تارا اورامی، شهروندخبرنگار
عصر پنجشنبه پنجم تیر ۱۴۰۲، «بهار خشنودی» که در شهر سقز به معلمی مشغول بود، بر اثر سقوط درخت کشته شد. یکی از نزدیکانش هم که همراهش بود، زخمی شده است.
از این دست حوادث در شهر سقز بارها اتفاق افتاده است؛ مسالهای که میتواند توجهها را به سمت مسوولیت شهرداری جلب کند. تکلیف پروندههای فساد مالی اعضای شورای شهر سقز چه شد؟
در میان فساد گسترده مقامات و بیتوجهی به مسوولیتهایی که بر عهده دارند، شهروندان اما کشته میشوند. شهرداری سقز که در ماههای اخیر به تغییر شکل آرامگاه «آیچی»، محل خاکسپاری «ژینا (مهسا) امینی» مشغول بوده، تامین امنیت جانی شهروندان برایش چهقدر مهم است؟
***
در شلوغیهای عصر پنجشنبه و در هوایی کاملا صاف و بدون وزش باد در پارک «مولوی» شهر سقز، بر اثر سقوط یک درخت، دو شهروند زن حاضر در آن پارک مصدوم میشوند و در نهایت یکی از آنها کشته و دیگری در بیمارستان بستری میشود.
«بهار خشنودی»، زنی که کشته شد، معلمی ۳۷ ساله بود که در مدرسه دخترانه شهر «صاحب» کار میکرد. او از همسر خود جدا شده بود و فرزند آنها با پدرش زندگی میکرد اما روز حادثه، همراه مادرش بود. عصر پنجشنبه به همراه برخی از اعضای خانوادهاش در پارک دور هم جمع شده بودند. این معلم به همراه دختر عموی خود روی یک نیمکت نشسته بودند که ناگهان درختی سقوط کرد، بهار کشته و دختر عمویش مصدوم شد.
بر اساس مشاهده شهروندان حاضر در محل، درختی که سقوط کرده، از درختان فرسوده و قدیمی پارک مولوی بوده است که ارتفاع زیادی داشت و اگرچه قسمت بالایی درخت سبز بود اما از وسط دچار پوسیدگی شده بود. همین پوسیدگی منجر به سقوط درخت و کشته شدن یک شهروند شده است.
از این دست اتفاقات در سقز سابقه دارد. چند سال قبل نیز در یک روز بهاری، چهار جوان که برای در امان ماندن از باران به زیر یک صخره پناه برده بودند، بر اثر رانش زمین جان خود را از دست دادند. این واقعه در قسمتی از فضای سبز رخ داده بود که در کنار پارک «کوثر» قرار داشت.
تمامی این حوادث با عنوان حوادث طبیعی در حالی باعث مرگ شهروندان شدهاند که طی ماههای اخیر شهرداری سقز تمام توان خود را برای تغییر شکل آرامگاه ژینا (مهسا)امینی گذاشته است؛ از تخریب مزار تا بولدوزر انداختن در اطراف آن و کندن قبرهای دیگر.
شهرداری کجا است؟
در حادثه کشته شدن بهار خشنودی، آنهم در حالی که برای گردشی شهری در بعدازظهر آخر هفته رفته بود، شاید توجهها به مسوولیت شهرداری جلب شود. درختی که از نیمه فرسوده بود، چرا باید در محل پارک عمومی، بدون رسیدگی باقی مانده باشد؟
زمستان سه سال قبل و در جریان بارش سنگین برف، بخشی از درختان این شهر در مکانهای عمومی دچار آسیب شده بودند. در آن زمان شهرداری از کمبود نیرو گلایه داشت. اما به نظر میرسد که این گلایهها، بهانههای مسوولان پس از وقوع حوادث است.
در سالهای اخیر، تعداد بسیاری از معاونان و کارشناسان نهاد شهرداری سقز و اعضای شورای شهر و برخی اشخاص حقیقی که با این افراد در ارتباط بوده، با اتهامهای مالی و اقتصادی بازداشت شدهاند. تعداد آنها به بیش از ۲۰ نفر میرسد.
این بازداشتها هم بدون اطلاعرسانی شفاف از روند رسیدگی به پروندهها و سرنوشت مقامات خاطی در حد یک خبر در رسانههای محلی باقی ماندهاند.
از سوی دیگر، بنا به اذعان مسوولان شهرداری سقز، بسیاری از نیروهای این نهاد با سفارش افراد صاحبنفوذ، ابتدا به عنوان نیروی کارگری وارد شهرداری شده و بعد پشت میزنشین شدهاند.
در کنار فساد گسترده اعضای شهرداری و شورای شهر سقز، در دو دوره اخیر فعالیت این نهاد، پروژه چشمگیری که پاسخی برای کمبودهای زیربنایی شهر و مطالبات و حقوق شهروندان باشد، در سقز به انجام نرسیده است.
اگر دستگاه قضایی عادلانهای در ایران وجود داشت، مسوول جان دادن بهار خشنودی که حالا در کنار خانوادهاش، دانشآموزان او هم عزادار هستند، با شهردار سقز و اعضای شورای شهر بود.
اما مسوولان شهرداری در این روزها مشغولیتهای دیگری دارند. آنها به تخریب و تغییر شکل آرامگاه مهسا امینی مشغول هستند تا نماد دادخواهی را از یاد و حافظه جمعی شهروندان حذف کنند. ارزش جان و یاد آدمی کجای معادلات قدرت در نهادهای وابسته به حکومت ایران است؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر