من، «شایا گلدوست»، زن ترنس و کنشگر جامعه رنگینکمانی، هر هفته دوشنبه در اینستاگرام «ایرانوایر» با یکی از اعضای این جامعه درباره مسایل و مشکلات مربوط به این قشر گفتوگو میکنم. میهمان این برنامه، «ارغوان شمسآرا»، زن ترنس، کنشگر کوئیر و روزنامهنگار است. در این برنامه درباره خشونتهایی که زنان و مخصوصا زنان رنگینکمانی آن را تجربه میکنند، با یکدیگرصحبت میکنیم.
۲۵ نوامبر، از سال ۱۹۹۹ «روز جهانی مبارزه با انواع خشونت علیه زنان» نامگذاری شده است. هر ساله کنشگران و فعالان حوزه زنان و برابری جنسیتی از این روز تا دهم ماه دسامبر به صحبت و اطلاعرسانی درباره خشونتهایی که زنان به واسطه جنسیت خود در جوامع مختلف تجربه میکنند، میپردازند.
هدف از این مناسبت، تاکید بر مبارزه با انواع خشونتهایی است که زنان و دختران به واسطه هویت جنسیتی خود در جوامع مختلف تجربه میکنند. توجه به این نکته بسیار اهمیت دارد که وقتی صحبت از زنان به میان میآید، همه افرادی که خود را زن هویتیابی میکنند و یا به هر دلیلی جنسیت منتسب به زنانه به آنها نسبت داده شده است، در نظر گرفته شوند.
در میان زنان، اقشار آسیبپذیر و گروههایی از زنان که در اقلیت هستند و به حاشیه رانده شدهاند، بیشتر از زنان دیگر در معرض خشونت قرار دارند. یکی از این گروههای آسیبپذیر، زنان ترنس و رنگینکمانی هستند؛ زنانی با گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی مغایر با آنچه که جامعه، فرهنگ، مذهب و قانون آن را هنجار تلقی میکند.
این گروه معمولا همه خشونتهایی که زنان در جوامع مختلف با آن روبهرو هستند را تجربه میکنند و علاوه بر آن، به خاطر هویت جنسی و جنسیتی و همچنین بیان جنسیتی خود، در معرض تبعیضها و خشونتهای مضاعف قرار دارند؛ تبعیضها و خشونتهایی که شاید زنان دیگر آنها را تجربه نکرده باشند.
توجه به این امر بسیار حائز اهمیت است که اگر زنان رنگینکمانی عضوی از یک اقلیت دینی، مذهبی، قومی، زبانی و یا سیاسی باشند، فشار این تبعیضها و خشونتها چندین برابر میشود.
«ارغوان شمسآرا» که خود تجربه زیست یک زن ترنس در ایران را دارد، معتقد است هویتهای متقاطع مسالهای است که زنان را جدا از هویت جنسیتی زنانه آنها، در معرض خشونت و آسیب قرار میدهد. در جامعهای که افراد به دلیل زن بودن، به خودی خود مورد تبعیض و خشونت قرار میگیرند، هرکدام از این هویتها میتوانند آنها را آسیبپذیرتر کرده و به حاشیه برانند. او در ادامه میگوید: «ابتداییترین خشونتی که زنان کوئیر تجربه میکنند، این است که موجودیتشان نقض میشود و هویت جنسی و جنسیتیشان به رسمیت شناخته نمیشود. زنان ترنس و زنان کوئیر معمولا از سنین پایین در خانواده و از سوی والدین و اطرافیان مورد خشونت قرار میگیرند و در سالهای بعد در روابط شخصی، محیط مدرسه، محیط کار، اجتماع و… اشکال دیگری از خشونت را تجربه میکنند. این تجربیات تلخ در مقایسه با زنان همانسوجنسیتی و زنان دگرجنسگرا از شدت بیشتری برخوردار است. شاید تصورش دشوار باشد که در جامعه مردسالاری مانند ایران، با فرهنگ سنتی و مذهبی و تعصبات مردسالارانه که در لایههای سیاسی و قانونی آن نیز نفوذ کرده است و زنان در درجه دوم اهمیت از نظر شهروندی قرار دارند و میبایست برای ابتداییترین حقوق انسانی و شهروندی خود مبارزه کنند، یک زن ترنس چه خشونتها و تبعیضهایی را تجربه میکند.»
متاسفانه تجربه بسیاری از زنان ترنس در جامعهای مانند ایران، مشابه است. نگاه جامعه به زنان ترنس، نگاهی از بالا به پایین و نگاه به فردی است که مردانگی نسبت داده شده به خود را که میتوانست شامل امتیازات زیادی نیز باشد، به زن بودن و زنانگی تقلیل دادهاند.
علاوه بر این، زنان ترنس و زنان با گرایشهای جنسی مختلف از سوی جامعه زنان همانسوجنسیتی و دگرجنسگرا نیز یا به عنوان یک زن مورد پذیرش قرار نمیگیرند و یا مستحق اعمال خشونت و تبعیض به حساب میآیند. به این دلیل که هویت جنسی و جنسیتی و حتی بیان جنسیتی آنها خارج از کلیشههای رایج در جامعه است؛ کلیشههایی که اکثر زنان در یک جامعه دوقطبی تلاش میکنند خود را در آن بگنجانند.
شمسآرا به این موضوع اشاره میکند که زنان رنگینکمانی علاوه بر خشونتهایی که تجربه میکنند، در دسترسی و استفاده از مکانیزمهای حمایتی و یا مراجع قانونی مسوول نیز مورد تبعیض قرار میگیرند.
او میگوید این زنان در مقایسه با دیگر اقشار جامعه با چالشهای متفاوتی روبهرو هستند و در موارد بسیاری خود مرجع قانونی مسوول عامل اعمال خشونت بوده است: «در چنین فضایی نه تنها زنان ترنس و زنان با گرایشیهای جنسی مختلف بلکه مردان ترنس (یعنی فردی که در بدو تولد بر اساس ظاهر اندام جنسی، جنسیت زنانه به او نسبت داده شده ولی او هویت جنسیتی خود را مردانه تعریف میکند و در واقع یک مرد است) نیز به دلیل جنسیت زنانهای که به آنها نسبت داده میشود و به اشتباه به عنوان یک زن به رسمیت شناخته میشوند هم بسیاری از این خشونتها و تبعیضها را مشابه با زنان دیگر تجربه میکنند. موضوع حجاب اجباری و پوشش تحمیلی یکی از اشکال آن است.»
«خشونت جنسیتی» به هر خشونتی گفته میشود که به دلیل جنسیت و یا گرایش جنسی به شخص تحمیل شود. فرد اعمال کننده خشونت میتواند هر جنس و جنسیت و گرایش جنسی داشته باشد و این خشونت، آسیبها و صدمات فیزیکی، روحی روانی، جنسی و همچنین تهدید به انجام این اعمال و هر عملی که موجب سلب آزادی فردی باشد را شامل میشود.
خشونت میتواند اشکالی مانند کلامی، رفتاری، اجتماعی، اقتصادی و… داشته باشد. متاسفانه بسیاری بر این باور اشتباه هستند که تنها زمانی که فرد از نظر جسمی مورد آسیب قرار بگیرد، خشونت علیه او اعمال شده است. اما تجربه زنان نشان میدهد که روزانه با انواع مختلفی از خشونت زیست میکنند.
قتلهای به اصلاح ناموسی زنان و دختران از سوی پدر، همسر، پارتنر و اعضای خانواده در جوامع مختلف نشان دهنده دامنه گسترده خشونتی هستند که زنان تجربه میکنند. متاسفانه آمار دقیقی از قتلهای خانوادگی، تجاوزها و تعرض به افراد ترنس و زنان رنگینکمانی در ایران وجود ندارد اما اخباری که هر روزه از نقاط مختلف دنیا به دست میرسند، نشان دهنده این هستند که این زنان در جوامع مختلف از خشونت در امان نیستند و به خاطر گرایش جنسی و هویت و بیان جنسیتی خود به اشکال مختلف این خشونتها را تجربه میکنند.
مطلب مرتبط:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر