آگهیهای تبلیغاتی، پروپاگاندا و روابط عمومیها، تلاششان این است که با توسل به نمادها و تصاویر، عرضه اطلاعات و درگیر کردن احساسات مردم، بر مخاطب تاثیر بگذارند. این سه شکل ارتباطی، تاثیر مستقیمی بر باور ما نسبت به طرز زندگی کردن، چگونه دیدن مسائل اجتماعی و سیاسی دارند.
اما این سه یکی نیستند. قدرت تشخیص و تمیز تبلیغات، پروپاگاندا و روابط عمومی از یکدیگر، از این جهت مهم است که به مخاطب، میدان دید وسیعتری میدهد برای شناخت اهداف آشکار و پنهان منتقل کننده پیام، و تاثیری که بر ذهن، سبک زندگی، باور و اندیشه ما دارند.
برای نمونه به این گزارش ریاست سازمان املاک بنیاد مستضعفان، که روز ۱۳بهمن۱۴۰۱، با عنوان «واگذاری ۲۲ هزار سند املاک ملت طی یک سال گذشته»، در خبرگزاری «ایسنا» منتشر شده، دقت کنید.
بنیاد مستضعفان، مراسمی در رشت با عنوان «آیین واگذاری ۱۳۵هزارمین سند از املاک غصب شده خاندان پهلوی به مردم»، برگزار کرده است. «محمد پیرعلی»، رییس سازمان املاک بنیاد مستضعفان، در این مراسم با اشاره به واگذاری بیش از ۲۲ هزار سند املاک ملت طی یک سال گذشته، گفته: «امروز ۱۳۵هزارمین سند را واگذار کردیم و امیدواریم تا سال آینده جشن اتمام واگذاری املاک ملت در قالب اسناد علوی را برگزار کنیم.»
گزارش ارائه شده در این مراسم، تبلیغات، پروپاگاندا یا روابط عمومی است؟
تبلیغات راهی است برای شناساندن یک ایده، یک محصول و یا یک سرویس به مخاطب، بدون هرگونه مخفیکاری. تبلیغات میتواند فرمی از پروپاگاندا باشد، چراکه، کار هر دو، اقناع کردن افکار عمومی است. اما پروپاگاندا برخلاف تبلیغات که امری آشکار است، معمولا واضح نیست، به همین دلیل تشخیص پروپاگاندا همیشه ساده نیست، بلکه میتواند خیلی پیچیده باشد.
از سوی دیگر، برخلاف تبلیغات و پروپاگاندا که یکطرفه ذهن مخاطب را نشانه رفته و میکوشد بر او تاثیر بگذارد، روابط عمومی بهسان یک جاده دوطرفه میماند. مدیران روابط عمومی علاوهبر اینکه میکوشند عملکرد، محصول و ایده شرکت یا سازمان خود را به شکلی زیبا به مخاطب عرضه کنند، فیدبک و نظر، علایق و خواستهای مخاطبان را هم جمعآوری و به مدیران سازمان عرضه میکنند تا محصول نهایی پذیرش بالاتری در جامعه داشته باشد.
آنچه در این آیین اتفاق افتاده، بیش از آنکه تبلیغات باشد، پروپاگانداست. چراکه مجریان پنهانی میکوشند با مجموعهای از ادعاها و اطلاعات جعلی، بر افکار عمومی تاثیر، و مخاطب را متقاعد سازند که جمهوری اسلامی، نظامی مردمی و برخلاف نظام پهلوی که رژیمی غاصب بود، میکوشد املاک غصب شده مردم را به مردم بازگرداند.
این گزارش تبلیغات نیست، چون مستقیم به مخاطب نمیگوید که در پی تبلیغ نظام جمهوری اسلامی و تخریب نظام پهلوی است، بلکه میکوشد با استفاده از تاکتیک «پاسخگویی به ارزشها و نیاز مخاطبان»، به عنوان یک تاکتیک شناخته شده پروپاگاندا، افکار عمومی را گمراه و ذهن مردم را با اطلاعات جعلی و به صورت هدفمند در کنترل خود درآورند.
پروپاگاندا همیشه توسل به اخبار جعلی نیست، بلکه گاهی با استفاده از اخبار درست و نیمه درست میکوشد بر ذهن مخاطب تاثیر، و او را منحرف سازد. اما در این گزارش مشخص، اطلاعات منتشره جعلی است. در علم رسانه خبر جعلی یا Fake News خبری است ساختگی، غیر واقعی، بدون منبع یا با منبع جعلی، خبرناقص و حاوی اطلاعات گمراه کننده.
چرا خبر واگذاری ۱۳۵ هزار ملک غصب شده توسط نظام پهلوی به مردم از سوی بنیاد مستضعفان جعلی است؟
زیرا بنیاد مستضعفان اطلاعاتی ارائه میکند که با اسناد معتبر حمایت نمیشود. بنیاد مستضعفان اگر صداقت داشت، به جای استفاده از شیوههای پروپاگاندا و ارائه اطلاعات بدون پشتوانه، از روابط عمومی خود کمک میگرفت تا با ارائه تمام اطلاعات املاک مورد نظر، اعتماد مخاطب را جلب، و رضایت عمومی را نسبت به عملکرد این نهاد وابسته به رهبر جمهوری اسلامی را افزایش دهد.
از سوی دیگر اطلاعات ارائه شده این سوال را ایجاد میکند که اگر این املاک غصبی بوده، چرا جمهوری اسلامی ۴۳ سال به این غصب ادامه داده و زودتر آنها را به مردم واگذار نکرده است؟ و اگر این املاک غصبی بوده، یعنی مالک حقیقی دارد و خاندان پهلوی آن را غصب کرده، بنابراین بنیاد مستضعفان به جای «هبه» آن به محرومان، باید املاک را به صاحبان حقیقی آن باز میگرداند، چراکه اصل مالکیت خصوصی در جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شده و بنیاد نمیتواند املاک دیگران را هبه کند. اگر این املاک هم بلاصاحب بوده، که عنوان غصب بر آن صادق نیست.
مخاطب برای اینکه خبر جعلی را از خبر واقعی تشخیص دهد:
- باید منبع خبر را مرور کند، آیا خبر دارای منبع است؟ آیا منبع معتبر است؟ آیا منبع ارجاعی، خبر را حمایت میکند؟
- نباید به تیتر اخبار بسنده کند؛ آیا تیتر مطلب با اطلاعات مندرج در خبر هماهنگی و تطابق دارد؟
- باید بپرسد نویسنده و راوی خبر کیست؛ آیا راوی معتبر است؟
- باید روی تاریخ روایتها حساس باشد؛ آیا تاریخ وقایع با یکدیگر همخوانی دارد؟
در این خبر مشخص، نه اسناد املاک ادعایی منتشر شده، نه فهرست افرادی که املاک به آنها تعلق گرفته روشن است، نه معیار واگذاری املاک مشخص است، نه محل جغرافیایی این املاک مشخص شده، و از همه مهمتر اینکه بنیاد مستضعفان نهادی وابسته به رهبر جمهوری اسلامی و مدیران آن منصوبان حکومت هستند و فعالیتهای آنها بیش از آنکه مردممحور باشد، پروپاگاندا و تبلیغ سیاستها و ارزشهای حکومت است.
بنابراین، فرض بر نادرستی و جعلی بودن اطلاعات مندرج در این گزارش است. اگر در آینده این بنیاد اسناد و مدارک این واگذاریها را منتشر کرد و توضیح داد که در طول ۴۳ سال گذشته با اموال غصب شده مردم چه میکرده و چرا زودتر به این غصب پایان نداده، آن وقت میتوان گفت این ادعا جعلی نیست.
تردید نسبت به صحت اخبار و اطلاعات منتشره توسط رسانهها و نهادهای حکومتی و داشتن تفکر انتقادی و پرهیز از بازنشر اطلاعات جعلی، راه مقابله با اخبار جعلی و پروپاگانداست. کار پروپاگاندا، ساقط کردن قدرت تفکر مخاطب و گمراه کردن آنان است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر