close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
صفحه‌های ویژه

روز جهانی کودک؛ بی‌معنا برای کودکان کار ایران

۱۷ مهر ۱۴۰۲
شهروند خبرنگار
خواندن در ۳ دقیقه
روز جهانی کودک؛ بی‌معنا برای کودکان کار ایران
روز جهانی کودک؛ بی‌معنا برای کودکان کار ایران
روز جهانی کودک؛ بی‌معنا برای کودکان کار ایران
روز جهانی کودک؛ بی‌معنا برای کودکان کار ایران

سامان بختیاری، شهروندخبرنگار

نه از کودکی‌ خود چیزی فهمیدند، نه از دنیای بزرگ‌ترها سر در می‌آورند. بیشترشان دنیا را فقط به رنگ کار کردن و پول درآوردن، آن هم به اندازه‌ای که بتوانند لقمه نانی برای خود و خانواده‌‌های‌شان تهیه کنند، می‌بینند.

۱۶مهر «روز جهانی کودک» است اما میلیون‌ها کودک دختر و پسر در ایران حتی نمی‌دانند چنین روزی در تقویم مردم دنیا ثبت شده است و بچه‌های دیگر کشورها و حتی برخی خانواده‌های ایرانی این روز را برای کودکان‌ خود جشن می‌گیرند. آن‌ها نه گوشی تلفن هوشمند دارند که با آن بازی کنند، نه حتی اجازه و فرصت دارند بهانه‌های کودکانه بگیرند و از پدر و مادرشان چیزی بخواهند، فقط باید کار کنند تا بتوانند در این اوضاع وخیم اقتصادی که پدرها و مادرها در سیرکردن شکم خود و خانواده‌‌های‌شان کمر خم کرده‌اند، کمک خرج آن‌ها باشند.

«امید» یکی از این کودکان است که روزها اسیر و آواره خیان‌ها است تا به مردم چای بفروشد و بتوانند خرج مدرسه رفتن خود و خواهر کوچک‌ترش را فراهم کند. پدرش به دلیل بیماری کلیوی قادر به کار کردن نیست و مادرش هم به تنهایی توان تامین مخارج خانواده را ندارد. 

او که ۹ سالش است، هر روز ظهر بعد از مدرسه خودش را از «شهرری» به حوالی میدان «تجریش» و «امام‌زاده صالح» تهران می‌رساند تا کار کند. بیشتر روزها چای می‌فرشد اما گاهی هم جوراب، آدامس و بیسکویت در دست دارد و از عابران می‌خواهد از او خرید کنند. وقتی حرف از آرزو داشتن می‌شود، چند لحظه‌ای مکث کرده و بعد می‌گوید: «خرید لباس نو، کیف و کفش برای مدرسه تمام چیزی است که دلم می‌خواهد.»

آمار در مورد شمار کودکان کار در ایران ضد و نقیض است. اگرچه مسوولان تعداد آن‌ها را دو میلیون نفر اعلام می‌کنند اما آمار غیررسمی حکایت از هفت میلیون کودک کار در شهرهای مختلف ایران دارد.

سرچهارراه‌ها و کنار خیابان‌های تهران، از «نازی‌آباد»، «شوش»، «خزانه» و «بهارستان» گرفته تا «هفت‌تیر»، «ولی‌عصر»، تجریش و «شهرک غرب»، کودکان زیادی را می‌بینی که یا در حال دست‌فروشی هستند یا زیر بار چرخ دستی‌های حمل بار و گونی‌های بزرگ ضایعات و زباله‌های خشک قامت‌های کوچک‌شان خم شده است و به سختی آن را به دوش می‌کشند. سن شروع به کارشان معمولا از چهار سالگی است و تا نوجوانی ادامه پیدا می‌کند. 

«مهدی» یکی دیگر از این کودکان است. ۱۱ سال دارد و از وقتی یادش می‌آید، یا کنار بساط دست‌فروشی پدرش ترازو جلویش بوده و مردم را وزن می‌کرده یا دستمال کاغذی جیبی به مردم فروخته است.

هم درس می‌خواند و هم کمک خرج مادر بیمارش است. پدرش دو سال پیش فوت شده و هیچ سازمان و نهادی تا به حال کمک خرج آن‌ها نبوده است. کودکی برای او هم رنگ بازی و شادی ندارد. تمام رویایش این است که پول جمع کند و بتواند تا چند سال آینده یک موتورسیکلت بخرد. می‌خواهد هم با آن هم به مدرسه برود و هم در «اسنپ» به‌عنوان پیک موتوری کار کند. 

او که حالا در محدوده بازار بزرگ تهران برای خودش بساط دست‌فروشی دارد و سرگرمی و اسباب بازی‌های بچه‌گانه می‌فروشد، وقتی صحبت از روز جهانی کودک می‌شود، می‌گوید: «من که بچه نیستم. هیچ وقت نبوده‌ام. تنها زمانی که می‌توانم بازی کنم، زنگ تفریح مدرسه است، وگرنه بعد از مدرسه باید سریع بیاییم بازار برای کار کردن. اگر کار نکنم که باید قید مدرسه رفتن را هم بزنم. با این هزینه‌ها و خرج و مخارج مدرسه، نمی‌دانم می‌توانم سال تحصیلی را به پایان برسانم یا نه. غیر از من، دو خواهر و برادر دیگرم هم مدرسه می‌روند. با این گرانی که هر روز بیشتر می‌شود، تکلیف آن‌ها چه خواهد شد؟»  

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

واکنش ارتش اسرائیل به گزارش‌ها درباره نقش ایران در حملات حماس

۱۷ مهر ۱۴۰۲
خواندن در ۱ دقیقه
واکنش ارتش اسرائیل به گزارش‌ها درباره نقش ایران در حملات حماس