مجموعه «مجلس، نردبان قدرت» چهره‌هایی را معرفی می‌کند که مجلس شورای اسلامی سکوی پرتاب آن‌ها شده است. نگارنده با این پیش‌فرض که «انقلاب»، «آقازادگی»، «چکمه» و «عمامه» به‌خودی‌خود رانت مهم برای ورود به قدرت در نظام جمهوری اسلامی و ثروت‌اندوزی بوده و هستند و افراد متصل به این چهار گروه برای رسیدن به قله‌های ثروت و قدرت نیاز به رانت نمایندگی نداشته و ندارند، در گزینش مصادیق این مجموعه، تمرکز را روی نمایندگانی قرار داده است که پیش از ورود به مجلس، کم نام‌‌و‌‌نشان بوده‌اند و در سابقه آن‌ها هیچ‌یک از این چهار رانت برجسته نبوده است. هرچند کمتر نماینده‌ای را می‌توان پیدا کرد که با رجال سیاسی جمهوری اسلامی رابطه فامیلی نداشته یا دوره‌ای را هرچند کوتاه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سپری نکرده باشد، ولی مهم این است که این دو در کارنامه آن‌ها برجسته نبوده و نمایندگی مجلس، نقش مهمی در بالا رفتن آن‌ها از نردبان قدرت ایفا کرده است.
***
نماینده مخالف حضور دو تابعیتی‌ها در مجلس و دولت، در‌به‌در دنبال اقامت آلمان
نماینده مخالف حضور دوتابعیتی‌ها در مجلس و دولت که معتقد بود: «افرادی که گرین کارت یا تابعیت دوگانه دارند و یا خانواده‌شان در خارج از کشور سکونت دارند، نمی‌توانند نماینده شایسته و یا مسوول خوبی برای کشور باشند و باید کنارگذاشته شوند»، خود با اتهام جعل مدرک برای دریافت اقامت آلمان، از کار برکنار شد.
موید حسینی صدر، نماینده خوی در مجلس هشتم و نهم، از حامیان حذف دوتابعیتی‌ها از دولت بود. او معتقد بود: «نماینده باید تمام علاقه‌اش معطوف به آن جامعه‌ای باشد که نماینده آن است و حتی نباید به کسانی که خانواده‌شان در خارج از کشور سکونت دارد، مسوولیت بالا داده شود و همچنین نباید تایید صلاحیت شوند. این افراد می‌توانند استاد دانشگاه باشند و یا کار تجاری و طبابت کنند، اما نباید به آن‌ها مسوولیت حساس داده شود، اعم از نمایندگی و یا مسوولیت‌های دولتی.»
موید حسینی صدر با پایان مجلس نهم و پس از شکست در انتخابات مجلس دهم، با رانت نمایندگی راهی آلمان شد، تا در نقش مدیرعامل هلدینگ آسکوتک فعالیت کند، اما او در این پست تلاش کرد با جعل مدرک، اقامت آلمان را دریافت کند و گفته می‌شود برای این منظور، هزینه‌های فراوانی به آسکوتک تحمیل کرد و این شرکت را تا مرحله ورشکستگی پیش برد و از کار برکنار شد.
این خبر، بازتاب رسانه‌ای گسترده‌ای در پی داشت. «صبا آذرپیک»، روزنامه‌نگار داخل ایران، با انتشار اسنادی اعلام کرد: «واگذاری سمت مدیرعاملی آسکوتک به موید حسینی صدر، در ازای تلاش‌های او برای رای اعتماد مجلس به وزارت رضا رحمانی، کاندیدای حسن روحانی برای وزارت صمت صورت گرفته است.»
خبرگزاری «فارس» در گزارشی با عنوان «ابهام در حقوق ۸۰ میلیونی رییس یک شرکت معدنی»، به جعل مدرک توسط موید حسینی صدر پرداخته و با انتشار کپی اسناد مربوطه، آورده: «براساس قراردادی که به امضای رییس سازمان توسعه معادن و موید حسینی صدر رسیده، مدت زمان مدیریت وی یک سال اعلام شده که به‌طور خودکار منقضی می‌شود. همچنین حقوق دریافتی وی ۵ هزار و ۱۱۳ یورو تعیین شده است. این درحالی‌ست که بر اساس سندی که از سوی حسینی صدر به سفارت آلمان و خطاب به سفیر ارائه شده، مدت زمان مدیریت وی ۴ سال و حقوق دریافتی نیز ۶ هزار و ۷۲۶ یورو اعلام شده است. در اسناد ارائه شده، صفحه آخر قرارداد که به امضای طرفین رسیده ثابت است، ولی تغییراتی در صفحات دیگر صورت گرفته است.
موید حسینی صدر با رد این گزارش به خبرگزاری فارس گفته: «ابتدا یک پیش‌نویس تنظیم شده، ولی در قرارداد اصلی حقوق پرداختی ۶ هزار یورو تعیین شده است. در مورد مدت زمان نیز گفته شده که هر زمان رییس ایمیدرو بخواهد، می‌تواند مدیرعامل آسکوتک را تغییر دهد.» او مدعی است جعلی صورت نگرفته، بلکه پیش‌نویس با قرارداد اصلی متفاوت بوده است. ولی چه اظهارات مطرح شده در رسانه‌ها و چه ادعای موید حسینی صدر درست باشد، صلاحیت او به همین اتهام در انتخابات مجلس یازدهم توسط شورای نگهبان رد شد. ضمن اینکه او توضیح نداده که او اگر مستند به رانت نمایندگی مجلس صاحب این کرسی نشده، براساس کدام سابقه اجرایی پیشین به مدیرعاملی یک شرکت معدنی بین‌المللی منصوب و عازم آلمان شده است.
موید حسینی صدر پیش از نمایندگی مجلس
موید حسینی صدر سال ۱۳۴۹ در روستای روند از توابع خوی متولد شده، پدرش کشاورز و زنبوردار بوده و دوران کودکی و تحصیلات مقدماتی را در روستا گذرانده است. او دیپلم خود را در خوی دریافت و برای تحصیل در رشته شیمی، راهی دانشگاه ارومیه شده است. او در ادامه فوق‌لیسانس خود را در همین رشته از دانشگاه ارومیه و دکترای خود را از دانشگاه چمران اهواز دریافت و به تدریس در دانشگاه مشغول می‌شود. تنها سابقه مدیریتی او قبل از ورود به مجلس شورای اسلامی، به مدیرکلی امور آموزشی و سرپرستی دوره‌های شبانه دانشگاه محدود بوده است. او عضو هیات‌علمی دانشگاه بوده و سابقه اجرایی چندانی نداشته و ندارد.
موید حسینی صدر سال ۱۳۸۷ پس از پیروزی در انتخابات مجلس هشتم، از حوزه انتخابیه خوی راهی مجلس شد؛ مجلسی که یکدست در اختیار طیف تندرو جریان اصولگرا قرار داشت. در جریان انتخابات مجلس نهم، شایعه رد صلاحیت او مطرح شد. حسینی صدر به این شایعه واکنش نشان داد و با رد آن گفت: «عملکردم در طول ۴ سال نمایندگی به‌طور کامل شفاف است و در طول همه سال‌های خدمتگذاری در چارچوب قانون و خط راستین ولایت فقیه حرکت کرده‌ام، به‌طوری که در سال‌های پیش رو نیز در هر جایگاه و موقعیت، با وجود تبلیغات منفی، به آرمان‌های انقلاب متعهد باقی خواهم ماند.»
موید حسینی صدر، با این اظهارات بر وفاداری خود به انقلاب و ولایت فقیه، تاکید و تایید صلاحیت خود را از شورای نگهبان گرفت و موفق شد کرسی خود را در مجلس نهم حفظ کند. او در طول دوره نمایندگی، عضو کمیسیون انرژی و سخنگو فراکسیون محیط‌زیست مجلس بود. حسینی صدر اما در انتخابات مجلس دهم موفق نشد رای مجدد مردم را جلب کند، لذا از مجلس به دولت منتقل شد. مشاور معاون رییس‌جمهور و رییس سازمان برنامه و بودجه، مشاور وزیر نفت و مدیرعامل هلدینگ آسکوتک، مسوولیت‌هایی بود که بعد از نمایندگی عهده‌دار شد که بسیار حاشیه‌ساز بود و سبب شد با دخالت نهادهای نظارتی، از مسوولیت اجرایی خود در هلدینگ آسکوتک برکنار شود.
موید حسینی صدر پس از برکناری از مسوولیت اجرایی، کوشید با تغییر حوزه انتخابیه از خوی به تهران، بار دیگر راهی مجلس شود، ولی صلاحیت او برای شرکت در انتخابات مجلس یازدهم توسط شورای نگهبان رد شد.
نماینده وقتی می‌بیند کاره‌ای نیست و اختیاری ندارد به خود حق می‌دهد دنبال منافع فردی باشد
چرا اکثریتی از نمایندگان وقتی وارد مجلس شورای اسلامی می‌شوند، تنها دغدغه‌شان می‌شود پیگیری منافع فردی و گروهی؟ منشاء این رانتخواری، میان نمایندگان مجلس را در چه می‌بینید؟
«امیرحسین گنج‌بخش»، فعال سیاسی و جمهوری‌خواه در واشنگتن، در پاسخ به این پرسش، به «ایران‌وایر» می‌گوید: «آن بخش از نمایندگانی که در بدو ورود حتی با رویکرد ایدئولوژیک و اسلامی و با هدف خدمت وارد مجلس شورای اسلامی می‌شوند، پس از ورود در موقعیتی قرار می‌گیرند که مجبورند به شکل دیگران در‌آیند. اصطلاحا به این اتفاق می‌گویند The Florida Effect . فلوریدا افکت، یکی از اولین و قوی‌ترین نمونه‌های «Priming» است. پرایمینگ در اصطلاح روانشناختی، به معنای استفاده از عوامل پس زمینه برای قرار دادن فردی در یک وضعیت روانی است که بدون آگاهی و به‌صورت ناخودآگاه بر اعمال او تاثیر می‌گذارد. ترجمه عامیانه و مصداق او در زبان فارسی این است، "پسر نوح چو با بدان بنشست خاندان نبوت‌اش گم شد".
به عبارت دیگر برخی از نمایندگان وقتی با فضای رانتخواری در مجموعه حاکمیت مواجه می‌شوند و از سوی دیگر، در می‌یابند که فضای حکمرانی با اهداف مجلس یکی نیست، برای‌شان این پرسش ایجاد می‌شود که چرا باید به ایران فکر کنم، وقتی کاره‌ای نیستم و اختیاری ندارم. لذا منافع فردی در چنین فضایی اولویت پیدا می‌کند.»
گنج بخش می‌افزاید: «مدت‌هاست مجلس از حیز انتفاع خارج شده و آن‌ها از پروسه تصمیم‌گیری کنار گذاشته شده‌اند. چند وقت پیش یاسر جبراییلی، رییس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام، تلویحا گفته بود ۳۶-۳۷ کمیسیون تخصصی تشکیل شده و تصمیمات آنجا اتخاذ و ابلاغ می‌شود. وقتی تصمیم جای دیگری گرفته می‌شود، نماینده چرا نباید فکر کند وقتی کاره‌ای نیست، چرا حداقل از سفره‌ای که برایش پهن شده تا ساکت باشد، نفع نبرد.»
آیا حکومت از رانتخواری نمایندگان مجلس استقبال می‌کند؟ گنج‌بخش می‌گوید: «چندان بدش هم نمی‌آید، چون اینگونه می‌تواند سکوت‌شان را بخرد. اگر اخبار و رویدادها را رصد کنید، متوجه می‌شوید که هر فسادی هم که رو می‌شود، نتیجه دعوای درون گروهی و جناحی است. افشای فساد در جمهوری اسلامی به منزله اخلاق‌گرایی و سلامت ساختاری نیست، بلکه نتیجه رقابت‌های جناحی است.»
او در عین حال که ساختار نظام حکمرانی در جمهوری اسلامی را ناسالم و ناکارآمد می‌خواند و بر این باور است که شخصیت فردی نمایندگان مجلس نیز در تمایل و گرایش آن‌ها به فساد و رانتخواری موثر است و می‌گوید: «وقتی در سیاست‌ورزی چارچوب اخلاقی حاکم نباشد، نتیجه این می‌شود که شده است. مهم‌ترین چارچوب اخلاقی در سیاست، وطن‌پرستی است. سیاستمداری که وطن‌پرست باشد، حتی کار بدش هم توجیه اخلاقی دارد. مجلس ملی‌گرا حتی اگر مجوز حمله نظامی صادر کند، آن را برای حفاظت از وطن و فرزندان وطن انجام می‌دهد، ولی متاسفانه "بی‌وطنی" شاخصه مهم آقای خامنه‌ای و سیاستمداران تحت امرش است. ساختاری که بر بی‌وطنی بنا شود، فساد و بی‌اخلاقی اولین نتیجه آن است.»
او می‌افزاید: «نیروی سیاسی بی‌وطن است که تروریست می‌شود، چراکه اگر نیروی سیاسی خود را نماینده سرزمینی بداند، برای آبادانی و پاسخگویی به نیاز شهروندان آن سرزمین تلاش می‌کند، ولی وقتی بی‌وطن شد، می‌شود تروریست. خامنه‌ای، حماس، داعش و القاعده، همه در این قاعده می‌گنجند. حماس خود را نماینده فلسطینیان نمی‌داند، بلکه جمعیت مسلمان عربی می‌داند که برای ایدئولوژی اسلامی-عربی می‌جنگد. رهبر بی‌وطن، حامیان‌اش نیز بله قربان گویانی هستند که برای خود هیچ محدودیت و مانع اخلاقی قائل نیستند و به راحتی آدم می‌کشند، بچه‌ها را در مدرسه مسموم می‌کنند و از اختلاس‌های کلان در دوره فقر و فلاکت اقتصادی ابایی ندارند.»
آیا رای‌دهندگان می‌توانند تاثیری در این فضا داشته باشند؟ این فعال سیاسی جمهوری‌خواه در پاسخ می‌گوید: «تنها تاثیر مثبتی که رای‌دهندگان می‌توانند بر این فضا داشته باشند، رای ندادن است. فضای حاکم بر جمهوری اسلامی نتیجه تناقض میان ولایت فقیه و دولت است. بنای ولایت فقیه از روز اول نابود کردن دولتی بود که از مشروطه در ایران شکل گرفت، ولی هیچ‌وقت زور ولایت به دولت نرسیده، چون دولت خود را مسوول امور اقتصادی، آموزشی، بهداشتی و سلامت جامعه و سرزمین می‌داند و به ولایت باج نمی‌دهد. با مرگ هاشمی رفسنجانی که خود در توهم تشکیل یک دولت تکنوکرات اسلامی بود و از ساختار دولت حتی با دولت مستبد دفاع می‌کرد، ولایت فقیه، خود را در موقعیت برتر در مقابل دولت دید و فکر کرد با آوردن فردی مثل رئیسی می‌تواند به کل، بنیان دولت را ویران و حکومت را یکجا کنترل کند. مردم ولی با اعتراضات ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ و جنبش "زن، زندگی آزادی"، در مقابل ویرانی دولت ایستادند و ولایت هنوز موفق به پیاده کردن خواست خود نشده است. در این فضا، شهروندان به جای رای دادن با دست، باید با پا رای دهند. آمدن به خیابان و اعتراض به وضع موجود، موثرترین کاری است که برای تغییر شرایط می‌توان انجام داد.
پرسش‌های بی‌پاسخ برادر رقیب
سید «فتاح کبیری»، برادر «تقی کبیری»، نماینده خوی در مجلس دهم، سال ۱۳۹۲ در نامه‌ای سرگشاده با عنوان «چند سوال افکار عمومی از نماینده مردم خوی در مجلس شورای اسلامی»، به طرح پرسش‌هایی از موید حسینی صدر، نماینده وقت خوی در مجلس پرداخته است. اگرچه این نامه می‌تواند نمونه‌ای از فعالیت تخریبی علیه رقیب انتخاباتی تلقی شود، ولی پرسش‌هایی در آن مطرح شده که بی‌پاسخ گذاشتن آن ابهام‌برانگیز است و جست‌وجوها برای یافتن پاسخ های آقای حسینی صدر، بی‌نتیجه ماند. فتاح کبیری از موید حسینی صدر پرسیده:
- آیا صحت دارد اینکه شخص حضرتعالی در مقابل جذب سرمایه گذاران و موافقت با فعالیت اقتصادی و یا رتق‌و‌فتق و پیگیری مجوز و تسهیلات بانکی آن‌ها در شهر ستان خوی، درصدی از میزان سرمایه‌گذاری‌شان را درخواست می کنید؟
- آیا صحت دارد اینکه در زمان انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی، هزینه کلیه کارت‌های هدیه ستاد تبلیغاتی جنابعالی، سرجمع به مبلغ ۲ میلیارد ریال از یکی از کارخانه داران متمول شهر اخذ شده است؟
- لطفا به‌طور شفاف بیان کنید هزینه‌های انتشار هفتگی ۲۰ هزار نسخه از نشریه تمام رنگی اقتصاد آذربایجان به مدیر مسوولی و صاحب امتیازی حضرتعالی چقدر بوده و محل تامین آن کدام منابع هستند؟
- لطفا جهت تنویر افکار عمومی، به‌طور شفاف به مردم اعلام فرمایید، در طول ۶ سال نمایندگی‌تان در مجلس شورای اسلامی، میزان دارایی و سرمایه‌های منقول و غیرمنقول شما و خانواده محترم چقدر افزایش یافته است؟
اطلاعاتی از کاندیداتوری و نتیجه تعیین صلاحیت موید حسینی صدر در انتخابات مجلس دوازدهم یافت نشد و روشن نیست که آیا او کماکان دنبال کرسی‌های مدیریتی خارج از کشور است، یا برای بازپس‌گیری کرسی نمایندگی مجلس تلاش می‌کند. او پیش‌تر با انتشار ویدیویی اعلام کرده بود اگر شرایط مهیا باشد، حتما در انتخابات شرکت می‌کنم.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید
با ایران‌وایر همکاری کنید
ویدیوها و مطالب خود را برای ما بفرستید
ثبت نظر