close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
اخبار

روایت مادر سیاوش محمودی از کشته شدن فرزند ۱۶ ساله‌اش

۲۵ آذر ۱۴۰۱
خواندن در ۲ دقیقه
مادر سیاوش محمودی، معترض ۱۶ ساله‌ای که در تجماعت اعتراضی روز ۳۰ شهریور ماه در محله «نازی‌ آباد» کشته شد، در صفحه شخصی خود در اینستاگرام شب کشته شدن فرزندش را روایت کرده است. او گفته که پسرش به دلیل اصابت گلوله از پشت سر کشته شده است.
مادر سیاوش محمودی، معترض ۱۶ ساله‌ای که در تجماعت اعتراضی روز ۳۰ شهریور ماه در محله «نازی‌ آباد» کشته شد، در صفحه شخصی خود در اینستاگرام شب کشته شدن فرزندش را روایت کرده است. او گفته که پسرش به دلیل اصابت گلوله از پشت سر کشته شده است.

 

مادر سیاوش محمودی، معترض ۱۶ ساله‌ای که در تجماعت اعتراضی روز ۳۰ شهریور ماه در محله «نازی‌ آباد» کشته شد، در صفحه شخصی خود در اینستاگرام شب کشته شدن فرزندش را روایت کرده است. او گفته که پسرش به دلیل اصابت گلوله از پشت سر کشته شده است.

لیلا مهدوی، مادر سیاوش محمودی نوشته که شب واقعه سر خیابان محل زندگی‌شان از پسرش جدا شده و پسرش به دیدار دوستی می‌رود ولی وقتی مهدوی به خانه می‌رسد به دلیل نگرانی با سیاوش تماس می‌گیرد و چون تلفن همرا پسرش  در حالت «پرواز» بوده «دلشوره» می‌گیرده و از خانه بیرون می‌زند. مهدوی نوشته « وقتی اومدم به سمت خیابون نازی‌‌ آباد برم دیدم خیابونُ بستن. خیابون پر از دود و اشک‌آور بود. به سختی خودمُ به خیابونی که به سمت نازی آباد بود رسوندم. یاد صحنه‌های جنگ افتادم.»

لیلا مهدوی روایت می‌کند که «بسیجی‌های خود همون محل» رو به روی مردم همان محل ایستاده بودند. او با فریاد در پی یافتن پسرش بود که میان معترضان و بسیجی‌ها قرار می‌گیرد و ظاهرا از جانب بسیجی‌ها باتوم می‌خورد. او ناگزیر به فرار می‌شود و در نهایت داخل مغازه‌ای پناه می‌گیرد: «بیش از ۵۰ ۶۰ تا موتور سوار. مسلح. یاد خرمشهر افتادم که عراقی‌ها حمله کرده بودن».

او چند ساعتی منتظر می‌ماند تا برادردش بیاید و بعد از نیروی «گاردی» می‌پرسد که اگر فرزندش را گرفته باشند باید کجا برود و نیروی گارد ویژه مهدوی را به کلانتری ارجاع می‌دهد. با برادرش به کلانتری می‌روند اما در کلانتری خبری از سیاوش نبوده و به همین دلیل بعد از آن به بیمارستان می‌روند.

در بیمارستان به او می‌گویند کودکی فوت شده به بیمارستان آوردند« دو نفر آوردن تو حیاط بیمارستان رها کردن رفتن». لیلا مهدی آنقدر گریه می‌کند و فریاد می‌زند تا بالاخره از روی عابر بانک پسرش مشخص می‌شود، جسد فرزندش در بیمارستان است. او از ترس اینکه مبادا فرزندش را از بیمارستان ببرند تا صبح در بیمارستان می‌ماند و در نهایت صبح اجازه می‌دهند که جسد فرزندش را ببیند:«کشو سردخونه باز شد کاور رو باز کردم سیاوش من با فرق غرق خون با چشمان نیمه باز زانو زدم دستمُ زیر سرت گذاشتم و فریاد می‌زدم. دستمُ زیر سرت گذاشتم که بوست کنم دستم پر از خون شد.»

هفته پیش هم صوتی از لیلا مهدوی منتشر شد که در آن خطاب به مردم می‌گفت:« تو رو خدا بیدار شد به خدا منم فکر می‌کردم به من نمی‌رسه به من رسید. پسر من  به نامردی کشته شد مثل حمیدرضا، مثل نیکا، مثل سارینا، مثل غزاله.» پیش تر هم ویدئوی منتشر شده بود که او عکس فرزندش را بالای سر گرفته و در محله نازی آباد می‌چرخد و چگونه به قتل رسیدن فرزندش را روایت می‌کند.

 

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

تحریم شرکت تولید دوربین تشخیص چهره چینی به علت همکاری با سپاه

۲۵ آذر ۱۴۰۱
خواندن در ۲ دقیقه
تحریم شرکت تولید دوربین تشخیص چهره چینی به علت همکاری با سپاه