آموزش به زبان مادری، حق قانونی و انسانی در جوامع است، ولی در ایران، کودکان دوزبانه از حق آموزش به زبان مادری در مدارس محروم هستند.
رییس «سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک»، خرداد۱۴۰۲ اعلام کرد ۵۰ هزار کودک، معادل ۳ درصد کل دانشآموزان پایه اول، در سال گذشته مردود شدهاند که عمدتا ساکن مناطق دو زبانه بودهاند.
یک فعال حقوق کودک و حقوقدان ساکن یکی از استانهای شمال غربی ایران، به «ایرانوایر» گفته است با شروع سال تحصیلی جدید، شماری از دانشآموزان دوزبانه ساکن شهرهای استان آذربایجان شرقی و برخی مناطق استان زنجان، در کلاسها حاضر نشدهاند. هرچند ایرانوایر آمار دقیقی از عدم حضور دانشآموزان دوزبانه در اختیار ندارد، ولی براساس گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس ایران از کودکان بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ منتشر کرده است، «۹۱۱ هزارو ۲۷۲ کودک لازمالتعلیم» در این سال از تحصیل بازمانده، و تعداد «۲۷۹ هزارو ۱۹ دانشآموز»، در این سال تحصیلی ترکتحصیل کردهاند. در این آمار کودکان دوزبانه هم جای دارند.
***
رییس «سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک»، روز یکشنبه ۲۸خرداد۱۴۰۲، در گفتوگو با خبرگزاری «ایلنا» اعلام کرد براساس آمار منتشرشده، نزدیک به ۵۰ هزار کودک کلاس اول، معادل ۳ درصد کل دانشآموزان پایه اول، در سال گذشته مردود شدهاند.
براساس آنچه «مجتبی همتیفر» گفته بود، این دانشآموزان عمدتا در مناطق دو زبانه ایران ساکناند و یکی از علتهای مردودی در پایه اول دبستان این است که کودکان «آمادگی لازم برای ورود به کلاس اول را ندارند.»
بسیاری از فعالان مدنی در استانهایی که شهروندانشان زبان مادری غیر از زبان فارسی دارند، طی سالهای گذشته نسبت به لزوم آموزش زبان مادری صحبت کرده و همواره بهدلیل پیگیری این مطالبه توسط حاکمیت، با اتهامات امنیتی بازداشت شدهاند. دی۱۴۰۰، «زهرا محمدی»، فعال مدنی و مدرس زبان کُردی، بهدلیل آموزش زبان کُردی بازداشت و با اتهام فعالیت علیه «امنیت ملی»، حکم ۱۰ سال زندان دریافت کرد. این حکم بعدتر در دادگاه تجدیدنظر به پنج سال حبس تبدیل شد.
این فعال مدنی فارغالتحصیل کارشناسی ارشد ژئوپلتیک است. او به مدت ۱۲ سال در شهر سنندج و روستاهای اطراف آن بهصورت داوطلبانه به آموزش زبان کُردی مشغول بوده است.
در سالهای گذشته سازمان ثبت احوال نیز محدودیتهایی را برای نامگذاری فرزندان به نامهای محلی ایجاد کرده است.
مجتبی همتی، رییس «سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک»، خرداد ۱۴۰۲، در گفتوگو خود با ایلنا گفته بود دولت مطابق سند تحول بنیادین آموزش، موظف به برگزاری دوره پیشدبستانی در مناطق دوزبانه است، اما بهخاطر محدودیت اعتبار و بودجه، وزارت آموزشوپرورش همه این مناطق را پوشش نداده است.
به تایید مقامهای رسمی حکومت ایران، تبعیض طبقاتی، تبعیض جنسیتی، فقر فرهنگی و «سایر محدودیتها و محرومیتها»، مانع تحصیل کودکان بهخصوص در استانهای دور از مرکز و استانهای محروم و روستاها میشوند. شماری از کودکان ترکتحصیل کرده را هم دوزبانهها تشکیل میدهند.
جمهوری اسلامی عمدا دوزبانهها را محروم میکند
«شیما سیلاوی»، ريیس پروژه سازمان ملل و مردم بدون نماینده که در مورد حقوق زبانی بسیار فعال است، میگوید: «کودکان تا سن ۷ سالگی که به مدرسه میرود، تنها زبانی که میشناسد زبان مادری است. موقعیتها، اشیاء و افکار را در ذهن خود به همان زبان مادری میشناسد. از این کودک به ناگاه خواسته میشود که این مفاهیم، عناوین و اسامی را به یک زبان دیگر که هیچ تجربهای هم از آن ندارد استفاده کند.»
به گفته این فعال حقوق مردم عرب، «این اتفاق اثرات بسیار منفی روی کودک دارد که از جمله آن، تحتتاثیر منفی قرار گرفتن اعتمادبهنفس کودک است، چون کودک دچار افت تحصیلی میشود فکر میکند به اندازه کافی هوش ندارد، کودن و ناتوان است. این موارد منفی اثرات منفی بسیاری بر رشد ذهنی و زندگی آکادمیک کودک دارد.»
ريیس پروژه سازمان ملل و مردم بدون نماینده، همچنین میگوید: «بیشترین افت تحصیلی در مناطق دوزبانه از جمله خوزستان، کردستان، آذربایجان رخ میدهد.»
به گفته خانم سیلاوی، داخل ایران با این معضل روبهرو هستیم که نظام آموزشی یک زبانه، پاسخگو چالش آموزشی موجود نیست و جمهوری اسلامی از آموزش زبان مادری ترس دارد.
این فعال حقوق مردم عرب توضیح میدهد: «حتی حکومت قبلی (پهلوی) نیز یک ایده خاصی در مورد ایران داشتند مبنیبر اینکه کشور باید یک زبان، یک دین و یک فرهنگ داشته باشد که از آن بهعنوان زبان و فرهنگ فارسی استفاده میکنیم.»
به گفته شیما سیلاوی، جمهوری اسلامی هرگونه تغییر و به چالش کشیدن ایده ایران واحد که با زبان فارسی و تاریخ معاصر و گذشته ایرانی مرتبط است را، در واقع یک خطر وجودی میپندارد.
چه کسی از آموزش چندزبانه میهراسد؟
آموزش چندزبانه مدلهای متکثری دارد که از کشور به کشور، از منطقه به منطقه و از مدرسه به مدرسه متفاوتند.
کتاب «چه کسی از آموزش چندزبانه میهراسد؟»، که شامل گفتوگو با چند متخصص زبان شناس است، به تاکید بیان میکند که دوزبانگی و چندزبانگی، وضعیت غالب افراد در همه دنیاست و درواقع تکزبانه بودن وضعیتی استثنایی محسوب میشود.
هراس حکومت ایران از چند زبانهها
به گفته متخصصان زبانشناس، حفظ تنوع زبانی از وظایف عمومی سیاستگذاران و نهادهای آموزشی کلان هر کشور است. تنوع زبان و فرهنگ، سرمایه فرهنگی انسانها است و سرکوب و یا محروم کردن جوامع از حفظ تنوع زبانی آنها و از بین بردن این زبانها، سلب مالکیت از مردم است. احترام به زبان اقلیتها، اتحاد میان اقوام مختلف را افزایش میدهد.
شیما سیلاوی، ريیس پروژه سازمان ملل و مردم بدون نماینده، میگوید: «جمهوری اسلامی موضوع آموزش زبان مادری را با موضوع استقلالطلبی مرتبط میکند، درصورتیکه خیلی از مردم حتی در مورد حق تعیین سرنوشت ملل خود نظر سیاسی ندارند، ولی میخواهند فرزندان خود به زبان مادری تسلط داشته باشند.»
خانم سیلاوی توضیح میدهد که زبان تنها راه ارتباط نیست، زبان وصلکننده ما به فرهنگ و تاریخمان است. لالاییها و داستانهای فولکلور ما به زبانی غیر از فارسی است و متاسفانه مردمی که در ایران فارسزبان نیستند، از همه اینها محروم هستند.
خانم سیلاوی از تجربه مادر خود در آموزش زبان فارسی در مدرسه میگوید: «مادر من مثل خیلی از همسالان خود فارسی را با کتک و فحش یاد گرفت و مدتی افت تحصیلی داشت. بهخاطر تجربه دردناک خود و افت تحصیلی که با آن مواجه بود، با ما در منزل عربی صحبت نمیکرد. ما تا زمان مهاجرت به سوریه و بزرگسالی، زبان عربی نیاموختیم.»
هر زمانی از مادرم پرسیدم که چرا به ما زبان عربی آموزش نداد، همیشه به من می گفت من نمیخواستم زبان فارسی شما ضعیف باشد تا در مدرسه به مشکل برخورد کنید.
تک زبانی در مدارس نخبهها را حذف کرد
شیما سیلاوی میگوید تکزبانی در مدارس ایران، کودکان بسیاری را از درس خواندن محروم کرده است و موجب طرد نخبگان شده است.
او روایت یکی از کودکان اقوام خود را بیان میکند و توضیح میدهد: «یک پسربچهای از اقوام ما در روستا زندگی میکرد و ریاضیات خیلی خوبی داشت، همیشه نمره ۲۰ میگرفت، ولی در عوض در دروسی که باید فارسی خوب میدانست مثل تاریخ، جغرافیا و ادبیات، هیچوقت نمره قبولی دریافت نمیکرد. وقتی ۱۳ ساله شد گفت از مدرسه رفتن کلافه شدهام، مدرسه نرفت ترکتحصیل کرد و با پدرش به کار کشاورزی مشغول شد؛ مسیر زندگیاش به کلی تغییر کرد. این پسربچه واقعا حیف شد، درحالیکه میتوانست خیلی موفق باشد چون استعداد بسیار زیادی در ریاضی داشت.»
این فعال عرب و ريیس پروژه سازمان ملل و مردم بدون نماینده، با اشاره به نوع آموزشهای زبان غیرفارسی در مدارس ایران، ازجمله زبان عربی میگوید: «نوع زبان عربی که در مدارس ایران تدریس میشود، عربی بسیار قاعدهمند و سفت و سختی است که فقط برای دروس دینی و قرآن استفاده میشود.»
خانم سیلاوی با اشاره به اینکه ایران یکی از متنوعترین کشورها بهلحاظ فرهنگ و زبان در خاورمیانه است، میگوید در ایران چندین زبان متفاوت داریم و میلیونها نفر به این زبانها صحبت میکنند. در مقایسه، کمتر کشوری مثل ایران است که حکومت آن چنان استبدادگرایانه و سرکوبگرانه با فعالان حقوق زبانی و حقوق زبان مادری برخورد کند.
طرح بسندگی زبان فارسی و ضربهای به دیگر دوزبانهها
مطابق ماده ۱۹ قانون برنامه پنجم توسعه و همچنین بیانیه ارزشها در سند تحول بنیادین آموزشوپرورش، تقویت گویش محلی و ادبیات بومی در مدارس بهمنظور تقویت هویت مشترک ایرانی-اسلامی، امری ضروری عنوان شده است. بر همین اساس، سال ۱۳۹۴، مجوز تالیف محتوای اولین کتب درسی به زبان محلی (بومی) صادر شد و نخستین تالیف کتاب درسی با زبان کردی کلید خورد، اما در سالهای بعد این موضوع ادامه پیدا نکرد و خرداد ۱۳۹۸ وزارت آموزشوپرورش طرح جدیدی با عنوان «بسندگی زبان فارسی» جایگزین طرحهای قبلی کرد تا به دانشآموزان دو زبانه کمک کند. مقرر شد در این طرح بهجای آنکه تمرکز بر تقویت زبانهای بومی باشد، هدف بر تقویت مهارت زبان فارسی در دانشآموزان دو زبانه متمرکز باشد.
اما پیشنهاد تست بسندگی زبان فارسی از سوی یک معاون وزارت آموزشوپرورش مورد انتقاد بسیار قرار گرفت. «محمد اسماعیل سعیدی»، نماینده تبریز و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، این پیشنهاد را مقابله با زبانهای مادری عنوان کرد.
«رضوان حکیم زاده»، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزشوپرورش، اعلام کرده بود که با همکاری سازمان آموزشوپرورش استثنایی، اضافه کردن بررسی میزان آمادگی زبان فارسی در طرح سنجش سلامت در دستور کار قرار خواهد گرفت و روی آن کار خواهد شد. این مقام دولتی در نشست خبری ۸خرداد۱۳۹۸، با اشاره به صحبتهای رهبر حکومت ایران، «علی خامنهای»، مبنیبر اهمیت یادگیری زبان فارسی گفت: «در کار گروهی پیشنهاد شد بسندگی زبانی را به مجموعه سنجش اضافه کنیم. فرمایشات رهبری مبنیبر اهمیت یادگیری زبان فارسی مهم است و باید کودکان ما در شرایطی باشند که امکان دریافت و درک مطلب به زبان فارسی را داشته باشند و جزو گروهی قرار نگیرند که زودهنگام مدرسه را ترک میکنند.»
به گفته او، در زمینه افت تحصیلی با دو گروه مواجهیم؛ یک گروه کودکان دیرآموزند و دسته دیگر، آنها هستند که در مناطق دوزبانه پیشدبستانی را نگذراندهاند و اگر آزمون بسندگی زبان فارسی را به این مجموعه اضافه کنیم، کمک بزرگی برای ایجاد آمادگی هدفمند زبانی در دوره ابتدایی فراهم میشود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر