بهدنبال انتشار اخبار غیررسمی از مرگ یک جوان معترض به نام «اميرحسين تروال ايمان» یک هفته پس از آزادی از زندان، یک وکیل دادگستری این فاجعه را تایید کرد.
«مریم کیانارثی»، وکیل دادگستری، روز چهارشنبه ۲۷اردیبهشت۱۴۰۲، در حساب کاربری خود در توییتر نوشت که امیرحسین تروال ايمان، موکلش «پس از گذشت حدود هشت ماه بازداشت، هفته گذشته با برگزاری دادگاه، مشمول عفو و آزاد شد و بعد از چند روز، بر اثر سكته قلبی در خواب درگذشت.»
پیش از این، «کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان» در گزارشی نوشته بود که یک جوان معترض به نام امیرحسین تروال ايمان، دوم آبان۱۴۰۱، در پی یورش ماموران حکومتی به خانهاش در منطقه علیآباد تهران بازداشت شده، و در دوران بازداشت تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفته است.
دادگاه در ابتدای رسیدگی به اتهامات آقای تروال به او اتهام محاربه نسبت داده بود.
کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان در ادامه این گزارش نوشته است که این جوان معترض، با تودیع وثیقه و بهصورت موقت از زندان اوین آزاد شده، اما تنها ده روز پس از آن در روز ۲۶ اردیبهشت «به طرز مشکوکی» جان باخت. این نخستین بار نیست که معترضان اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» پس از آزادی از زندان بهشکلی مشکوک جان خود را از دست میدهند.
«یلدا آقافضلی» ۱۹ ساله، از شهروندان معترض اعتراضات سراسری ایران، ۴آبان۱۴۰۱ در میدان انقلاب تهران، به اتهام شعارنویسی بازداشت و به زندان قرچک ورامین منتقل شد.
او ۱۸آبان از زندان آزاد شد و گفته شد که چند روز بعد، «بر اثر فشار روانی خودکشی کرد» و ۲۰ آبان جان باخته است. «بیبیسی فارسی» بهنقل از یک منبع آگاه نوشته است که این ادعا شبههبرانگیز است، چرا که «پلیس در اتاق یلدا آقافضلی چیزی پیدا نکرده و گزارش پزشک قانونی علت فوت را نامشخص عنوان کرده است.»
این در حالیست که دادسرای جنایی استان تهران گفته این معترض ۱۹ ساله، «با مصرف بیش از اندازه مواد مخدر اُوِردوز کرده است.»
«عرشیا امامقلیزاده علمداری»، نوجوان ۱۶ ساله دیگری است که چند روز پس از آزادی از زندان بهقید وثیقه، خودکشی کرد.
عرشیا در جریان اعتراضات اخیر بهدلیل عمامهپرانی در هادیشهر آذربایجان شرقی بازداشت و پس از ۱۰ روز، با تلاش پدرش به قید وثیقه آزاد شده بود. او روز ۶آذر به خاک سپرده شد.
یکی از نزدیکان این معترض نوجوان در گفتوگو با «ایرانوایر» گفته بود: «عرشیا اصالتا اهل هادیشهر(علمداری)، مرکز شهرستان جلفا، در آذربایجان شرقی بود، اما بهدلیل شغل پدرش در رشت زندگی میکرد. عرشیا و پدرش از رشت به هادیشهر سفر کرده بودند و در آنجا، عرشیا که بههمراه یکی از دوستانش به خیابان رفته بود، با دیدن یک آخوند، عمامهاش را پراند. ماموران پس از اقدام عرشیا به عمامهپرانی با شناسایی خودرویی که او و دوستش سوار آن بودند، به محل کار پدربزرگ عرشیا رفته و خواستار تحویل دادن عرشیا شدند. پدر عرشیا که در راه بازگشت به رشت بود با شنیدن این اتفاق، ابتدا از تحویل دادن پسرش خودداری کرد، اما وقتی ماموران تهدید کردند هرجا باشد بهسراغش میروند، از میانه راه برگشت و عرشیا را در هادیشهر به ماموران تحویل داد.»
این فرد آگاه تایید کرده بود که عرشیا پس از آزادی گفته بود در زمان بازداشت تحت شکنجه بوده و ماموران زندان بهصورت مداوم به آنها قرص میدادند.
«عباس منصوری جوان» ۱۸ ساله، اهل شهرستان شوش که در تاریخ ۲۵آبان۱۴۰۱، بهدلیل پخش کردن شکلات همراه با تراکت شعار «زن، زندگی، آزادی»، بهدست نیروهای امنیتی بازداشت شده بود نیز، مدت کوتاهی پس از آزادی به زندگی خود پایان داد.
این جوان بازداشت شده چند روز بعد از بازداشت، با قرار وثیقه آزاد شد، اما ۲۰آذر، پیکر بیجان او یافت شده است.
مرگ «آرش فروزنده»، یکی از فعالان شبکههای اجتماعی اهل آبادان نیز، فروردین امسال در چند حساب کاربری در فضای مجاری مطرح شد.
گفته میشد که آرش فروزنده پس از بازداشت توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در تاریخ ۱۹ اسفند، بازجویی و ساعاتی بعد آزاد شد.
این حساب توییتری اضافه کرد: «حین بازجویی به او یک بطری آب داده بودند و او نیز آب را نوشیده بود، اما آرش بعد از آن دچار مسمومیت شدید شد کە او را مجبور کرد پیاپی به بیمارستان مراجعه کند. در کمال ناباوری، آرش فروزنده در ۲۸ اسفند و بر اثر همین مسمومیت جان باخت.»
منابع حکومتی دلایلی چون «ایست قلبی»، «مصرف مواد مخدر» و «سقوط از ارتفاع» و موارد اینچنینی را اعلام کردهاند که عموما از طرف مخالفان جمهوری اسلامی پذیرفته نمیشود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر