته ‌شدن «مهسا [ژینا] امینی»، حالا دیگر کم‌تر کسی است که نام «کوثر افتخاری» را نشنیده باشد و عکس‌هایش را که در سراسر جهان پخش شده، ندیده باشد. دختر ۲۲ ساله‌ای که تحصیلکرده دانشگاه «الزهرا» است و بازگشت او به صحنه تئاتر پس از شلیک به چشم‌اش، در رسانه‌های داخل ایران هم بازتاب داشت. 

بیستم مهر بود که چشم‌اش را هدف شلیک قرار دادند، ماه‌ها به‌دنبال درمان و تزریق سلول‌های بنیادی برای ترمیم چشم‌اش بود، کنار دیگر آسیب‌دیدگان قرار گرفت، نسبت به وقایع ایران سکوت نکرد و به صحنه تئاتر برگشت؛ از «کیان پیرفلک» تا اعدام معترضان موضع گرفت و به مسمومیت‌های دانش‌آموزان واکنش نشان داد. به او اتهام زدند، عفوش کردند، اما او باز هم به مسیری که بدان ایمان داشت، ادامه داد.

***

چهره ضارب را دیده بود؛ همان بیستم مهر، وقتی اعتراضات سراسری در پایان نخستین ماه خود قرار داشت. کوثر در تهران هدف شلیک قرار گرفت. خودش بعد از شش ماه نوشت که هنوز وقتی در دیدن اطرافش با مشکل روبه‌رو است، تمرکزش به‌هم می‌ریزد، چون برای دیدن سمت راستش باید ۱۸۰ درجه بچرخد و «قیافه ضاربی که حکم گرفت و چشمم‌ را نابینا کرد، همه‌ش توی ذهنم است. کسی که چشم‌اش را از دست داده با تهدید محال است که سکوت کند.» 

ویدیوی شلیک به چشم کوثر، همان بیستم مهر در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌شد. در آن زمان، هنوز کسی نمی‌دانست که نیروهای سرکوب، هدفمند چشم‌های معترضان را کور می‌کنند. هنوز دست‌های برخی از آسیب‌دیده‌ها در هم گره نخورده بود تا همبستگی‌شان را به رخ ضاربان و عاملان نابینایی خود بکشند و هنوز، گروهی از پزشکان شهادت نداده بودند که صدها معترض از ناحیه سر و چشم‌ها، هدف شلیک هستند. 

کوثر بارها در اینستاگرام خود از دادخواهی نوشت؛ هم برای خودش، هم دیگر آسیب‌دیدگان از ناحیه چشم، برای معترضان اعدام‌شده، برای دخترهای مسموم‌شده و برای مادران دادخواه و داغدار: «چشمم را هدف گرفتی با چه هدفی؟ هدفت نتیجه عکس داد. حالا ما قوی‌تر و مصمم‌تر از قبل برای نابودی‌ات می‌جنگیم. به‌خاطر خون‌هایی که به ناحق ریختی. به‌خاطر طناب‌های داری که گره زدی. به‌خاطر بی‌گناهانی که دارشان زدی. به‌خاطر زندگی‌هایی که نابود کردی. به‌خاطر خانواده‌های داغ‌دیده. به‌خاطر همه این چشم‌هایی که کور و تاریک‌شان کردی.» 

کوثر برای ترمیم چشم آسیب‌دیده‌اش تحت عمل تزریق سلول‌های بنیادی قرار گرفت. در دومین جراحی، برای گرفتن مایعی از مغز استخوان نخاع، درد کشید و حالا منتظر نتیجه مانده است؛ زندگی میان امید و رنج. او بنا به نوشته‌هایش، قرار است جراحی‌های دیگر هم در پیش داشته باشد، تا چه پیش آید!

چشم‌هایش؛ کوثر افتخاری؛ پیله‌ پاره شد، ققنوس برآمد

بسیاری از نوشته‌های شخصی و موضع‌گیری‌های عمومی کوثر در پی وقایع ایران، پس از آن است که دادگاهی شد. او به‌خاطر پستی در شبکه «من و تو» به دادگاه کشیده شد و بعد عفو گرفت و وکیلش دراین‌باره اطلاع‌رسانی کرد. 

چشم‌هایش؛ کوثر افتخاری؛ پیله‌ پاره شد، ققنوس برآمد

طبق اطلاع «ایران‌وایر» از چندین منبع، این نخستین‌بار نیست که آسیب‌دیدگان از ناحیه چشم تهدید، بازداشت و حتی زندانی می‌شوند. پیش‌تر برخی از آسیب‌دیدگان خبر داده بودند که مقامات قضایی در قبال آزادی‌شان از آن‌ها تعهد گرفته‌اند که سکوت کنند. برخی دیگر هم همچنان تحت تماس‌های تهدیدآمیز قرار دارند و برخی هم از سوی بسیجی‌های محل در تهران و شهرستان‌ها، مورد آزار و تهدید مداوم در خیابان‌ها قرار می‌گیرند. تعدادی هم بازداشت و سپس آزاد شده‌اند. 

کوثر مثل تعدادی دیگر از آسیب‌دیدگان، تصمیم گرفت که سکوت نکند و به اعتراض خود ادامه دهد؛ حتی بر صحنه تئاتری درباره حقوق تضییع‌شده زنان. 

 

قضات؛ روایتی از خشونت علیه زنان 

تئاتر «قضات» در تهران، برای چندین هفته به اجرا درآمد. تصویر تعدادی از آسیب‌دیدگان کنار هم، گویای ثبت همبستگی آن‌ها بود که در رسانه‌های مختلف منتشر شد و مقابل تمام تهدیدها و فشارهای امنیتی، باز هم هر شب به اجرا درآمد. حتی گزارشی از آن در روزنامه «هم‌میهن» منتشر شد. تئاتری که برای تماشاچیان منحصربه‌فرد بود و به‌جای تماشاگر ماندن، قدم‌به‌قدم با بازیگران در فضایی تاریک همراه می‌شدند. 

کوثر افتخاری یکی از بازیگران این تئاتر بود که به گفته خودش هر شب با غم‌هایی که روی دوش‌ خود احساس می‌کرد، روی صحنه رفت و باعث شد از پیله خود درآید و به دادخواهی زنان زیر خشونت‌های قانونی، دوباره به حرکت آید. 

چشم‌هایش؛ کوثر افتخاری؛ پیله‌ پاره شد، ققنوس برآمد

شهروندخبرنگار «ایران‌وایر» در یکی از شب‌های اجرا، قدم به سالن تئاتر گذاشت و همراه کوثر شد: 

«تا راس ساعت هفت، شاید هم چند دقیقه آن‌ طرف‌تر، اجازه ورود نمی‌دهند. تماشاگران جلوی "بوتیک تئاتر تهران" یا همان سالن شماره ۴ "پردیس تهران" جمع شده‌اند. برگه‌هایی بین ما تقسیم می‌شود که روی هر کدام یکی از حروف اسم نمایش نوشته شده است. ق ض ا ت، پس ما به چهار گروه تقسیم می‌شویم. این‌جا سالن اجرای نمایش "قضات" است.»

به‌محض ورود، در حالی‌که بعضی از تماشاگران در حال بالا رفتن از پله‌ها هستند و برخی دیگر در حال ورود به سالن‌اند،‌ تئاتر آغاز می‌شود. بازیگری با ماسک سریال «Money Heist» در بالای پله‌ها، منتظر تماشاگران است: «تلفنم زنگ خورد، چندبار زنگ خورد. جواب ندادم. برایم پیام آمد که خودت را سریع برسون.»‌ بازیگر به راه میفتد و ما به دنبال او به طبقه بالا می‌رویم. بازیگر می‌ایستد: «قرار بود امروز صبح سربازم ۱۳ تا پرونده از دادسرا برایم بیاورد. پرونده‌هایی که هیچ‌وقت به دستم نرسید. این پرونده‌ها داخل این اتاق‌ها هستند و شما می‌توانید در موردشان قضاوت کنید.» 

بگذارید خلاصه داستان را برایتان بگویم. دادسرایی در آتش‌سوزی دچار سانحه می‌شود و مخاطب همراه با بازپرس در این مکان، به پرونده‌های باقی‌مانده در بایگانی رسیدگی می‌کنند. 

دو طبقه و ۱۳ اتاق،‌ مکان اصلی نمایش «قضات» است و چهار گروه هر کدام یک راهنما دارند و بین اتاق‌های مختلف تقسیم می‌شوند و در هر اتاق، یک یا دو بازیگر، پرونده‌ای را شرح می‌دهند. بیشتر پرونده‌ها درباره ظلم جاری به زنان است؛ از خیانت همسران‌شان تا تجاوز، تبعیض و اجحاف. پرونده‌های مردان هم در نهایت به ستم رایج به زنان در دهه‌های مختلف اشاره دارد.» 

کوثر افتخاری یکی از این بازیگران بود که هر شب، در پرونده‌ای مربوط به حقوق زنان، نقش ایفاد کرد. 

چشم‌هایش؛ کوثر افتخاری؛ پیله‌ پاره شد، ققنوس برآمد

عادی به چشمش زد؛ کوثر عادی نماند 

عاشق چشم‌هایش بود. هر وقت دلش می‌گرفت به آینه می‌گفت: «حیف چشات نیست… ؟»‌

هر انسانی چشم‌های خود را شاید بیشتر دوست داشته باشد. وقتی جلوی آینه می‌ایستید و با همان چشم به خودتان می‌نگرید، حتی وقتی خودتان را دوست نداشته باشید، نگاه به خود را از آیینه دریغ می‌کنید. چشم فقط ابزار ثبت حقیقت لحظه‌لحظه تجربه زیسته ما نیست، بلکه یکی از ابزارهای رابطه ما با خودمان هم هست. 

کوثر هم مثل بسیاری از آسیب‌دیدگان از ناحیه چشم، با چشم‌هایش رابطه‌ای ویژه داشت. غم داشت، غصه داشت، شاد بود یا می‌خندید، درونی‌ترین احساس‌‌هایش در چشم‌اش بازتاب داشت؛ شاید بتوان گفت که چشم‌های آدمی، صادق‌ترین آیینه وجودی آن‌ها هستند. 

در چشم‌های ضارب‌اش اما چه بود؟ 

کوثر چندین‌بار در استوری‌های اینستاگرام‌اش از ضارب گفت. به چه فکر می‌کرد؟ دنبالش می‌کرد؟ چطور توانست چشم او را هدف بگیرد و گلوله تفنگ پینت‌بال را در چشم او خالی کند؟ 

کوثر شجاعانه شیلد یا چشم‌بند از چشم‌ آسیب‌دیده‌اش گشود و مقابل دوربین موبایل خود ایستاد و بارها ثبت کرد و نوشت که به‌دنبال پاسخی برای سوال‌اش است.

سوالی که هر قربانی خشونتی از عامل خشونت می‌تواند داشته باشد. چطور زد؟ به چه فکر می‌کرد؟ چرا زد؟ همین‌طور عادی در خیابان هدف می‌گرفت و می‌زد و چشم انسان‌ها را می‌ترکاند؟ 

چشم‌هایش؛ کوثر افتخاری؛ پیله‌ پاره شد، ققنوس برآمد

مرور اینستاگرام کوثر بیانگر شخصیت اوست و همین‌طور نقش‌آفرینی‌هایش در اجراهایی که آشنا می‌نماید. از اجرای تئاتری درباره روایت‌های «رادیو «چهرازی» تا «مرد دوزخی»، «چریگلس؛ سرزمینی با گیلا‌س‌های خشک‌شده» و البته «قضات» که با چشمی از دست‌داده، روی صحنه علیه فراموشی حقوق تضییع‌شده زنان ایستاد. 

 

کوثر افتخاری کیست؟ 

احتمالا هرکس توصیفی در پاسخ به این سوال دارد. گروه آسیب‌دیدگان از ناحیه چشم، از همبستگی این هنرمند جوان با خود می‌گویند. او که در تولد آن‌ها حاضر می‌شود، برای درمان همراهی‌شان می‌کند و دردهای‌شان را در آغوش می‌کشد، زن جوانی است متولد ۱۹ فروردین سال ۱۳۷۸ در شهر «تبریز»؛ یک دهه هفتادی سرکش.  

او دختری است که خودش را تصویر کرده بود، مدت‌ها پیش وقتی نوشت: «دختری که زمین خورده و بازم بلند می‌شه، از دختری که تا حالا زمین نخورده قوی‌تره.» 

چشم‌هایش؛ کوثر افتخاری؛ پیله‌ پاره شد، ققنوس برآمد

می‌توان به استوری دیگری از کوثر اشاره کرد، وقتی هر دو چشم‌‌هایش سالم بود و نوشت:‌ «تو اون چیزی که برات اتفاق افتاده نیستی،‌ اون چیزی هستی که انتخاب می‌کنی باشی.» 

چشم‌هایش؛ کوثر افتخاری؛ پیله‌ پاره شد، ققنوس برآمد

آن‌چه بر کوثر و یکایک آسیب‌دیده‌های از ناحیه چشم، پس از اعتراضات سراسری در پی کشته شدن مهسا گذشت را، کسی نمی‌داند، تنها خودشان به جزییات واقف‌اند و گاه شاید برخی از نزدیکان‌شان. اما کوثر نشان داد که هیاهوی زیر خاکسترش، می‌تواند قدرت و مقاومت زنی جوان را به رخ بکشد که چشم‌اش را از دست داد ولی شجاعتش را هرگز. 

او، پیله‌ای که با نابینا کردن چشم‌اش دور او کشیدند را پاره کرد و از خاکستر، ققنوس‌وار دوباره برآمد؛ این‌بار به دادخواهی برای چشم نابینایش، برای کسانی که در زندان چشم‌انتظار روشنایی هستند، برای من، برای تو، برای ایران، برای #زن_زندگی_آزادی.

چشم‌هایش؛ کوثر افتخاری؛ پیله‌ پاره شد، ققنوس برآمد

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

وال‌استریت ژورنال: کاهش انتقادات «ایران‌اینترنشنال» بخشی از توافق ایران و عربستان است

۲۱ اسفند ۱۴۰۱
خواندن در ۲ دقیقه
وال‌استریت ژورنال: کاهش انتقادات «ایران‌اینترنشنال» بخشی از توافق ایران و عربستان است