مرگ چهار جوان سقزی براثر تصادف در جاده «بیجار» در روز یکشنبه ۲۸ آبان، بازتاب بسیاری در افکار عمومی اهالی «سقز» و استان «کردستان» داشت. طبق اطلاع «ایرانوایر»، تنها در آبان۱۴۰۱، دستکم ۱۰ شهروند سقزی در تصادفات جادهای جان خود را از دست دادهاند. مردم به این وضعیت معترض هستند؛ شرایطی که آن را ناشی از بیتوجهی دولت به زیرساختهای ارتباطی و تا حد زیادی هم وضعیت اقتصادی میدانند.
***
معمولا در تصادفها سه عامل جاده، خودرو و فرهنگ رانندگی، باعث مرگ شهروندان میشود. اما بهنظر میرسد آنچه در کردستان در حال وقوع است، ادامه بیتوجهیهایی است که در ۴۵ سال اخیر بوده است. دولت نهتنها به وضعیت زیرساختها توجهی نمیکند، بلکه در حوزه ایجاد شغل هم غفلت دارد. بیشتر کشتههای تصادفهای جادهای در کردستان جوانان هستند و عموما مشغول به باربری برای تامین هزینههای زندگی خود.
طبق اطلاع ایرانوایر، یک هفته پیش از تصادفی که چهار جوان را به کام مرگ فرستاد، زن و شوهری که جهت خرید برای مغازه پوشاکفروشی خود از «بوکان» به «سردشت» رفته بودند، در راه بازگشت در جاده سقز-بانه، دچار حادثه جادهای شدند که زن همان لحظه جان خود را از دست داد. همسر این زن نیز یک روز دوام آورد و درگذشت.
نمونههای اینچنینی بسیاری را بر این باور رسانده است که پشتپرده چنین وضعیتی، شرایط اقتصادی نابسامان جوانان کردستان است.
جادههایی با کیفیت ۴۵ سال پیش
یکی از جامعهشناسان اهل کردستان، باتوجه به شمار بالای مرگ جوانان این استان به ایرانوایر میگوید: «جادههای کردستان مسیری صرفا برای رفتوآمد و مسافرت نیستند، بلکه محل کسبوکار هستند. همانگونه که کوهها محل کسب کولبران است، جاده نیز محل کسب باربران است که هردو حداقل امنیت را دارند. در کوهها مرزبانان بهبهانه حمل کالای قاچاق کولبران را میکشند و در جاده نیز جان جوانی که نه برای سفر و سیاحت، بلکه بیشتر با ماشین حمل کالا برای پیدا کردن نان به دل جاده زدهاند، تهدید میشود.»
این جامعهشناس معضل اصلی را «توسعه نامتوازن» میداند: «تمام اینها ناشی از توسعه نامتوازن است، وگرنه هیچ توجیهی ندارد جادهای که ترانزیتی و بین شهری و استانی است و حتی آن را متصلکننده مرز بازرگان به خلیج فارس نام میگذارند، همان کیفیت ۴۵ سال قبل را داشته باشد.»
طبق آمار سازمان پزشکی قانونی ایران، تنها در شش ماه اول سال جاری، ۱۰ هزار و ۷۲۰ نفر در تصادفات جادهای جان باختهاند که نسبت به مدت مشابه در سال قبل، بیش از ۸ درصد رشد داشته است. همچنین آمار مصدومها در شش ماه اول امسال ۲۰۱ هزار و ۵۴۲ نفر بود. این آمار در سال گذشته هم ۱۹۴ هزار ۴۰۵ نفر بوده است، یعنی افزایش حدود ۳.۷ درصدی داشته است.
علیرغم این آمار کلی از کشور، وضعیت کردستان به لحاظ مرگ کاهشی است. یعنی در ۶ ماه اول سال ۱۴۰۱ در جادههای کردستان، ۲۵۲ نفر فوت کردهاند، اما در سال ۱۴۰۲، مرگ براثر تصادف در جادههای کردستان با کاهش ۸ درصدی به ۲۳۱ نفر رسیده است که رتبه هجدهم را با بیشترین تصادف در بین استانهای کشور داشته است.
مساله اما فراتر از رتبهبندی است، وضعیت و کاربرد جادهها در استان کردستان با دیگر استانها است که بایستی مورد توجه قرار بگیرد.
برای نمونه، اگر استانهایی مانند فارس با جمعیت بیش از پنج میلیون نفر و ۱۲۲ کیلومتر مربع مساحت، ۸۶۱ فوتی دارد، یا اصفهان با جمعیت بیش از پنج میلیون نفر و مساحت ۱۰۷ کیلومتر مربع، ۶۰۸ فوتی، یا خراسان رضوی با جمعیت بیش از شش میلیون نفر و مساحت ۱۱۷ کیلومتر مربع ۶۶۴ فوتی در صدر قرار دارند، هم استانهای پهناورتری هستند و هم جمعیت بیشتری را در خود جای دادهاند؛ اما کردستان تنها یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر جمعیت دارد و وسعت آن ۲۶ هزار کیلومتر مربع مساحت است.
از طرفی بیشتر این استانها در مباحث صنعتی و گردشگری و...، در رتبههای نخست هستند و طبیعی است که آمار تصادف و تصادف منجر به فوت بیشتری داشته باشند، ولی در کردستان از جاده نه بهعنوان مسیری برای دسترسی به اماکن گردشگری، بلکه بهعنوان مفری برای درآمد استفاده میشود.
آسیبهای ناشی از نوع اطلاعرسانی
راهآهن سنندج-تهران، بهتازگی، یعنی ۴۵ سال پس از انقلاب ۱۳۵۷ راهاندازی شده است و فرودگاه سنندج نیز، تنها چند ماه در سال فعالیت دارد. پروژههایی مثل راهسازی در کردستان به کندی پیش میروند و بهعنوان نمونه، پروژه ایجاد بزرگراه کریدور غرب کشور که مرز بازرگان را به جنوب «خوزستان» وصل میکند، در استان کردستان، طی بیست سال، کمتر از ۵۰ درصد پیش رفته است. یعنی ۱۶۰ کیلومتر از ۳۲۰ کیلومتر آن به اتمام رسیده است. همین پروژه اما در چهار استان دیگر «آذربایجان غربی»، «کرمانشاه»، «لرستان» و «خوزستان» پیشرفت بهتری داشته است.
در کنار توجه به آمار در نسبت با جمعیت و پهناوری جغرافیایی، نوع استفاده از جادهها و دقت به چگونگی راهسازی در این مناطق، میتوان به خودروهای مورد استفاده هم نگاهی انداخت.
در گزارش هفتهنامه «سیروان» در شماره ۱۱۶۱ منتشر شده، در دی۱۴۰۰، به نقل از مدیرکل راهداری و حملونقل جادهای کردستان آمده است: «۸۰۰ دستگاه مینیبوس فرسوده با ۳۲ سال عمر همچنان بر جادههای بین شهری و روستایی استان کردستان میتازند، این درحالیست که میانگین عمر مینیبوسهای کشور، ۲۵ سال است. در این بین اما میانگین عمر اتوبوسهای کردستان با ۱۱ سال عمر، یک سال جوانتر از کشور بوده و سواریها نیز با ۱۱ سال، همسن ناوگان حملونقل سواریهای کشور عنوان شدهاند.
اما وقتی جوانی خصوصا در پی نان، چنین جان خود را از دست میدهد، دیگر نمیتوان به آمار و عوامل پرداخت، بلکه هرکدام از آنها خانوادههایی سوگوار بهجای میگذارند.
یکی از روانشناسان اهل سقز در گفتوگو با ایرانوایر توضیح میدهد: «متاسفانه باید گفت انتشار صحنه تصادف و مرگ چند نفر در فضای مجازی به یک سرگرمی تبدیل شده است و شاید بتوان گفت این کار نه اطلاعرسانی، بلکه بیمارسازی، اختلالسازی و آسیبرسانی به روان جمعی است. چراکه تمام این تصاویر در روزهای پس از وقوع به منبعی برای آسیب روانی به افراد نزدیک متوفی تبدیل میشوند و ممکن است خانواده آن فرد و نزدیکان وی را دچار اختلال کنند. هرچقدر این اختلال بیشتر شود، درمان آنها هم سختتر خواهد شد.»
منظور این روانشناس، عدم اطلاعرسانی نیست، بلکه آگاهیبخشی طبق اصولی است که امنیت روانی انسانها را هم طی آن در نظر گرفت: «بنابراین لازم است تا در چنین مواقعی درست اطلاعرسانی کنیم و سوگواران را درنظر بگیریم. شاید اگر ضمن انتشار خبر و دلایل وقوع حادثه نهیبی به مسوولان زده شود و کمتر به جنبه تراژیک آن پرداخته شود، مناسبتر باشد، اگرچه حکومتی که خود دست به کشتار میزند، چنین فجایعی را هم نمیبیند.»
تصادفات جادهای یکی از مهمترین عوامل مرگ و معلولیت در ایران است. طبق گزارشهای رسمی، تصادفهای جادهای، سومین عامل جاندادن ایرانیها است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر