close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
جامعه مدنی

آسیه امینی: در مقابله با خشونت کلامی٬ آب در هاون می‌کوبیم

۴ آذر ۱۳۹۳
آیدا قجر
خواندن در ۶ دقیقه
عکس‌ها از صفحه فیسبوک « کانون شهروندی زنان»
عکس‌ها از صفحه فیسبوک « کانون شهروندی زنان»

اکتبر ۱۹۹۹ شورای عمومی سازمان ملل متحد٬ بیست و پنجم نوامبر را روز جهانی «رفع خشونت علیه زنان» نام‌گذاری کرد تا هر ساله یادآور عزمی همگانی در این راستا باشد. بهانه‌ این نام‌گذاری کشته شدن «خواهران میرابال» در ۲۵ نوامبر ۱۹۶۰ بود. این سه فعال سیاسی دومینیکن٬ در جریان مبارزه با رافائل تروخیو٬ حاکم نظامی این کشور٬ ترور شدند.

«زنان سازمان ملل» نهادی زیرمجموعه‌ی سازمان ملل که در جهت برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان فعالیت می‌کند ـ در آخرین گزارش خود در سپتامبر ۲۰۱۴ اعلام کرد که در ۲۸ کشور اروپایی تنها «۱۴ درصد» خشونت‌هایی که علیه زنان صورت می‌گیرد٬ گزارش می‌شود و از ۱۲۰ میلیون دختر در جهان٬ ۱۰ درصد آن‌ها مورد «تجاوز جنسی» قرار گرفته‌اند. این گزارش همچنین به آمار بالای «قتل ناموسی»٬ «ازدواج زیر سن قانونی» و «تجربه‌ی خشونت فیزیکی یا جنسی» اشاره کرده است. به بهانه 25 سپتامبر، با آسیه امینی، روزنامه‌نگار و فعال حقوق زنان گفت و گو کرده ام، گفت و گویی که بیشتر بر جنبه های خاص خشونت علیه زنان تمرکز داشت، مانند خشونت کلامی.

در میان جنبه های مختلف خشونت، اخیرا در ایران خشونت کلامی بیشتر مورد توجه بوده، خشونت کلامی را وابسته به چه عناصر دیگری از خشونت می‌دانید؟ چه نوع تعاملی میان آن‌ها برقرار است؟

تمام جنبه‌های مختلف خشونت در جامعه٬ مساله‌ای فرهنگی‌ست و با آموزش و مراکز مروج فرهنگ ارتباط مستقیم دارد. با رسانه٬ تربیت و پرورش افراد و نهادهای تولیدکننده‌ی فرهنگ مربوط است. خشونت کلامی در بستری گسترده‌ به وجود می‌آید که شاخص‌ها و متغیرهای مختلفی بر آن تاثیر می‌گذارد. در عین‌حال رسانه‌های تاثیرگذار و کلان داخلی ایران از اساس با مبحث برابری بیگانه‌اند؛ نه تنها در برابر توسط معانی و مفاهیم پذیرفته شده در جهت رفع خشونت علیه زنان مقاومت می‌کنند٬ بلکه ترویج‌دهنده‌ی این ضد فرهنگ [خشونت کلامی] نیز هستند. این مساله خارج از اختیار من و شمای رسانه‌ی جزیی یا من و شمای فمینیست یا من و شمای پرت‌افتاده از دایره‌ی حکومت ایران است. نه این‌که تاثیر نداریم٬ اما خشونت کلامی و دیگر جنبه‌های خشونت علیه زنان در تعامل با یکدیگر قرار دارند. به طور مثال در چهار سال گذشته٬ قانون‌گذاران در صدد تصویب قوانینی بودند که به جای کاهش خشونت در جامعه علیه زنان٬ به نوعی مروج خشونت است. این گستره به قدری وسیع است که به‌طور مثال مردی که در پوشش نماینده‌ی مجلس٬ عکس زنان را برای نمایش به مجلس می‌برد تا به دیگران بگوید که بدن‌شان در چه نوع جوراب شلواری پوشیده شده٬ بیان این مساله نیز خشونت کلامی محسوب می‌شود.  

علاوه بر حکومت٬ درباره ادبیات روزمره و اصرار بر کاستن از مفاهیم و کلمات دارای بار جنسیتی میان اقشار مختلف جامعه بحث وجود دارد. عده‌ای موافق این امر بوده و برخی می گویند این نوع ادبیات «در همه‌جای دنیا» وجود دارد ...

ممکن است که در همه‌جای دنیا چنین مساله‌ای وجود داشته باشد٬ اما در همه‌جای دنیا٬ کسانی هم هستند که در برابر گفتمان عمومی نابرابر می‌ایستند. نباید فراموش کنیم که در بسیاری از کشورها٬ نابرابری به این شدتی که در کشور ما هست٬ وجود ندارد. در جامعه‌ استبدادزده‌ای مثل ایران که نابرابری در آن نهادینه شده٬ همه‌چیز می‌تواند شکل و تعریف دیگری پیدا کند، اما در یک جامعه‌ی برابر که افراد هم آزادی بیان دارند و هم آزادی جنسیتی٬ هم می‌توانند در مورد هویت جنسی خود با بیان آزاد بنویسند و حرف بزنند و از آن دفاع یا از یکدیگر انتقاد کنند٬ شرایط بسیار متفاوت است. در جامعه‌ ایران کسانی که قرار است برای شما تصمیم بگیرند٬ خودشان را مالک سرنوشت شما می‌دانند. بنابراین شما یک‌سری از حقوق را از اساس ندارید٬ چه برسد به آن‌که بخواهید درباره‌اش حرف بزنید. اگر در مورد جامعه‌ ایران حرف می‌زنیم٬ این جامعه را با ویژگی‌های ایران بسنجیم و تحلیل کنیم. من به طور کلی آزادی بیان را در این زمینه بسیار موثر می‌دانم. در بسیاری از کشورها٬ اتفاقاتی که رخ می‌دهد ممکن است موافق یا مخالف داشته باشد اما موافقان و مخالفان فرصت و اجازه‌ی این را دارند که در مقابل افکار عمومی روبه‌روی هم قرار بگیرند٬ با یکدیگر بحث و جدل کرده و آزادانه افکار خود را بیان کنند. مخاطب هم شعور و درک خود را دارد؛ هر دو را می‌شنود و انتخاب می‌کند. اگر تاثیری قرار است روی او گذاشته شود٬ در بستری آزاد و برابر اتفاق می‌افتد. اما  جامعه‌ای را در نظر بگیرید که یک‌سرش به تنگی قیف است و سر دیگرش به گشادی آن. این صدا باید از کجا شنیده شود و روی چه کسی تاثیر بگذارد؟ این در حالی‌ست که مهم‌ترین رسانه‌های ما٬ یعنی رادیو و تلویزیون٬ در جهت ترویج انواع خشونت‌های جنسیتی گام برمی‌دارند و آن‌ها را تثبیت می‌کنند. منظور محتوای رسانه‌هایی‌ست که با سریال٬ فیلم و مستند بخش عمده‌ای از وقت مردم را هدف قرار می‌دهند. دراین شرایط فکر می‌کنم که اگرچه نمی‌شود ساکت ماند - و همه‌ی کسانی که می‌فهمند٬ در تلاش‌اند که کار دیگری انجام دهند - اما به نوعی٬ آب در هاون می‌کوبیم.

آیا مقابله با ادبیات روزمره به شکل مداوم می‌تواند در ضدیت با آزادی بیان تعبیر شود؟

به همین دلیل نمی‌توان بحث‌ها را عمومیت بخشید. باید بدانیم که مصداق‌ها کدام است. وقتی بحثی را عمومیت می‌بخشیم ممکن است که خود من بگویم این حد از زیر ذره‌بین بردن و موشکافی کلام مردم یا حتی دیالوگ‌های روزانه‌٬ خود بازتولید سانسور و محدود کردن آزادی بیان است. در مواردی مانند ناسزا گفتن٬ تحقیر٬ تمسخر اندام یا هویت جنسیتی یا فرودست خطاب کردن کسی فقط به خاطر جنسیت‌اش که تبدیل به فرهنگ در جامعه ما شده - که به شکل روزانه٬ کم هم نمی‌شنویم - نباید سکوت کرد. این فرهنگ غالب اگر فرهنگ نادرستی‌ست٬ یک جریانی باید در برابر آن قد علم کند وگرنه تا ثریا می‌رود دیوار کج.

شما در نروژ زندگی ‌می‌کنید. نروژ یکی از کشورهایی‌ست که بر برابری در ادبیات و گفتار تاکید داشته و حتی ضمیر بدون جنسیت را در زبان خود وارد کرده‌اند. با توجه به سابقه‌ی زندگی در این کشور٬ به نظرتان چه عاملی توانسته به برقراری فرهنگ برابری در کلام و مقابله با خشونت کمک کند؟

پاسخ شما را در سه کلمه خلاصه می‌کنم: آموزش٬ آموزش و باز هم آموزش. آن‌چه من را در این جامعه تحت تاثیر قرار داده توجه به همه‌ی مسایلی‌ست که برای ما محل مجادله و نزاع است.

به طور مثال دو ماه پس از آن‌که دخترم در این کشور به مدرسه رفت٬ از طرف مدرسه پدر و مادرها دعوت شدند تا در مورد تمسخر و تحقیر صحبت کنند. معلمی که مدرس جلسه بود توضیح داد که به بچه‌های خود یاد بدهید که تنها خشونت کلامی نیست که باعث تحقیر و تمسخر می‌شود. بلکه حتی اگر نگاه کسی بر شما سنگین است٬ باید آن را گزارش کنید. در واقع سیستم آموزشی از بچه‌گی هم به بچه‌ها و هم به پدر و مادرها یاد می‌دهد که تحقیر و توهین فقط در کلام نیست و در رفتار و نوع نگاه آدم‌ها هم هست و باید به آن واکنش نشان دهید. این‌جا حتی از مساله‌ی خشونت کلامی هم فراتر رفته‌اند. حتی ماه گذشته٬ برنامه‌‌ای درباره‌ی چگونگی برخورد با تحقیر و توهین توسط دولت نروژ در مدارس و رسانه‌ها اجرا شد. در کنار این موارد٬ این‌جا برای بچه‌ای که مورد خشونت قرار گرفته٬ انواع کمک وجود دارد. کمکی که برای زنان و مردان نیز هست. اگر به سنگ و آجر اول که تا ثریا می‌رود اعتقاد داشته باشیم به این نتیجه می‌رسیم که وقتی در جامعه‌ای از قانون تا رسانه٬ حاکم٬ خانواده٬ فرهنگ و نخبگان از این کلام نابرابر و پر از خشونت استفاده می‌کنند٬ حتما سنگ اولیه نادرست بنا شده است.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان تهران

پلیس اعلام کرد عامل اصلی اسیدپاشی تهران را دستگیر کرده است:عاشق می‌خواست...

۴ آذر ۱۳۹۳
خواندن در ۱ دقیقه
پلیس اعلام کرد عامل اصلی اسیدپاشی تهران را دستگیر کرده است:عاشق می‌خواست به معشوق نزدیک‌تر شود