ایران وایر مطلع شد که بهاره هدایت در سیزدهمین روز اعتصاب غذایتر به دلیل وخامت حالش به بیمارستان طالقانی منتقل شد.
یک منبع مطلع در این رابطه به ایرانوایر گفت: «بنابر تشخیص پزشک زندان بهاره هدایت به دلیل عوارض ناشی از اعتصاب غذا٬ ضعف عمومی و عدم توانایی در حرکت به اورژانس بیمارستان طالقانی منتقل شده است.»
بر اساس اخباری که به دست ایرانوایر رسیده است بهاره هدایت به همراه چند مامور از سوی زندان اوین در اورژانس بیمارستان طالقانی بستری شد و ماموران اجازه ملاقات با خانوادهاش را به او ندادند.
اما ضعف عمومی و ناتوانی در حرکت او به حدی است که برای انجام آزمایشها احتیاج به استفاده از صندلی چرخدار دارد.
خانم هدایت به رغم افت قند خون٬ نزدیک به ۵۸ ٬ حاضر به شکستن اعتصاب نشده و حتی از پذیرش سرم نیز خودداری کرده است؛ از همین رو عصر روز سه شنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ پس از اخذ نامهای از او مبتنی بر «خودداری زندانی از قبول سرم و درمان» به زندان اوین بازگردانده شد.
هرچند پزشک بیمارستان به خانم هدایت هشدار داده است در مرز خطر دارد و اگر قند خونش پنج واحد دیگر کاهش یابد٬ ممکن است نتایج جبران ناپذیری در پی داشته باشد.
همچنین در آزمایشها مشخص شد است که میزان الکترولیتهای بدنش امکان وارد آمدن صدمههای جدی به ارگانهای حیاتی بدنش وجود دارد.
بهاره در مواجهه با توصیههای کادر درمان برای پایان دادن به اعتصابش٬ تاکید کرده است: ««اعتصاب غذا یک کنش سیاسی نیست اما میتواند به بیداری وجدان جمعی کمک کند. من هم به سهم خودم این کار را میکنم.»
او پیش از این نیز در یکی از ملاقاتهای حضوری زندان اوین در مقابل خواست خانوادههای دیگر زنان محبوس در زندان مبنی بر شکستن اعتصابش تاکید کرده بود که برای «بیداری وجدان جمعی» است که دست به اعتصاب زده و خیال ندارد از این راه عقب نشینی کند.
بهاره هدایت: نگران ایران باشید
بهاره هدایت٬ زندانی سیاسی و فعال مدنی٬ از ۹ شهریور ۱۴۰۲ و پس از جانباختن جواد روحی، زندانی معترض، اعلام کرد که این اعتصاب برای او «به مثابه تجدید عهدیست با وجدان عمومی» است و نوشت در حمایت از «یکسال مقاومت بیامان زنان آزادیخواه»، ایران دست به اعتصاب غذا زده است.
این زندانی سیاسی ادامه داده بود «تا به امروز به محاکمه کشیده شده و در آن سوی میز محکمه، محاکمهکنندگان که همان قاتلانند، نشستهاند. با این وارونگیهای مهیب چه باید کرد جز محافظت از وجدان؟»
خانم هدایت در آن نامه تاکید کرده بود: «برای آزادی الهه و نیلوفر به عنوان نمادهایی از جنبش سربلند زن، زندگی، آزادی، در اعتراض به کشتن جواد روحی در زندان، و در حمایت از یکسال مقاومت بیامان زنان آزادیخواه کشورم» اعتصاب غذایش را آغاز کرده است.
اشاره او به الهه محمدی و نیلوفر حامدی است، روزنامهنگارانی که نزدیک به یک سال است در ارتباط با پوشش خبری کشته شدن مهسا (ژینا) امینی زندانی هستند.
روز دهم اعصاب بهاره خبر کاهش وزن و ضعف شدید او منتشر شد. «زهرا مینویی»، وکیل «بهاره هدایت»، روز ۱۹ شهریور ۱۴۰۲ خبر از آن داد که او به کمک ماموران زندان توانسته به محل ملاقات با خانوادهاش بیاید.
خانم مینویی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «در ملاقات امروز خانواده با بهاره هدایت مشخص شد که ایشان بعد از ده روز اعتصاب غذا، ۸ کیلو وزن کم کرده و درحالحاضر دچار ضعف شدید و تپش قلب است به گونهای که با کمک یک مامور زندان توانسته به محل ملاقات بیاید.»
پس از انتشار نامه اعلام آغاز اعتصاب بهاره هدایت٬ افراد و گروههای متفاوتی از او درخواست کردند که به اعتصاب غذایش پایان بدهد.
از جمله خانواده «جواد روحی»، معترض جوانی که نهم شهریور در زندان نوشهر جان باخت، به خانم هدایت نوشتهاند: «عاجزانه به عنوان کوچکترینِ ملت خواهش میکنیم برای وجودت که دلگرمی ماست اعتصابت را بشکن.»
همچنین انجمن خانوادههای جانباختگان پرواز PS752 نیز با انتشار متنی خطاب به بهاره نوشتند: «ما میخواهیم شما هم روزی شاهد اجرا شدن عدالت برای تمام قربانیان جمهوری اسلامی باشید. خواهش میکنیم به اعتصاب غذای خود پایان بدهید. ما میدانیم شما همواره به عهد خود نسبت به خانوادهی جانباختگان پایبند هستید و در کنار ما تا روز عدالت خواهید ماند.»
محبوبه شعبانزاده، مادر نیلوفر حامدی، نیز از خانم هدایت خواست که به خاطر «سلامتی جسم و جان»، «عمر گرانقدر» و «ارزشهایی» که در سردارد، به اعتصاب غذایش پایان دهد.
فیروزه صابر٬ فعال مدنی٬ کارآفرین و خواهر هدی صابر٬ نیز با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به بهاره هدایت نوشت: «مباد تکرار صحنه به مسلخ بردن هدی در فصل میوه چینی هایش. بهاره عزیز، از گرمی آغوشات و چشمان پر پیام ات ، صلح و آزادی و عدالت می تراود. سلامت ات را به ما بازگردان تا همراه نسل نو در افق گشودن ها ، خجسته بهاران را بشارت دهید.»
هدی صابر٬ پژوهشگر، روزنامهنگار، فعّال ملی مذهبی، زندانی سیاسی٬ در اعتراض به مرگ مشکوک هاله سحابی در مراسم تشییع جنازه پدرش عزتالله سحابی، اعتصاب غذا کرد و در ۲۱ خرداد، پس از انتقال از زندان به بیمارستان مدرس بر اثر نارسایی قلبی درگذشت.
در همین رابطه سازمان دانشجویان جبهه ملی ایران نیز طی بیانیهای خطاب به این زندانی سیاسی نوشتند: «نه میتوان خواسته شما را نادیده گرفت و نه میتوان از شما خواست که خواستههای بهحق و اصولتان را زیر پا بگذارید. تنها میتوانیم از شما خواهش کنیم که نه تنها بهخاطر خود، بلکه به خاطر ملت و جامعه عزیزمان که در یک سال گذشته داغ مهساها، نیکاها و حنانهها به دلش نشسته و همچنان عزادار عزیزترین و رعناترینِ جوانانش است، از چنین تصمیمی صرف نظر کنید و این اجازه را بدهید تا مردم عزیز سرزمینمان، ایران، از در امان بودن جان شریفتان اطمینان خاطر یابند.»
در همین رابطه پروین فهیمی٬ تقی رحمانی٬ مریم شبانی٬ مریم فومنی٬ الناز محمدی٬ پرستو فروهر٬ جعفرپناهی، رخشان بنیاعتماد، ترانه علیدوستی، جعفر پناهی، محمد رسولاف، منصوره شجاعی، مهرانگیز کار و محمدحسین آجرلو٬ پدرام سلطانی٬ رضا عسکریزاده٬ آذر منصوری٬ عباس میلانی٬ احمد قدیانی٬ مینا اکبری٬ عبدالله مومنی و بیش از دویست هنرمند و هفتاد فعال دانشجویی و مدنی دیگر نیز از بهاره هدایت خواستند تا به اعتصاب خود پایان بدهد.
این زندانی سیاسی و فعال مدنی در پاسخ به درخواستهای گسترده برای شکستن اعتصابش روز جمعه هفدهم شهریور ۱۴۰۲ و در نهمین روز اعتصاب غذایش در نامهای دیگر از زندان اوین، با بیان اینکه «این اعتصاب برای من به مثابه تجدید عهدیست با وجدان عمومی نگران من نباشید؛ نگران ایران باشید»، نوشت: «جان من، آزادیام، یا در بند بودنم آن وقتی برایم محل اعتناست که ذیل وجدان عمومی جامعه به تحقق اراده آن برای براندازی حکومت بیفزاید».
خانم هدایت ضمن اشاره به نزدیک شدن به آستانه سالگرد «قیام مهسا» و ادای احترام در برابر «خانوادههای داغدار و خصوصا رنجوری آنها از سرکوبهایی که این روزها متحمل شدهاند»، افزوده است: «میدانم این اعتصاب واقعا ناچیز است در مقابل ناحقیقتهایی که اطراف ما را گرفتهاند و با زور و زنجیر حکومت تمامیتخواه میخواهند جای حقیقت را بگیرند».
در بخشی از نامه این فعال مدنی، ضمن قدردانی از تمامی افرادی که نگران سلامتی او بوده و خواستار پایان دادن به اعتصاب غذای او شدند، تاکید شده است: «جمهوری اسلامی رفتنیست و رفتنش به کنش سیاسی اندیشیده و مبتنی بر وجدان وابسته است. چه آنکه هر روزی که به عمر این حکومت اضافه میشود، معادل کاستن از عمر این ملک و ملت است».
این عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت (شاخه علامه) پس از انتخابات مناقشهبرانگیز خرداد ۸۸ بازداشت شد و دادگاه، او را به خاطر سه اتهام «توهین به رئیسجمهور»، «توهین به رهبری» و «اقدام علیه امنیت ملی» به هفت سال و نیم زندان محکوم کرد.
خانم هدایت سال ۹۵ پس از سپری کردن دوره زندان خود آزاد شد. او پس از آزادی از زندان برای ادامه تحصیل در رشته علوم سیاسی در مقطع کارشناسی ارشد وارد دانشگاه تهران شد.
این فعال سیاسی به اتهام شرکت در تجمعات اعتراضی به سرنگونی هواپیمای اوکراینی توسط سپاه پاسداران در سال ۹۸ بازداشت و اکنون در حال گذراندن دوران حبس چهار ساله خود در زندان اوین است.
این زندانی سیاسی در پاییز سال گذشته نیز با نوشتن نامهای از زندان، اصلاحات تاکید کرده بود:«در آینده راهی جز انقلاب برای ایران و رفتن جمهوری اسلامی قابل تصور نیست.»
بهاره هدایت در آن نامه نوشته بود:«کنترل خشم در زمانی که حکومت جوانی را به جرم بستن خیابان به دار میکشد دشوار است، آن هم در مقابل حکومتی که خود شاهراههای حیاتی زیست عادی و شرافتمندانه مردم، خصوصا زنان این سرزمین را سد کرده است.»
او اکنون با تنها سلاح زندانی٬ با جانش٬ در تلاش است که اندکی مجالی برای زیست عادی و شرافتمندانه مردم باز کند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر