«جمعههای زاهدان» را حالا چندین ماه است که افکار عمومی به پایداری و مقاومت مردمان بلوچستان در زنده نگه داشتن اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ پس از کشته شدن «ژینا [مهسا] امینی» میشناسند. فریادهای آزادیخواهی و عدالتطلبی آنها را نه فقط در سراسر ایران بلکه مردمان جهان شنیدهاند. هرچند که دسترسی به شهروندان بلوچ در جنوب شرقی ایران و اطلاعرسانی از آنها با توجه به چتر امنیتی گستردهای که جمهوری اسلامی ایجاد کرده است، دشوار به نظر میرسد اما در راستای افشای حقیقت، میتوان به سرگذشت برخی از معترضان دست یافت.
این گزارش درباره «یونس ریگی» است؛ شهروند بلوچی که به عنوان معترض و دادخواه خون کشتههای بلوچستان قدم به خیل معترضان گذاشت اما هدف سلاح ساچمهای قرار گرفت و یک چشم خود را از دست داد.
***
دو هفته از «جمعه خونین زاهدان» و ۲۹ روز از اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ میگذشت. مردمان استان سیستان و بلوچستان مثل جمعههای پیشین در «مسجد جامع مکی» جمع شده بودند. فضا امنیتی بود و نیروهای سرکوب در آمادهباش بودند. حالا خشم از کشتار شهروندان به پایداری در ادامه اعتراضات برای دادخواهی خون آنها گره خورده بود و بسیاری که تحولات ایران را دنبال میکنند، منتظر و مضطرب رسیدن اخبار این منطقه بودند.
«یونس ریگی»، شهروند ۲۶ ساله بلوچ به دادخواهی خون هممحلهایها و رفقایش در مسجد مکی بود. پس از انجام نماز جمعه، مردم قدم به خیابان گذاشتند و شعارها اوج گرفتند. همانزمان که اخبار و تصاویر با تاخیر به رسانهها راه مییافتند، یونس در میانه جمعیت معترض حضور داشت. معترضان علیه سرکوبگران و بسیجیان شعار میدادند و خواستار آزادی بازداشت شدهها بودند.
مردم در مسیر راهپیمایی بعد از حضور در مسجد، راهی منازل خود شده بودند که نیروهای سرکوبگر راه را بر آنها بستند. یونس میان جمعیت بود. میخواست که مسیر خود را تغییر دهد که با حضور نیروهای سرکوبگر در پشت سر خود مواجه شد. معترضان محاصره شده بودند. سرکوبگران سلاح روی آنها گشودند و بسیاری را زخمی کردند. برخی بسیجی بودند، گروهی لباس شخصی و جمعی از سرکوبگران هم با لباسهای سر تا به پا سیاه با نقاب بر صورت مقابل شهروندان قد علم کرده بودند.
دو نیروی سیاهپوش در حالیکه صورتهایشان پوشیده شده بود، سلاح ساچمهزن خود را بالا بردند و یونس را هدف شلیک قرار دادند. از صورت تا سینه، دستها و پاهای یونس با گلولههای سربی سلاح ساچمهای شکافته شدند.
تعدادی از ساکنان محله درهای خانههای خود را به روی معترضان گشودند و یونس نیز به همشهریهای خود پناه برد. دو ساعت گذشت، التهاب از اوج افتاد و شهروندان دیگر کمک کردند و یونس را به بیمارستان رساندند.
دو عمل جراحی و دهها ساچمه در بدن
یونس ریگی به بیمارستان منتقل شد. نخستین بیمارستان فاقد امکانات رسیدگی به چشم آسیب دیدهاش بود. او را به بیمارستان دیگری منتقل کردند و در آنجا مورد دو عمل جراحی قرار گرفت.
جراحان چشم ساچمه درون چشم یونس را درآوردند اما بدنش پر از ساچمه باقی ماند. به گفته پزشکان مورد مشورت «ایرانوایر»، وقتی مدارک پزشکی آسیبدیدگان گواهی است بر تعداد بالای گلولههای ساچمهای، میتوان گفت که این افراد برای هدف سلاح قرار گرفتن انتخاب شده بودند.
چشم راست یونس حالا با گذشت بیش از هشت ماه، همچنان دید ندارد. او تنها میتواند نور را تشخیص دهد که چه زمان شب است و چه وقتی روز. پزشکان به او گفتهاند که ممکن است به مرور زمان چند درصدی از بینایی چشم او برگردد اما تضمینی بر آن نیست.
بیمارستان نه تنها دفترچه بیمه یونس ریگی را نپذیرفت بلکه برای این دو عمل جراحی نزدیک به ۳۰ میلیون تومان هم درخواست هزینه کرد.
پزشکان در بیمارستان از خارج کردن ساچمههای بدن یونس سر باز زدند و او ماهها است که دهها گلوله ساچمهای را شبانهروز با خود دارد و البته چشمی که هر روز در آینه به آن مینگرد تا بلکه تغییری در این از دست دادگی به وجود آید.
یونس ریگی کیست؟
یونس ۲۶ ساله، در خانوادهای پر جمعیت به دنیا آمد. پدر او کارگر است و سه دختر و سه پسر هستند. یونس فرزند سوم این خانواده است. او دستفروشی میکند و کپسولهای گاز را کنار خیابان میفروشد.
بلوچستان همواره به عنوان یکی از محرومترین مناطق ایران به شمار آمده است. هنوز خانههای مردمان این بخش از ایران لولهکشی گاز ندارند. برای همین بسیاری از شهروندان به دستفروشی کپسولهای گاز مشغول هستند.
به جز مناطقی که محلههای نظامی و تحت اختیار مقامات و نیروهای جمهوری اسلامی هستند، بیشتر دیگر مناطق بلوچستان همیشه محروم محسوب میشوند. اگر بلوار و خیابانی هم در آن محلهها وجود دارد، به اقدامات دوران پیش از جمهوری اسلامی برمیگردد.
یونس هم یکی از اهالی همین مناطق محروم است. او از کودکی دستفروشی کرده است. پیشتر بنزین میفروخت و حالا کپسول گاز. این مرد جوان دیپلم حسابداری دارد؛ یعنی همزمان با تحصیل، کار هم میکرده است اما فشار زندگی و محرومیتهای بیشمار، او را از ادامه تحصیل بازداشتند.
به گفته یکی از نزدیکان یونس، او پس از آسیب دیدن چشمهایش، باز هم برای چندین هفته در جمعههای اعتراضی زاهدان شرکت داشته است: «برای یونس، یکی از رنجهای هر روزه، از دست دادن رفقا و هممحلهایهایش طی اعتراضات سراسری است. این روزها فکرش همیشه مشغول است؛ مشغول به این که اگر چشم دیگرش هم آسیب ببیند و برای همیشه از هر دو چشم کور شود، چه باید بکند.»
زندگی روزمره بسیاری از آسیبدیدگان از ناحیه چشم که هدف شلیک نیروهای مسلح سرکوبگر قرار گرفتند، تغییر کرده است؛ از تغییر در رفتارهای روزمره تا فکرمشغولیهایی که بسیاری از آنها را رها نکرده است.
دوست نزدیک یونس میگوید: «وقتی میخواست به اعتراضات برود، به دوستان شهید شدهاش فکر میکرد. با این فکر قدم به خیابان گذاشت که ممکن است شهید شود. اما هنوز تکرار میکند که خدا او را برای شهادت قبول نکرد.»
نخستین تصاویر از یونس ریگی به عنوان یکی از آسیبدیدهها از ناحیه چشم، با ویدیویی از او توسط خبرگزاری «حالوش» منتشر شد؛ مردی جوان در لباس بلوچی که روی صندلی نشسته است و دست راست خود را روی چشم آسیب دیدهاش میگذارد، اطراف چشم آسیبدیدهاش را میخاراند و شهادت میدهد که در اعتراضات هدف شلیک سلاح ساچمهای قرار گرفته است.
ویدئویی از #یونس_ریگی شهروند بلوچ که در روز جمعه ۲۲ مهرماه ۱۴۰۱، در حوالی مسجد مکی با گلوله ساچمه ای نیروهای نظامی مجروح و بینایی یک چشم خود را از دست داد.@Haalvsh#مهسا_امینی
— shirahmad shirani-naroui (@shiraninaroui) April 18, 2023
pic.twitter.com/puUiFkQEvA
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر