«فریار امینیپور» ورزشکار ۲۳ ساله اهل سقز که در چند سال گذشته با حضور در کشور تایلند و شرکت در مسابقات رزمی اسم و آوازهای برای خود ساخته بود، ۲۰ دی ماه ۱۴۰۲ بر اثر تصادف با موتورسیکلت در تایلند جان خود را از دست داد. خبر فوت او شهر سقز را در شوک فرو برده و هر آن که او را میشناخته است، خود را داغدار فریار میداند. آنها منتظر بازگشت پیکر فریار به شهرشان هستند.
***
فریار متولد ۱۳۷۹ بود. پدر او، «شاتر اسماعیل»، کارگر نانوایی و دارای شش فرزند، سه دختر و سه پسر است که حالا دیگر فریار در میان آنها نیست. از شب گذشته، یعنی ۲۰ دی ۱۴۰۱ که کاک اسماعیل خبر فوت پسرش را شنید، به همراه یکی دیگر از پسران خود راهی تهران و سپس سفارت تایلند شد تا اقدامات لازم را جهت بازگرداندن پیکر فرزندش پیگیری کنند.
فریار علاقهمند به ورزش بود و آنگونه که خود در یک مصاحبه گفته بود، از ۱۰ سالگی وارد ورزش رزمی «موی تای» شد. او درمدتی که در ایران ورزش میکرد، سه دوره عضو تیم ملی بود و در تمام این دورهها موفق عمل کرده بود. اما از آنجا که خانواده امینیپور تقریبا پُرجمعیت و با وسع مالی متوسط بودند، مجبور به کار و ازجمله کولبری بود.
این ورزشکار جوان در دو سال گذشته در تایلند و در کمپهای ورزشی این کشور، از جمله «وان چمپیونشیپ» و «تایگر موی تای» ساکن و به مبارزات و مسابقات حرفهای خود ادامه میداد.
یکی از دوستان او به شهروندخبرنگار «ایرانوایر» میگوید: «فریار مشتزنی قهار و خستگیناپذیر بود و در این بین شاید مشکلات مالی از او ورزشکاری متفاوت و سختکوش ساخته بود. یک ورزشکار حرفهای در یک سال سه بار مسابقه میدهد اما فریار هر ماه در دو مسابقه شرکت میکرد و عموما هم برنده میشد. من خبر دارم که چند مسابقه اخیر را بدون باخت برنده شده بود.»
دوست فریار ادامه میدهد: «زمانیکه از او پرسیدم چرا اینگونه سخت و بدون استراحت مسابقه میدهی، پاسخ داد خودت که در جریان هستی، پدر و مادرم هردو پیر هستند و من باید از آنها مواظبت کنم و با این مسابقات مقداری پول برای آنها میفرستم. فریار مورد توجه باشگاههای تایلند قرار گرفت و آنها مایل به عقد قرارداد با او بودند. آخرین مبارزه او چند روز قبل بود که منجر به امضای قرارداد در لیگ برتر وان چمپیونشیپ به ارزش ۱۰۰ هزار دلار شد و تنها چند ساعت قبل از آن تصادف لعنتی او این قرارداد را امضا کرده بود. فریار از این بایت بسیار خوشحال بود. اما چه میتوان گفت و چه میتوان کرد که جوان ورزشکارمان که دوست داشت با مشت زدنِ بیشتر دل پدر و مادر پیرش را شاد کند، عمرش به این دنیا نماند.»
فریار به قدری به خانوادهاش دلبسته بود که یکبار بدون خبر آنها به ایران بازگشت تا بتواند شگفتزده و خوشحالشان کند. تصاویر این سفر در اینستاگرام خود فریار منتشر شده بودند.
حالا سقزیها چشم به راه بازگشت پیکر فریار هستند تا مانند همیشه و مثل یک قهرمان از او استقبال کنند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر