زنگ انشاء: شهر محل سکونت خود را با استفاده از «آرایه تشخیص» توصیف کنید

چند روز پیش متنی را در صفحه فیسبوکم به اشتراک گذاشته بودم و در آن شهر آنکارا در ترکیه را با تهران و استانبول مقایسه کرده بودم...آن متن یا بهتر بگویم دلنوشته ی کوتاه اینگونه بود: 
« آنکارا خواهر دوقلوی تهرانه... منتهی "تهران" از بخت بدش گیر یه شوهر متعصب و بد دل افتاده که خونه نشینش کرده و تمام شور و نشاط و طراوتش رو ازش گرفته... ولی آنکارا هنوز ازدواج نکرده... روزها با کفشهای راحت و دامن سرخ گلدار و موهای بلند بافته شده از خونه بیرون میره و دلبری میکنه... یا لااقل دل اونهایی رو که یه زمانی عاشق تهران بودن میبره.
من اعتراف میکنم که عاشق این شهرم... استانبول؟ نه... استانبول نسبتی با تهران نداره... استانبول زن اغواگری هست که توی آغوش همه خودش رو جا میکنه... استانبول شبیه تهران نیست... شبیه هیچ جایی که من میشناسم نیست... استانبول استانبوله... فریبنده ست، زیباست و آدمها رو از همه جای دنیا مفتون خودش میکنه... ولی برای کسی که گاهی دلش برای تهران تنگ میشه هیچ آغوشی مثه آغوش آنکارا نیست... با اون پیاده روهای پهن و خلوت و کوچه های ساکت پناه گرفته زیر سایه چنار و خونه های کلنگی چند طبقه ای که بوی غذاشون وقت و بی وقت کوچه رو پر میکنه.»

ماجرای این استاتوس وقتی جالب شد که خانم معلمی که از مخاطبین صفحه فیسبوک من بود ، این متن را سر کلاس هفتم (دوم راهنمایی سابق) برای شاگردانش میخواند و از انها میخواهد از این متن ایده گرفته و با استفاده از «آرایه تشخیص» (یعنی نسبت دادن صفات انسانی و شخصیت دادن به موجودی غیر انسانی) شهر خود را با جای دیگری مقایسه کنند... این معلم عزیز لطف کردند و چند تا از آن انشاء های نوشته شده توسط دانش اموزان را برای بنده هم فرستادند که من با اجازه ایشان آنها را منتشر میکنم.
توضیح اینکه در دو مورد که متن انشاء خیلی ناخوانا یا به قول خودمان خرچنگ قورباغه بود، ایشون زحمت کشیدن و متن را زیر انشاء با خط خودشون بازنویسی کردن...بنده متن هر پنج تا انشاء را به همراه تصویر برگه های اسکن شده دانش آموزان اینجا میگذارم... دیدن دنیای نوجوانان سیزده چهارده ساله و نگاهشان به شهر محل سکونت خودشان و مقایسه اش با شهرها و مکان های دیگر بسیار جالب است. 
(متن انشاء ها عینا به همان صورتی که نوشته شده است و با تمام اغلاط نگارشی اش آورده شده.)

انشاء اول: 
مشهد یکی از روزها دختر خیلی خوبی بود و بیشتر مردم مشهد را دوست دارند چون مشهد دختر باحجابی است ولی آبادان نه دختر بی ادبی هست همیشه مانتوهای آن کوتاه است یا رنگی هستن. بین مشهد و آبادان هیچ تفاوتی ندارند ولی بین مشهد و کربلا خیلی با هم دیگر تفاوت دارد. چون مشهد همیشه حجاب میکنند. مشهد حرم امام رضا است و کربلا هم حجاب میکنند و حرم امام حسین (ع) دارد. این طور شود که مشهد و کربلا تفاوت های آن بیشتر از مشهد و آبادان است.

انشاء دوم: 
آقای آبادان مثل کوه زیبا است. آقای آبادان بازارهای زیادی دارد و مردم در آن با خوش و خرم هستند. آقای آبادان پارک ها و بوستان های زیادی دارد. آقای آبادان یکی از شهرهای خوزستان است. آقای خوزستان شهرهای زیادی دارد و آقای آبادان یکی از آن شهرها است. آقای آبادان یک پالایشگاه دارد. آقای آبادان از شهرهای ایران است و مردم زیادی به شهر آقای آبادان می آیند. آقای آبادان موزه ها و گنجینه های زیادی دارد. آقای آبادان شهیدی به نام دریاقلی دارد. آقای آبادان به شهید دریاقلی مدیون است زیرا او جان آقای آبادان را نجات داده است. زیرا دریاقلی خود را زود به مسئولان رساند تا جان آقای آبادان را نجات دهند. و مسئولان سریع دست به کار شدند و او هیچوقت از یاد آقای آبادان نمیرود. تمام.

انشاء سوم: 
آمریکا خواهر دوقلوی شهر تهران است. منتهی خانم تهران گیر یک شوهر بداخلاق شده که گاهی اوقات به او گیر میدهد ولی خانم تهران به دل نمیگیرد. آمریکا دختری مجرد و خیلی خوشکل است و به خودش خیلی میرسد لباس های رنگی رنگی و دامن های چین چینی اش در کوچه و خیابان میچرخد.

انشاء چهارم:
آبادان مثل یک زن مجرد نه گشت [منظورش گشت ارشاد است] دارد نه چیزی. تا ساعت چهار صبح هرکس دلش بخواهد میتواند بیرون باشد کسی هم چیزی به او نمیگوید. حتی میتواند تا صبح شبانه روز لب شط آواز هم بخواند. ولی اگر گشت به شهر ما بیاید مانند یک شوهر بدذات میماند . اگر تهران ساعت 11 بیرون باشد دستگیرش میکنند و اگر و اگر [در] بالکن خودشان صدای بلند باشد شورای آپارتمان به آن تذکر میدهد.

انشاء پنجم: 
آبادان آبادان دارای شوهر خوبی دارد. و همه در این [ناخوانا] آزادی دارند. 
اما مشهد شوهری بد و بی اخلاق دارد که به او اجازه نمیدهد حتی در خانه را باز کند و یا ترانه ی برای خود گذارد و گوش دهد. 
اما ویژگی آبادان و مشهد این است که هر دو دارای امامزاده می باشند. 
آبادان و مشهد پارک های زیبایی دارند و من وقتی به مشعله میروم و به پارک اروند.