close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

مجلس نردبان قدرت؛ کمال دانشیار، نماینده سابق مجلس، واسطه بابک زنجانی

۱۱ دی ۱۴۰۲
پژمان تهوری
خواندن در ۱۰ دقیقه
«کمال دانشیار» تا پیش از ورود به مجلس چهارم، چهره شناخته شده و پر نفوذی نبود. او متولد ۱۳۳۴ در امیدیه خوزستان است و پیش از ورود به مجلس، معاون استانداری خوزستان و در فرمانداری و بخشداری شهرستان‌های استان خوزستان فعالیت کرده بود
«کمال دانشیار» تا پیش از ورود به مجلس چهارم، چهره شناخته شده و پر نفوذی نبود. او متولد ۱۳۳۴ در امیدیه خوزستان است و پیش از ورود به مجلس، معاون استانداری خوزستان و در فرمانداری و بخشداری شهرستان‌های استان خوزستان فعالیت کرده بود
نامش در دادگاه بابک زنجانی بارها به میان آمد، ولی هیچ‌گاه در جایگاه متهم قرار نگرفت
نامش در دادگاه بابک زنجانی بارها به میان آمد، ولی هیچ‌گاه در جایگاه متهم قرار نگرفت

مجموعه «مجلس، نردبان قدرت»، چهره‌هایی را معرفی می‌کند که مجلس سکوی پرتاب آن‌ها شده است. نگارنده با این پیش‌فرض که «انقلاب»، «آقازادگی»، «چکمه» و «عمامه»، به‌خودی‌خود ۴ رانت مهم برای ورود به قدرت در نفظام جمهوری اسلامی و ثروت‌اندوزی بوده و هست و افراد متصل به این چهار گروه برای رسیدن به قله‌های ثروت و قدرت نیاز به رانت نمایندگی نداشته‌ و ندارند، در گزینش مصادیق این مجموعه، تمرکز را روی نمایندگانی قرار داده که پیش از ورود به مجلس کم نام‌و‌نشان، و در سابقه آن‌ها هیچ‌یک از این ۴ رانت، برجسته نبوده. هرچند کمتر نماینده‌ای را می‌توان پیدا کرد که با رجال سیاسی جمهوری اسلامی رابطه فامیلی نداشته، یا دوره‌ای را هرچند کوتاه در سپاه پاسداران سپری نکرده باشند، ولی مهم این است که این دو در کارنامه آن‌ها برجسته نبوده و نمایندگی مجلس، نقش مهمی در بالا رفتن آن‌ها از نردبان قدرت ایفا کرده است.

***

مامور دور زدن تحریم‌ها و واسط بابک زنجانی

نامش در دادگاه بابک زنجانی بارها به میان آمد، ولی هیچ‌گاه در جایگاه متهم قرار نگرفت. «کمال دانشیار» که پس از سه دوره نمایندگی مجلس به عضویت هیات‌مدیره شرکت بازرگانی نفت ایران انتخاب و مدیریت اجرایی این شرکت را قبول کرد و راهی سوئیس شد، کسی بود که در اجرای سیاست دور زدن تحریم‌ها، میلیون‌ها دلار به بابک زنجانی پرداخت کرد تا کار انتقال دلارهای حاصل از فروش نفت ایران، در بازارهای رسمی و غیررسمی را به داخل کشور تسهیل کند.

بابک زنجانی در گفت‌وگویی تفصیلی در سال ۱۳۹۲ با هفته‌نامه «آسمان»، در خصوص فرد رابطی که او را به وزارت نفت وصل کرده، مستقیم از «کمال دانشیار» نام می‌برد و می‌گوید: «کمال دانشیار رییس اسبق کمیسیون انرژی مجلس از من خواست که برای شرکت نفتی نیکو، یک سوئیفت در موسسه مالی‌ام باز کنم تا بتواند از این طریق، بدهی ۱۵ میلیون دلاری شرکت نیکو به قرارگاه خاتم‌الانبیاء (متعلق به سپاه پاسداران) را پرداخت کند.»او توضیح می‌دهد که «بعد از انجام این انتقال، آقای دانشیار خیلی خوشحال شدند و گفتند شما به شرکت ما بیایید و با رییس‌مان، آقای جشن‌ساز آشنا شوید. من رفتم آقای جشن‌ساز، مدیرعامل نیکو را دیدم. ایشان از من خواست تا کاری کنم حساب‌هایشان باز شود.»

 او توضیح می‌دهد که آن زمان کسی برای شرکت نیکو حساب باز نمی‌کرد، لذا به آن‌ها وعده می‌دهد که در بانک‌ خود، برای آن‌ها حساب بانکی باز می‌کند و کارهایشان را عملیاتی می‌کند. به این ترتیب بابک زنجانی مسوولیت نقل‌و‌انتقال پول نفت ایران را در خارج از کشور عهده‌دار می‌شود و پورسانت‌های میلیاردی به جیب می‌زند. او پس از انتقال ۷۷۰ میلیون یورو از پول نفت ایران و دریافت کارمزد، ماموریت پیدا کردن مشتری برای نفت ایران را نیز عهده‌دار می شود تا تحریم‌ها را دور زده و قفل وزارت نفت در فروش نفت را باز کند و از این طریق، میلیاردها دلار پول نفت ایران را جابه‌جا می‌کند. 

او توضیح نمی‌دهد که داد‌و‌ستد شخصی بین او و کمال دانشیار صورت می‌گیرد یا چه درصدی از سهم دلالی را به دانشیار پرداخت می‌کند، ولی آنچه روشن است، اینکه کمال دانشیار به‌رغم اینکه به‌صورت علنی پایش به دادگاه باز نمی‌شود، ولی دیگر نه به مجلس باز می‌گردد و نه پست مهمی در وزارت نفت می‌گیرد، بلکه در پروسه تسویه در وزارت نفت در سال ۱۳۸۸، از تیم مشاوران وزیر نفت کنار گذاشته می‌شود؛ کسی که خود پیش‌تر نامزد وزارت نفت بود و برنامه‌های خود را به «محمود احمدی‌نژاد» برای تصاحب کرسی وزارت نفت داده بود.

کمال دانشیار یکی از نفتی‌ترین چهره‌های اصولگرایان است که با دو دوره ریاست کمیسیون انرژی (مجلس پنجم و هفتم) روابط گسترده‌ای در میان شرکت‌های نفتی دارد. او که تلاش‌هایش برای تصاحب کرسی وزارت نفت به نتیجه نرسید، دیدگاه‌های شاذی مطرح کرده که نشان می‌دهد تمایل زیادی به نقش‌آفرینی در این حوزه دارد و از بسته‌تر شدن وزارت نفت و شرکت ملی صنعت نفت ایران استقبال می‌کند. او پیشنهاد کرده بود که وزارت نفت منحل و شرکت ملی نفت ایران زیرنظر رییس‌جمهور تشکیل شود، پیشنهادی که کنترل نمایندگان بر نفت ایران را به‌طور کامل حذف می‌کرد. 

او پس از اختلاف‌نظر مجلس هفتم با محمود احمدی‌نژاد در انتخاب وزیر نفت نیز، پیشنهاد کرده بود «وزیر نفت یا از سوی شورای نگهبان یا از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام یا از سوی رهبر جمهوری اسلامی منصوب شود»، شاید او فکر می‌کرد که حامیان اثر‌گذاری در شورای نگهبان، مجمع یا بیت رهبری دارد و از این طریق، زودتر می‌تواند بر کرسی وزارت نفت تکیه زند.

کمال دانشیار با چه پشتوانه‌ای به چهره‌ای نفتی تبدیل شد؟

کمال دانشیار تا پیش از ورود به مجلس چهارم، چهره شناخته شده و پر نفوذی نبود. او متولد ۱۳۳۴ در امیدیه خوزستان است و پیش از ورود به مجلس، معاون استانداری خوزستان و در فرمانداری و بخشداری شهرستان‌های استان خوزستان فعالیت کرده بود. دانشیار ۳۷ ساله بود که پا به چهارمین دوره مجلس شورای اسلامی گذاشت، آن هم با پیروزی در انتخاباتی غیررقابتی که در نتیجه حذف گسترده نیروهای جناح چپ حکومت (طیف خط امامی‌ها و مجمع روحانیون مبارز)، برگزار شده بود. کمال دانشیار از نیروهای جوان مجلس چهارم به‌شمار می‌رفت و تمرکزش در اولین دوره حضورش در مجلس، توسعه حوزه انتخابیه بود تا بتواند پایگاه رای خود را حفظ کند.

هاشمی رفسنجانی در خاطرات‌ خود، به یکی از تلاش‌های کمال دانشیار برای بردن لوله‌کشی گاز و جاده و بیمارستان و …، به بندر ماهشهر اشاره می‌کند و می‌نویسد: «[آقای کمال دانشیار]، نماینده بندر ماهشهر آمد. از توسعه سریع شهرستان و حل مشکلات بعد از جنگ تشکر کرد. برای لوله‌کشی گاز و احداث راه، ورزشگاه و بیمارستان استمداد کرد و از سرعت توالد اعراب در خوزستان و تعصب عربی و مسلح شدن آن‌ها، اظهار نگرانی نمود.» 

بدین ترتیب، او در مجلس پنجم که باز با اکثریتی اصولگرا تشکیل شد، توانست کرسی خود را حفظ و به کمیسیون انرژی راه یابد. دانشیار با لیسانس ریاضی و فوق‌لیسانس مدیریت صنعتی، تنها به برکت حضور در کمیسیون انرژی مجلس وارد لابی‌های قدرت در وزارت نفت شد، وگرنه نه سواد نفتی داشت و نه تجربه نفتی.

کمال دانشیار در انتخابات مجلس ششم، موفق به شکست رقیب اصلاح‌طلب خود نشد، ولی مجدد در دوره هفتم که با رد صلاحیت گسترده اصلاح‌طلبان مواجه شد، توانست به مجلس بازگردد و بر کرسی ریاست کمیسیون انرژی تکیه زند. او در این جایگاه مستقیم کوشید به بازیگری مهم در قدرت نفتی کشور تبدیل شود. او خیلی تلاش کرد که رضایت محمود احمدی‌نژاد را برای تصاحب کرسی وزارت نفت جلب کند، ولی در این راه موفق نشد و وقتی در انتخابات مجلس هشتم شکست خورد، به وزارت نفت پیوست تا در جایگاه مشاور وزیر نفت فعالیت کند و بعدتر به مدیریت اجرایی شرکت بازرگانی نفت ایران (نیکو) منصوب شد و راهی لوزان سوئیس شد و پای بابک زنجانی که پیش‌تر در قرار‌گاه خاتم‌الانبیاء ملاقات کرده بود را، به نفت ایران باز کرد. شرکتی که در سال ۱۳۹۴ متهم به از دست دادن ۳۵ میلیارد دلار از پول نفت کشور شد و پرونده‌ای ۱۲ برابر بزرگتر از پرونده بابک زنجانی برای آن باز شد.

در هر دوره از انتخابات مجلس، نام کمال دانشیار به‌عنوان نامزد مطرح می‌شود، ولی اطلاعاتی در دست نیست که آیا او با مانعی به‌عنوان تعیین صلاحیت روبه‌روست یا دیگر علاقه‌ای به بازگشت به این عرصه ندارد، ولی آنچه روشن است، اینکه او پس از دادگاه بابک زنجانی کلا به حاشیه رانده شده و کمتر نامی از او در میان است، شاید هم به فعالیت اقتصادی مشغول است. هرچند پیش‌تر نام او تنها در یک شرکت رسانه‌ای شده و آن هم «شرکت گروه انرژی پارسوماش مسجد سلیمان» که شرکتی دولتی بود و بعدها از آن نیز خارج شد. «ویکی فساد» در خصوص فعالیت‌های اقتصادی کمال دانشیار نوشته: «نام او در شرکت‌هایی از قبیل گروه انرژی پارسوماش مسجد سلیمان و نیروگاه برق بختیاری مسجد سلیمان دیده می‌شود. این دو شرکت‌ در شبکه‌ای از شرکت‌های تودرتو قرار دارند که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از: مهندسی پرآور، صنایع پتروشیمی مسجد سلیمان، ارژنگ ستبر تاراز، توسعه و سرمایه‌گذاری صنایع انرژی‌گستر پایدار، ژرف کاو اندیکا، صنایع پتروشیمی کیمیا اندیمشک، توسعه فدک کوثر هشتم و توسعه سرمایه‌گذاری قدر.»

کمال دانشیار باوجود نزدیکی با اصولگرایان ولی نیروی حزبی نیست. مدتی در حزب توسعه و عدالت که به «محسن رضایی» نزدیک بود پیوست، ولی وقتی عازم سوئیس برای فعالیت در شرکت بازرگانی نفت ایران (نیکو) بود، از این حزب نیز کناره گرفت و جای خود را به روح‌الامینی (نماینده فعلی تهران در مجلس) داد.

او یکی از نمایندگانی بود که در مجلس هفتم، طرح تشکیل گروه دوستی پارلمانی ایران و آمریکا را امضا کرد که نسبتی با خط سیاسی اصولگرایان نداشت و به‌نظر می‌رسد ایده‌ای است که از مجلس ششم برجای مانده بود و در مجلس هفتم از حمایت «غلامعلی حدادعادل» که دامادی ایرانی-آمریکایی دارد، برخوردار بود؛ و‌گرنه امثال دانشیار در رویای فروپاشی آمریکا هستند. او سال ۱۳۸۶، در گفت‌وگویی، پیش‌بینی کرده بود که «با تداوم روند افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی، امپراطوری آمریکا سقوط خواهد کرد»، که بیشتر بیانگر رویای آن‌ها بود تا داشتن تحلیل علمی و کارشناسی.

خودبزرگ بینی برخی نمایندگان ریشه در ساختار مجلس و کیش شخصیت آن‌ها دارد

چه اتفاقی در دوره نمایندگی رخ می‌دهد که یک نماینده بدون سابقه اجرایی، به صرف یک دوره حضور در مجلس، خود را صاحب صلاحیت برای وزارت، معاونت ریاست جمهوری یا حتی در سطح کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری می‌بیند؟ 

«آرش غفوری»، متخصص افکارسنجی و تحلیلگر سیاسی، در این خصوص به «ایران‌وایر» می‌گوید: «وقتی یک نفر در دوره نمایندگی می‌تواند وزیر را استیضاح و رییس‌جمهور را مورد سوال و پرسش قرار دهد و بر تمام انتصابات در حوزه انتخابیه دخالت دارد، خود را در یک جایگاه بزرگ می‌بیند. لذا این خودبزرگ بینی را باید در ساختار مجلس و کیش شخصیت نمایندگان جست‌وجو کرد.

او اولویت داشتن منافع فردی بر منافع عمومی در میان نمایندگان پارلمان را امری معمول در همه نظام‌های سیاسی می‌داند، ولی در عین حال معتقد است در نظام‌هایی که نظارت قوی‌تری اعمال می‌شود، امکان سواستفاده از قدرت کاهش می‌یابد.

به باور غفوری، نظام پارلمانی ایران مزایای زیادی دارد و اشکال را بیش از آنکه در مجلس جست‌وجو کنیم، باید در پروسه انتخابات بجوییم. جایی که نظارت استصوابی و شورای نگهبان، عملا مسبب فشل شدن مجلس شده‌اند. 

او می‌افزاید: «برای مردم در حوزه‌های انتخابیه مهم این است که فردی را برگزینند که مسائل آن‌ها را حل کند، خیلی اهمیت هم نمی‌دهند که این فرد  برای خود چه می‌کند و چقدر استعداد رانت‌خواری دارد، برای رای‌دهندگان، مهم این است که مساله بیکاری، اشتغال، مشکلات راه و آب و بیمارستان و …، حوزه انتخابیه حل شود. به همین دلیل نیز در هر دوره، سراغ فردی می‌روند که فکر می‌کنند قدرت حل مساله آن‌ها را بیشتر دارد، حال او می‌تواند نماینده فعلی باشد یا یک فرد جدید.»

غفوری در ادامه می‌گوید: «فراموش نکنیم تنها مقام حکومتی که در دسترس مردم است، نمایندگان مجلس هستند، مردم به آن‌ها مراجعه و خواهان حل مشکل‌شان هستند، برای آن‌ها تا زمانی که مشکل‌شان را حل کنند، مقابله با رانت‌خواری در اولویت نیست.»

این تحلیل‌گر سیاسی، می‌گوید: «اگر ایرادات انتخابات برطرف می‌شد و انتخاباتی سالم، آزاد و دموکراتیک برگزار می‌شد، مساله رانت نمایندگی و فساد موجود در میان نمایندگان نیز حل می‌شد، چراکه مردم در یک انتخابات رقابتی، امکان کنار گذاشتن نمایندگان فاسد را داشتند.»

فساد موجود میان نمایندگان و میل آن‌ها به رانت‌خواری چقدر در کاهش مشارکت مردم در انتخابات موثر بوده؟ آرش غفوری در پاسخ به این سوال می‌گوید: «این مساله بی‌تاثیر نبوده، خصوصا در کلان‌شهرها که مردم به لیست‌ها رای می‌دهند، نه افراد. فساد و ناامیدی از اصلاح امور، در تمایل‌ و اراده آن‌ها به مشارکت در انتخابات خیلی اثر گذاشته، ولی در شهرهای کوچک چندان موثر نیست، چراکه در شهرستان‌ها باوجود همه این فسادها، مردم دنبال کسی می‌گردند که برایشان راه بسازد، کارخانه بسازد، پل بسازد، خانه بسازد، … و بالاخره به یک نفر رای می‌دهند.  

قدرت‌طلبی و حمله به اصلاح‌طلبان

فرهنگ سیاسی حاکم بر نظام جمهوری اسلامی، به گونه‌ای شکل گرفته که برای بقا در قدرت، باید در خط رهبری و مافیای پیدا و پنهان بود و کمال دانشیار تلاش کرد همیشه در این خط بماند، هرچند از جایی به بعد، به حاشیه رانده شد. 

او در هر سه دوره‌ای که در مجلس بود، در فراکسیون پیروان امام و رهبری حضور داشت و از چهره‌های همیشه جنجالی اصولگرایان بود. او پای ثابت مصاحبه‌های رسانه‌ای علیه اصلاح‌طلبان و دولت خاتمی بود و از این حیث در فهرست چهره‌های محبوب روزنامه‌هایی چون «کیهان» و «رسالت» قرار داشت.

او تورم و کاهش رونق اقتصادی را میراث دولت «محمد خاتمی» برای احمدی‌نژاد می‌دانست و در انتقاد به دولت خاتمی گفته بود: «عيب دولت‌ گذشته این بود که برای مساله زهرا كاظمی (عکاس ایرانی-کانادایی که در زندان کشته شد) ۱۰ جلسه هيات دولت تشكيل شد، اما برای ۳۰ هزار كشته‌ جاده‌‌ها در سال، چند جلسه تشكيل شد.»

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

گزارش هه‌نگاو از نقض گسترده حقوق‌بشر در ایران در سال ۲۰۲۳

۱۱ دی ۱۴۰۲
خواندن در ۲ دقیقه
گزارش هه‌نگاو از نقض گسترده حقوق‌بشر در ایران در سال ۲۰۲۳