close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
صفحه‌های ویژه

صیادانی که به جان دریا افتاده‌اند، ماهی‌هایی که جان ندارند

۲۱ مهر ۱۴۰۲
شهروند خبرنگار
خواندن در ۵ دقیقه
عکس از شهروندخبرنگار
عکس از شهروندخبرنگار
عکس از شهروندخبرنگار
عکس از شهروندخبرنگار
عکس از شهروندخبرنگار
عکس از شهروندخبرنگار
عکس از شهروندخبرنگار
عکس از شهروندخبرنگار
عکس از شهروندخبرنگار
عکس از شهروندخبرنگار

رزا مظفریان، شهروندخبرنگار

صیادان جزیره کیش از کم شدن ماهی‌ها و حضور بیش از اندازه صیادان بدون مجوز شکایت دارند. شهروندخبرنگار «ایران‌وایر» یک روز پاییزی برای صید با آن‌ها همراه شده است. 

****

غروب یک روز نسبتا آرام جزیره کیش است و مردانی که از صبح برای ماهی‌گیری دل به دریا زده بودند، در حال برگشتن به ساحل هستند. «رحمان» یکی از این ماهی‌گیران است که تازه از صید برگشته و در آرامش ساحل، مشغول پک زدن به سیگارش شده و با حسرت چشم به آب‌ها دوخته است.

وقتی از ماهی‌ها و دیگر آبزیان خلیج فارس صحبت می‌کند، انگار راجع به بچه‌هایش حرف می‌زند. بغض می‌کند و با ناراحتی می‌گوید: «بعید است تا ۱۰ سال آینده دیگر ماهی و میگویی در این آب‌ها باقی بماند. این روزها صیادان بی‌رحمانه به جان دریا افتاده‌اند، کسی هم جلودارشان نیست. تعداد آن‌هایی که مجوز ندارند، چندین برابر مجوزدارها است، همه هم این را می‌دانند؛ چه صیادان محلی و چه مسوولان جزیره. اما انگار برای هیچ‌کس مهم نیست که آب‌های جزیره کیش محل درآمد ما ساکنان این جزیره‌اند و اگر روزی ذخیره موجودات زنده‌اش به پایان برسد، همه ما از کار بی‌کار می‌شویم.»

او ۶۰ ساله است و نسل در نسل شغل‌شان صیادی در آب‌های خلیج فارس جزیره کیش بوده است. می‌گوید: «طبیعت کار خودش را می‌کند؛ در برخی فصل‌ها ماهی کمتر است و برخی فصل‌ها بیشتر . اما ما انسان‌ها بدجور به جان آب‌ها افتاده‌ایم. در این جزیره کوچک ۱۵۰ قایق به صورت قانونی و رسمی اجازه صیادی دارند اما اگر صبح به اسکله صیادی بیایید و از نزدیک ببینید، بیش از سه هزار قایق بزرگ و کوچک در حال صید ماهی و میگو هستند.» 

به گفته او، تعداد کمی از این قایق‌ها متعلق به صیادان بومی جزیره‌اند اما بیشتر آن‌ها از مناطق اطراف مانند میناب، جاسک، بندر خمیر و حتی جم و دشتستان در استان بوشهر به این منطقه می‌آیند. 

قصه ماهی‌گیران هندی هم داستان دیگری است که غصه صیادی بی‌رحمانه در این آب‌ها را دو چندان کرده است: «باور کنید این جزیره کشش این حجم از تردد قایق و بیرون کشیدن موجوداتش را ندارد. الان پاییز است و وقت صید شیرماهی اما هر سال تعداد این ماهی که طرف‌دار زیادی هم دارد، کمتر و کمتر می‌شود.»

به توصیه رحمان، صبح روز بعد با یکی از قایق‌ها عازم صیادی می‌شوم تا از نزدیک هجوم قایق‌های غیرمجاز به آب‌ها را ببینم. باور کردنی نیست؛ تا چشم کار می‌کند، قایق است که از دور دست‌ها نزدیک می‌شوند، تورهای‌شان را به آب می‌اندازند و آن‌ها را پر از ماهی و دیگر آبزیان کرده و از آب بیرون می‌کشند. مابین آن‌ها بچه ماهی‌هایی به چشم می‌خورد. آن‌قدر کوچک هستند که لابه‌لای سیم‌های متصل به تور گیر کرده و به لاشه تبدیل شده‌اند و دیگر به درد فروش نمی‌خورند؛ بچه ماهی‌هایی که باید هنوز در آب‌ها باشند تا بزرگ شوند و زاد و ولد کنند و بعدتر به دام صیادان بیفتند. 

«محمد»، یکی دیگر از صیادان، قایقی را نشان می‌دهد و می‌گوید: «این‌ها هندی هستند. حدود ۲۰ سالی می‌شود که به این‌جا آمده‌اند. مجوز گرفتند و حالا هم در کنار ما صیادی می‌کنند. اگرچه کسی تعداد دقیق‌شان را نمی‌داند اما به نظر ۵۰۰ نفر می‌رسند. در محدوده اسکله برای‌شان خانه ساخته‌اند و همان‌جا زندگی می‌کنند و اجازه ندارند به داخل جزیره رفت و آمد کنند. اگر به شیوه درست صیادی می‌کردند، شاید غم‌مان نبود اما بیشتر آن‌ها هم مثل برخی دیگر از صیادان غیرمجاز از تورهای محاصره‌ای پرساین استفاده می‌کنند؛ تورهایی که با سیم به هم متصل شده و وقتی داخل آب انداخته می‌شوند، هر موجود زنده‌ای در محدوده آن باشد را جمع کرده و با خود بالا می‌آورند. برای همین هست که گاهی بچه ماهی‌ها لابه‌لای این سیم‌ها گیر کرده و له می‌شوند.»

به گفته او، ماهی‌گیران محلی اغلب یا با تور و قلاب ماهی می‌گیرند یا از گرگور استفاده می‌کنند. گرگور نوعی تله دایره‌ای شکل است که معمولا نزدیک ساحل ایجاد می‌شود تا ماهی‌ها را به دام بیندازد. البته این روش خیلی قدیمی شده است و این روزها کمتر استفاده می‌شود، چون  تعداد کمی ماهی و میگو می‌توانند به نزدیکی ساحل بیایند. 

غروب نزدیک است و قایق‌ها یواش یواش تورهای‌شان را جمع می‌کنند تا به ساحل برگردند اما محمد از صید امروزش چندان راضی به نظر نمی‌رسد. 

او می‌گوید: «این آب‌ها برای ما یعنی زندگی. شکم زن و بچه‌های‌مان از همین راه سیر می‌شود. ما درد صیادان غیرمجازی که از جزایر و بنادر اطراف به این منطقه می‌آیند را هم می‌فهمیم. آن‌ها بی‌کارند، آب‌های محدوده زندگی‌شان کم ماهی شده است، درحالی که باید بتوانند ماهی بگیرند تا درآمد داشته باشند. برای همین به این‌جا هجوم آورده‌اند. یکی از بزرگ‌ترین مشکل ما ساکنان جزایر و بندرهای جنوب ایران، بی‌کاری است. وقتی تحریم‌ها نبودند و اوضاع اقتصادی بهتر بود، خیلی از همین صیادانی که امروز دیدید، برای خودشان در بازار کار و کاسبی داشتند. با لنج از دبی و دیگر جزیره‌های امارات جنس می‌آوردند و می‌فروختند. بازارهای کیش هم رونق خوبی داشتند. اما از وقتی تحریم شدیم و رفت و آمد به شیخ‌نشین‌های خلیج فارس سخت شد، تجارت و کار و کاسبی هم نابود شد و خیلی‌ها از کار بی‌کار شدند و بازارها هم از رونق افتادند.»

گشتی در مراکز خرید جزیره کیش هم حکایت از سردی بازار و نارضایتی کاسبان و مشتریان دارد. «سعید»، یکی از مغازه‌داران مرکز تجاری کیش حرف‌های محمد را تایید می‌کند و می‌گوید : «قبل از تحریم‌ها و اعمال محدودیت برای عرضه جنس خارجی در بازارهای این جزیره، خیلی از مردم هر سال برای خرید زمستانه و تابستانه‌ خود به کیش می‌آمدند تا جدیدترین پوشاک، لوازم آرایش، وسایل صوتی و تصویری و دیگر کالاهای خارجی بخرند اما حالا هیچ خبری از جنس خارجی و مرغوب نیست و مراکز خرید پرشده از کالاهای بنجل چینی و ایرانی که معمولا از بانه، بندر گناوه و حتی تولیدهای تهران به این‌جا می‌رسند. معلوم است که دیگر بازار رنگ و بوی قدیم را ندارد و کار و کاسبی از سکه می‌افتد.» 

در سال‌های اخیر خیلی از مغازه‌داران غیربومی کرکره‌های‌شان را پایین کشیده و از جزیره رفته‌اند، کاسبان بومی هم دل به دریا زده‌ و با مجوز و بدون مجوز با صید ماهی روزگار می‌گذرانند. 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

ادامه جمعه‌های اعتراضی در زاهدان؛ «برادر شهیدم، خونت را پس می‌گیرم»

۲۱ مهر ۱۴۰۲
خواندن در ۲ دقیقه
ادامه جمعه‌های اعتراضی در زاهدان؛ «برادر شهیدم، خونت را پس می‌گیرم»