قد یک نفرشان به اندازه کف دست است. نه تعجب کنید و نه فکرتان جاهای عجیب و غریب برود. آن نفر سوم هم احتمالا همین حالا با شماست. شاید هم آن را در دستانتان گرفته باشید و حتی با آن مشغول خواندن این نوشتهاید!
روزگاری بود که قلم امتداد ذهن، دهان و دست آدمها بود. نوشتهها افکار را منتقل میکردند و قلم در این میان نقش مهمی را بازی میکرد. قلم که از دستی به دستی دیگر میرسید، بیاختیار به میل ارباب تازهاش میچرخید.
تلفنهای همراه که آمدند بهترین تبلیغشان این بود که آدمها را به هم پیوند میدهند. دوران بیخبری به سر رسیده بود. فاصله آدمها به قدر یک دکمه بود و زمان انتظار برای شنیدن صدای هم به قدر چند ثانیه. ولی آنها به همین کفایت نکردند. آرام آرام جلوتر آمدند و ما هیجانزده و شادمان اسیر افسونشان شدیم.
حالا به آنها هوشمند میگوییم و دیگر جزیی جدا نشدنی از ما شدهاند. اتفاقی که بی سر و صدا افتاد. عکسهای زیادی در شبکههای اجتماعی منتشر شدهاند که همان دوگانه معروف «قبل و بعد» را دارند. در یک عکس گروهی از دوستان را میبینید که دور یک میز یا در یک فضای عمومی نشستهاند، با چهرههایی پرلبخند و نگاهشان به همدیگر.
در عکسی دیگر، باز گروهی از آدمهای جوان هستند که کنار هم نشستهاند، ولی حواسشان به «هوشمندجانشان» است. کسی با کسی حرف نمیزند. اگر لبخندی هست برای «هوشمند جان» است و اگر ارتباطی هست، به واسطه تلفن هوشمند با آدم دیگری است که آن جا نیست.
هر روز بیشتر از روز گذشته در روندی ناخودآگاه، مشغول وارد کردن سختافزارها در عرصه کاملا خصوصی و شخصی زندگیهایمان هستیم و آنها را در ارتباطی بسیار نزدیک با ذهنمان و آن چه در آن میگذرد قرار دادهایم. تخیلمان را نمایندگی میکنند، ارتباطاتمان را از طرف ما انجام میدهند و واسطه امیال و ذهنیات جنسیمان شدهاند. از همه جالبتر این که سختافزارهای خودمانی، مثل تلفن هوشمند عزیز، واسطههایی خنثی نیستند. حواسشان به همه کارهای ما هست؛ همان طوری که دارند تبدیل به یکی از حواس ما میشوند و مرتب دادههای اطلاعاتی ما را برای دیگرانی که میدانیم و آنهایی که نمیدانیم میفرستند.
این دیگر داستان علمی تخیلی نیست. کار بعدی این است که یک تراشه الکترونیکی در مغزهایمان جاسازی شود و هر از گاهی برویم یک مغازه و مدل بالاتر را ظرف پنج دقیقه نصب کنند یا اصلا به ما خبر بدهند که با این فکرهای تازهای که در سر داریم، فلان مدل مناسب ماست. آن روز دیگر میتوانیم مطمئن باشیم که هم «هوشمندهایمان» را خوردهایم و هم این که از آنها رودست خوردهایم!
بخش فنی وبسایت«BusinessInsider» مقالهای منتشر کرده و در آن حقیقتی به ما یادآوری میشود که میدانیم و نمیدانیم؛ این که تلفنهای هوشمند در حال تغییر رفتارهای جنسی ما هستند. نه فقط در آن چیزهایی که در خلوت خودمان در اینترنت دنبالشان میگردیم، بلکه اصلا همخوابگی ما را دچار تحول کردهاند. از هر۱۰ نفر در امریکا، یک نفر در هنگام رابطه جنسی از تلفنهوشمندش استفاده میکند و این نسبت دربین نوجوانان به دو نفر از هر۱۰ نفر میرسد.
نویسنده مقاله، «Apt No. 7» باور دارد که این سختافزارها را همان طوری میخواهیم که رابطههایمان را و چنان بدل به جزیی از ما شدهاند که «نزدیکیشان» همانی است که در رابطههایمان میخواهیم.
او میگوید انسانیت ما در ابعادی باور نکردنی مورد حمله قرار گرفته است:«انسانیت به گونهای هک شده که تمام دادههایمان را درون ذهن این روباتهای سکسی و توانمند میریزیم تا آنها را با خود شریک کنیم.»
آینده چه گونه خواهد بود و ما چه کاری برای فهم این پدیده میکنیم؟ هیچ!
همه چیز را در اختیار سختافزارهایی قرار دادهایم که حتی سازندگان آنها هم شاید از ابعاد اتفاقی که دارد میافتد بیخبرند.
«هوشمندجانهای» ما هر «لایکی» میزنیم و هر چیزی که هوس میکنیم را ذخیره و منتقل میکنند؛ از جمله امیال و تفریحات جنسیمان را. با آنها به رختخواب میرویم و درهمخوابگیها کنارمان هستند. در اوج لذت جنسی، کنارمان آرمیدهاند و جنسیترین امیالمان را برایمان فراهم و به فهرست خرید بازار مکارهشان اضافه میکنند.
حالا که همآغوشیهایمان هم دارد سه نفره میشود، شاید وقتش رسیده باشد تختخوابمان را قدری بزرگتر سفارش بدهیم. او حتی اگر در آن لحظه، جزیی از معاشقه نباشد، منتظر است تا بعد از آن بیدرنگ سراغش برویم و تنگ در آغوشش بگیریم برای یک معاشقه «دیجیتال».
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر