پیداکردن کشیش ایرانی و کلیسای فارسی زبان در لسآنجلس، به ویژه در منطقه ایرانینشین «ولی»((Valley کار سختی نیست. آگهی معرفی این کلیساها و دعوت از ایرانیان برای پیوستن به جامعه مسیحی در روزنامههای فارسی زبان چاپ لسآنجلس به وفور دیده میشود اما اولین باری که یک روز یکشنبه از سر کنجکاوی راهی یکی از این کلیساها شدم، همه تصوراتم به هم ریخت.
تا پیش از ورود به این کلیسا، درک درستی از تاکید آگهیها بر روی واژه «فارسی زبان» نداشتم. راستش فکرمیکردم با جامعه ارامنه ایران روبهرو میشوم که فارسی هم حرف میزنند و حتما آموزههای دینی خود را برای امثال من به فارسی توضیح میدهند، اما به زبان ارمنی نیایش میکنند؛ درست مثل کلیسای خیابان ویلای تهران .
فکر میکردم حتما کشیش کلیسا را پدر«آلن»، یا پدر«آدلف» یا به هر اسم ارمنی دیگری خطاب میکنند. اما همه تصوراتم به هم ریخت وقتی یک مرد بدون لهجه ارمنی و با نام کاملا عربی، خودش را به عنوان کشیش این کلیسا معرفی کرد: «کشیش اعلا»؛ مسلمانزادهای که سالها پیش از اسلام بیرون آمده و مسیحیت را انتخاب کرده است، بدون این که نامش را تغییر دهد. بعدها متوجه شدم کلیسای فارسی زبان یعنی کلیسای مسیحیانی که زبان اصلی آنها فارسی است؛ ایرانیانی که مسیحیت را خودشان به عنوان دین انتخاب کردهاند و آن را از پدر و مادر به ارث نبردهاند.
در این کلیساها همه سرودهای پرستش، نیایشها و دعاها به زبان فارسی اجرا میشوند. وقتی از کشیش اعلا درباره شرایط تغییر دین از اسلام به مسیحیت میپرسم .میگوید:«ما شرطی نداریم. مسیح پیامبر صلح و آرامش، این هدیه آسمانی را به همه جهانیان پیشکش میکند.»
یعنی اگر من بخواهم امروز مسیحی شوم، میتوانم ؟
شما اگرایمان زبانی و ایمان قلبی داشته باشید، یک مسیحی واقعی هستید اما باید اصول کلی این دین را هم بدانید. خیلی سخت نیست. بعد ازچند ماه مطالعه کتاب مقدس، آموزههای دین مسیح را یاد میگیرید اما مهم ایمان قلبی است.
مکثی میکند و میگوید:«چیزی که این روزها مرا بسیار آزار میدهد، سوء استفاده از دین است. متاسفانه در کنار پیروان خوب و نیکی که روزبهروز به دین مسیح افزوده میشوند، افرادی هم هستند که به خاطر اعلام پناهندگی وماندن درآمریکا، چند وقتی به کلیسا میآیند و از همان روزهای اول هم فقط میخواهند غسل تعمید شوند اما بعد از گرفتن نامه غسل تعمید، دیگر به کلیسا نمیآیند. بعضی از آنها حتی جواب تلفن دوستان کلیسا راهم نمیدهند. این طور افراد باعث شدهاند که من تعداد جلسههای بیشتری، یعنی حدود 5 تا 6 ماه را برای آشنایی با کتاب مقدس و قوانین این دین برای افراد مشتاق مسیحیت درنظر بگیریم تا غسل تعمید انجام شود.»
اما کشیش «رضا» در این باره عقیده دیگری دارد. میگوید:«من میدانم بعضی از افرادی که به کلیسا میآیند فقط برای گرفتن نامه اینجا هستند و ممکن است بعد از غسل تعمید و گرفتن نامه، دیگر نیایند. اما نامه را ظرف دو هفته به آنها میدهم. من معتقدم اگر در بین این افراد تنها یک نفر تحت تاثیر قرار بگیرد و چراغی در دلش روشن شود، برای من کافی است.»
کشیش یک کلیسای آمریکایی در شهرهیوستن هم میگوید:«هرگاه شخصی که به کلیسای ما میآید به من بگوید میخواهد غسل تعمید شود، من این کار را برایش انجام میدهم.»
حتی اگر بدانید قصد دارد سوءاستفاده کند؟
از نظر من، این سوءاستفاده نیست. او از علاقهاش به این دین استفاده میکند و شرایط اقامتش را درست میکند. ما خودمان به این افراد کمک میکنیم که این کار را زودتر انجام دهند. مسیح به آنها کمک میکند، آن وقت آنها هم قدردان مسیح میمانند و ایمانشان به یقین تبدیل میشود.
مذهب یاقومیت؟
کلیمیها برنامهای برای اضافه کردن پیروان دین یهود ندارند، یا به بیانی دیگر، پیوستن به جامعه کلیمیان ایران امکانپذیر نیست مگر این که یهودیزاده باشید. «امیل» که خودش یهودیزاده است در این باره به «ایرانوایر» میگوید:«ما نوکلیمی نداریم. تنها کسانی کلیمی هستند که مادرشان کلیمی باشد. برای همین به کلیمی ها عنوان قوم یهود هم میدهند چون ما درعمل یک قوم هستیم . به همین خاطر هم برای افزودن پیروان، هیچ تبلیغی نمیکنیم وجمعیت ما کم است.»
کنیسهها از شب شنبه تا شنبه شب محل رفت وآمد یهودیانی هستند که «کیپا» به سر و تورات به دست با لباسهای رسمی، مشغول دعا خواندن هستند. منعی برای شرکت دراین مراسم وجودندارد اما اگر هرهفته هم در این مراسم شرکت کنید، نمیتوانید عضو جامعه کلیمی شوید. «میشل»، یکی دیگر از کلیمیان ایرانی میگوید:« در مورد یهودیت، دوجنبه مذهب و قومیت درنظر گرفته میشود. فرض کنید یک فرد مسلمان یا مسیحی مذهبش را تغییر دهد و یهودی شود اما مگر میتواند قومیت خود را هم تغییر دهد؟ این امکانپذیر نیست. پس یهودیها نمیتوانند پیروان این دین را زیادتر کنند.»
این نظر یهودیان ایرانی است اما «سارا»، مسوول پاسخگویی کنیسه «سفارادیها» در هیوستن که رومانیایی است، حرف دیگری میزند:«هر فردی که آموزههای دین کلیمی را به طور کامل فرابگیرد و خاخامهای ما او را تایید کنند، یهودی میشود. البته یادگیری تعالیم یهود سخت است و شاید پنج سال یا بیشتر زمان ببرد. بعد از آن هم خاخام باید او را تایید کند.»
او هم دست آخر حرف امیل را تایید میکند و میگوید:« این افراد فقط دینشان،دین یهود میشود اما جزو خانواده یهودیان محسوب نمیشوند.»
سدره پوشی
زرتشتیان هم برای افزایش پیروان دین خود تبلیغ نمیکنند اما از حضور افراد غیر زرتشتی در معابد استقبال میکنند. در معبد ایرانیان زرتشتی در خارج از ایران، بسیاری از مشتاقان این دین «سدرهپوش» شدند. سدرهپوشی، مراسمی است که در آن فرد با «اهورا مزدا» پیمان میبندد که به سه اصل «پندار نیک»، «گفتار نیک» و «کردار نیک» همیشه و همهجا پایبند باشد و آموزههای زرتشت را هیچگاه از یاد نبرد. بعد از آن، فرد پیرو دین زرتشت میشود.
سدره پوشی زرتشتیان معادل مراسم غسل تعمید مسیحیان است. در دین زرتشتی، فرزندان در سن 15 سالگی اجازه دارند خودشان دین انتخاب کنند و دین از پدر به آنها ارث نمیرسد. اگر دین زرتشتی را انتخاب کنند، مراسم سدره پوشی برایشان برگزار میشود.
«کامران» که به تازگی زرتشتی شده، به «ایرانوایر» میگوید:«این دین شرایط خاصی را برای افراد علاقهمند تعیین نمیکند. اصول کلی را برای آنها میگوید و پرسشهای افراد غیر زرتشتی را پاسخ میدهد وهرگاه آنها ابراز تمایل کنند، ترتیبی میدهد تا سدره پوشی شوند.»
میگوید:«بیشتر زرتشتیان معتقدند چون برای گرایش به این دین تبلیغ نمیشود، معمولا افرادی به معابد مراجعه میکنند که خودشان درباره این دین تحقیق و مطالعه کردهاند و متوجه شدهاند که افکارشان به گفتههای زرتشت نزدیکتر است.»
البته تنها زرتشتیان ایران این منش را دارند ومعتقدند زرتشت پیامبر همه ایرانیها بوده است اما زرتشتیان هند که به «پارسیان» معروف هستند وخود را «مزدایسنا» مینامند، معتقدند که تنها افرادی زرتشتی هستند که خون زرتشتی داشته باشند. آنها به خاطر قولی که صدها سال پیش به پادشاه هند دادند، از پذیرش غیر زرتشتیان در معابدشان خودداری میکنند.
تسجیل
بهاییها در همه شهرها افراد غیربهایی را برای شرکت در برخی مراسم یا جلسههایی که به آن عنوان «کلاسهای روحی» دادهاند، میپذیرند اما بعضی جلسهها مختص خود بهاییان است و ورود افراد غیربهایی در آن ممنوع است. با همه اینها، بهاییها به شدت از افراد غیربهایی استقبال میکنند.
دکتر «منصور تبیانی»، یکی از اندیشمندان جامعه بهاییت که در لسآنجلس ساکن است، میگوید: «هرکسی میتواند بهایی شود. بهایی شدن پیش از این که در جایی ثبت شود، باید در دل و جان افراد اتفاق بیفتد.»
او درباره بهاییت توضیح میدهد:« این دین به شدت با منطق، عقل و شعور آدمها درگیر است. در بهاییت ما خاخام، آخوند و کشیش نداریم. ما اصول 12گانه و تعالیم این دین را از روی کتب میخوانیم و خودمان با عقل و منطق و با توجه به شرایط زمان حال، آن را تفسیر میکنیم. ما حتی به فرزندان خود هم فرصت مطالعه میدهیم و آنها اجازه دارند هردینی را انتخاب کنند.»
تبیانی درباره شرایط بهایی شدن میگوید:«همین قدر که فرد روی این دین مطالعه داشته باشد، حداقلها را بداند و اصول دین را بلد باشد ما میتوانیم او را تسجیل کنیم.»
تسجیل شدن یعنی ثبتنام افراد در دفتر اسناد بهایی. بهاییان کل دنیا با یک کارت شناسایی خاص که از سوی جامعه جهانی بهاییت صادر میشود، شناسایی میشوند. این کارت که به «بهاییکارت» یا «بهایی آی دی» معروف است، پس از تسجیل به افراد داده میشود. اما تبیانی پس از کمی مکث میگوید:« البته جامعه بهاییان تصمیم گرفته از این به بعد فقط کسانی را تسجیل کند که دارای گرین کارت هستند و مشکل اقامتی ندارند.»
ادامه میدهد:«پیش از این، قانون وجود نداشت وهمه تسجیل میشدند اما ما هم دوست نداریم افراد فقط به خاطر سوءاستفاده، دین ما را انتخاب کنند. متاسفانه خیلیها آمدند تسجیل شدند ولی بعد دیگر پشت سرشان راهم نگاه نکردند.»
با مراجعه به «بهایی سنتر» (مرکز بهاییهای) هیوستن متوجه میشویم که قانون داشتن گرینکارت فقط در بهایی سنتر لسآنجلس مطرح شده و در تگزاس همه افراد علاقهمند میتوانند بهایی شوند و نام آنها در دفتر کل بهاییان هم ثبت شود.
ثبت نظر
aaali bod aste fadee kardam
omidvaram dar tamame donya mazhab azad baraye har fard bashad.