close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

پارسا کریمی؛ اعتراضات سراسری، بازداشت با سر شکسته، شکنجه با اعدام مصنوعی

۵ اسفند ۱۴۰۱
رقیه رضایی
خواندن در ۸ دقیقه
پارسا کریمی؛ اعتراضات سراسری، بازداشت با سر شکسته، شکنجه با اعدام مصنوعی
پارسا کریمی؛ اعتراضات سراسری، بازداشت با سر شکسته، شکنجه با اعدام مصنوعی
پارسا کریمی؛ اعتراضات سراسری، بازداشت با سر شکسته، شکنجه با اعدام مصنوعی

«پارسا کریمی»، ۲۲ ساله و اهل تهران است. اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی او را چهارم آبان ۱۴۰۱، یعنی در چهلمین روز کشته شدن «ژینا (مهسا) امینی» توسط حکومت، در منطقه «پونک» در شمال‌غرب تهران بازداشت کرد. در همان لحظه بازداشت، ۱۴ مامور سوار بر هفت موتور او را محاصره کرده و سرش را محکم به آسفالت خیابان کوبیده بودند، به نحوی که سرش شکسته بود و خونریزی می‌کرد.

ماموران پارسا را ابتدا به ساختمانی که خود آن را «حفاظ» می‌نامیدند، منتقل کرده و بعد از بازجویی در آن‌جا، به یک بازداشتگاه مخفی در حوالی محله «فرح‌زاد» تهران منتقل کردند. او در این خانه امن، با شوکر، باتوم و ضرب و شتم شدید و البته «اعدام مصنوعی»، شکنجه شده بود.

پارسا جمعا سه ماه و ۱۵ روز را در بازداشت گذراند و در نهایت روز ۱۹ بهمن‌، با فرمان «عفو» «علی خامنه‌ای»، رهبر جمهوری اسلامی و با اخذ تعهدنامه که دیگر نه در فضای حقیقی و نه در فضای مجازی علیه رژیم جمهوری اسلامی فعالیتی نخواهد کرد، آزاد شد. 

این گزارش، روایتی است از آن‌چه بر سر این جوان ۲۲ ساله در بازداشتگاه‌های مخفی سپاه و زندان تهران بزرگ آمده است. «ایران‌وایر» در گفت‌وگو با یک فرد آگاه و نزدیک به خانواده کریمی که به‌دلایل امنیتی نام او محفوظ خواهد ماند، دست یافته است.

***

۱۴ نفر به یک دانشجوی ۲۲ ساله

 «پارسا کریمی»، دانشجوی سال آخر کارشناسی پیوسته رشته مهندسی نفت در دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقیقات تهران است. زمان بازداشت، او در میان جمعیتی در حوالی میدان «پونک» بود که بعد از حمله موتور سوارهای لباس‌شخصی، با فرار جمعیت در میان انبوهی از موتورسواران تنها ماند. آن‌گونه که منبع «ایران‌وایر» می‌گوید، ۱۴ موتور سوار که روی هفت موتور نشسته و همگی مسلح به سلاح‌های «پینت بال» بودند، به او حمله کرده و بعد از محاصره، یکی از ان‌ها کُلتی را روی کمر پارسا می‌گذارد و با تهدید به شلیک، او را به زور سوار یکی از موتورها کرده بودند و با خود می‌برند.

منبع مطلعی که با «ایران‌وایر» گفت‌وگو کرده است، می‌گوید بعد از چند دقیقه، پارسا به یک خودرو در همان حوالی تحویل داده می‌شود و به چشم‌هایش چشم‌بند می‌زنند؛ چشم‌بندی که از ساعت هشت شب چهارم آبان تا حدود ۱۱ شب پنجم آبان که به زندان تهران بزرگ (فشافویه) تحویل داده می‌شود، حتی زمانی‌که او را وادار به امضای برگه عدم اعتراض به حکم بازداشت موقت می‌کنند، از چشم‌هایش برداشته نمی‌شود.

در درون آن خودرو، ماموران با باتوم به سر شکسته و کمر پارسا و با شوکر به پهلوهایش می‌زدند تا رمز گوشی‌ خود را به آن‌ها بدهد. بعد از گرفتن رمز هم دیدن هر استوری یا عکس و ویدیویی از اعتراضات که در گوشی‌ او بوده، به ضربات کتک منتهی می‌شده است.

بعد از چند دقیقه رانندگی، خودروی حامل پارسا و ماموران امنیتی به ساختمانی می‌رسد که ماموران آن را «حفاظ» خوانده‌اند. منبع مطلع «ایران‌وایر» نمی‌داند که منظور ماموران چه بوده است ولی احتمالا حفاظ، مخفف کلمه «حفاظت اطلاعات سپاه» است و اشاره به دفتر این نهاد دارد.

بنا به توصیفی که از این مرکز به «ایران‌وایر» رسیده، از در ورودی ساختمان تا محل بازجویی پارسا کریمی، ماموران او را چندین طبقه به زیرزمین برده‌اند؛ به‌نحوی که ماموری که همراه پارسا بوده، تا او را از پله‌ها پایین برده، او را تهدید می‌کرده که چون جرمش سنگین است، مثل «پله‌های جهنم» او را به طبقه‌های پایین‌تر می‌برند. در این مسیر نیز مدام صدای شکنجه شدن و داد و فریاد بازداشتی‌ها به گوش پارسا می‌رسیده است که با توجه به حجم بازداشتی‌های اعتراضات چهلم ژینا امینی، برای «ایران‌وایر» مشخص نیست این پله‌های پی‌درپی و شنیدن صدای فریاد ناشی از شکنجه، صحنه‌سازی برای فشار بیشتر به پارسا بوده یا واقعیت داشته است.

در سال‌های گذشته، گزارش‌های بسیاری از پخش صدای فریاد و ضرب‌وشتم برای برخی زندانیان سیاسی منتشر شده است. «نرگس محمدی»، فعال سرشناس حقوق‌بشر در کتاب خود درباره سلول انفرادی، تحت عنوان «شکنجه سفید» نیز به این موضوع به‌عنوان یکی از روش‌های معمول فشار بر زندانی پرداخته است.

مشخص نیست که ساختمانی که پارسا را ابتدا به آن برده‌اند، چه کاربردی را برای حفاظت اطلاعات سپاه دارد اما در گزارشی که شبکه خبری «سی‌ان‌ان» اخیرا منتشر کرده، به نقل از چندین بازداشت‌ شده اعترضات آورده است که پیش از انتقال به زندان‌های رسمی، این افراد به مساجد، مراکز دولتی و اداری و بازداشتگاه‌های مخفی نیروهای امنیتی در شهرهای مختلف ایران منتقل شده‌اند.

اطلاعاتی که «ایران‌وایر» تاکنون در گفت‌وگو با منابع خود به‌دست آورده است نیز با این روایت‌ها هم‌خوانی دارند و نشان می‌دهند که دست‌کم افرادی که توسط وزارت اطلاعات و حفاظت اطلاعات سپاه بازداشت شده‌اند، پیش از آن‌ که به زندان منتقل شوند، به یکی از این مراکز مخفی که حکومت در شرایط بحرانی اعتراضات از آن‌ها به‌عنوان بازداشتگاه موقت استفاده می‌کند، منتقل می‌شدند.

 

زیرزمین جهنمی، بازداشتگاه امن و اعدام مصنوعی به وقت اذان صبح

بعد از آن‌ که پارسا به اتاق بازجویی برده می‌شود، دو مامور که یکی گوشی او را در دست داشته و همه محتویات آن را بررسی می‌کرده و یکی دیگر که منحصرا برای ضرب و شتم و شکنجه این جوان آن‌جا بوده است، او را مورد بازجویی و ضرب و شتم با باتوم، شوکر و مشت و لگد قرار می‌دهند.

بعد از بررسی دقیق محتویات گوشی پارسا، او با یک خودرو ون به یک بازداشتگاه مخفی که این‌ روزها با عنوان «خانه امن» شناخته می‌شود، منتقل می‌شود. 

بر اساس اطلاعاتی که از آن خانه امن به‌ «ایران‌وایر» رسیده، این محل یک خانه ویلایی در حوالی محله تفریحی «فرح‌زاد» در شمال‌غرب تهران است. این خانه از بیرون هیچ فرقی با سایر خانه‌های ویلایی آن منطقه تهران نداشته ولی داخل ساختمان تک طبقه آن به صورت بازداشتگاه بازسازی شده است.

پارسا را در سرمای هوای شبانگاهی آبان، در حیاط آن خانه نگه داشته و با چشم‌بند، رو به دیوار نشانده بودند. در تمام مدت چند ساعتی که او آن‌ جا بوده، ماموران با توهین، فحاشی و حتی ناسزاگویی‌های رکیک به ژینا امینی، شرایط را برای پارسا غیرقابل تحمل کرده بودند. ماموران او را چندین بار در آن چند ساعت تهدید به تجاوز با باتوم و تجاوز جنسی کرده و گفته بودند که چون ۴۰ روز است کنار همسران‌شان نیستند، باید به شکلی خود را تخلیه کنند!

حوالی اذان صبح، یکی از ماموران به شکنجه‌گری که پارسا را زیرنظر داشته است، نزدیک می‌شود و می‌گوید: «حاج آقا ساعت ۲۰ دقیقه به پنج است، شروع کنیم؟!» 

پارسا آن زمان متوجه می‌شود که قصد دارند او را در زمان اذان صبح، اعدام کنند. بعد از آن، ماموران این جوان ۲۲ ساله را به داخل یکی از اتاق‌ها می‌برند و او را ناچار می‌کنند بالای یک چهارپایه برود و طناب داری را که آن‌ جا آماده بوده است، دور گردنش می‌اندازند و به او می‌گویند که حرف آخرت را بزن! زمان برای پارسا کش می‌آید و بعد از حدود پنج دقیقه جان‌فرسا، یک نفر از در وارد می‌شود و می‌گوید که حکم اعدام لغو شده است.

پس از آن، پارسا را در یک اتاق تنها رها کرده و به او حتی اجازه تکیه دادن به دیوار را هم نمی‌دادند. او حدود هفت ساعت را ناچار به سرپا ایستادن بوده و مامور ی که از طریق دوربین مداربسته اورا تحت نظر داشته، حتی اگر برای لحظه‌ای به دیوار تکیه می‌داده، به سراغش می‌آمده و با باتوم او را مورد ضرب و شتم قرار می‌داده است.

حدود ساعت ۱۲ ظهر، پارسا را به دادسرای «اوین» منتقل می‌کنند. به گفته منبع مطلع «ایران‌وایر»، او در آن‌جا با خیل زیادی از جوانان بازداشت شده مواجه می‌شود که همگی در روز چهلم مهسا یا همان روز پنج‌شنبه بازداشت شده بودند. 

ماموران پارسا کریمی را ناچار می‌کنند که با چشم‌بند، نامه عدم اعتراض خود به بازداشت موقت را امضا کند و بعد قاضی کشیک دادسرای اوین حتی بدون این که اجازه دهد او روی صندلی بنشیند، تنها در چند دقیقه کوتاه به او می‌گوید: «برو بیرون، حکمت اعدام است!»

در سال‌های گذشته، بسیاری از فعالان مدنی و نهادهای حقوق‌بشری درباره وابستگی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی به ماموران امنیتی و عدم استقلال قضات دادگاه‌های انقلاب نوشته‌اند؛ موضوعی که مواجهه پارسا کریمی با قاضی دادسرای اوین نیز مُهر دیگری بر تایید آن است.

 

انتقال به زندان تهران بزرگ، دادگاه با چاشنی توهین و فحاشی، عفو با امضای تعهدنامه

پارسا کریمی شامگاه همان روز پنج‌شنبه پنجم آبان به زندان تهران بزرگ منتقل می‌شود. او در بدو ورود، به این دلیل که انفرادی‌های زندان‌ جای خالی ندارند، به بند عمومی منتقل می‌شود. در مدت حبس سه ماه و ۱۴ روزه خود در زندان تهران بزرگ، چندین بار بازجویی می‌شود. در هیچ‌یک از بازجویی‌ها دیگر شکنجه بدنی نمی‌شود اما شکنجه روانی و فشار برای اخذ اعتراف هم‌چنان ادامه داشته است.

بر اساس مدارکی که به «ایران‌وایر» رسیده‌اند، پرونده پارسا کریمی در اواخر آبان به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست «ابوالقاسم صلواتی»، معروف به «قاضی مرگ» منتقل می‌شود. صلواتی دو بار پارسا کریمی را می‌بیند و در هر دو بار، با ناسزاگویی، فحاشی‌های رکیک به پارسا، پدر، مادر، خواهر و برادرش، او را مورد توهین و تحقیر قرار می‌دهد. سرانجام نیز در حالی‌ که نه اجازه حضور خانواده به او داده شده بود و نه وکیلی در دادگاه اجازه حضور داشته است تا از کریمی دفاع کند، صلواتی او را به تحمل پنج سال حبس تعزیری بابت اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی»، یک سال حبس بابت «توهین به رهبری» و یک سال دیگر نیز بابت «فعالیت تبلیغی علیه نظام» محکوم می‌کند.

حدود یک ماه بعد، پرونده او در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر تهران مورد بازبینی قرار می‌گیرد و «عباسعلی حوزان»، رییس این شعبه حکم سه سال و شش ماه و یک روز حبس را برای او صادر می‌کند.

بنا به گفته منبع مطلعی که درباره پارسا کریمی با «ایران‌وایر» صحبت کرده است، او در نهایت در شامگاه ۱۹ بهمن، بعد از اجبار به امضای یک تعهدنامه از سوی مسوولان زندان تهران بزرگ، مشمول آن‌چه عفو رهبر جمهوری اسلامی خوانده‌اند، شده و از زندان آزاد می‌شود.

در حالی‌که دستگاه تبلیغات جمهوری اسلامی مدعی است که رهبر این نظام سیاسی معترضان را عفو کرده است، بسیاری از افراد بازداشت شده می‌گویند آن‌ها ناچار شده‌اند برخلاف میل خود تعهدنامه‌ای را امضا کنند که از این به بعد از شرکت در تجمع‌ها و فعالیت اعتراضی در فضای مجازی پرهیز می‌کنند، وگرنه به قوه قضاییه جمهوری اسلامی اختیار این امر داده می‌شود که آن‌ها را به «اشد مجازات» محکوم کند.

پارسا کریمی ۲۲ ساله نیز ناچار به امضای این تعهدنامه شده و هم‌اکنون به صورت مشروط آزاد است.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

کشته شدن یک جوان اهوازی دیگر در تیراندازی نیروی انتظامی

۵ اسفند ۱۴۰۱
خواندن در ۱ دقیقه
کشته شدن یک جوان اهوازی دیگر در تیراندازی نیروی انتظامی