متین سجادی؛ شهروندخبرنگار-شیراز
تا چند روز قبل، محوطه روبهروی مسجد وکیل شیراز، تکدرختی داشت که قطع آن توسط شهرداری منطقه هشت این شهر در روزهای اخیر، باعث بروز واکنشهایی از جنس افسوس و حیرت در شبکههای اجتماعی شده است. این گزارش، روایت شهروندان شیرازی است از آنچه در این چهل و چند سال بر سر این شهر آمده است.
***
«کاظم» یکی از شهروندان ساکن شیراز درباره این رویداد به «ایرانوایر» میگوید: «یکی از اقوام ما که ساکن شمال کشور است، پس از شنیدن این خبر به من زنگ زد و پشت تلفن گریه میکرد از تلخی این خبر. این درخت در سالهای گذشته تبدیل به جاذبهای دیدنی در مجموعه زندیه شیراز بود که خیلی از مسافران با آن عکس یادگاری میگرفتند.
«نگار» که در زمان دانشجویی مدتی در یکی از کافههای نزدیک به بازار وکیل کار میکرد هم میگوید: «میتوانم بگویم زمانی که مردم به این محوطه وارد میشدند، به همان اندازه که به ورودی بازار و مقرنس ورودی مسجد وکیل توجه میکردند، این درخت هم چشمشان را به سمت خود میکشید. چون تکدرخت بود، ویژه بهنظر میرسید و زینتهایی که به آن آویزان بود هم برای عکاسی جذابش کرده بود. البته این درخت خشک شده بود، اما به انسان بیآزاری میماند که بیتوجه به مرگ و خشکی، خودش را شبیه به محیط اطرافش کرده است، اما افسوس که همین را هم بریدند و بردند.»
مجموعه زندیه در دهههای گذشته فرازونشیبهای دیگری را هم تجربه کرده است.
این مجموعه که یادگار واپسین دورهای است که شیراز پایتخت ایران بود، با تمرکز بر چند بنای شاخص، به جاذبهای بالقوه برای گردشگری تبدیل شده است. بهینهسازی فضای پیرامون این مجموعه منجر به افتتاح یکی از پروژههای بزرگ شهری شیراز در دهه هفتاد شد.
یکی از شهروندان شیرازی به ایرانوایر میگوید: «دهه هفتاد بود که یونسکو بودجه یا وامی را جهت ساخت تونل در محوطه زندیه شیراز تامین کرد. هدف این بود که وسایل نقلیه موتوری وارد حریم مجموعه نشوند و فضایی پیادهمحور در اطراف بناها شکل بگیرد و تونلی به طول حدود یک کیلومتر در اواخر دهه هفتاد به بهرهبرداری رسید. به این ترتیب، میدان شهرداری و دروازه سعدی از زیر زمین به هم وصل شدند. این تغییر در آن مقطع نه به نفع مردم شیراز رقم خورد و نه کمکی به گردشگری کرد. مثلا تهویه تونل مشکل داشت، دود در تونل میپیچید و تجربه ناخوشایند و خطرناکی از رانندگی در شهر را رقم میزد؛ از طرفی مغازههای روی تونل که زمانی در کنار خیابان پر رفتوآمد شهر قرار داشتند، وارد دورهای بیرونق و کممشتری شدند.»
او در ادامه توضیح میدهد که بهغیر از ساخت تونل، تلاش حسابشدهای برای احیای فضا تاریخی صورت نگرفت و همین خلوتی و نبود رفتوآمد ناشی از ساخت زیرگذر، فضایی را ساخت که از نظر روانی امن بهنظر نمیرسید: «ما از ترس "خِلوییها" (اصطلاح عامیانه شیرازی برای اشاره به اراذلواوباش) جرات نمیکردیم پس از غروب پایمان را به آن منطقه بگذاریم. بعدها در دهه نود این فضا تغییر کرد. سرمایهگذاری روی خانههای قدیمی بیشتر شد، اقامتگاههای جدید در فضای بافت تاریخی شکل گرفت و کمکم زیست شبانه هم به مجموعه زندیه اضافه شد. آبانباری که سالها به حال خود رها شده بود هم پس از مرمت، به موزه و گالری تغییر کاربری داد.»
همزمان با قطع درخت آرزوها، خبرهای دیگری نیز در مورد شیراز منتشر شد؛ «تغییر نام بخشی از «بلوار آزادی» شیراز به «بلوار قدس»؛ این نام جدید با حضور هیاتی از مسوولان شهری و با حضور خبرنگاران رونمایی شد. همزمان با این رونمایی در شیراز، رویدادی با عنوان «اجلاس جهانی مساجد» در حال برگزاری بود که چهرهای به نام «سید هاشم الحیدری» که رسانههای جمهوری اسلامی او را از رهبران جبهه مقاومت اسلامی عراق معرفی میکنند، در آن حضور داشت.
«علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی، در اردیبهشت ۱۳۸۷ به شیراز سفر کرد تا برندسازی مجدد برای شیراز رسما کلید بخورد.
خامنهای در این سفر صراحتا از شیراز بهعنوان «سومین حرم اهل بیت» نام برد؛ اشارهای به آرامگاه برادر بزرگتر امام هشتم شیعیان که در شیراز است و به «شاهچراغ» معروف است.
به کار بردن این عنوان از سوی رهبر جمهوری اسلامی و اقدامات حکومت در پی آن برای تخریب بافت تاریخی شیراز و توسعه طرحی با عنوان «حرم تا حرم»، از ارادهای در جهت تغییر هویت شیراز از شهری فرهنگی-هنری به شهری مذهبی حکایت دارد.
«پوریا»، از دیگر شهروندان شیرازی به ایرانوایر میگوید: «پس از این سفر تمام امکانات حکومتی برای تبلیغ هویت جدید بسیج شدند. از اخبار صداوسیمای استانی گرفته، تا تابلوهای شهری و مکاتبات اداری. ادبیات این تبلیغات هم بعضا از شدت فرمایشیبودن خندهدارند؛ مثلا از کیلومترها مانده به شیراز در کنار جاده، فاصله تا شاهچراغ را به کیلومتر نوشته، و از عبارت «حرم مطهر» استفاده کردهاند. این عبارت در محاورات مردم مذهبی شیراز هم استفاده نمیشود و همه به آن زیارتگاه، شاهچراغ میگویند.»
استفاده از زور برای سرکوب پدیدههای فرهنگی در شیراز، نمونههای دیگری هم دارد. یکی از شهروندان خاطره خود از دهه هفتاد را اینگونه روایت میکند: «در محله قمآباد خیابان قصردشت، دیواری بود که مردم و عمدتا جوانان، روی آن شمع روشن میکردند. ریشه و علتش را نمیدانم و بیشتر بهنظرم میرسید یک بهانهای برای گردش و تفریح در این محله خوشآبوهوا باشد. ما به شوخی به این دیوار میگفتیم امامزاده کامبیز؛ چون ظاهر آدمهایی که شمع روشن میکردند چندان به متشرعین شباهتی نداشت. آزاری هم البته به کسی نمیرساندند، اما گاهی نیروهای حزباللهی به آنها حمله میکردند و حتی تکههایی از دیوار از سمت این بسیجیها تخریب شد.»
او در ادامه میگوید: «محل دیگری در نزدیکی شیراز در کنار کوه وجود دارد که آدابی شبهمذهبی پیرامونش شکل گرفته، ازجمله روشنکردن شمع و گرهزدن پارچه به نیت اجابت دعا. این محل را هم چند بار تلاش کردند تخریب کنند و حتی تکدرخت کهنسالش را آتش زدند. آسیاب تاریخی آن محل هم بهمرور زمان تخریب شد و بعید میدانم اثری ازش باقی مانده باشد.»
مردم شیراز معمولا با تغییر دستوری نامها کنار نمیآیند و این ادعا با مشاهده تفاوت نامهای رسمی و نامهای رایج معابر، قابل تایید است.
یک شهروند دیگر ساکن شیراز به ایرانوایر میگوید: «فامیل ما راننده تاکسی است. یک مسافر نوروزی داشت که از او خواسته بود به خیابان فلسطین برساندش. ایشان راننده قدیمی است، اما متوجه آدرس نشده بود و پس از پرسوجو از رانندهای دیگر، متوجه شده بود که منظور همان خیابان باغشاه است که تابلوی فلسطین دارد.»
دهههاست که نام میدانی در شیراز «امام حسین» است، اما هنوز مردم به آنجا میگویند فلکه ستاد. پیش از انقلاب در شیراز سینمایی بود به اسم «پارامونت» که پس از انقلاب تبدیل به حسینیه شد و به تبع آن، اسم چهارراه هم شد پانزده خرداد. امروز همه شیراز آن چهارراه را به اسم پارامونت میشناسند. اسم یکی از بورسهای لوازم الکترونیکی، دوربین عکاسی و گوشی هم در محاورات شهروندان شیرازی خیابان «داریوش» است که روی تابلوی خیابانش نوشته شده «توحید»؛ خیابانی هم در مرکز شهر وجود دارد که اسم تابلوی آن «حائری» است و مردم به آن فرح میگویند.
یکی از ساکنان مسن این خیابان به خبرنگار ایرانوایر میگوید: «اسم این خیابان پیش از انقلاب "فره" به معنای جلال و شکوه بوده و پس از آن بهدلیل شباهت تلفظ اسم با نام ملکه سابق، تغییرش دادند و گذاشتند حائری.»
«محیالدین حائری شیرازی»، نماینده اسبق ولیفقیه در استان فارس بود که پس از ترور «عبدالحسین دستغیب»، با حکم «روحالله خمینی» به این سمت منصوب شد.
یک شهروند شیرازی درباره دخالتهای حائری شیرازی در فضا و هویت شهر شیراز میگوید: «وسط میدان ولیعصر شیراز یک ستون بتنی، کپی ستونهای تختجمشید بود که وجودش صدای حائری را در آورده بود. او گفته بود چرا باید وسط میدانی که اسم اسلامی دارد، مجسمه حیوان باشد. به دستور او سر ستون تخریب شد و گویا این عملیات یک کارگر را هم به کام مرگ فرستاد. چند سال پیش هم بهجای آن میدان، یک پل کابلی ساختند و کلا ستون به حاشیه رفت.»
حائری در زمستان ۱۳۸۷ و پس از جنجال رسانهای پیرامون اتهامات زمینخواری، از مناصب حکومتی استعفا داد و به حاشیه رفت؛ اما مسوولان شهری و استانی آن سالها در موقعیتهای دیگر همچنان کموبیش مشغول انجام اقداماتی از جنس سابقاند.
سید«محمدرضا رضازاده»، استاندار فارس، در زمان سفر خامنهای امروز، معاون عمرانی حرم شاهچراغ است و متهم به نقشداشتن در طرح تخریب بافت قدیم شیراز. «ابراهیم عزیزی» و «علیرضا پاکفطرت»، فرماندار و شهردار اسبق نیز، امروز بهعنوان نمایندگان شیراز در مجلس شورای اسلامی از مدافعین لایحه جنجالی حجاب هستند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر