چندی پیش دختری جوان تلاش نمود تا یک راننده مومن و ارزشی اسنپ را اغفال کرده و مورد تجاوز و آزار و هتک حرمت قرار دهد. اما متاسفانه این ماجرا با پروپاگاندای رسانه های غرب و دشمنان نظام به شکل معکوس روایت شد. نظر به ابعاد ماجرا و ابهاماتی که در مورد این قضیه وجود داشت ما هیأت حقیقت یاب خود را به صورت ویژه مامور بررسی موضوع کردیم تا با ارائه گزارش کامل و درست ماجرا ابهامات را برطرف و تبلیغات رسانه های دشمن را خنثی نماید. این گزارش اکنون تکمیل شده و در اختیار ما قرار گرفته است که به شرح زیر میباشد:
اول - تحقیقات ما در قدم اول معطوف به یافتن روایت صحیح ماجرا شد. بخشی از این روایت در صحبتها و مصاحبه های راننده محترم اسنپ آمده بود اما ظاهرا ایشان به خاطر روحیات خاص خود و نظر به اینکه به دنبال حفظ آبروی مسافر خود بودند، بخشهایی از روایت را تغییر داده و یا اصلا بیان نکردند. اما روایت صحیح ماجرا چه بود:
بعد از رسیدن خودرو به مقابل منزل مسافر، خانم جوانی در شرایطی بسیار نامناسب از درب منزل بیرون آمده و سوار خودرو میشود. بحث پوشش ایشان بسیار فراتر از نداشتن روسری بوده که برای جلوگیری از جریحه دار شدن عفت عمومی جزئیات آن قابل ذکر نیست. راننده اسنپ که مردی بسیار محترم، مومن، آرام، متین و خانواده دار بوده است بنا به مصالحی سکوت میکند تا این خانم سوار خودرو شود و در فرصتی مناسب با لسان خویش به ایشان تذکر بدهد. یکی از دلایل این کار این بوده که راننده احتمال میداد اگر در کوچه اقدام به تذکر لسانی کند احتمالا سر و صدا ایجاد میشود و عده ای با سرک کشیدن از پنجره، وضعیت پوشش این خانم را میبینند و دچار گناه و انحراف میشوند. به هر حال این خانم سوار میشود و به شکل بسیار نامناسبی روی صندلی عقب مینشیند (رجوع شود به صحنه نشستن شارون استون بر روی صندلی در فیلم غریزه اصلی). راننده سریع از منطقه مسکونی خارج شده و به محض رسیدن به اتوبانی خلوت خیلی محترمانه به ایشان تذکر میدهد. تذکر هم به این شکل بوده که خانم محترم اگر لطف کنید و حجاب خود را کمی رعایت کنید من کارمند بیچاره را پلیس جریمه نخواهد کرد. اینجا این خانم از پشت دو تا پس گردنی به راننده میزند به شکلی که سر راننده به فرمان برخورد میکند. راننده بار دیگر خواهش خود را تکرار میکند و این بار مسافر دست میاندازد و گلوی راننده را فشار میدهد و به او و خانواده اش فحاشی مینماید. اینجا دیگر راننده برای پرهیز از تصادف کنار اتوبان توقف میکند و از این خانم خواهش میکند که از خودرو پیاده شود و او را نکشد. در نهایت این خانم پولهای دخل راننده را برداشته و متواری میشود. موقع رفتن نیز به او میگوید که مامور مسیح علینژاد است و تا کل جامعه را به انحراف و ابتذال نکشد از کار خود دست بر نمیدارد. بعد از چند ساعت همین خانم توییتی میکند و با مظلوم نمایی نقش قربانی را بازی میکند و احساسات عمومی را علیه اسنپ و راننده محترم و نظام تحریک میکند.
دوم – پس از پیگیری های قضایی و انتظامی این دختر شناسایی شده و به مراجع ذیصلاح تحویل داده میشود. در اینجا باز شاهد حماسه دیگری از راننده ارزشی اسنپ هستیم. ایشان درست مانند کشیش کلیسایی که ژان وال ژان از آن سرقت کرده بود برای به خطر نیفتادن آبرو و زندگی این دختر ماجرا را به شکلی تلطیف شده و با سانسور و ممیزی فراوان روایت میکند. یعنی فقط به موضوع نداشتن روسری اشاره میکند و به پوشش این خانم و نحوه نشستنش روی صندلی و پس گردنی زدن و اقدام به خفه کردن همراه با فحاشی و همچنین سرقت و اعتراف به پول گرفتن از مسیح علینژاد و این چیزها هیچ اشاره ای نمیکند.
سوم – این دختر بعد از مشاهده این رفتار بزرگمنشانه راننده دچار تحول درونی و تاثر عمیق میشود و همانجا تصمیم میگیرد که به کل کارهای ناشایست خود را کنار بگذارد و زهرایی شود. در قدم اول هم همراه خانواده به سراغ راننده اسنپ رفته و او را پیدا میکند و از او عذرخواهی مینماید. این دیدار در فضایی پر از احساس و معنویت در دفتر دادستانی محترم تهران اتفاق میافتد و راننده اسنپ هم هدایایی به رسم یادبود تقدیم این دختر پشیمان و زهرایی شده مینماید.
چهارم – متاسفانه در اینجا هم ضد انقلاب بیکار ننشست و با به اشتراک گذاری عکسی که در این دیدار گرفته شده بود ایراداتی بنی اسرائیلی مطرح کرد که اصل سازش و صفا و بخشش و بزرگواری و فضای معنوی این دیدار در حاشیه قرار بگیرد. به طور مثال گفته شد چرا چهره این دختر و مادرش در عکس یادگاری، شبیه قربانیان آشویتس است و یا چرا مادر این دختر دارد دستهای مشت شده خودش را میچلاند و بادی لنگوییج ایشان به شکلی ست که انگار همین الان میخواهند از فرط خشم و ناراحتی منفجر شود.
اینجور شائبه ها اصلا ارزش پاسخگویی ندارد و تحقیقات ما نشان داد که قیافه متاثر مادر و دختر به خاطر شرمندگی از بزرگواری راننده اسنپ بوده و دست مادر ایشان هم البته همینجوری ست و مادرزادی مشت شده است.
پنجم – نکته آخر اینکه راننده اسنپ واقعا یک شهروند عادی و معمولی بوده که مثل بقیه شهروندان نسبت به امر به معروف و نهی از منکر احساس وظیفه کرده است و برخلاف برخی شایعات هیچ ارتباطی با نهادهای امنیتی نداشته است. وجود تصاویری از ایشان با لباس سپاه و یا حضور ایشان در نماز عید فطر درست پشت سر سردار سلیمانی به این معنی نیست که ایشان از چهره های رده بالای امنیتی و نظامی هستند. اتفاقا این تصاویر نشان میدهد که مردم عادی در نظام مقدس جمهوری اسلامی چقدر با مسئولین رده بالا نزدیک هستند و عملا برخلاف شایعات دشمن، هیچ فاصله ای بین مردم و مسئولین وجود ندارد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر