close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
صفحه‌های ویژه

میزگرد اتاق اصناف؛ مطالبات صنفی، بخشی از خواست عمومی جامعه

۱۰ آبان ۱۴۰۰
جواد متولی
خواندن در ۱۰ دقیقه

 اتاق اصناف ایران‌وایر هفته گذشته با برگزاری یک میزگرد با بررسی مطالبات صنفی کارگران و معلمان و چگونگی پیوند آن با مطالبات اکثریت جامعه پرداخت. مهمانان این میزگرد «محمد حبیبی»، سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران، «فوآد کیخسروی»، عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران، «محبوبه عباسقلی‌زاده»، فعال حقوق زنان و «مهرداد درویش‌پور»، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه ملاردالن سوئد بودند. در ادامه میزگرد خانم‌ها «مریم محمدی» از اعضای انجمن ندای زنان ایران و «پروین محمدی»، عضو دیگر هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران به بحث پیوستند. مشروح این میزگرد را می‌توانید در فایل صوتی پیوست بشنوید. 

حبیبی: بخشی از مطالبات ما، مطالبه خانواده دانش‌آموزان هم هست

محمد حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران در پاسخ به این پرسش ایران‌وایر ابتدا مطالبات معلمان را دسته‌بندی کرد و در ادامه این توضیح، گفت: «به نظرم یک بخشی از این‌ها با توجه به تکرار و آگاهی‌رسانی از مشکلاتی که در جامعه به وجود آمده، دارد تبدیل می‌شود به خواست عمومی جامعه. اما در بخش‌هایی از مطالبات به دلیل ضعفی که هم در ما فعالان صنفی و هم در جامعه و هم در رسانه هست؛ به خواست عمومی تبدیل نشده است. 

مساله مخالفت با خصوصی‌سازی حوزه آموزش یا دفاع از آموزش رایگان به‌عنوان خواسته مطرح کانون‌های صنفی معلمان؛ به دلیل مشکلات اقتصادی وسیعی که در این سال‌ها به وجود آمده، توانسته توجه خانواده‌ها را هم به خودش جلب کند. مخالفت‌هایی که در سطح رسانه یا فضای مجازی یا از خانواده‌ها می‌بینیم، نشان می‌دهد که این خواسته، تبدیل شده به یک مطالبه عمومی. مساله مخالفت با آموزش ایدئولوژیک یا دفاع از آموزش نوین و مدرن هم، اگرچه دغدغه همه معلمان نیست، ولی من انعکاس این مساله را در صحبت و در واکنش والدین دیده‌ام. آن‌ها دل‌نگران وضعیت فرزندان خود، در آینده هستند. به خصوص با تفاوت فرهنگی فاصله‌داری که بین نسل جدید و فرهنگ رسمی که از طرف ساختار حاکمیت تئوریزه می‌شود، وجود دارد. این دغدغه در بین والدین هست که فرهنگ و آموزش ایدئولوژیک بتواند فرزندان‌شان را از مسیری که به هردلیلی علاقه‌مند هستند، دور کند.»

حبیبی در پاسخ به این سوال که آیا مطالبات صنفی معلمان می‌تواند به دغدغه خانواده دانش‌آموزان هم تبدیل شود افزود: «به تکرار این را از طرف همکاران می‌شنوم. برنامه‌هایی که در مدارس اجرا می‌شوند و به تازگی هم جشن جدیدی اضافه شده به نام جشن قرآن که ابتدای سال تحصیلی در مدارس ابتدایی اجرا می‌کنند. مثلا در جشن تکلیف که برای پسران بین سنین ۱۳-۱۴سالگی و دختران در کلاس سوم دبستان اجرا می‌شود، دیدم که والدینی که از نسل جوان‌تر هستند یا وابستگی به طبقه متوسط جامعه داشته و فرهنگ متفاوتی را دنبال می‌کنند، علاقه‌مند نیستند که فرزندان وارد این حیطه‌ بشوند. بخشی از جامعه هم که توانایی مالی بهتری دارند، ترجیح می‌دهند فرزندان‌شان در مدارس غیردولتی تحصیل کنند که این آموزش‌ها در آن کمتر هست.»

کیخسروی: حذف شرکت‌های پیمانکاری دغدغه همه مزدبگیران است

فوآد کیخسروی عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران سخنران بعدی اتاق بود. او در ادامه میزگرد به مطالبات عمومی معلمان و کارگران اشاره کرد و گفت: «ما الان شاهد هستیم که یک جنبش اعتراضی جدی برای حذف شرکت‌های پیمانکاری، در میان کارگران راه افتاده که فقط مختص کارگران نیست. دیگر مستخدمین دولتی، هم این مساله را دارند. اما مطالبه حذف شرکت‌های پیمانکاری برای کارگران رسمی یا کارگران غیر پیمانکاری، به طور قطع موضوعیتی ندارد. ما دیدیم در اعتصاب سراسری کارگران پروژه نفت، امسال این مطالبه بسیار برجسته شد. اگر چه سابقه‌ای چندساله دارد. اما در میان خود کارگران و معلمان، مطالبات مشخصی هست که مرتبط به یک بخش از آن‌هاست و دیگران با آن مواجه نیستند. 

ما مطالبات خاصی را داریم که دغدغه کارگران یا پرستاران یا دانشجویان نیست. اگرچه توجه جنبش دانشجویی به مسائل اجتماعی و سیاسی زیاد است اما، مطالبه بهبود وضعیت خوابگاه‌ها، کیفیت تدریس و اساتید، که مربوط به دانشجویان است در بخش‌های دیگر نمی‌تواند تعمیم پیدا کند. 

اما در جامعه ما همه دغدغه سیاسی و اجتماعی دارند. در جوامع استبدادی به همین شکل است. چون حاکمیت در تمام ارکان و جزییات زیست شخصی و اجتماعی و اقتصادی و ایدئولوژیک افراد دخالت و تعرض می‌کند؛ مردم بر سر مسائل سیاسی و تحلیلی سعی می‌کنند نظر داشته باشند. 

مثلا وقتی از آبان ۹۸ صحبت می‌شود، این مطالبه در ابعاد توده‌ای عمومیت پیدا می‌کند. یک سری مطالبات که از اوضاع و احوال واقعی جامعه ما بیرون می‌آید، مطالبه بخش‌های مختلف هست. بر سر این‌ها می‌شود انتظار داشت که عمومیت پیدا کند. در سال‌های اخیر معیشت هم در کارگران و معلمان، هم پرستاران و بازنشستگان و هم در سایر بخش‌های جامعه مطالبه اصلی بوده است. الان وضعیت اقتصادی جامعه به جایی رسیده که گروه‌های اجتماعی مختلف بر سر مطالبه معیشت اشتراک نظر دارند. ما در این سال‌ها دیدیم شعاری مثل نان، کار، آزادی در همه گروه‌ها مطرح می‌شود. 

عباسقلی‌زاده: معیشت می‌تواند خواسته مشترک جنبش‌ها و اصناف باشد

در ادامه بحث محبوبه عباسقلی‌زاده، فعال حقوق زنان به چگونگی یکی شدن مطالبات مردم با گروه‌های صنفی پرداخت و افزود: «اگر گروه‌هایی که به مفهوم کلاسیک آن صنفی کار می‌کنند، یعنی معلمان، کارگران یک بخش آن جنبش است، یک بخش آن مفهوم صنفی به‌صورت مین استریم دارد. مثلا پرستاران یا  بازنشستگان که اینجا از آن‌ها نام برده شد، کریدوری هستند که می‌توانند این خواسته‌ها به ویژه در حوزه معیشت را عمومی کنند.

وقتی این کریدور قدرتمند وجود دارد که معلمان و کارگران بتوانند خواسته‌هایشان را وارد صحنه عمومی تلفیق کرده و با گروه‌های مختلف وارد عرصه عمومی کنند؛ چقدر از رهبری و مدیریت زنان استفاده می‌کنند؟ وقتی در مورد عمومی شدن خواسته‌های صنفی صحبت می‌کنیم، اولین چیزی که وجود دارد این است که تمرکز کنیم روی اینکه چقدر متنوع هست. چیزی است که من در جنبش زنان یاد گرفتم این استراتژی بوده که ما سعی کردیم دنبال بکنیم چقدر تنوع در آن وجود دارد؟ آیا اقلیت‌های جنسی یا مذهبی وجود دارند؟ آیا از نظر جغرافیایی متنوع هست؟ یا فقط الیت نخبگان در آن هستند؟ آیا از زبان‌ها، گویش‌ها و اتنیک‌های مختلف در آن هستند؟ زمانی یک صنف می‌تواند مطالبه‌اش را عمومی کند که در تبادل با خواسته جوامع و جنبش‌های مختلف باشد.

جنبش زنان مجموعه‌ای از خواسته‌های صنفی و حقوقی است. خواسته‌هایی که به هویت‌های مختلف مبتنی بر اتنیک‌ و رنجی که آن هویت و بدنه جمعی را تشکیل می‌دهد، برمی‌گردد. نیاز به آزادی هست، نیاز به اینکه تصمیم بگیرد زندگی خودش را خودش اداره کند. یا تحت سرکوب هیچ سیستمی نباشد. بنابراین من موافقم که به‌ویژه در دهه اخیر مساله معیشت می‌تواند موضوع مشترک تلاقی جنبش‌ها و اصناف با هم باشد. 

گرایش به همبستگی در میان گروه‌های آگاه‌تر جامعه بالاتر است

مهرداد درویش‌پور، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه ملاردن سوئد مهمان دیگر این میزگرد بود. از او پرسیدیم: «با توجه به اعتراضات خصوصا در سه سال اخیر اعتراضات مردمی روی معیشت تمرکز دارد، آیا فعالان صنفی توانستند با آن‌ها یکی شده و یک رابطه دو طرفه ایجاد کنند؟» او پاسخ داد:

«این ادعا که به خاطر رسمی بودن برابری دستمزدها در میان معلمان ایران تبعیض جنسیتی در حوزه حقوق و اشتغال در میان آنان وجود ندارد، دقیق نیست. حتی در اسکاندیناوی که در آن برابری جنسیتی پیشرفته‌تر از همه جای دنیاست، نابرابری حقوق زنان و مردان در برابر کار برابر، یکی از معضلات جامعه هست. در مورد ایران که جای خود دارد.

البته ستم جنسیتی در میان زنان طبقه کارگر به دلیل شدت استثمار و استاندارد پایین‌تر زندگی در میان زنان کارگر عریان‌تر است. این نابرابری‌ها نه فقط در تفاوت حقوق در ازای کار برابر، بلکه در درصد بالاتر حضور زنان در کارهای نیمه‌وقت، پیمانکاری و مشاغل برخوردار از منزلت پایین‌تر اجتماعی و بیکاری گسترده‌تر در میان زنان، دشواری ترقی اجتماعی در میان زنان شاغل و دستمزد و شرایط شغلی پایین‌تر نیز به چشم می‌خورد.

 در کنار آن، کار خانگی بدون مزد که نوعی بردگی است و نگهداری از کودکان همزمان با شرایط طاقت‌فرسای اشتغال بیرونی، موقعیت به شدت آسیب‌پذیر و نابرابری را برای این زنان ایجاد کرده است. این واقعیتی است که به سادگی نمی‌توان حتی تنوع خواست‌های ویژه درون یک صنف یا گروه اجتماعی معین را نادیده گرفت و یا مطالبات یک صنف ویژه را به مطالبه عمومی تبدیل کرد. البته شعارهایی همچون: مبارزه با گرانی یا افزایش دستمزد و حق برخورداری از تشکل‌های مستقل ظرفیت تبدیل شدن به مطالبه عمومی را دارد. 

بنابراین هم باید واقعیت تنوع و تفاوت مطالبات در جنبش کارگران، زنان، معلمان، دانشجویان و سایر گروه‌های اتنیکی تحت ستم، جوانان و غیره را در نظر گرفت و هم بر هم‌پوشانی برخی مطالبات مشترک تاکید کرد. در کنار برخی مطالبات همگانی همچون معیشت که از زمینه همگانی‌تری برخوردارند، هم‌بستگی مثل یک ارزش هنجاری می‌تواند خواست یک گروه مشخص را از حمایت گسترده‌تر برخوردار سازد. 

برای نمونه اعتراضات خوزستان که مساله کم‌آبی و تبعیض اتنیکی، انگیزه بروز آن بود، از حمایت مردم در آذربایجان و تهران و شهرهای دیگر برخوردار شد. بی آنکه الزاما معضل کم‌آبی یا بی‌آبی هم‌زمان معضل مردم تهران هم باشد. البته شعار بر علیه کل نظام هم احتمالا آن زمینه مشترکی است که حمایت عمومی‌تری را برانگیخت. هرچند این همبستگی چندان فراگیر نبود. 

معمولا گرایش به همبستگی در میان گروه‌های آگاه‌تر جامعه بالاتر است. علاوه بر این، هم‌بستگی هم‌چون یک ارزش، بی‌آنکه برخواسته از درد مشترک باشد، در گروه‌هایی که از موقعیت بهتری برخوردار هستند، بیشتر است. اگرچه حکم همگانی در این زمینه نمی‌توان داد. 

شدت ‌یافتن فشار اقتصادی-اجتماعی گاه به جای افزایش امکان همبستگی بر سر مسائلی که درد مشترک نیست، می‌تواند استیصال را گسترش داده و هم‌بستگی را کمرنگ کند. در تاریخ نمونه‌هایی که این فشارها به طغیان فراگیر تبدیل شده و با سرایت خود، حمایت بیشتری برانگیخته را نمی‌توان نادیده گرفت. 

امروز گذشته از مسائل معیشتی، استبداد سیاسی، مشکلات محیط زیستی، گسترش تبعیض و نابرابری که می‌توانند زمینه‌ساز اعتراضات همگانی‌تری شوند، بسیاری از مطالبات صنفی، امکان همگانی شدن را ندارند؛ یا اصلا نمی‌توان توقع داشت که به سادگی از حمایت همگانی برخوردار شوند. این الزاما نه پاشنه آشیل این جنبش‌ها، بلکه واقعیت چندگانگی‌ها را به نمایش می‌گذارد. اتفاقی که گاه مانع از آن می‌شود که به نام یک خواسته عمومی، مطالبات مشخص یک گروه خاص به حاشیه رود. 

این نگرش که به نام خواست عمومی خواسته گروه‌های مشخص جامعه، مثلا به بهانه مطالبه عمومی مبارزه علیه استبداد یا شکاف طبقاتی مطالبات ویژه جنبش زنان را به حاشیه برده یا لازم و غیرلازم و مرحله‌بندی می‌کرد، مساله‌برانگیز است. چنین نگاهی از اساس موضوعیت خود را  از دست داده‌ است. امروز گروه‌های ال‌جی‌بی‌تی برای مطالبات خود مبارزه می‌کنند. بی‌آنکه منتظر بمانند تا اول مشکلات معیشتی‌شان حل شود. یا گروه‌های اتنیکی یا زنان از طرح مطالبات خودداری کنند تا اول خواسته دموکراسی در کشور تحقق یابد. باید توجه کرد تکثر و چندگانگی مطالبات اجتماعی خود می‌تواند گاه مانع از هم‌گرایی همگانی شود. ولی بالا گرفتن و تداوم اعتراضات می‌تواند زمینه همگانی شدن اعتراضات شده و حمایت دیگر گروه‌ها را نیز افزایش دهد. 

حمایت دانشجویان از کارگران هفت‌تپه یا حمایت کارگران هفت‌تپه از خواسته مردم خوزستان در خیزش اخیر، نمونه‌ای از همبستگی‌هایی است که نشانگر گسترش تدریجی آن در جامعه است. این همبستگی را باید تقویت کرد. اما، به نام خواسته عمومی نباید مطالبات ویژه گروه‌های گوناگون را به حاشیه راند. 

در سطح جهانی هم به موازات کاهش گرایش به جنبش‌های ایدئولوژیک، جنبش‌های تک‌موردی و تک‌خواستی گسترش یافته‌اند. برای نمونه جنبش‌های آنتی‌گلوبالیزاسیون یا جهانی شدن از پایین در یکی از پایتخت‌های اروپایی یا آمریکای لاتین جمع می‌شوند و خواستار آن می‌شوند تا صندوق بین‌المللی پول وام‌های کشورهای فقیر موسوم به جهان سوم را حذف کنند. جنبش‌های تک‌موردی در موضوع زنان، محیط زیست، صلح، جهانی شدن از پایین و جوانان رواج گسترده‌تری یافته‌اند. این تنوع را باید به‌ رسمیت شناخت. حال آن که در بسیاری از جنبش‌های ضداستعماری در جهان، گاه مساله زنان به نام وحدت ملی یا ضدامپریالیستی به حاشیه رانده شده است. 

در جنبش‌های اتنیکی هم که بر یگانگی و هویت قومی استوارند، خطر آن که مطالبات جنسیتی کمرنگ و به حاشیه رانده شوند؛ افزایش می‌یابد. در جنبش‌ها و تشکل‌های طبقاتی هم با مشکل مشابهی روبه‌رو بوده‌ایم. یکی از معضلات اتحادیه‌های کارگری در ایران خصلت عمدتا مردانه آن‌هاست که البته منحصر به ایران نیست. مساله‌ای که می‌تواند باعث شود مصالح زنان کارگر، خیلی کمتر مدنظر قرار بگیرد. عکس این پدیده نیز مصداق دارد. در مطالبات زنان طبقه متوسط دگرجنس‌خواه مرکزگرا با مطالباتی روبه‌رو می‌شویم که مطالبه زنان اتنیک‌های تحت ستم یا زنان طبقه کارگر یا زنان که دگرجنس‌خواه نیستند. آن‌ها اصل خواسته‌های خود را در آن‌ها نمی‌یابند. از این رو مساله همگانی کردن خواسته اجتماعی این یا آن گروه و صنف و غیره تنها با اراده من و شما محقق نمی‌شود. این پویشی پیچیده است که در فرایند مبارزات شکل می‌گیرد. 

جزییات بیشتر را در فایل صوتی بشنوید 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

تازه‌ترین پژوهش‌ها: سطح نامطلوب آمادگی جسمی نظامیان در ایران

۱۰ آبان ۱۴۰۰
بهنام قلی‌پور
خواندن در ۴ دقیقه
تازه‌ترین پژوهش‌ها: سطح نامطلوب آمادگی جسمی نظامیان در ایران