چهاردهمین سکاندار امور اجرایی در جمهوری اسلامی هر که باشد، میراثدار تصمیمات دولتی است که دستکم ۴۱۱ پروژه اجرایی فاقد پیوست محیط زیستی به اجرا درآورده است. «ابراهیم رئیسی» در دولت سیزدهم همچنین پنجهزار معدن بدون پیوست محیط زیستی را به مزایده گذاشت.
****
دولت چهاردهم در جمهوری اسلامی در حالی بر سر کار میآید که مسايل محیط زیست در هیچ یک از پنج مناظره تلویزیونی شش نامزد حاضر در تبلیغات انتخابات این دوره مطرح نشدند. این در حالی است که ایران با بحرانهای مختلفی در عرصه محیط زیست، از جمله «آب» و «فرونشست» زمین دست به گریبان است.
«ایرانوایر» پیشتر در گزارش «تنشهای آبی؛ سکوت کاندیداها در برابر میراث ننگین رئیسی»، به مرور آنچه دولت سیزدهم بر سر منابع آب ایران آورد، پرداخته است.
گرچه برخی از این بحرانها در نتیجه عملکرد دولتهای پیشین شکل گرفتهاند اما تصمیمهای دولت سیزدهم بیتوجه به محیط زیست بر سرعت تخریب سرزمین افزود. در عین حال، دولت سیزدهم نه تنها هیچ اقدامی برای توقف روند تخریب سرزمین به کار نبست که با بارگذاریهای جدید، آسیبپذیری محیط زیست را نیز افزایش داد.
ماجرای اجرای ۴۱۱ پروژه فاقد پیوست محیط زیستی در زمان رسیدگی به لایحه بودجه ۱۴۰۲ در مجلس مطرح شد؛ وقتی که «جلیل مختار»، نماینده آبادان در نامهای خطاب به «مسعود میرکاظمی»، رییس سازمان برنامه و بودجه، خواستار جلوگیری از تخصیص ردیف اعتباری به این ۴۱۱ پروژه عمرانی بدون پیوست محیطزیستی شده بود.
سرفصلهایی که در ادامه میخوانید، شاید همه بلاهایی که بر سر محیط زیست آمدهاند، از جمله حریق جنگلهای «زاگرس» و مواردی از این دست نباشند اما نشانههایی هستند که چگونه سازمان حفاظت محیط زیست منفعلانه ناظر همه اتفاقات بوده است.
مهمترین بحرانهای محیطزیستی ایران چه هستند؟
«حسن روحانی» وقتی قدم به کارزار انتخاباتی دوره یازدهم ریاستجمهوری گذاشت، وعده احیای «دریاچه ارومیه» را داد و پس از پیروزی، نخستین مصوبه هیات دولتش نیز به آن اختصاص یافت؛ پروژهای که دولت ابراهیم رئیسی عملا آن را متوقف کرد.
در شرایطی که ایران جزو ۱۰ کشور پرمصرف آب دنیا است، سرفصلهای مهم یا به تعبیر کارشناسان محیط زیست، ابرچالشهای این عرصه در پنج مورد قابل مرور هستند؛ «تغییر اقلیم»، «آب»، «فرونشست زمین»، «انقراض و کاهش تنوع گونههای زیستی» و «آلودگی هوا». این پنج سرفصل به شکل پنج پرسش توسط روزنامه «پیام ما» از کاندیداهای حاضر در این دوره انتخابات مطرح شدند.
با این حال، هیچ یک از نامزدهایی که در این انتخابات حاضرند، هیچ موضعی در قبال محیط زیست نداشتند؛ به ویژه وقتی از برنامههای اقتصادی خود سخن میگفتند. در این میان، یکی از خطرناکترین ایدهها توسط «سعید جلیلی» در میان مردم اصفهان مطرح شد که گفت: «دولت نه تنها مشکل حقآبههای قانونی را حل کند بلکه به فکر تامین منابع جدید آب مانند انتقالهای بین حوضهای باشد.»
این در حالی است که دولت سیزدهم به جای حل معضلات محیط زیستی اصفهان، دو اقدام مخرب، یعنی انتقال آب از دریای عمان و ساخت شهر «شیخبهایی» در کنار اصفهان را پیش برد.
اگر اخبار فرونشست در جادههای ایران را دنبال کنید، میبینید که میزان تخریب زمین در ایران چنان گسترده شده است که جادههای ترانزیتی، به ویژه در استانهای کرمان، فارس و اصفهان با فرونشست زمین از دست رفتهاند.
از سوی دیگر، «محمد شریعتی»، سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری اصفهان به تازگی از افزایش ۲۱۸ درصدی حوادث ناشی از نشست زمین(فروچاله) در این کلانشهر طی دو ماه نخست امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته خبر داده است.
در چنین شرایطی، «عبدالرضا سعادت»، مدیرکل نقشهبرداری زمینی و بنیادی سازمان نقشهبرداری کشور نیز از شناسایی ۲۵۴ پهنه فرونشست زمین در کشور گفته است.
همین اخبار کافی است تا از هر بارگذاری جدید و فاقد پیوست کارشناسی محیط زیست و آب در دشتهای درگیر با فرونشست، از جمله در اصفهان خودداری کرد.
دستوری که مانع فعالیت پتروشیمی میانکاله نشد
وقتی عملیات اجرایی پروژه پتروشیمی میانکاله آغاز به کار کرد و با انتقاد فعالان محیط زیست مواجه شد، ابتدا گناه صدور مجوز آن به دولت دوازدهم نسبت داده شد. نگرانی از تصرف زمینهای میانکاله با فعالیت هنرمندانی چون «هدیه تهرانی» بیشتر مورد توجه قرار گرفت. با بالا گرفتن انتقادها و میدانی شدن آن در محل ساخت پتروشیمی در «حسینآباد» میانکاله، صدور دستورها آغاز شد؛ یکی دستور رییس دولت سیزدهم و دیگری دستور دادستان کل کشور.
گرچه این دستورها و توقف فعالیت برای ساخت پتروشیمی به مذاق «محمدباقر قالیباف»، رییس مجلس یازدهم و نامزد کنونی انتخابات ریاستجمهوری خوش نیامد. او موافق ساخت این پتروشیمی بود. با وجود دستورها، نه تنها این پروژه متوقف نشد که پس از یک سال، با فنسکشی دور محوطه، بار دیگر در سال ۱۴۰۲ از سر گرفته شد؛ موضوعی که وقتی صدای اعتراض مجدد فعالان محیط زیست را بالا برد، با بازداشت «حر منصوری»، دیدهبان میانکاله در تاریخ ۱۳ تیر ۱۴۰۲، وارد مرحله تازهای شد.
با وجود مخالفتهای مختلف و در حالی که رییس سازمان حفاظت محیط زیست ارزیابی ارایه شده توسط مجری این پروژه را جعلی توصیف کرده بود اما هنوز زمینهای این محدوده در تصرف آنها است. این در حالی است که عمده سود اجرای این پروژه، تصرف رایگان زمینهای آنجا توصیف شده است.
اردیبهشت غمانگیز سراوانیها و بحرانی به نام پسماند
اهالی سراوان در محدوده رشت استان گیلان سالها است نسبت به دفن غیراصولی زباله در دل جنگلهای هیرکانی اعتراض داشتهاند. آنها در دولت ابراهیم رئیسی نیز مراتب اعتراض خود را به استاندار و وزیرکشور اعلام کرده بودند اما صرفا با وعده و دستور پیگیری پشت گوش انداخته شده بود. اهالی روز هشتم اردیبهشت ۱۴۰۱، پس از چند روز اعتراض به انتقال زباله، با حمله ماموران نیروی انتظامی و بازداشت تعدادی از شهروندان شوکه شدند. حمله ماموران نیروی انتظامی به مردم معترض در حالی رخ داد که مسوولان وعده توقف فعالیت این دفنگاه غیر اصولی را داده بودند.
ابراهیم رئیسی در مورد دیگر دفنگاههای غیراصولی زباله در شمال ایران هم دستور داده و ضربالعجل تعیین کرده بود؛ اتفاقی که هیچ تغییری در هیچیک از نقاط دفن پسماند ایجاد نکرد.
البته بهجز سراوان، دفنگاه آمل، «انگیلسی بابل»، دفنگاه «آزادشهر» نیز شیرابههایشان جنگلهای هیرکانی و منابع آب و خاک گیلان، مازندران و گلستان را به نابودی کشاندهاند؛ اتفاقی که در مورد «آرادکوه» در تهران، «صُفیر»ه در اهواز و «برمشور» در شیراز نیز افتاده است.
وقتی معدنکاران به جان محیط زیست میافتند
موضوع به مزایده گذاشتن شش هزار معدن ابتدا در جریان رسیدگی به لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ نگرانی فعالان محیط زیست را موجب شد. با تغییر دولت و روی کار آمدن ابراهیم رئیسی و در حالی که هیچ شفافیتی در مورد نام و محل این معادن مطرح نبود، خبر از به مزایده گذاشتن پنج هزار معدن در دولت سیزدهم بار دیگر خبرسازشد. این موضوع به ویژه بعد از آن که هیات عالی مولدسازی شکل گرفت، نگرانیها را دو چندان کرد.
موضوع مولدسازی و تشکیل هیات برای فروش اموال مازاد دولتی در ایران ابتدا در سال ۱۳۹۹ از سوی رهبر جمهوری اسلامی مطرح و به شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا پیشنهاد شد. در سال ۱۳۹۹ در دولت دوازدهم در قالب یک کارگروه به تصویب رسید اما در آبان ۱۴۰۱، کارگروه در دولت سیزدهم به هیات عالی با اختیارات ویژه و نامعمول ارتقای درجه یافت.
در چنین شرایطی، مزایده پنج هزار معدن بار دیگر مطرح شده بود. «علی بناگر»، رییس «انجمن علمی جنگلبانی ایران» در تشریح نگرانی از چنین اقدامی به «رکنا» گفته بود: «متاسفانه با واگذاری ناگهانی حدود پنجهزار معدن غیرفعال، بزرگترین تخریب منابع طبیعی و محیط زیست کشور در شرف اقدام است؛ بهخصوص که در اصلاحیه قانون معادن، سازمان محیط زیست کشور از گردونه استعلامات معدنی حذف شده است.»
پیروز و نسل رو به انقراضش
«برای پیروز و احتمال انقراضش…» شاید تنها یک بخش از ترانه «شروین حاجیپور» بود که خاطرههای تلخ پس از مرگ «مهسا امینی» در بازداشت «گشت ارشاد» نیروی انتظامی را در قالب آهنگی در خاطرات ما ثبت کرد. اما این جمله کوتاه و خلاصه، توصیف وضعیت بحرانیِ گونههای در معرض انقراض حیاتوحش ایران و یادآور همه کارشناسانی بود که برای نجات یوزپلنگ ایرانی تلاش کرده بودند و دست برقضا، در زندان به سر میبردند. «هومن جوکار»، همسرش و چهار کارشناس دیگر از جمله افرادی بودند که در همین دوره در زندان به سر میبردند.
وقتی با همه حاشیههای انتقال «ایران»، یوزپلنگ جوانی که در پارک «پردیسان» تهران نگهداری میشد، خبر رسید در پی جفتگیری با یک یوز آزاد در «خارتوران» باردار است، روزنههایی از امید برای تکثیر در اسارت گشوده شد.
گرچه موضوع تکثیر در اسارت نیز از مسایل چالشبرانگیز حفاظت است اما خوشبینانه فرصتی برای بهبود اوضاع این گونه در معرض انقراض توصیف شد. با این حال، باز هم تولد سه توله یوزپلنگ و اشتباه در تعیین جنسیت آنها، حاشیههایی رقم زد ولی زنده ماندن «پیروز»، نگاهها را به خود جلب کرده بود.
اما پیروز فقط ۲۷۲ روز زنده ماند و در ۹ اسفند ۱۴۰۱ جان باخت. یکسال بعد سازمان محیط زیست اعلام کرد علت مرگ او، خوردن یک تکه پلاستیک بوده است.
پیروز حدود سه ماه داشت که روزنامه «پیام ما» در گزارشی تحت عنوان «برخورد حراستی با دوربینهای تلهای»، از ایجاد محدودیت برای جایگذاری این نوع دوربین خبر داد.
در واقع دولت ابراهیم رئیسی به کارگیری دوربینهای تلهای که بُرد محدودی در ثبت وضعیت جانوران در زیستگاههای حیاتوحش را دارند، به زیرمجموعه حراست سازمان حفاظت محیط زیست سپرده بود. دوربینهای تلهای و آنچه هومن جوکار و همکارانش در پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی با استفاده از آن برای رصد و پیگیری وضعیت حیات این گونه در معرض انقراض انجام داده بودند، منجر به فرصت و بسترسازی برای زادآوری در اسارت شده بود.
پس از مرگ پیروز، چند یوزپلنگ در جاده تهران مشهد که به «جاده مرگ» معروف است، در تصادفات رانندگی کشته شدند. ولی حتی «مهرداد بذرپاش»، وزیر راه و شهرسازی دولت سیزدهم حاضر نشد در تامین بودجه فنسکشی محدوده خطر در این مسیر همراهی کند.
دولت سیزدهم در حالی به کار خود پایان میدهد که تصاویر رسیده از محل سقوط هلیکوپتر ابراهیم رئیسی نشان از احداث جادهای در دل جنگلهای «ارسباران» برای ایجاد محل یادمان در این منطقه حفاظت شدهاند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر