close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
صفحه‌های ویژه

چشم‌هایش؛ سعید پیوندی، جامعه‌شناس: جمهوری اسلامی می‌گوید من حاکم بدن شما هستم

۱۹ مهر ۱۴۰۲
بهناز میرمطهریان
خواندن در ۶ دقیقه
چشم‌ها، حالا به نمادی برای مبارزه و مقاومت در جنبش «زن، زندگی، آزادی» تبدیل شده‌اند
چشم‌ها، حالا به نمادی برای مبارزه و مقاومت در جنبش «زن، زندگی، آزادی» تبدیل شده‌اند
«سعید پیوندی» جامعه‌شناس، معتقد است: «حکومت می‌خواهد با این کار به مردم این پیام را بدهد که شما حتی مالک تن خود هم نیستی و من به‌راحتی می‌توانم شما را معلول کنم.»
«سعید پیوندی» جامعه‌شناس، معتقد است: «حکومت می‌خواهد با این کار به مردم این پیام را بدهد که شما حتی مالک تن خود هم نیستی و من به‌راحتی می‌توانم شما را معلول کنم.»
ایرانِ امروز، یک سالی را پشت‌سر گذاشته که برای اعتراض به حکومت جمهوری اسلامی به‌جز دست‌کم ۵۰۰ کشته، صدها «چشم» از دست داده است
ایرانِ امروز، یک سالی را پشت‌سر گذاشته که برای اعتراض به حکومت جمهوری اسلامی به‌جز دست‌کم ۵۰۰ کشته، صدها «چشم» از دست داده است

ایرانِ امروز، یک سالی را پشت‌سر گذاشته که برای اعتراض به حکومت جمهوری اسلامی به‌جز دست‌کم ۵۰۰ کشته، صدها «چشم» از دست داده است. چشم‌هایی که حالا به نمادی برای مبارزه و مقاومت در جنبش «زن، زندگی، آزادی» تبدیل شده‌اند. 

این موضوع با تمامی ابعاد قابل بحث آن، مطالعه جامعه‌شناسی دقیقی را می‌طلبد تا بدانیم چطور حاکمیت چنین راهی را برای سرکوب معترضان انتخاب کرد و چطور می‌تواند گروهی را در قامت سرباز و نیروهای تحت فرمان خود پرورش دهد تا بدون هیچ عذاب‌وجدانی، چشم دیگری را هدف سلاح خود قرار دهند؟ 

برای یافتن پاسخ این سوالات، با «سعید پیوندی»، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه لورِن فرانسه، گفت‌وگو کردیم. سعید پیوندی با تاکید بر لزوم تداوم ثبت مستندات شلیک هدفمند به چشم‌های معترضان معتقد است: «باید آیندگان بدانند ما از کجاها عبور کردیم، در چه جهنمی زندگی کرده‌ایم و چه حکومتی داشتم، تا بار دیگر چنین حکومتی با این درجه از پستی اخلاقی و خشونت بی‌رحمانه دوباره بازتولید نشود، و مردم ما بتوانند از شر این هیولا نجات پیدا کنند.»

***

حیله‌گری جمهوری اسلامی در کور کردن و قتل معترضان 

چه می‌شود که حکومتی که تاکنون از کشتن معترضان خود ابایی نداشته و از همان ابتدای انقلاب ۱۳۵۷ صدها کشته و اعدامی بر جای گذاشته، این‌ بار عضوی از بدن آن‌ها را هدف ناقص‌سازی قرار داده است؟‌

سعید پیوندی به‌عنوان یک جامعه‌شناس، تحلیل خود را از این انتخاب و شیوه سرکوب جدید این‌طور بیان می‌کند: «اگر آنچه در جنبش اخیر رخ داده را با سرکوب‌های حکومت در دو جنبش اعتراضی سال‌های ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ مقایسه کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که حکومت این بار تلاش کرده است که با حیله‌گری،  نوع جدیدی از سرکوب و حذف فیزیکی جوانان معترض را به کار ببرد و از تاثیر منفی انتشار آمار شمار کشته‌‌شده‌ها در خبرها بکاهد. مساله حکومت فقط تصویر بیرونی خودش است، ولی سیاست سرکوب بیرحمانه با هدف ترس افکندن در روح جامعه، مانند گذشته ادامه دارد.»

اگرچه این مکاری را به تحلیل سعید پیوندی می‌توانیم در شیوه قتل معترضان هم شاهد باشیم: «این حکومت به‌طور شیطانی و بدون کوچکترین اخلاق‌مداری، حتی بسیاری از کنشگران و معترضان را در خارج از تظاهرات و به‌طور مشکوکی به قتل رساند.»

به‌عنوان نمونه، کافی است به سرنوشت نام‌های آشنایی چون «نیکا شاکرمی»، «سارینا اسماعیل‌زاده» و بسیاری دیگر از کشته‌شدگانی که حکومت قتل‌شان را به گردن نگرفت، بیندیشیم. 

سعید پیوندی هم انگار که نام تمام کشته‌شدگان جنبش «زن، زندگی، آزادی» را ازنظر می‌گذارند، ادامه می‌دهد: «همین‌قدر ساده، این جنایت‌کاران برای اینکه آمار کشته‌شده‌ها را بالا نبرند، دست به چنین جنایتی زده‌اند. معترضانی که با دست خالی اعتراض کردند و درخواست یک زندگی معمولی داشتند، یا از ساختمانی به پایین پرتاب شدند، یا به‌طور مشکوکی حذف شدند.»

 

پیام حکومت از شلیک به چشم‌ها: شما مالک بدن خود نیستید  

تن یا بدن، آن‌ هم در جنگ و درگیری‌ها، همواره محل بحث تحلیل‌گران بوده است. این مساله حتی به ادبیات جهان راه پیدا کرده است که چطور قدرت‌های سرکوبگر، بدن شهروندان را به میدان نبرد تبدیل می‌کنند. 

سعید پیوندی در ادامه این گفت‌وگو به همین مساله اشاره دارد که نشانی دیگر از تمایل جمهوری اسلامی به «مالکیت بر تن» است. 

این جامعه‌شناس معتقد است: «حکومت می‌خواهد با این کار به مردم این پیام را بدهد که شما حتی مالک تن خود هم نیستی و من به‌راحتی می‌توانم شما را معلول کنم. من حاکم بر بدن شما هستم. حکومت می‌خواهد به مردم بگوید من مالک بدن شما هستم و هر زمان که بخواهم می‌توانم شما را شکنجه کنم، کتک بزنم، به زندان بیفکنم و یا زندگی‌تان را هم بگیرم. حکومت خود را صاحب جان افراد می‌داند. کار نهاد سرکوب در ایران چیزی نیست جز حاکمیت آمرانه بر جامعه و بر  بدن و و زندگی شهروندانی که باید سربه‌زیر و مطیع باشند.»  

اما مبنای این پیام از دیدگاه سعید پیوندی، تزریق ترس به جامعه است: «حکومت با این پیام می‌خواهد ترس را به روح جامعه برگرداند. وقتی جامعه طغیان کرده و خودش را آزاد کرده، وقتی نسل جوان آزادی را در خیابان تجربه می‌کند، حکومت با گرفتن چشم معترضان سعی در ریختن ترس در جان و روح آن‌ها دارد. جنبش‌های اجتماعی در جوامع بسته به روندهای ترس‌زدایی شتاب می‌بخشند و نوعی شجاعت جمعی جدید، نهاد سرکوب را به چالش می‌کشد. خشونت حکومتی، هدف نابود کردن این شجاعت جمعی را دنبال می کند.»

تمایل جمهوری اسلامی به مالکیت بدن افراد جامعه و رسیدن از آن به مالکیت جامعه اما، اتفاق تازه‌ای نیست. این استاد دانشگاه لورن فرانسه، درباره‌اش این‌طور توضیح می‌دهد: «جمهوری اسلامی خود را صاحب بدن‌ها می‌داند، خود را صاحب کشور می‌داند و به همین خاطر است که انضباط بدنی را به افراد جامعه تحمیل می‌کند. می‌خواهد تحمیل کند که چطور لباس بپوشند و چطور موهای خود را بپوشانند. کور کردن اعتراض‌کنندگان و دیگر آسیب‌های بدنی و یا شکنجه در زندان‌ها، ادامه همین تفکر است.»

این رویه اما یک مالکیت و اعمال قدرت صرف نیست و در پس آن، اهداف دیگری هم نهفته است. اهدافی که سعید پیوندی درباره‌شان این‌‌طور توضیح می‌دهد: «این رویه و مالکیت بر خصوصی‌ترین بخش زندگی انسان‌ها از سوی حاکمیت، هم طرد شدن و به حاشیه راندن معترضان را در پی دارد، و هم یک تحقیر عمیق انسانیت و فردیت را به‌همراه دارد؛ و این چنین، حکومت این پیام را می‌دهد که شما مالک تن خود هم نیستید و من به راحتی می‌توانم شما را معلول کنم.»  

 

جمهوری اسلامی و بی‌اهمیت انگاشتن زندگی انسان‌ها

صحبت اما تنها تصمیم یک حکومت برای انتخاب شیوه جدیدی برای سرکوب نیست، اتفاق دیگری که از دریچه جامعه‌شناسی قابل بررسی است این است در یک جامعه چقدر باید بذر کینه و نفرت از سوی حکومت کاشته شده باشد که کسانی به این تصمیم تن بدهند، اسلحه در دست بگیرند و چشم‌ها را هدف بگیرند؟ 

سعید پیوندی این سوال را با تاکید بر قدرت ایدئولوژی در سراسر جهان پاسخ می‌دهد: «وقتی نظامی، دستگاه امنیتی مخوفی دارد، قادر است کسانی را در درون خود پرورش دهد که دست به هر شرارت و جنایتی بزنند. اگر همه نظا‌م‌های ایدئولوژیک در تاریخ قرن بیستم برگردید، خواهید دید که ما با افرادی را داشته‌ایم که ده‌ها هزار نفر را به کوره‌های آدم‌سوزی فرستاده‌اند، بدون اینکه دچار عذاب‌وجدانی شوند و حتی این کار را به چشم خدمت ببینند. کاری که حکومت می‌کند، مبتذل و عادی‌سازی شر برای افراد سرسپرده‌ای است که توانایی اندیشیدن به معنای کار و ارزش‌های انسانی خود را از دست داده‌اند.»

به اعتقاد سعید پیوندی، افرادی که تحت این ایدئولوژی‌، برای سرکوب پرورش می‌یابند، مثل ربات‌هایی هستند که فکر نمی‌کنند و ارزش‌های انسانی را یکسره کنار گذاشته اند. او معتقد است که حکومت برای این منظور، از کسانی استفاده می‌کند که با شست‌وشوی مغزی، دیگر به هیچ معیار اخلاقی انسانی پایبند نیستند، گاه از‌نظر شخصیتی به آن درجه از خباثت رسیده‌اند که با نوعی لذت، دست به توهین، تحقیر، شکنجه و معلول‌سازی معترضان می‌زنند.

پیوندی در همین راستا به خاطره‌ای که از یکی از آشنایانش شنیده است استناد می‌کند: «یکی از دوستان من که در سن ۷۰ سالگی است، حدود دو ماه به همراه جوانان معترض در زندان بود. او برای من از آ‌نچه با چشم خود دیده بود تعریف می‌کرد. از ادرار کردن ماموران حکومتی روی دیگران و انداختن جوان‌های معترض با دست‌ها و چشمان بسته برای روزهای متمادی در حبس.»

سعید پیوندی شنیده‌هایش را ادامه می‌دهد که چطور ماموران اجازه دستشویی رفتن به جوان‌ها نمی‌دادند، تا لباس و تن خود را آلوده کنند: «با این‌حال، این جوان‌ها باز هم پایداری می‌کردند. آنچه حکومت در برخورد با جوانان معترض انجام داد و می‌دهد، نمونه کم‌نظیری از سقوط اخلاقی و پشت کردن به ساده‌ترین اصول انسانی است. حکومت به الگوی شر اخلاقی و هیولای خوفناک دوران ما تبدیل شده است. حکومتی که قادر است کسانی را به خیابان‌ها روانه کند که از دیگری متفاوت متنفر باشند، و به نام مکتب و دین، دست به هر شرارتی بزنند.»   

ایران‌وایر از آبان ۱۴۰۱، تحقیقات خود را پیرامون شلیک هدفمند به چشم‌های معترضان آغاز کرده و مستندات خود را به‌شکل یک مجموعه گزارش منتشر کرده است. 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

ضرب و شتم وریشه مرادی، فعال حقوق زنان بازداشت شده در سنندج

۱۹ مهر ۱۴۰۲
خواندن در ۱ دقیقه
ضرب و شتم وریشه مرادی، فعال حقوق زنان بازداشت شده در سنندج