نزدیک به یک سالی میشود که نسخه انگلیسی فیلم با نام Putin's Witnesses انتشار یافته که البته هنوز در اینترنت در دسترس نیست. ولی نسخه فرانسوی و آلمانی آن با نام «شاهدان پوتین» به تازگی از شبکه مشترک آلمان و فرانسه (آرته) نمایش داده شد و تا یک ماهی دیگر هم در دسترس است
• مستندی است که ویتالی مانسکی، خبرنگار سابق یک شبکه تلویزیونی روسیه از مواد و فیلمهایی ساخته که به یک سال دوران گذار از بوریس یلتسین به ولادیمیر پوتین برمیگردد. علاوه بر فیلمبرداری که او را همراهی میکرده خود نیز با یک دوربین اینجا و آنجا فیلمبرداریهایی انجام داده. او اجازه داشته که در این یک سال یلتسین و بهخصوص پوتین را همراهی کند و بخش عمده فیلم بیشتر قطعات غیررسمی از پشت صحنهها و از گفتوگوهایی شخصی است که خود خبرنگار با پوتین پیش برده است.
• فیلمی است که با اعلام یلتسین به کناررفتن در روز آخر سال ۱۹۹۹ و معرفی پوتین به جانشینی خود آغاز میشود و با سخنرانی بعدی پوتین در همان شب ادامه مییابد. بعدتر فیلم بر این موضوع متمرکز میشود که چگونه پوتین بدون تبلیغ رسمی و با در اختیارداشتن تمرکز رسانهای بر خود نهایتا انتخابات چند ماه بعد را برد، انتخاباتی که ورای این بیعدالتی رسانهای به سود پوتین و به ضرر اپوزیسیون، مجموعا دمکراتیک برگزار شد. مانسکی البته به مجموعه ترورهایی در مسکو که به سوق مردم به داشتن رئیس جمهوری با دست آهنین سوق داد هم اشاره میکند، و میگوید که شائبههایی بوده که این انفجارها را سازمان امنیت داخلی روسیه انجام داده تا حرفها و موضع سرسختانه پوتین برای مردم تبلیغ شود و آنها برای امنیت هم که شده به او رای دهند. مانسکی ولی در صحبتهایی که با پوتین میکند به این نتیجه نمیرسد که خود پوتین هم از چنین طرح و برنامهای اگر موجود بوده باخبر بوده باشد.
• فیلم منتهی دو سه فراز و نکته قابل تامل دیگر دارد. یلتسین در جلسهای خانوادگی با خبرنگار میگوید که از میان بیست فردی که میتوانستند جانشینش بشوند نهایتا به پوتین رسیده است، ولی توضیح نمیدهد که در او چه چیزی دیده و این تصمیم را در کدام مکانیزمها و معادلات گرفته است. شبی که انتخابات است هم، یلتسین گویی که خود نامزد انتخابات است سرخوش با خانواده پای تلویزیون است و پیروزی ۵۱ درصدی پوتین را پیروزی خود تلقی میکند و طرفه این که هر چه منتظر میشود که بتواند با پوتین صحبت کند و به او تبریک بگوید موفق نمیشود. او که به لحاظ سلامتی همچنان وضعیت رو به راهی ندارد، همچنین از این که گورباچف پس از مدتها توانسته آن شب روی صفحه تلویزیون ظاهر شود و حرفی بزند به شدت خشمگین است.
• نکته جالب در این بخش تمرکز فیلم روی اعضای ستاد انتخاباتی پوتین در شب پیروزی (کسب اولیه قدرت) است که از میان آن جمع که البته بعضا آدمهای دمکراتتری نبودهاند تنها دیمتری مدودیف و یک دو نفر دیگر همچنان با پوتین ماندهاند بقیه یا به مخالفان پیوستهاند، یا از روسیه خارج شدهاند و یکی دو تایی هم به نحوی مشکوک کشته شدهاند. (برای ما ماجرای آشنایی نیست؟)
• در جریان کارزار تبلیغاتی غیرمستقیم برای انتخابات، پوتین به پیشنهاد مانسکی به دیدار خانم معلمش در سنت پترزبورگ میرود تا فیلمبرداری کنند و حس مثبت در جامعه نسبت به پوتین بیافرینند. در این دیدار معلم حرفی میزند که جالب است: دوباره سراغ من بیا. و پوتین قول میدهد. منتهی معلم میگوید امیدوارم، چون تو اینجا و آنجا دچار فراموشکاری میشوی!
و خب مانسکی در بخشی از فیلمی گفتوگویی دو نفره با پوتین دارد که رئیس جمهور جدید روسیه در آن شرح میدهد که چگونه از این که سرنوشت پادشاهان را پیدا کند و دائم بخواهد در کاخ باشد و چیزی از زندگی شخصی نفهمد نگران است و اکیدا میگوید که به چنین روزی نخواهد افتاد. او در تبیین این موضعش، هم به دیدارهایی که با پادشاهان داشته و به مشکلات آنها اشاره میکند و هم به مبانی دمکراسی و لزوم چرخش قدرت، و بر اساس این دو حرفش این است که سر موقع از سیاست خارج خواهد شد. ولی ظاهرا حرف معلم درستتر از کار درآمده و پوتین در این زمینه به «فراموشکاری» رسیده.
شیرینی طعم قدرت و مزایای آن که چسبندگی به کرسی آن را به دنبال میآورد یک سوی قضیه است، چنان که در ایران پس از انقلاب هم شاهد بودهایم و رهبر جدید هم بسان دوران قبل از انقلاب مادامالعمر شده، گیرم که اسمش شاه نیست. حس و حالی که در شرایط ضعف جامعه مدنی، دستکم بخش قابل اعتنایی از جامعه دمکراسیندیده روسیه به پوتین داده و یک مرد پرقدرت، شناختهشده، کاریزمادار و کسی که سرخوردگی از شکست و فلاکت دوران یلتسین بیمار را تا حدودی التیام داده را پیوسته رهبر خود خواسته هم طرف دیگر ماجرای سکونت دائمی پوتین در کاخ کرملین است. بازی بد غرب که از موضع طرف پیروز رفتاری تحقیرگونه و تهاجمی علیه روسیه پس از فروپاشی داشت و محملهای واقعی و کاذب برای پوتین و شرکا ایجاد کرد که خطر غرب را به کارتی برنده برای بازی با افکار عمومی بدل کنند و نیز کارتهای بعضا بدی که اپوزیسیون بازی کرد هم در این ماجرا تاثیر قابل اعتنایی داشتهاند. این که در جربان انتخاباتها هم کل رسانههای روسیه که حالا نسبت به سال ۱۹۹۹ بیش از پیش از فضای انتقادی دور شدهاند هم به کمک تبلیغ مستقیم و غیرمستقیم برای پوتین میآیند هم یک سویه دیگر ماجراست.
و طرفه این که خود مانسکی هم تا سال ۲۰۱۲ با قدرت میماند، و در این سال که پوتین بعد از یک دوره ۴ ساله نخستوزیری (و دوفاکتو ریاست جمهوری) دوباره قصد رئیس جمهورشدن رسمی را میکند میبرد و به خارج میآید.
• بحثی که مانسکی در دو جلسه با پوتین در باره چرایی احیای سرود دوران شوروی دارد هم از جهاتی جالب است. به دستور پوتین ملودی سرود دوران شوروی را با یک متن جدید به سرود ملی روسیه کنونی بدل کردهاند. توضیح پوتین این است که در گفتوگو با جامعه به این نکته رسیده است که بخشهایی از مردم از این که همه چیز گذشته از آنها گرفته شود نگرانند و ما باید به این حس و دریافت نوستالژیک توجه کنیم و مثلا در همین سرودی تلفیقی به آن اعتنا بورزیم. در خلال صحبت آن طور که مانسکی ادعا میکند، معلوم میشود که کسی در دور و بر پوتین هوادار این ایده نبوده و او خود «عطش و اشتیاق» پوتین به احیای مناسبات گذشته را انگیزه این کار میداند و سیر و سلوک پوتین در قبال مقوله قدرت در سالهای بعد را هم شاهد میگیرد، امری که قضاوت در باره آن پیچیده است.
هر چه که هست فیلم با توجه به تمرکزش بر پشت صحنهها در آن یک سالی که پوتین را همراهی کرده و با توجه به صحبتهای شخصی مانسکی با پوتین در مقولات مهم و این که در عمل چگونه ماجرا پیش رفته فیلمی است دیدنی.
فیلم را به زبان آلمانی یا فرانسوی در این لینک میتوان دید.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر