فرامرز مساوات-شهروندخبرنگار
با فروکشکردن بحران کرونا، ماسک تنفسی همچنان بازار خودش را دارد، اما با کارکردی متفاوت. بنا به روایات پرتکرار در شبکههای اجتماعی و براساس مشاهدات شهروندان در تهران و شهرهای بزرگ ایران، موتورسیکلتهایی تردد میکنند که پلاکشان با استفاده از این ماسکها، مخدوش شده است.
این موتورسیکلتها متعلق به چه کسانی است؟
این گزارش در گفتوگو با شماری از شاهدان عینی در جریان اعتراضات، حضور نیروهای سرکوبگر لباس شخصی سوار بر موتورهایی با پلاک مخدوش را روایت میکند.
***
«یکی دو ماه از شروع اعتراضات میگذشت و هوا تازه تاریک شده بود. با پدر پیرم از منزل یکی از اقوام برمیگشتیم و من پشت فرمان بودم. نزدیک به یکی از تقاطعهای غرب تهران به ترافیک خوردیم و کمکم دیدم ماشینها در حمایت از معترضین پیاده در خیابان شروع به بوق زدن کردند. من هم پس از کمی سبک سنگینکردن وضعیت، دستم را روی بوق گذاشتم و همراهی کردم. یکی دو دقیقهای گذشت و موتور سیکلتی با دو سرنشین در کنار پنجره ماشین ظاهر شد. لباسشخصی بودند و نفر پشتی مسلسل کلاشنیکف در دست داشت. لوله سلاح را اول به سوی پدر گرفت و بعد به سمت من چرخاند و با حرکت سروصورت به من فهماند که از صدای بوق ماشین عصبانی شده. مدل موتوری که سوار بودند شبیه به بقیه موتورهای خیابان بود، اما پلاک نداشت؛ البته ما در تهران به موتورهای بدونپلاک و پلاک مخدوش عادت داریم.»
این روایت یکی از شهروندانی است که خود حضور موتورسواران لباسشخصی مسلح در جریان سرکوب شهروندان معترض تهران را به چشم دیده است. موتورهایی که یا با ماسک تنفسی یا قاب دودی پلاکشان را از نگاه دیگران پنهان میکنند، یا اساسا پلاکی ندارند.
قاب دودی پلاک بهراحتی از فروشگاههای اینترنتی شناختهشده مثل «دیجیکالا» و «باسلام» تهیه میشود. استفاده از قفلوزنجیر، یکی دیگر از شیوههای ناخوانا کردن پلاک است؛ با این تفاوت که ظاهرا غیر تعمدی بهنظر میرسد.
«ساسان» که خود موتورسوار است میگوید: «خیلیها را میشناسم که قفل موتور را فقط به قصد پوشاندن پلاک خریداری میکنند و ممکن است در طول سال حتی یک مرتبه هم از آن برای جلوگیری از سرقت وسیله نقلیه خود استفاده نکنند.»
به گفته رییس پلیس راهور تهران، مخدوش کردن پلاک، فراتر از تخلف و مصداق جرم است. جرمی که میتواند باعث محکومیت مجرم به شش ماه تا یکسال حبس شود. این قانون در عمل اما بیشتر شبیه به تهدیدی بیاثر است تا مجازاتی قانونی.
رد پای نهادهای امنیتی
«میلاد»، ساکن یکی از شهرهای غربی ایران است. او میگوید: «در پاییز ۱۴۰۱ زیاد میدیدم که موتورسیکلت شخصی بدون پلاک در شهر تردد کند. ظاهر سرنشینان، نزدیکی آنها به نیروهای امنیتی را نشان میداد و یک بار هم دیدم که فردی که ترک موتور نشسته بود، یک سلاح پینتبال در دست داشت. قدیمتر، امنیتیها از موتور سنگین استفاده میکردند، اما گویا چند سالی است که برای پرهیز از انگشتنما شدن، انتخاب اولشان همین موتورهای عادی شهری است که مردم در کوچه و خیابان میرانند.»
رد چرخ موتورسیکلت سنگین در یکی از پر سروصداترین جنایات دهههای اخیر دیده میشود. ترور «سعید حجاریان»؛ این ترور در اسفند ۱۳۷۸ به تیتر یک روزنامهها تبدیل شد و «سعید عسکر» -ضارب- در اعترافات خود بیان کرد که تیم ترور برای این عملیات از موتورسیکلت سوزوکی هزار سیسی استفاده کرده است. موتورسیکلتی که استفاده از آن برای عموم مردم ممنوع است.
طبق قوانین فعلی جمهوری اسلامی، استفاده از موتورسیکلتهایی با حجم موتور بالاتر از ۲۵۰ سیسی برای مردم عادی غیرقانونی است.
البته تبصرهای در این مورد وجود دارد، دریافت مجوز از نهادهای امنیتی؛ که البته در این صورت هم موتورسیکلت پلاک نخواهد شد و تردد آن باید در هماهنگی با همین نهادها باشد.
یکی از تصاویر که در سالهای اخیر به نمادی از سرکوب معترضان به نتایج انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ تبدیل شده، شخصی به نام «حسن میرکاظمی» را بر ترک موتور سنگین نشان میدهد که در حال بیرون آوردن سلاح کمری از گوشه کمربند خود است. همزمان شخص مسلح دیگری پشت سر این موتورسیکلت در حال حرکت است که سوار بر مدل سوزوکی بیکینگ است. حجم موتور این وسیله نقلیه ۱۳۴۰ سیسی است و طبیعتا بدون هماهنگی با نهادهای امنیتی، در شهرهای ایران اجازه تردد ندارد.
حسن میرکاظمی که بعدها هویتش بهعنوان یکی از نزدیکان به «بابک زنجانی» شناخته شد، از محکومان اقتصادی جمهوری اسلامی است. در تابستان ۱۴۰۰ اعلام شد که او به جرم اختلاس و سرقت اموال عمومی، به ۳۵ سال حبس محکوم شده است.
تصویر دختران بیحجاب ترک موتور هم این روزها به حافظه جمعی شهروندان تهرانی اضافه شده است. موتوریهایی که بهخاطر عدم رعایت حجاب سرنشین دیگر جریمه میشوند و یا وسیله امرار معاششان توقیف میشود. «یاسر» با موتور کار میکند و میگوید دو ماه پیش موتورش را زیر پل سید خندان بهخاطر نداشتن حجاب مسافرش توقیف کردهاند: «۱۰ روز از کار و زندگی افتادم. هم جریمه پرداخت کردم هم پول موتور. حالا یا مسافر خانم نمیبرم، یا طی میکنم که حتما حجاب داشته باشد.» او با ناراحتی میگوید: «باورکنید این موتور وسیله امرار معاشم است، وگرنه تن به تذکر نمیدادم.»
در تاریخ ۲۸مرداد۱۴۰۲، ویدیویی در شبکههای اجتماعی دستبهدست شد که موتورسواری را در محاصره نیروهای رسمی امنیتی در تهران نشان میداد که ظاهرا بهخاطر بیحجابی ترکنشین موتور، از آنها کتک میخورد.
موتورها اما تنها متعلق به نیروهای امنیتی و افرادی که با آن بهعنوان وسیله نقلیه کار میکنند، نیست. بسیاری از خلافکاران از موتور بهعنوان وسیله سریع برای گریز از مهلکه استفاده میکنند. مثل سارقین.
«نوید» که یکبار قربانی سرقت گوشی موبایل شده، واقعه را اینطور روایت میکند: «در پیادهرو راه میرفتم و داشتم سعی میکردم شمارهای که چند دقیقه پیش مشغول بود دوباره بگیرم که ناگهان عابری گوشی را ازم قاپید و با خنده نگاهم کرد. یک لحظه فکر کردم آشناست و قصد شوخی دارد، اما به سمت همدستش دوید که با موتور در خط ویژه اتوبوس آماده فرار ایستاده بود. گیج و منگ شده بودم، اما چند متری دنبالشان کردم و فریاد میزدم. توجه چند موتورسوار دیگر هم به ما جلب شد، حتی کسانی که داشتند از جهت مقابل به سمت سارقین میآمدند، اما هیچکدام واکنشی نشان ندادند. اگر میخواستند میتوانستد متوقفش کنند. یادم نیست پلاک داشت یا نه، اما یک زنجیر از پشت زین آویزان بود و جلوی محل پلاک را میپوشاند.»
در رسانههای نزدیک به جمهوری اسلامی، تبلیغات گستردهای در مورد توانمندی فراجا در شناسایی بیحجابی سرنشینان خودرو و حتی عابرین پیاده منتشر میشود. ویدیوهایی که اخیرا در این مورد منتشر شده، نشان از ارادهای فراتر از استفاده از دوربینهای کنترل ترافیک برای شناسایی شهروندان مخالف حجاب اجباری دارد، اما به قول نوید، ارادهای برای مقابله با سرقتهای گسترده گوشی تلفن همراه که عمدتا با استفاده از موتورسیکلت رخ میدهد، دیده نمیشود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر